مسجد الحرام: تفاوت میان نسخهها
(←مسعی) |
(←کعبه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مسجدالحرام'''، شریفترین مسجد بین [[اسلام|مسلمانان]] است که در [[عربستان]] و شهر [[مکه]] واقع است و [[کعبه]]، [[قبله]] مسلمانان در آن قرار دارد. عمل [[طواف]] یکی از اعمال [[حج]] و [[عمره]] در این مسجد و دور کعبه انجام میشود. | |||
مسجد الحرام در طول تاریخ تغییرات زیادی کرده که بیشترین آن در دوره [[بنیعباس|عباسیان]] و [[آل سعود]] بوده است. این مسجد، شامل [[حجر الاسود]]، [[مقام ابراهیم]]، [[مسعی]] و [[زمزم]] است. | |||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
پيروزى اسلام در مكه، سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن، از لوث وجود بتها پاك شود و فضاى مكه را اذان بلال، كه شعار توحيد بود، در بر گيرد. تا اين زمان، هيچ حصارى در اطراف مسجدالحرام نبود. تنها در اطراف كعبه، آن سوى محدودهاى كه براى طواف وجود داشت، خانههاى عربها بنا شده بود. | پيروزى اسلام در مكه، سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن، از لوث وجود بتها پاك شود و فضاى مكه را اذان بلال، كه شعار توحيد بود، در بر گيرد. تا اين زمان، هيچ حصارى در اطراف مسجدالحرام نبود. تنها در اطراف كعبه، آن سوى محدودهاى كه براى طواف وجود داشت، خانههاى عربها بنا شده بود. |
نسخهٔ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۸
مسجدالحرام، شریفترین مسجد بین مسلمانان است که در عربستان و شهر مکه واقع است و کعبه، قبله مسلمانان در آن قرار دارد. عمل طواف یکی از اعمال حج و عمره در این مسجد و دور کعبه انجام میشود.
مسجد الحرام در طول تاریخ تغییرات زیادی کرده که بیشترین آن در دوره عباسیان و آل سعود بوده است. این مسجد، شامل حجر الاسود، مقام ابراهیم، مسعی و زمزم است.
پیشینه
پيروزى اسلام در مكه، سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن، از لوث وجود بتها پاك شود و فضاى مكه را اذان بلال، كه شعار توحيد بود، در بر گيرد. تا اين زمان، هيچ حصارى در اطراف مسجدالحرام نبود. تنها در اطراف كعبه، آن سوى محدودهاى كه براى طواف وجود داشت، خانههاى عربها بنا شده بود.
با گسترش اسلام و افزوده شدن به شمار مسلمانان، احساس شد كه بايد محدوده طواف وسيعتر شود. از اينرو، خليفه دوم دستور داد تا خانههاى اطراف را بخرند و خراب كنند و به محدوده مسجد بيفزايند؛ همچنين گفت تا ديوارى كمتر از قامت يك انسان در اطراف مسجد بكشند، درهايى نيز در آن بگشايند و مشعلهايى بر فراز ديوارها نصب كنند تا مسجد در شب روشن بماند. پردههاى كعبه را نيز عوض كنند. از آنجا كه كعبه و مسجد در معرض سيل بود، كوشش شد تا سيلبندهايى در اطراف آن احداث شود كه از هجوم آب و سرازير شدن آن به مسجد جلوگيرى كند.
بر اساس رسمى كهن، به مردمى كه در اطراف كعبه زندگى مىكردند دستور داده شد بناهاى خود را بلندتر از كعبه نسازند تا بناى كعبه و مسجد تحت الشعاع آنها قرار نگيرد. گفتنى است، پيش از ظهور اسلام، ساكنان مكه به احترام كعبه، خانههاى خود را به صورت مربع نمىساختند.
پس از اقدامات خليفه دوم در سال هفدهم هجرى، خليفه سوم در سال بيست وشش هجرى، بار ديگر بر محدوده مسجد افزود. او دستور داد تا خانههاى ديگرى را خريده و ضميمه مسجد سازند. ميان او و برخى از صاحبان خانهها درگيرى پيش آمد كه سرانجام برخى از آنها راضى شدند و برخى نيز ناراضى باقى ماندند.
خليفه سوم، همزمان با توسعه مساحت مسجد، دستور داد، رواقهايى براى مسجد ساخته شود. تا آن زمان، محيط اطراف كعبه، به طور كامل بدون سقف بود و اين نخستين بارى بود كه بخشهايى از آن مسقف مىشد.
توسعه مسجدالحرام در خلافت وليد
وليد بن عبدالملك اموى (خلافت از ٩۶ ٨۶ )، در دورهاى حكومت مىكرد كه خزانه بيتالمال پر از غنايم و اموالى بود كه به عنوان خراج و جزيه و عُشْريه از اطراف و اكناف به شام مىرسيد. او خليفهاى اهل رفاه و علاقهمند به ساختن بناهاى با شكوه و پر عظمت بود. از اينرو، علاوه بر ساختن جامع اموى در دمشق و توسعه مسجدالنبى در مدينه و بناى بسيارى از اماكن مدينه، بر مساحت مسجدالحرام به مقدار ١٧٢۵ متر افزود و مسجد را بازسازى كرد. او رواقهايى در اطراف مسجد ساخت و آنها را با ستونهايى عظيم سرپا نگاه داشت. اين ستونها به صورت زيبايى تزيين شد و در قسمتهايى از آنها طلا به كار رفت. وليد ناودان خانه خدا را نيز از طلا ساخت كه تا به امروز به همين نام شهرتدارد.
ساختمان مسجد در عهد عباسيان
منصور، دومين خليفه عباسى ( خلافت از ١۵٨ ١٣۶ )، در سفرى كه براى حجگزارى به مكه آمد، احساس كرد كه مسجد گنجايش مسلمانانى را كه براى حج آمدهاند، ندارد، مصمم شد تا با خريدن خانههاى اطراف و ضميمه كردن آنها به مسجد، به توسعه آن اقدام كند. مردمى كه صاحب خانههاى اطراف بودند، با چنين تصميمى مخالفت كردند، اما پس از آن به فروش خانههاى خود رضايت دادند.
در اين افزايشِ مساحت، وسعت مسجد دو برابر شد و نزديك به پنج هزار متر مربع بر مساحت مسجد افزوده گرديد. اين افزايش در جهت شمال و غرب مسجد صورت گرفت. اين بار نيز رواقهايى براى مسجد در اطراف آن ساخته شد. علاوه بر آن، منارهاى نيز در ركن غربى مسجد احداث گرديد. گسترش تزيينات روى ديوارها و ستونها نيز بيشتر شد. بناى مسجد كه در سال ١٣٧ آغاز شده بود، در سال ١۴٠ هجرى خاتمه يافت.
مهدىِ عباسى فرزند منصور، (خلافت از ١۶٩ ١۵٨ ) در سال ١۶١ تصميم به افزايش مجدد مساحت مسجد گرفت و خانههاى بيشترى را خريد و به مسجد ضميمه كرد. برخى از مردم از واگذار كردن خانههاى خود ابا داشتند. وقتى مهدى عباسى در اين باره از موسى بن جعفر(ع) سؤال كرد، حضرت به او نوشت: اگر كعبه پس از آمدن مردم به اينجا ساخته شده، يعنى ابتدا مردم در اينجا سكونت داشتهاند، مردم در واگذار نكردن خانههاى خود اولى هستند، اما اگر ابتدا كعبه بوده و مردم پس از آن آمدهاند، مسجد به زمينهاى اطراف خود اولويت دارد. مهدى عباسى با استناد به همين نكته، خانهها را گرفت. پس از آن، صاحبان خانهها نزد امام كاظم(ع) آمدند و از ايشان خواستند تا از مهدى بخواهد پول خانهشان را بدهد و امام چنين كرد.[۱]
مساحت افزوده شده به مسجد در روزگار مهدى عباسى ٨٣٨٠ متر مربع بود. در اين توسعه درهاى متعددى را در اطراف مسجد گشود و تا قرنها بعد، به همان صورت باقى ماند.
مهدى عباسى در سال ١۶۴ از كاردانان خواست، طرحى تهيه كنند تا مسجد از ناحيه جنوبى نيز وسعت يابد، به طورى كه به صورت تقريبى، مسجد به شكل مربع در آيد به گونهاى كه كعبه در ميانه آن قرار گيرد. بدين ترتيب، مجدداً مساحت مسجد به مقدار ۶۵۶٠ متر مربع افزايش يافت و رواقهايى در اطراف آن ساخته شد و ستونهايى برافراشته گرديد. اين ستونها هنوز بر جاى مانده و كتيبهاى كه يادگار دوره مهدى عباسى است، بر آن باقى مانده است.
گفتنى است، به روزگار مهدى عباسى مسجد در سمت مسعى به اندازهاى توسعه يافت كه ميان مسجد و مسعى فاصلهاى نماند؛ با اين حال، بعدها باز در اين محدوده به تدريج خانههايى ساخته شد.[۲]
در زمان «معتضد» و «مقتدر عباسى»، قسمتهاى كوچكى به بخشهاى شمالى و غربى مسجد افزوده شد. از آن جمله محل «دارالندوه» بود كه از زمان قُصَىّ بن كلاب در جاهليت براى مشاوره قريش درباره كارهاى مهم، در كنار مسجد الحرام ساخته شده بود. قرار بر آن بود تا تنها قريشيانى كه چهل سال از عمرشان گذشته است، به اين مجلس مشورتى وارد شوند. اين محل تا اواخر قرن سوم هجرى برپا بود و زمانى كه خلفا به حج مىآمدند، در آنجا اقامت مىكردند.
در اين زمان، به بناى دارالندوه بىتوجهى شد و رو به تخريب بود. هرگاه باران مىآمد، گِل و لاى آن به مسجد الحرام سرازير مىشد. اين امر سبب شكايت امير مكه به معتضد عباسى (خلافت از ٢٨٩ ٢٧٩) شد و وى از خليفه خواست تا اجازه دهد آنجا را به مسجد بيفزايد يا به محلّى براى اقامت حجاج تبديل كند. متعضد اين طرح را پذيرفت و دستورش را صادر كرد. اين افزايش در سال ٢٨١ هجرى صورت گرفت.
مقتدر (خلافت از ٣٢٠ ٢٩۵) نيز در سمت باب ابراهيم، محدودهاى را به مسجد افزود. در دوران مستنصر بالله عباسى (۶٢٣-۶۴٠) كوششهاى زيادى براى بازسازى و نوسازى برخى از بناها صورت گرفت. يادگار اين تجديد بناها، كتيبههاى متعددى است كه از اين خليفه در جاىهاى چندى وجود دارد. از آن جمله براى تجديد بناى كف مطاف، كتيبهاى از اين خليفه در موزه حرم نگهدارى مىشود. همچنين براى بناى مسجد البيعه در نزديكى جمره عقبه، كتيبهاى از اين خليفه مانده است كه روى ديوار آنجا برقرار مانده است.
پس از آن، جز بازسازىهاى اصلاحى، هر از چندى، به وسيله خلفا و اميران در مسجدالحرام انجام مىيافت، كارى براى توسعه گسترده در مسجد الحرام صورت نگرفت. با اين حال روشن است كه در تمام دوره مملوكى و عثمانى، بناى رواقهاى اطراف مسجد، هر از چندى ترميم ودر مواردى از اساس بازسازى مىشد. اخبار بسيارى از اين بازسازىها را در كتابهاى تواريخ مكه، سفرنامههاى متعدد و كتابهايى كه در تاريخ خلفاى مملوكى و عثمانى نگاشته شده است، مىتوان دريافت. ننوشتن اين افزودهها در برخى از منابع، نخست بدان دليل است كه ضمن آنها توسعه جدى صورت نمىگرفته و تنها به نوسازى توجه مىشده است. به علاوه، به قدرى اخبار آنها فراوان است كه در اين مختصر، امكان پرداختن به آنها نيست. كتيبههاى متعددى از اين بازسازىها به ويژه به روزگار قايتباى از سلاطين بزرگ مملوكى در قرن نهم هجرى باقى مانده است. در حال حاضر، با نگاهى به بناى رواقهاى اطراف مسجد مىتوان دريافت كه معمارى آن ميراث دوره مملوكى و بهويژه، روزگار عثمانى است.
در دوره سعودىها
در سال ١٣۶٨ قمرى، (١٣٢٨ ش) عبدالعزيز سعودى دستور داد تا مسجد را از هر سو توسعه دهند. اين توسعه كه از سال ١٣٧۵ قمرى / ١٣٣۵ ش آغاز شد، مساحت مسجد را تا ١۶٠٨۶١ متر رساند. اين مقدار مساحت، براى جمعيت نمازگزارى بالغ بر سيصد هزار تن در نظر گرفته شد. تعداد درهاى مسجد نيز در اين افزايش تا ۶۴ رسيد.
ملك فهد كه به دنبال مرگ برادرش خالد، در سال ١۴٠٢ ق / ١٣۶١ ش به سلطنت رسيد، يكى از كارهاى اساسى خود را رسيدگى به امور حرمين شريفين قرار داد. وى به سال ١۴٠٩ قمرى، تصميم گرفت، مسجد الحرام را به صورت بىسابقهاى افزايش دهد و به اصلاح و ترميم آن و اطرافش بپردازد. اين افزايش، تا اين تاريخ، بيشترين افزايشى بود كه در طول تاريخ مسجد الحرام در اين مسجد صورت گرفته بود.
افزوده دوم سعودى، به طور عمده در بخش غربى مسجد صورت گرفت و محدودهاى به وسعت ٧۶٠٠٠ هزار متر مربع را در اين قسمت، به صورت يك مربع، در ضلع غربى مسجد، بر آن افزود. دو مناره بزرگ كه هر يك به ارتفاع ٨٩ متر بود، در آن قسمت بنا گرديد. به علاوه، سه قبه بزرگ در ميانه سطح افزوده شده ساخته شد كه هر كدام بر چهار ستون استوار، بنا گرديده است. گفتنى است، تعداد مأذنههاى فعلى مسجد الحرام، نُه عدد است.
به علاوه، اقداماتى اساسى ديگرى مانند بناى زيرزمين، ايجاد يك طبقه روى طبقه همكف و نيز آماده سازى سطح بالاى طبقه نخست براى اقامه نماز، از كارهايى بود كه صورت گرفت. همچنين براى انتقال زائران به طبقه اول و بام آن، افزون بر سرويس پلههاى عادى، چندين بالابر برقى در قسمتهاى مختلف مسجد نصب گرديد.
جداى از رواقهاى افزوده شده، محوطههاى بزرگى در شرق و غرب و جنوب در خارج از مسجد، بدون سقف براى اقامه نماز آماده گرديده است. مساحت تقريبى اين ميادين در شرق بيرون مسعى ۴۶٠٠٠ متر مربع، در جهات ديگر ۴٢٠٠٠ متر مربع وجمعاً ٨٨٠٠٠ متر مربع است.[۳]
بخشها و بناها
کعبه
به شرح جزئياتى درباره هر كدام از اجزاء كعبه و مسجد الحرام مىپردازيم.
بناى سنگى كعبه كه از سنگهاى سياه همان حوالى بنا گرديده، مشخصات زير را دارد، اين در حالى است كه در برخى از سنجشها، اختلافاتى هرچند جزئى ديده مىشود:
طول ضلع درِ كعبه؛ يعنى از ركن اسود تا ركن عراقى ١١/۶٨ متر.
طول ركن عراقى تا شامى، طرفى كه حجر اسماعيل در آن قرار دارد: ٩/٩٠ متر.
طول ركن شامى تا ركن يمانى ١٢/٠۴ متر.
طول ركن يمانى تا ركن اسود ١٠/١٨ متر.[۴]
گزارش ديگر حكايت از آن دارد كه: ارتفاع آن حدود پانزده متر (به طور دقيق ١۴/٨۵)، طول جهتى كه حِجر (اسماعيل) در آن است و وجه برابرش ده متر و ده (به طور دقيق ١٠/٢٢) سانتيمتر است و طول دو ضلع ديگر دوازده (به طور دقيق ١١/۵٨) متر است.
حجر الاسود
استلام آن مورد سفارش حضرت محمد(ع) و امامان(ع) قرار گرفته است.
حجرالاسود، سنگی نصب شده در رکن شرقی کعبه است، کهبر پایه روایات، پیشینه این سنگ به زمان حضرت آدم(ع) بازگشته، در طوفان نوح بر کوه ابوقبیس قرار گرفت و توسط حضرت ابراهیم(ع) در رکن شرقی کعبه نصب شد. حضرت محمد(ص)، پیش از بعثت درباره اختلاف قریش در نصب حجر الاسود داوری کرد. این سنگ به خاطر اهمیت خود بارها در طول تاریخ ربوده شده است.
حجرالاسود، بیضی شکل بوده و رنگ آن سیاه متمایل به قرمز است و به خاطر صدماتی که به آن وارد شده حلقهای نقرهای به دور آن قرار داده شده است.
حجر اسماعیل
حِجر اسماعیل، محوطه نیمدایرهای شکل در جوار کعبه است، که بر پایه روایتهای اسلامی، مکان دفن حضرت اسماعیل(ع)، هاجر و برخی پیامبران است.
بر پایه برخی احادیث، بخشی از حجر اسماعیل جزو کعبه بوده است؛ از این رو به باور فقیهان شیعه و بیشتر فقیهان اهل سنت باید هنگام طواف، حجر اسماعیل داخل طواف قرار بگیرد.
مقام ابراهیم(ع)
حضرت ابراهیم(ع) بر روی آن ایستاد و خانۀ کعبه را ساخت. همچنین گفتهاند او روی این سنگ، مردم را به حج فراخواند. بهگفته تاریخنگاران مسلمان، سنگ به قدرت خدا نرم شد و جای دو پای حضرت ابراهیم(ع) در آن باقی ماند.
مقام ابراهیم(ع) سنگی است در مسجدالحرام کنار کعبه که میگویندمقام ابراهیم هماکنون در مقصورهای طلاییرنگ در کنار کعبه قرار گرفته است و با شاذَروان کعبه یازده متر فاصله دارد.
قرآن از مقام ابراهیم به عنوان یکی از نشانههای روشن خدا یاد کرده و به مسلمانان سفارش کرده است که در این جایگاه نماز بخوانند. در روایات هم مقام ابراهیم سنگی بهشتی دانسته شده است.
در فقه اسلامی واجب است طواف واجب در محدوده بین کعبه و مقام ابراهیم انجام شود و نماز طواف پشت مقام ابراهیم خوانده شود. برپایه روایات دعاخواندن نزد مقام ابراهیم مستحب است.
زمزم
حجرالاسود واقع شده و در آغاز، چشمهای بوده که به اعجاز الهی برای حضرت اسماعیل(ع) و هاجر جاری شد و میتوان سرآغاز تاريخ شهر مكه و تجديد بناى خانه کعبه را، جوشش زمزم دانست.
زمزم، نام مشهورترین چاه آب مسجدالحرام است که در فاصله حدود 21 متری شرقِسالهای متمادی، آب مورد نیاز مردم مکه، از همین چاه تامین میشد، تا اینکه، نشانههای زمزم از بین رفت و رفتهرفته این چاه ناپدید شد. پس از مدتی طولانی، سقایت و آبرسانی خانه خدا به دست پدربزرگ پیامبر(ص)، عبدالمطلب رسید و او در خواب هاتفی را دید که مکان چاه زمزم را به وی نشان میداد، او نیز چاه را حفاری کرد و بار دیگر آب آن جوشید.
آب زمزم، همواره نزد مردم مكه قِداسَت و اهميت فراوانى داشته است. پيامبر(ص) بيشتر از آب زمزم مىنوشيدند و آن را بهترين آب روى زمين دانستهاند. چاه زمزم در دورههای مختلف تاریخی، تعمیر و توسعه یافته و اکنون دهانه چاه ١/5 متر عرض، عمق آن 30 متر و فاصلهاش تا کعبه ٢١ متر است. برای استفاده بیشتر زائران بیتاللّٰه، در اطراف صحن مسجدالحرام بهوسیله لولهکشی، آب زمزم را به شیرها هدایت کردهاند.
مسعی
مسعى، ميان كوه صفا و مروه است كه حاجيان بايد در آنجا سعى كنند. سعى از اعمال اصلى عمره و حج است و خداوند در قرآن كريم از صفا و مروه به عنوان شعائرالله ياد مىكند.
پيش از توسعه جديد در مسجد الحرام، ميان مسعى و مسجد الحرام فاصلهاى وجود داشته و حتى بازارى بر پا بوده است. اما در توسعه مسجد، محدوده مسجد تا مسعى امتداد يافت و در روزگار ما، حد غربى مسعى به سمت مسجد آخرين حدّ مسجد الحرام به حساب مىآيد. طبعا ديوار كوتاه و پهن ميان مسجد الحرام و مسعى، مانند خود مسعى، جزو مسجد نيست.
درهای مسجد
مسجد الحرام در گذر تاريخ و در توسعههايى كه صورت گرفت، داراى درهاى بسيارى شد كه برخى از آنها، در هر دوره، نامى ويژه به خود گرفت. در حال حاضر، مسجد شمار فراوانى در خرد و بزرگ دارد. درهاى خرد اغلب در طرف مسعى است كه نامهاى آنها عبارت است از:
«باب بنى شيبه» ، «باب السلام»، «باب على»، «باب النبى»، «باب العباس» و در دو سوى اين درها، باب مروه در برابر مروه و باب صفا در برابر صفا است. در توسعه جديد، بسيارى از اين درها مسدود و تابلوهاى آنها از ميان رفته است.
گفتنى است كه باب بنى شيبه از اعتبار خاصى برخوردار بوده است؛ زيرا پس از سقوط هُبَل از بام كعبه، آن را در كنار اين در دفن كردند و بنابراين، رفت و آمد موحّدان در اينجا، به معناى كوبيدن بيشتر شرك و بت پرستى است. استحباب ورود از اين در به مسجد به همين دليل است.[۵]