خزاعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
==نسب شناسی==
==نسب شناسی==


قبیله خزاعه از بزرگ‌ترین قبایل عرب [[قحطانی]] یا جنوبی (یمنی) است که در بخشی از [[یمن]] سکونت داشتند.  دربارة نسب و تبار آنان اختلاف بسیاری دیده می‌شود؛ عده‌ای نیای آنان را از [[عدنان]] می‌دانند و سلسله نسب آنان را چنین نقل می‌کنند: بَنو لُحَّیِ بن عامِرِبن قُمعَة بن اِلیاسِ­بن مُضرِبن نِزِارِبن مَعدِ بن عَدنان <ref>جمهرة الانساب العرب، ص7</ref> اما گروه کثیری، آنان را از تبار [[قَحطان]]<ref>الاعللام، ج2، ص348، الانباه علی قبائل الرواة، ص81-82، قلائد الجمان فی‌التعریف بقبائل عرب الزمان، ج1، ص 98</ref> . و از فرزندان رَبیعه و أَفصی، پسران حارثة بن عَمرو بن عامرِ بن حارثَة بن إمرَیءالقِیس بن ثَعلبة بن مازنِ بن أزدِ بن غَوث بن نَبت بن مالک بن زید بن کَهلان بن سبأ بن یشْجُب بن یعرب بن قحطان دانسته‌اند.<ref>الاصنام، ج2، ص116، نهایه الارب فی معرفة الانساب العرب، ص244، معجم قبائل العرب، ج1، ص338</ref>
قبیله خزاعه از بزرگ‌ترین قبایل عرب [[قحطانی]] یا جنوبی (یمنی) است که در بخشی از [[یمن]] سکونت داشتند.  دربارة نسب و تبار آنان اختلاف بسیاری دیده می‌شود؛ عده‌ای نیای آنان را از [[عدنان]] می‌دانند و سلسله نسب آنان را چنین نقل می‌کنند: بَنو لُحَّیِ بن عامِرِبن قُمعَة بن اِلیاسِ­بن مُضرِبن نِزِارِبن مَعدِ بن عَدنان <ref>جمهرة الانساب العرب، ص7</ref> اما گروه کثیری، آنان را از تبار [[قَحطان]]<ref>الاعللام، ج2، ص348، الانباه علی قبائل الرواة، ص81-82، قلائد الجمان فی‌التعریف بقبائل عرب الزمان، ج1، ص 98</ref> و از فرزندان رَبیعه و أَفصی، پسران حارثة بن عَمرو بن عامرِ بن حارثَة بن إمرَیءالقِیس بن ثَعلبة بن مازنِ بن أزدِ بن غَوث بن نَبت بن مالک بن زید بن کَهلان بن سبأ بن یشْجُب بن یعرب بن قحطان دانسته‌اند.<ref>الاصنام، ج2، ص116، نهایه الارب فی معرفة الانساب العرب، ص244، معجم قبائل العرب، ج1، ص338</ref>


این قبیله دارای شاخه‌های زیادی است؛ مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: [[کَعب]]، [[سَعد]]، [[سَلول]]، [[عَدّی]]، [[حِزمر]]، [[حُبشیّه]]، [[حُلیل]]، [[قُمیر]]، [[مُلَیح]]، [[بنی‌مصطلق|مُصطلق]]<ref>الاصنام، ج2، ص 120</ref>  
این قبیله دارای شاخه‌های زیادی است؛ مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: [[کَعب]]، [[سَعد]]، [[سَلول]]، [[عَدّی]]، [[حِزمر]]، [[حُبشیّه]]، [[حُلیل]]، [[قُمیر]]، [[مُلَیح]]، [[بنی‌مصطلق|مُصطلق]]<ref>الاصنام، ج2، ص 120</ref>  
خط ۱۶: خط ۱۶:
===محل سکونت===
===محل سکونت===


گفته شده خزاعه در پی شکسته شدن سد مارب، از یمن به مکه کوچ کردند. هنگام دقیق این کوچ دانسته نیست.<ref>المعارف، ص 108</ref> محل سکونت خزاعه در مکه را آب‌ها و کوه‌ها و چشمه‌هایی که این قبیله در کنار آن اقامت داشتند، ذکر کرده‌اند؛ از جمله: مَرّ، بَیضان، وُتَیر، مُرَیسیع و غُرابات<ref>المعالم الاثیرة فی السنة و السیرة، ص108، معجم قبائل العرب، ج1، ص338</ref> ، یَلَملَم، طَیِبَه، مَلکَان، بَیضا، مَدارج، مَرُّالظَهران، تَنعیم، جِعرانه، سِرف، فَخّ، عُصم و قُدَید، جُحفه، [[خم]] و مکان‌هایی که به آن متصل بود در جُهینه و محله‌های بنی‌حرب .<ref>صفة الجزیرة العرب، ص232-233</ref> و نیز گفته شده منطقه خزاعه در جنوب دیار مزینه در ارتفاعات واقع در راه میان [[مکه]] و [[مدینه]] بوده‌است . بارزترین منطقه آن‌ها [[عسفان (چاه)|عسفان]] ذکرشده که از آن [[بنى‌مصطلق]] و مرز تهامه بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ص98</ref>
گفته شده خزاعه در پی شکسته شدن سد مأرب، از یمن به مکه کوچ کردند. هنگام دقیق این کوچ دانسته نیست.<ref>المعارف، ص 108</ref> محل سکونت خزاعه در مکه را آب‌ها و کوه‌ها و چشمه‌هایی که این قبیله در کنار آن اقامت داشتند، ذکر کرده‌اند؛ از جمله: مَرّ، بَیضان، وُتَیر، مُرَیسیع و غُرابات<ref>المعالم الاثیرة فی السنة و السیرة، ص108، معجم قبائل العرب، ج1، ص338</ref> ، یَلَملَم، طَیِبَه، مَلکَان، بَیضا، مَدارج، مَرُّالظَهران، تَنعیم، جِعرانه، سِرف، فَخّ، عُصم و قُدَید، جُحفه، [[خم]] و مکان‌هایی که به آن متصل بود در جُهینه و محله‌های بنی‌حرب .<ref>صفة الجزیرة العرب، ص232-233</ref> و نیز گفته شده منطقه خزاعه در جنوب دیار مزینه در ارتفاعات واقع در راه میان [[مکه]] و [[مدینه]] بوده‌است . بارزترین منطقه آن‌ها [[عسفان (چاه)|عسفان]] ذکرشده که از آن [[بنى‌مصطلق]] و مرز تهامه بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ص98</ref>


===زمامداری مکه===
===زمامداری مکه===
[[جرهم|جُرهُمیان]] قبل از [[اسلام]] بر [[مکه]] مسلط بودند و امور [[بیت‌الله|کعبه]] را اداره می‌کردند.خزاعه در اثر فساد و ضعف [[جرهم|جرهمیان]] در اواخر سده سوم یا آغاز سده چهارم پیش از میلاد، در نبردی سه روزه که گروهی از [[بنی‌کنانه|بنی‌کِنانه]] از قبایل [[عدنانی]] نیز آنان را یاری کردند، [[جرهم]] را شکست دادند و با راندن آنان از [[مکه]]، امارت آن شهر را در اختیارگرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص245 وص74</ref>
[[جرهم|جُرهُمیان]] قبل از [[اسلام]] بر [[مکه]] مسلط بودند و امور [[بیت‌الله|کعبه]] را اداره می‌کردند.خزاعه در اثر فساد و ضعف [[جرهم|جرهمیان]] در اواخر سده سوم یا آغاز سده چهارم پیش از میلاد، در نبردی سه روزه که گروهی از [[بنی‌کنانه|بنی‌کِنانه]] از قبایل [[عدنانی]] نیز آنان را یاری کردند، [[جرهم]] را شکست دادند و با راندن آنان از [[مکه]]، امارت آن شهر را در اختیارگرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص245 وص74</ref>


[[عمرو بن لحّی خزاعی|عمرو بن لحّی]] اولین شخص  از خزاعه بود که تولیت [[بیت‌الله|کعبه]] را عهده‌دار شد.<ref>الاصنام، ص8</ref>[[عمرو بن لحی خزاعی|عمرو]] به جایگاه بالایی در میان عرب دست یافت.<ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، ص56</ref> او دین [[حضرت ابراهیم(ع)|ابراهیم]] و [[اسماعیل بن جعفر(ع)|اسماعیل]] را تغییر داد و آیین بت‌پرستی را در میان عرب‌ها رواج داد. <ref>الاصنام،ص 8</ref> [[عمرو بن لحی خزاعی|عمرو]] قبایل مختلف را به پرستش بت‌های [[إساف]]، [[نائله]]، [[منات]]، [[عُزّی]] <ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، 49-79</ref>، [[یعوق]]، [[یغوث]] <ref>الاصنام، ص57 و 88</ref>و [[ذوالکفیّن]] <ref>جمهرة الانساب العرب، ص 403</ref>دعوت کرد.
[[عمرو بن لحّی خزاعی|عمرو بن لحّی]] اولین شخص  از خزاعه بود که تولیت [[بیت‌الله|کعبه]] را عهده‌دار شد.<ref>الاصنام، ص8</ref>[[عمرو بن لحی خزاعی|عمرو]] به جایگاه بالایی در میان اعراب دست یافت.<ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، ص56</ref> او دین [[حضرت ابراهیم(ع)|ابراهیم]] و [[اسماعیل بن جعفر(ع)|اسماعیل]] را تغییر داد و آیین بت‌پرستی را در میان عرب‌ها رواج داد. <ref>الاصنام،ص 8</ref> [[عمرو بن لحی خزاعی|عمرو]] قبایل مختلف را به پرستش بت‌های [[إساف]]، [[نائله]]، [[منات]]، [[عُزّی]] <ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، 49-79</ref>، [[یعوق]]، [[یغوث]] <ref>الاصنام، ص57 و 88</ref>و [[ذوالکفیّن]] <ref>جمهرة الانساب العرب، ص 403</ref>دعوت کرد.


[[عمرو بن لحی خزاعی|عمرو]] چون اشاعه بت‌پرستی را با شعار توحیدی حج متعارض می‌دید و آن را مانعی در پذیرش و استقبال مردم از بت‌پرستی می‌دانست، جمله‌ای را به پایان [[شعار حج]] افزود: «لَبَیک، لا شَریک لَکَ الا شَریکا هَوَ لَکَ تَملکه و ما مَلک»<ref>السیرة النبویه، ج1، ص97</ref>
[[عمرو بن لحی خزاعی|عمرو]] چون اشاعه بت‌پرستی را با شعار توحیدی [[حج]] متعارض می‌دید و آن را مانعی در پذیرش و استقبال مردم از بت‌پرستی می‌دانست، جمله‌ای را به پایان [[شعار حج]] افزود: «لَبَیک، لا شَریک لَکَ الا شَریکا هَوَ لَکَ تَملکه و ما مَلک»<ref>السیرة النبویه، ج1، ص97</ref>


[[حجابت|حجابت کعبه]] در میان بزرگان خزاعه موروثی بود<ref>النسب معد و الیمن الکبیر، ج2، ص443</ref> و آنان پرده‌دار، نگهبان پایه‌های [[مکه]] و زمامدار و آبادکننده آن بودند.<ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، ص60</ref> گفته شده خزاعه سیصد وحتی پانصد سال حکومت بر [[مکه]] و [[حجابت|حجابت کعبه]] را در دست داشتند؛<ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ذج1، ص 59</ref> برخی نیز مدت تسلط آنان را بر [[مکه]] از حدود اواخر سده دوم تا اواسط سده پنجم میلادی دانسته<ref>مواسم العرب، المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیه، ج1، ص211</ref>
[[حجابت|حجابت کعبه]] در میان بزرگان خزاعه موروثی بود<ref>النسب معد و الیمن الکبیر، ج2، ص443</ref> و آنان پرده‌دار، نگهبان پایه‌های [[مکه]] و زمامدار و آبادکننده آن بودند.<ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، ص60</ref> گفته شده خزاعه سیصد و حتی پانصد سال حکومت بر [[مکه]] و [[حجابت|حجابت کعبه]] را در دست داشتند؛<ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ذج1، ص 59</ref> برخی نیز مدت تسلط آنان بر [[مکه]] را از حدود اواخر سده دوم تا اواسط سده پنجم میلادی دانسته‌اند.<ref>مواسم العرب، المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیه، ج1، ص211</ref>


زمامداری مکه در دست خزاعیان بود تا زمانی‌که [[قصی بن کلاب]] برآنان غلبه یافت و بر [[مکه]] مسلط شد.<ref>قبیلة خزاعة فی‌الجاهلیة و الاسلام، ص 50</ref>
زمامداری مکه در دست خزاعیان بود تا زمانی‌که [[قصی بن کلاب]] برآنان غلبه یافت و بر [[مکه]] مسلط شد.<ref>قبیلة خزاعة فی‌الجاهلیة و الاسلام، ص 50</ref>


===روابط با سایر قبایل===
===روابط با سایر قبایل===
خط ۳۵: خط ۳۵:


* ـ نبرد میان [[قبیله قیس بن عیلان]] و خزاعی‌ها<ref>اخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه، ج5، ص 156</ref>
* ـ نبرد میان [[قبیله قیس بن عیلان]] و خزاعی‌ها<ref>اخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه، ج5، ص 156</ref>
* ـ درگیری [[قبیله هوازن]] با تیره‌ای از خزاعه به نام قبیله ضاطر <ref>الاغانی، ج14، ص148</ref>
* ـ درگیری [[قبیله هوازن]] با تیره‌ای از خزاعه به نام قبیله [[بنی ضاطر|ضاطر]] <ref>الاغانی، ج14، ص148</ref>
* ـ نبرد میان تیره [[کعب]] از خزاعه و [[بنی‌کنانه|قبیله کنانه]] <ref>السیرة النبویه، ج3، ص392</ref>
* ـ نبرد میان تیره [[کعب]] از خزاعه و [[بنی‌کنانه|قبیله کنانه]] <ref>السیرة النبویه، ج3، ص392</ref>
* ـ منازعه تیره [[کعب]] از خزاعه با [[قبیله لحیان]]  <ref>معجم البلدان، ج2، ص 407</ref>
* ـ منازعه تیره [[کعب]] از خزاعه با [[قبیله لحیان]]  <ref>معجم البلدان، ج2، ص 407</ref>
خط ۴۳: خط ۴۳:


* این قبیله با قبایل [[قریش]]، [[بنی‌کنانه|کنانه]] و [[هوازن]] در برپایی [[بازار عکاظ]]، که هر ساله از نیمه ذیقعده تا اول ذی‌حجه برپا می‌شد، شرکت می‌کرد<ref>الطبقات الکبری،ج1، ص102</ref>
* این قبیله با قبایل [[قریش]]، [[بنی‌کنانه|کنانه]] و [[هوازن]] در برپایی [[بازار عکاظ]]، که هر ساله از نیمه ذیقعده تا اول ذی‌حجه برپا می‌شد، شرکت می‌کرد<ref>الطبقات الکبری،ج1، ص102</ref>
* هنگام حمله [[ابرهه]] به [[مکه]]، افراد قبیله خزاعه، [[بنی‌کنانه|کنانه]]، [[هذیل]]، [[قریش]] و دیگر ساکنان منطقه حرم، با همراهی هم قصد مقابله با لشکر وی را داشتند؛ اما چون دیدند توان مقابله با آنها را ندارند، از این کار صرف نظر کردند <ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، ص 94، إتحاف الوری بأخبار أم القری، ج2، ص 34</ref>
* هنگام حمله [[ابرهه]] به [[مکه]]، افراد قبیله خزاعه، [[بنی‌کنانه|کنانه]]، [[هذیل]]، [[قریش]] و دیگر ساکنان منطقه حرم، با همراهی هم قصد مقابله با لشکر وی را داشتند؛ اما چون توان مقابله نداشتند، از این کار صرف نظر کردند <ref>اخبار مکه شرفها‌ الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، ج1، ص 94، إتحاف الوری بأخبار أم القری، ج2، ص 34</ref>
* تیره‌هایی از قبیله خزاعه در جاهلیت جزو گروهی از قبایل به نام [[احابیش]] بودند که با [[مطلب بن عبدمناف]] و قبیله [[قریش]] پیمان دوستی و همدستی، معروف به [[حلف احابیش]]، بستند<ref>المعارف، ص 616</ref> یکی از پیمان‌نامه‌های معروف، روابط خزاعه و [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] در زمان [[عبدالمطلب]] بود که به مسالمت گرایید و پیمان استواری بینشان بسته شد <ref>تاریخ اسلام تا سال چهلم هجری، ص 380</ref>
* تیره‌هایی از قبیله خزاعه در جاهلیت جزو گروهی از قبایل به نام [[احابیش]] بودند که با [[مطلب بن عبدمناف]] و قبیله [[قریش]] پیمان دوستی و همدستی، معروف به [[حلف احابیش]]، بستند<ref>المعارف، ص 616</ref> یکی از پیمان‌نامه‌های معروف، روابط خزاعه و [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] در زمان [[عبدالمطلب]] بود که به مسالمت گرایید و پیمان استواری بینشان بسته شد. <ref>تاریخ اسلام تا سال چهلم هجری، ص 380</ref>


==خزاعه بعد از اسلام==
==خزاعه بعد از اسلام==
اسلام آوردن خزاعه را می توان به دو مقطع تدریجی و کلی تقسیم کرد، چنان‌ که تیره هایی از آن قبل از حاکمیت اسلام، [[اسلام]] آورده و با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] همراهی می‌کردند، اما اسلام آوردن کامل خزاعه بعد از [[فتح مکه]] اتفاق افتاد.
اسلام آوردن خزاعه را می توان به دو مقطع تدریجی و کلی تقسیم کرد، چنان‌ که تیره‌هایی از آن قبل از حاکمیت اسلام، [[اسلام]] آورده و با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] همراهی می‌کردند، اما اسلام آوردن کامل خزاعه بعد از [[فتح مکه]] اتفاق افتاد.


در مرحله تدریجی تیره‌هایی از خزاعه، [[پیامبر(ص)|پیامبر]] را در نبرد با کفار همراهی کردند:
در مرحله تدریجی تیره‌هایی از خزاعه، [[پیامبر(ص)|پیامبر]] را در نبرد با کفار همراهی کردند:


*  '''[[غزوه بدر]]:''' در این جنگ هشت نفر از قبیلة خزاعه بود شرکت داشتند<ref>المغازی، ج1، ص 155</ref> عده‌ای از آن‌ها جزء یاران [[پیامبر(ص)|پیامبر]]، و عده‌ای نیز با مشرکان بودند. [[حَیسمان بن ایاس خزاعی]]  با مشرکان در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] شرکت کرد و نخستین کسی بود که خبر شکست [[قریش|قریشیان]] را به [[مکه]] برد. او نیز بعد [[اسلام]] آورد <ref>الکامل فی‌التاریخ، ج2، ص131، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه،ج3، ص 116</ref> [[ذوالشمالین خزاعی]] از شهدای این جنگ بود.<ref>الکامل فی‌التاریخ، ج2، ص 23</ref>
*  '''[[غزوه بدر]]:''' در این جنگ هشت نفر از قبیلة خزاعه شرکت داشتند.<ref>المغازی، ج1، ص 155</ref> عده‌ای از آن‌ها جزء یاران [[پیامبر(ص)|پیامبر]]، و عده‌ای نیز با مشرکان بودند. [[حَیسمان بن ایاس خزاعی]]  با مشرکان در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] شرکت کرد و نخستین کسی بود که خبر شکست [[قریش|قریشیان]] را به [[مکه]] برد. او نیز بعدتر [[اسلام]] آورد. <ref>الکامل فی‌التاریخ، ج2، ص131، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه،ج3، ص 116</ref> [[ذوالشمالین خزاعی]] از شهدای این جنگ بود.<ref>الکامل فی‌التاریخ، ج2، ص 23</ref>
* '''[[غزوه احد|نبرد احد]]:''' خزاعی‌ها و [[بنی‌اسلم|أسلمی‌ها]] (شاخه‌ای از خزاعه) در [[غزوه احد|نبرد احد]] نقش داشتند. [[عمرو بن سالم خزاعی]] همراه گروهی از خزاعه، که چهار نفر بودند، ‌از [[مکه]] راه افتادند و به [[قریش]]، که در ذی‌طوی لشکر زده بودند، برخوردند. سپس این خبر را به [[پیامبر(ص)|پیامبر]] رساندند <ref>المغازی، ج1، ص 149</ref> هنگامی که [[پیامبر(ص)|پیامبر]] خدا در این جنگ جراحت برداشت،‌ [[ابوبرزه اسلمی]] سر آن حضرت را به دامن گرفت. [[پیامبر(ص)|پیامبر]] پس از بهبودی، وی را شناخت و برای او و خاندانش دعا کرد<ref>تاریخ مدینة الدمشق، ج62، ص94 و 96</ref>
* '''[[غزوه احد|نبرد احد]]:''' خزاعی‌ها و [[بنی‌اسلم|أسلمی‌ها]] (شاخه‌ای از خزاعه) در [[غزوه احد|نبرد احد]] نقش داشتند. [[عمرو بن سالم خزاعی]] همراه گروهی از خزاعه، که چهار نفر بودند، ‌از [[مکه]] راه افتادند و به [[قریش]]، که در ذی‌طوی لشکر زده بودند، برخوردند. سپس این خبر را به [[پیامبر(ص)|پیامبر]] رساندند. <ref>المغازی، ج1، ص 149</ref> هنگامی که [[پیامبر(ص)|پیامبر]] خدا در این جنگ جراحت برداشت،‌ [[ابوبرزه اسلمی]] سر آن حضرت را به دامن گرفت. [[پیامبر(ص)|پیامبر]] پس از بهبودی، وی را شناخت و برای او و خاندانش دعا کرد.<ref>تاریخ مدینة الدمشق، ج62، ص94 و 96</ref>
* '''[[جنگ خیبر]]:''' در این جنگ شاخه‌ای از قبیله خزاعه، به نام [[بنی‌اسلم|أسلم]]، همراه [[پیامبر(ص)|پیامبر]] حضور داشتندکه سرپرست ایشان [[بُریدة بن حصیب]] بود. <ref>المغازی، ج2، ص 660، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج5، ص 121</ref>
* '''[[جنگ خیبر]]:''' در این جنگ شاخه‌ای از قبیله خزاعه، به نام [[بنی‌اسلم|أسلم]]، همراه [[پیامبر(ص)|پیامبر]] حضور داشتندکه سرپرست ایشان [[بُریدة بن حصیب]] بود. <ref>المغازی، ج2، ص 660، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج5، ص 121</ref>
*  '''[[غزوه تبوک|جنگ تبوک]]:''' هنگامی که بازرگانان [[شام|شامی]] به [[مدینه]] آمدند و به [[پیامبر(ص)]] خبر دادند که [[هرقل]] به همراه سپاهی عظیم قصد حمله به [[مدینه]] را دارد، [[پیامبر(ص)|پیامبر]] هم اشخاصی را به قبایل  برای شرکت در جنگ اعزام کرد. [[بریدة بن حصیب]] را به قبیله [[أسلم]] فرستاد و [[بُدیل بن ورقاء]][[، عمرو بن سالم]] و [[بُسر بن سفیان]] را به قبیلة [[کعب بن عمرو]] اعزام کرد<ref>المغازی، ج3، 990</ref>
*  '''[[غزوه تبوک|جنگ تبوک]]:''' هنگامی که بازرگانان [[شام|شامی]] به [[مدینه]] آمدند و به [[پیامبر(ص)]] خبر دادند که [[هرقل]] به همراه سپاهی عظیم قصد حمله به [[مدینه]] را دارد، [[پیامبر(ص)|پیامبر]] هم اشخاصی را به قبایل  برای شرکت در جنگ اعزام کرد. [[بریدة بن حصیب]] را به قبیله [[أسلم]] فرستاد و [[بدیل بن ورقاء|بُدیل بن ورقاء]]، [[عمرو بن سالم]] و [[بُسر بن سفیان]] را به قبیلة [[کعب بن عمرو]] اعزام کرد<ref>المغازی، ج3، 990</ref>
*  '''[[غزوه حنین]]:''' در این جنگ [[بنی‌أسلم]] از خزاعه دو پرچم داشتند که یکی همراه [[بریدة بن حصیب]] و دیگری همراه [[جندب بن اعجم]] بود.<ref>المغازی، ج3، ص 896</ref>
*  '''[[غزوه حنین]]:''' در این جنگ [[بنی‌أسلم]] از خزاعه دو پرچم داشتند که یکی همراه [[بریدة بن حصیب]] و دیگری همراه [[جندب بن اعجم]] بود.<ref>المغازی، ج3، ص 896</ref>
* '''[[غزوه طائف]]:''' در این جنگ [[پیامبر(ص)]] دستور داد تا اسیران را به جعرانه روانه کنند و [[بدیل بن ورقاء|بدیل بن ورقاء خزاعی]] را به سرپرستی ایشان منصوب کرد.<ref>المغازی، ج3، ص 923</ref>
* '''[[غزوه طائف]]:''' در این جنگ [[پیامبر(ص)]] دستور داد تا اسیران را به جعرانه روانه کنند و [[بدیل بن ورقاء|بدیل بن ورقاء خزاعی]] را به سرپرستی ایشان منصوب کرد.<ref>المغازی، ج3، ص 923</ref>
دو واقعه [[غزوه مریسیع]] و [[صلح حدیبیه]] را می توان به عنوان عامل [[اسلام]] آوردن کامل خزاعه بیان نمود:
دو واقعه [[غزوه مریسیع]] و [[صلح حدیبیه]] را می توان به عنوان عامل [[اسلام]] آوردن کامل خزاعه بیان نمود:


* '''[[غزوه مریسیع]]:''' [[بنی‌مصطلق|بنی‌مصطلقْ]] تیره‌ای از خزاعه و از همپیمانان [[بنی‌مُدلِج]] بودند که در کنار چاه آبی به نام [[مُرَیسیع]]، که در راه فُرُع <ref>التنبیه الاشراف، ص 215</ref> بود، اقامت داشتند. رئیس آنان فردی از خزاعه به نام [[حارث بن ابی‌ضِرار]] بود. او پیش از قبول اسلام، در شمار دشمنان اسلام قرار داشت و به ویژه برخلاف دیگر تیره‌های قبیله خزاعه که با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] همپیمان بودند، او با [[ابوسفیان]] همپیمان بود<ref>تاریخ مدینة الدمشق، ج3، ص 174، الامتاع الأسماع بما للنبی من احوال و الاموال الحفدة و المتاع، ج1، ص 203</ref> . [[حارث بن ابی‌ضرار]]، قبیلة خویش و گروه‌های دیگری از اعراب را که توانسته بود گرد آورد کنار چاهی به نام [[مریسیع]]، برای جنگ با [[پیامبر(ص)|پیغمبر]] آماده کرد.این جنگ در شعبان سال پنجم هجرت واقع شد و مسلمانان به رهبری [[پیامبر(ص)|پیامبر]] خدا به پیروزی رسیدند. <ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 48</ref>تعداد زیادی از مردان و زنان و کودکان [[بنی‌مصطلق]] دستگیر، و اسیر شدند. [[جویریة بنت حارث|جُویریه]]، دختر حارث، از جمله اسیران بود که به همسری [[پیامبر(ص)|پیامبر خدا(ص)]] درآمد.<ref>المغازی، ج1، ص 410</ref> در اثر این ازدواج مسلمانان همه اسیران [[بنی‌مصطلق|بنی‌مُصطَلَق]] را که تعدادشان دویست، و به قولی یکصد نفر بود، آزاد کردند و به سرزمینشان برگرداندند و آنها مسلمان شدند<ref>دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب، ج2، ص 446</ref> حارث نیز به همراه دو پسر و گروهی از افراد قبیله‌اش اسلام آورد <ref>تجرید أسماء الصحابه، ج1، ص 102</ref>
* '''[[غزوه مریسیع]]:''' [[بنی‌مصطلق|بنی‌مصطلقْ]] تیره‌ای از خزاعه و از همپیمانان [[بنی‌مدلج|بنی‌مُدلِج]] بودند که در کنار چاه آبی به نام [[مریسیع|مُرَیسیع]]، که در راه فُرُع <ref>التنبیه الاشراف، ص 215</ref> بود، اقامت داشتند. رئیس آنان فردی از خزاعه به نام [[حارث بن ابی‌ضِرار]] بود. او پیش از قبول اسلام، در شمار دشمنان اسلام قرار داشت و به ویژه برخلاف دیگر تیره‌های قبیله خزاعه که با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] همپیمان بودند، او با [[ابوسفیان]] همپیمان بود<ref>تاریخ مدینة الدمشق، ج3، ص 174، الامتاع الأسماع بما للنبی من احوال و الاموال الحفدة و المتاع، ج1، ص 203</ref> . [[حارث بن ابی‌ضرار]]، قبیله خویش و گروه‌های دیگری از اعراب را که توانسته بود کنار چاهی به نام [[مریسیع]]، گرد آورد و برای جنگ با [[پیامبر(ص)|پیغمبر]] آماده کرد. این جنگ در شعبان سال پنجم هجرت واقع شد و مسلمانان به رهبری [[پیامبر(ص)|پیامبر]] خدا به پیروزی رسیدند. <ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 48</ref>تعداد زیادی از مردان و زنان و کودکان [[بنی‌مصطلق]] دستگیر، و اسیر شدند. [[جویریة بنت حارث|جُویریه]]، دختر حارث، از جمله اسیران بود که به همسری [[پیامبر(ص)|پیامبر خدا(ص)]] درآمد.<ref>المغازی، ج1، ص 410</ref> در اثر این ازدواج مسلمانان همه اسیران [[بنی‌مصطلق|بنی‌مُصطَلَق]] را که تعدادشان دویست، و به قولی یکصد نفر بود، آزاد کردند و به سرزمینشان برگرداندند و آنها مسلمان شدند<ref>دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب، ج2، ص 446</ref> [[حارث بن ابی ضرار|حارث]] نیز به همراه دو پسر و گروهی از افراد قبیله‌اش [[اسلام]] آورد. <ref>تجرید أسماء الصحابه، ج1، ص 102</ref>
* '''[[صلح حدیبیه]]:''' صلح حدیبیه، نام پیمانی است که [[پیامبر(ص)]] در سال ششم هجری با مشرکان [[قریش]] به امضا رساندند. بر اساس یکی از مفاد [[صلح حدیبیه|صلحنامه حدیبیه]]، مقرر شد که هر کس دوست دارد می تواند در عهد و پیمان [[محمد(ص)]] قرار بگیرد، و هر کس دوست دارد در عهد و پیمان [[قریش]] قرار گیرد . به دنبال این مفاد،‌ قبیلة خزاعه هم پیمانی با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] را برگزیدند. <ref>السیرة النبویه، ج4، ص 285-286</ref> پس از این پیمان همه خزاعیان مسلمان شدند و [[پیامبر(ص)|پیامبر]] را تصدیق کردند.
* '''[[صلح حدیبیه]]:''' صلح حدیبیه، نام پیمانی است که [[پیامبر(ص)]] در سال ششم هجری با مشرکان [[قریش]] به امضا رساند. بر اساس یکی از مفاد [[صلح حدیبیه|صلحنامه حدیبیه]]، مقرر شد که هر کس دوست دارد می تواند در عهد و پیمان [[محمد(ص)]] قرار بگیرد و هر کس خواست در عهد و پیمان [[قریش]] قرار گیرد . به دنبال این مفاد،‌ قبیلة خزاعه هم پیمانی با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] را برگزیدند. <ref>السیرة النبویه، ج4، ص 285-286</ref>  


===نقش خزاعه در فتح مکه===
===نقش خزاعه در فتح مکه===
خط ۶۷: خط ۶۷:
هنگامی که دو سال از پیمان [[صلح حدیبیه|حدیبیه]] می‌گذشت، مردی از قبیله [[بنوبکر]] به نام «انس بن زنیم دیلی»، شعری در مذمت پیامبر بیان کرد. نوجوانی از خزاعه آن را شنید و به انس حمله برد و سر او را شکست. بعد از این حادثه، [[بنی‌بکر]] در صدد انتقام و خونخواهی از خزاعه برآمد<ref>اعلام الوری، ج1، ص 215</ref>  [[بنی‌نقاثه]]، که از [[بنی‌بکر]] بودند، با اشراف [[قریش]] صحبت کردند که آنها را برای جنگ با بنی‌خزاعه از لحاظ تجهیزات جنگی یاری دهند و آنها را کامل، مجهز کنند.<ref>البدایة و النهایه، ج4، ص 281</ref>
هنگامی که دو سال از پیمان [[صلح حدیبیه|حدیبیه]] می‌گذشت، مردی از قبیله [[بنوبکر]] به نام «انس بن زنیم دیلی»، شعری در مذمت پیامبر بیان کرد. نوجوانی از خزاعه آن را شنید و به انس حمله برد و سر او را شکست. بعد از این حادثه، [[بنی‌بکر]] در صدد انتقام و خونخواهی از خزاعه برآمد<ref>اعلام الوری، ج1، ص 215</ref>  [[بنی‌نقاثه]]، که از [[بنی‌بکر]] بودند، با اشراف [[قریش]] صحبت کردند که آنها را برای جنگ با بنی‌خزاعه از لحاظ تجهیزات جنگی یاری دهند و آنها را کامل، مجهز کنند.<ref>البدایة و النهایه، ج4، ص 281</ref>


به این ترتیب [[قریش]] از آنان حمایت کرد و [[بنی بکر]] شبانه درحالی‌که قبیله خزاعه در کنار آبی از خودشان به نام «وتیر»، خوابیده، و بعضی در حال عبادت بودند به آنها یورش بردند و تعدادی از خزاعه را به قتل رساندند. بعد از این واقعه، [[عمرو بن سالم]]، رئیس خزاعه، به همراه چهل نفر ـ که [[بدیل بن ورقاء]] نیز همراهشان بود ـ برای دادخواهی و طلب یاری به حضور [[پیامبر(ص)]] آمد و  یاری قریش به [[بنی‌نفاثه]] با سلاح و نیرو را به اطلاع [[پیامبر(ص)]] رساند<ref>المغازی، ج2، ص 789</ref> پیامبر اعلام عمومی برای جنگ کردند، به تمامی مسلمانان در شهرها نامه نوشتند تا مردان آنها به [[مدینه]] بیایند. بعضی قبیله‌ها، از جمله قبیله [[بنی‌اسلم|اسلم]] که شاخه‌ای از خزاعه بود، به [[مدینه]] آمدند <ref>الامتاع الأسماع بما للنبی من احوال و الاموال الحفدة و المتاع، ج8، ص 385</ref>سپس راهی [[مکه]] شدند، افراد قبیلة [[بنی‌اسلم|اسلم]] که چهارصد نفر بودند به همراه دو پرچم حرکت کردند که یکی را [[بریده بن حصیب|بریدة بن حصیب]] و دیگری را [[ناجیه بن اعجم|ناجیة بن اعجم]] حمل می‌کرد<ref>اطلس تاریخ اسلام، ص 54</ref> ایشان هنگامی که مقابل [[ابوسفیان]] رسیدند، سه مرتبه [[تکبیر]] گفتند. سپس قبیله [[عمرو بن کعب]] که پانصد نفر بودند، عبور کردند و پرچمشان را [[بسر بن سفیان]] حمل می‌کرد. ایشان هم وقتی مقابل ابوسفیان رسیدند، سه بار [[تکبیر]] گفتند<ref>المغازی، ج2، ص 819</ref> . پرچم قبیله خزاعه را در این فتح، [[عمرو بن سالم]] حمل می‌کرد <ref>المغازی، ج2، ص 80</ref>
به این ترتیب [[قریش]] از آنان حمایت کرد و [[بنی بکر]] شبانه درحالی‌که قبیله خزاعه در کنار آبی از خودشان به نام «وتیر»، خوابیده، و بعضی در حال عبادت بودند به آنها یورش بردند و تعدادی از خزاعه را به قتل رساندند. بعد از این واقعه، [[عمرو بن سالم]]، رئیس خزاعه، به همراه چهل نفر ـ که [[بدیل بن ورقاء]] نیز همراهشان بود ـ برای دادخواهی و طلب یاری به حضور [[پیامبر(ص)]] آمد و  یاری قریش به [[بنی‌نفاثه]] با سلاح و نیرو را به اطلاع [[پیامبر(ص)]] رساند.<ref>المغازی، ج2، ص 789</ref> پیامبر بعد از این اتفاق اعلام عمومی برای جنگ کرد، به تمامی مسلمانان در شهرها نامه نوشت تا مردان آن‌ها به [[مدینه]] بیایند. بعضی قبیله‌ها، از جمله قبیله [[بنی‌اسلم|اسلم]] که شاخه‌ای از خزاعه بود، به [[مدینه]] آمدند <ref>الامتاع الأسماع بما للنبی من احوال و الاموال الحفدة و المتاع، ج8، ص 385</ref>سپس راهی [[مکه]] شدند، افراد قبیلة [[بنی‌اسلم|اسلم]] که چهارصد نفر بودند به همراه دو پرچم حرکت کردند که یکی را [[بریده بن حصیب|بریدة بن حصیب]] و دیگری را [[ناجیه بن اعجم|ناجیة بن اعجم]] حمل می‌کرد<ref>اطلس تاریخ اسلام، ص 54</ref> ایشان هنگامی که مقابل [[ابوسفیان]] رسیدند، سه مرتبه [[تکبیر]] گفتند. سپس قبیله [[عمرو بن کعب]] که پانصد نفر بودند، عبور کردند و پرچمشان را [[بسر بن سفیان]] حمل می‌کرد. ایشان هم وقتی مقابل ابوسفیان رسیدند، سه بار [[تکبیر]] گفتند<ref>المغازی، ج2، ص 819</ref> . پرچم قبیله خزاعه را در این فتح، [[عمرو بن سالم]] حمل می‌کرد <ref>المغازی، ج2، ص 80</ref> پس از [[فتح مکه]] تعداد زیادی از قبیله خزاعه [[اسلام]] آوردند.


===خزاعه، عاملان دریافت زکات از قبائل===
===خزاعه، عاملان دریافت زکات از قبائل===
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/خزاعه»