کاربر:Salar/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱: خط ۱:
==جایگاه==
پوشاندن پا که از [[محرمات احرام]] به‌شمار می‌رود، با عنوان «لبس الخُفّ و الجَوْرَب» در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع [[فقه امامی]]<ref>السرائر، ج1، ص543؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30؛ مجمع الفائده، ج6، ص304.</ref> و همه منابع [[فقه اهل‌سنّت]]<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ المغنی، ج3، ص272.</ref> آن را ذیل موضوع «پوشیدن لباس دوخته شده» آورده‌اند. البته پاره‌ای از منابع امامی<ref>مدارک الاحکام، ج7ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ المعتمد، ج4، ص152.</ref> با عنوانی مستقل بدان پرداخته‌اند.
==حکم==
*به‌نظر فقیهان امامی<ref>جواهر الکلام، ج18، ص351؛ الحدائق، ج15، ص442.</ref> و اهل‌سنّت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص271-272؛ المجموع، ج7، ص249-258؛ الثمر الدانی، ص382-383.</ref> پوشاندنِ پا برای [[احرام‌گزار]] مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع،<ref>غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ مدارک الاحکام، ج7، ص337.</ref>  حدیث‌های متعدد<ref>الکافی، ج4، ص341؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ التهذیب، ج5، ص69.</ref> و مستند فقیهان اهل‌سنت نیز روایات‌ است.<ref>صحیح البخاری، ج1، ص42؛ ج2، ص215؛ صحیح مسلم، ج4، ص2-3؛ سنن الترمذی، ج2، ص165.</ref>
==محدوده جایز پوشاندن پا==
در محدوده جایز پوشاندن پا در حال احرام، میان فقیهان اهل سنت اختلاف‌نظر است:
*فقیهان اهل‌سنت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.</ref> نیز پوشیدن نعلین یا تاسومه را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب، چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7.</ref>
*در باور فقیهان [[مالکی]] و [[حنبلی]] و [[شافعی]]، پوشیدن هر‌گونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.<ref>المغنی، ج3، ص275؛ مغنی المحتاج، ج1، ص519.</ref> [[حنفیان]] پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمرده‌اند.<ref>الدر المختار، ج2، ص539.</ref>
*در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.<ref>المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص258؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55.</ref> در فقه حنفی، پوشیدن هرچه که بالاتر از کعبین (برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایین‌تر از آن جایز است.<ref>الاختیار، ج1، ص144.</ref>
==نام‌های مسجدالاقصی==
==نام‌های مسجدالاقصی==
مسجدالاقصی مشهورترین نام این مسجد است که در آیه اول سوره اسراء بدان اشاره شده<ref>جمعة سلامة، دلیل المسجد الأقصی المبارک، ۲۰۱۶م، ص۳۳.</ref> و ﴿رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ﴾؛ «سرزمین مرتفع و دارای امنیت و آب جاری...» در آیه ۵۰ سوره مؤمنون نیز همین مسجد است.
مسجدالاقصی مشهورترین نام این مسجد است که در آیه اول سوره اسراء بدان اشاره شده<ref>جمعة سلامة، دلیل المسجد الأقصی المبارک، ۲۰۱۶م، ص۳۳.</ref> و ﴿رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ﴾؛ «سرزمین مرتفع و دارای امنیت و آب جاری...» در آیه ۵۰ سوره مؤمنون نیز همین مسجد است.

نسخهٔ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۲۹

جایگاه

پوشاندن پا که از محرمات احرام به‌شمار می‌رود، با عنوان «لبس الخُفّ و الجَوْرَب» در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع فقه امامی[۱] و همه منابع فقه اهل‌سنّت[۲] آن را ذیل موضوع «پوشیدن لباس دوخته شده» آورده‌اند. البته پاره‌ای از منابع امامی[۳] با عنوانی مستقل بدان پرداخته‌اند.

حکم

  • به‌نظر فقیهان امامی[۴] و اهل‌سنّت[۵] پوشاندنِ پا برای احرام‌گزار مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع،[۶] حدیث‌های متعدد[۷] و مستند فقیهان اهل‌سنت نیز روایات‌ است.[۸]

محدوده جایز پوشاندن پا

در محدوده جایز پوشاندن پا در حال احرام، میان فقیهان اهل سنت اختلاف‌نظر است:

  • فقیهان اهل‌سنت[۹] نیز پوشیدن نعلین یا تاسومه را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب، چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.[۱۰]
  • در باور فقیهان مالکی و حنبلی و شافعی، پوشیدن هر‌گونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.[۱۱] حنفیان پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمرده‌اند.[۱۲]
  • در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.[۱۳] در فقه حنفی، پوشیدن هرچه که بالاتر از کعبین (برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایین‌تر از آن جایز است.[۱۴]

نام‌های مسجدالاقصی

مسجدالاقصی مشهورترین نام این مسجد است که در آیه اول سوره اسراء بدان اشاره شده[۱۵] و ﴿رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ﴾؛ «سرزمین مرتفع و دارای امنیت و آب جاری...» در آیه ۵۰ سوره مؤمنون نیز همین مسجد است.

علت نامیده شدن این مسجد به «اقصی» مسافت زیاد این مسجد با کعبه،[۱۶] مسجدالحرام، اعراب، اهل مکه یا رسول خدا(ص) موجب نامیده شدن این مسجد به "الاقصی" بوده است.[۱۷]

برخی مورخان بیش از بیست نام برای آن برشمرده‌اند.[۱۸] برخی نام‌های این مسجد عبارت‌اند از:

مسجدالاقصی در قرآن

مسجدالاقصی از معدود اماکن و مشاهدی است که در آیات مختلفی در قرآن از آن یاد شده است. از عوامل اهمیت یافتن مسجدالاقصی در قرآن کریم، پیوند تاریخی‌اش با ادیان الهی، به ‌ویژه انبیا و اولیای بنی‌اسرائیل است. برخی آیات قرآن، که به نحوی با مسجدالاقصی مرتبط می‌شوند، عبارت‌اند از:

پانوشت

  1. السرائر، ج1، ص543؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30؛ مجمع الفائده، ج6، ص304.
  2. المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ المغنی، ج3، ص272.
  3. مدارک الاحکام، ج7ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ المعتمد، ج4، ص152.
  4. جواهر الکلام، ج18، ص351؛ الحدائق، ج15، ص442.
  5. المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص271-272؛ المجموع، ج7، ص249-258؛ الثمر الدانی، ص382-383.
  6. غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ مدارک الاحکام، ج7، ص337.
  7. الکافی، ج4، ص341؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ التهذیب، ج5، ص69.
  8. صحیح البخاری، ج1، ص42؛ ج2، ص215؛ صحیح مسلم، ج4، ص2-3؛ سنن الترمذی، ج2، ص165.
  9. المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.
  10. المبسوط، سرخسی، ج4، ص7.
  11. المغنی، ج3، ص275؛ مغنی المحتاج، ج1، ص519.
  12. الدر المختار، ج2، ص539.
  13. المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص258؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55.
  14. الاختیار، ج1، ص144.
  15. جمعة سلامة، دلیل المسجد الأقصی المبارک، ۲۰۱۶م، ص۳۳.
  16. فتح الباری، ابن حجر، ج۶، ص۲۹۱.
  17. سبل الهدي و الرشاد، ج۳، ص۱۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۹۶؛ سبل الهدي و الرشاد، ج۳، ص۱۷.
  18. فتح الباری، ابن حجر، ج۳، ص۵۳؛ المعالم الاثیرة، ص۸۴.

منابع

دلیل المسجد الأقصی المبارک، یوسف جمعة سلامة، غزة، مرکز قدس نت للدراسات والإعلام والنشر الإلکترونی، ۲۰۱۶م.