اخبار مکه (ابن شبه): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
==نویسنده==
==نویسنده==
{{اصلی|ابن شبه}}
{{اصلی|ابن شبه}}
ابوزید عمر بن شَبَّة بن عبیده نُمَیری از [[روایت|راویان]] و [[حافظ قرآن|حافظان]] برجسته قرن سوم قمری است.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۶۹.</ref> شهرت وی به «شبه» از شهرت پدرش گرفته شده است. گفته‌اند: مادرش در کودکی او برایش ترانه‌ای می‌خوانده و شبّه خطابش می‌کرده است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵.</ref> عمر بن شبه در ۱۷۳ق، احتمالا در [[بصره]] زاده شد و در ۲۶۲ یا ۲۶۳ق در [[سامرا]] درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰.</ref> در آموختن تاریخ، مغازی، سیره، [[حدیث]]، [[فقه]]، ادب، شعر و نسب‌شناسی کوشا بود و آثار گوناگونش نشان می‌دهد که در علوم مختلف دست داشته است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۰.</ref> آگاهی‌های گسترده‌او در حوزه ادب و شعر<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰.</ref> در منابعی مانند الاغانی اصفهانی، الاستیعاب ابن عبدالبر و نور المقتبس مرزبانی بازتاب یافته است. در عرصه تاریخ‌نگاری درباره [[مکه]]، [[مدینه]]، بصره، و [[کوفه]] و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است.<ref>معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۰-۶۲.</ref> از اندیشه [[کلام|کلامی]] و فقهی او چندان آگاهی در دست نیست. تنها درباره مخالفتش با اندیشه مخلوق بودن [[قرآن ]] گزارش‌هایی روشن یافت می‌شود. پاره کردن کتاب‌ها و آتش زدن خانه وی و ناچار شدنش به سکوت و انزوا از پیامدهای این رویداد بود.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.</ref>
ابوزید عمر بن شَبَّة بن عبیده نُمَیری از [[روایت|راویان]] و [[حافظ قرآن|حافظان]] برجسته قرن سوم قمری است.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۶۹.</ref> شهرت وی به «شبه» از شهرت پدرش گرفته شده است. گفته‌اند: مادرش در کودکی او برایش ترانه‌ای می‌خوانده و شبّه خطابش می‌کرده است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵.</ref> عمر بن شبه در ۱۷۳ق، احتمالا در [[بصره]] زاده شد و در ۲۶۲ یا ۲۶۳ق در [[سامرا]] درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰.</ref> وی انبوهی از دانش و ‌گزارش تاریخی و ادبی را از دانشوران برجسته مدینه و مناطق دیگر فراگرفت. بازتاب این دانش در موسوعه‌هایی مانند الاغانی و الاستیعاب نشان‌دهنده ارج و اهمیت ‌گزارش‌های او است. آثار گوناگونش نشان می‌دهد که در علوم مختلف دست داشته است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۰.</ref> آگاهی‌های گسترده‌او در حوزه ادب و شعر<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰.</ref> در منابعی مانند الاغانی اصفهانی، الاستیعاب ابن عبدالبر و نور المقتبس مرزبانی بازتاب یافته است. او در عرصه تاریخ‌نگاری درباره [[مکه]]، [[مدینه]]، بصره، و [[کوفه]] و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است.<ref>معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۰-۶۲.</ref> ابن شَبَّه در رخدادها و ستیزهای کلامی گرفتار شد و همراه دیگر محدثان و مخالفان نظریه خلق قرآن، وادار به خانه‌نشینی گشت.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.</ref><br />
 
ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش [[ابن زباله]] که مورد بی مهری [[رجال|رجالیان]] و [[اهل حدیث]] قرار گرفته است، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.<ref>الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۱۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲.</ref> [[مزی|مِزّی]] فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است.<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲؛ نک: التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref> [[محمد بن یحیی]]، [[معاویة بن هشام]] و [[ابوغسان|ابوغَسان]] از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان او بوده‌اند. بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران [[مالک بن انس]] است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای [[مدینه]] داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.<ref>مجلة العرب، ج۴، ص۳۲۸، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».</ref> برخی به درستی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص۴۷.</ref> با این‌که ابن شبه از شاگردان [[ابن زباله]]<ref>نک: اخبار المدینه، ص۶۷.</ref> از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه است، در این کتاب، گزارش‌هایی اندک از او آورده است. (برای نمونه: ج۳، ص۱۰۱۸)<br />
ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش [[ابن زباله]] که مورد بی مهری [[رجال|رجالیان]] و [[اهل حدیث]] قرار گرفته است، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.<ref>الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۱۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲.</ref> [[مزی|مِزّی]] فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است.<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲؛ نک: التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref> [[محمد بن یحیی]]، [[معاویة بن هشام]] و [[ابوغسان|ابوغَسان]] از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان او بوده‌اند. بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران [[مالک بن انس]] است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای [[مدینه]] داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.<ref>مجلة العرب، ج۴، ص۳۲۸، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».</ref> برخی به درستی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص۴۷.</ref> با این‌که ابن شبه از شاگردان [[ابن زباله]]<ref>نک: اخبار المدینه، ص۶۷.</ref> از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه است، در این کتاب، گزارش‌هایی اندک از او آورده است. (برای نمونه: ج۳، ص۱۰۱۸)
[[ابن ندیم]] از دو اثر ابن شبه با عناوین کتاب مکه و امراء مکه نام می‌برد.<ref>الفهرست، ص۱۲۵؛ نک: حجاز در صدر اسلام، ص۴۴۰.</ref> وی در جای دیگر که از تاریخ خط و کتابت عربی سخن گفته، دانستنی‌های مهمی از کتاب مکه ابن شبه درباره تاریخ ‌نگارش عربی و آگاهی قریش از کتابت عربی آورده است.<ref>الفهرست، ص۸.</ref>
 
ابن شَبّه انبوهی از دانش و ‌گزارش تاریخی و ادبی را از دانشوران برجسته مدینه و مناطق دیگر فراگرفت. بازتاب این دانش در موسوعه‌هایی مانند الاغانی و الاستیعاب نشان دهنده ارج و اهمیت ‌گزارش‌های او است. وی در رخدادها و ستیزهای کلامی گرفتار شد و همراه دیگر محدثان و مخالفان نظریه خلق قرآن، وادار به خانه‌نشینی گشت.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.</ref>
 
ابن ندیم از دو اثر ابن شبه با عناوین کتاب مکه و امراء مکه نام می‌برد.<ref>الفهرست، ص۱۲۵؛ نک: حجاز در صدر اسلام، ص۴۴۰.</ref> وی در جای دیگر که از تاریخ خط و کتابت عربی سخن گفته، دانستنی‌های مهمی از کتاب مکه ابن شبه درباره تاریخ ‌نگارش عربی و آگاهی قریش از کتابت عربی آورده است.<ref>الفهرست، ص۸.</ref>


==محتوا==
==محتوا==

نسخهٔ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۱۰

اخبار مکه، از کتاب‌های تاریخ محلی گمشده مکه، نوشته عمر بن شَبَّه (۱۷۳-۲۶۲ق)

اطلاعات کم درباره کتاب

آگاهی‌های چندانی از اخبار مکه به دست نیامده است. آنچه در دست است، تنها گزارش‌ها و نصوصی کوتاه درباره تاریخ و رخدادهای مکه است. گویا این کتاب تا اوایل سده دهم قمری، در دسترس تاریخ‌نگاران مکه بوده است؛ زیرا سَمهودی (درگذشت ۹۱۱ق) به گونه‌ای که نشان‌دهنده گزارش مستقیم و بی‌واسطه است، ‌گزارش‌هایی مختصر از آن آورده است.[۱]

نویسنده

ابوزید عمر بن شَبَّة بن عبیده نُمَیری از راویان و حافظان برجسته قرن سوم قمری است.[۲] شهرت وی به «شبه» از شهرت پدرش گرفته شده است. گفته‌اند: مادرش در کودکی او برایش ترانه‌ای می‌خوانده و شبّه خطابش می‌کرده است.[۳] عمر بن شبه در ۱۷۳ق، احتمالا در بصره زاده شد و در ۲۶۲ یا ۲۶۳ق در سامرا درگذشت.[۴] وی انبوهی از دانش و ‌گزارش تاریخی و ادبی را از دانشوران برجسته مدینه و مناطق دیگر فراگرفت. بازتاب این دانش در موسوعه‌هایی مانند الاغانی و الاستیعاب نشان‌دهنده ارج و اهمیت ‌گزارش‌های او است. آثار گوناگونش نشان می‌دهد که در علوم مختلف دست داشته است.[۵] آگاهی‌های گسترده‌او در حوزه ادب و شعر[۶] در منابعی مانند الاغانی اصفهانی، الاستیعاب ابن عبدالبر و نور المقتبس مرزبانی بازتاب یافته است. او در عرصه تاریخ‌نگاری درباره مکه، مدینه، بصره، و کوفه و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است.[۷] ابن شَبَّه در رخدادها و ستیزهای کلامی گرفتار شد و همراه دیگر محدثان و مخالفان نظریه خلق قرآن، وادار به خانه‌نشینی گشت.[۸]
ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش ابن زباله که مورد بی مهری رجالیان و اهل حدیث قرار گرفته است، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.[۹] مِزّی فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است.[۱۰] محمد بن یحیی، معاویة بن هشام و ابوغَسان از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان او بوده‌اند. بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران مالک بن انس است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای مدینه داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.[۱۱] برخی به درستی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.[۱۲] با این‌که ابن شبه از شاگردان ابن زباله[۱۳] از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه است، در این کتاب، گزارش‌هایی اندک از او آورده است. (برای نمونه: ج۳، ص۱۰۱۸)
ابن ندیم از دو اثر ابن شبه با عناوین کتاب مکه و امراء مکه نام می‌برد.[۱۴] وی در جای دیگر که از تاریخ خط و کتابت عربی سخن گفته، دانستنی‌های مهمی از کتاب مکه ابن شبه درباره تاریخ ‌نگارش عربی و آگاهی قریش از کتابت عربی آورده است.[۱۵]

محتوا

فَأسی (درگذشت ۸۳۲ق) اخبار مکه را دیده و آن را به کتاب اخبار مکه نوشته ازرقی و نیز کتاب اخبار مکه نوشته فاکهی همانند دانسته است.[۱۶] سَخاوی (درگذشت ۹۰۲ق) نیز در کتابشناسی آثار مربوط به مکه، از این کتاب نام برده و بدون اشاره به سخن فأسی، مدعی شده که وی از این اثر آگاهی نداشته است. در ‌گزارش سخاوی، دو نکته دیگر نیز هست: نخست اینکه ابن فهد نسخه‌ای در یک جلد از این کتاب دست‌نویس کرده و دیگر اینکه کتاب به شیوه و سبک دو کتاب اخبار مکه ازرقی و فاکهی ‌نگارش یافته است.[۱۷] عز بن فهد هم از آن در دو جا بهره گرفته است: یکی در موضوع حکمرانی عبدالله بن خالد بن اسید قُرَشی بر مکه و دیگری حکومت خالد بن عبدالله قسری بر همین شهر. [۱۸]
ابن حجر (درگذشت ۸۵۲ق) در زندگی‌نامه صحابه، از آگاهی‌های این کتاب بهره جسته و ۱۵ گزارش از آن آورده است. وی در این گزارش‌ها نام کتاب را اخبار مکه یا کتاب مکه ثبت کرده است.[۱۹] سَمهودی در وفاء الوفاء با موضوع مدینه و مکان‌های آن، در چند جا از اخبار مکه ابن شبّه ‌گزارش کرده است.[۲۰] نقل مستقیم ابن ظهیره (درگذشت ۹۸۶ق) از این کتاب نشانه‌ای تقریبا روشن از دسترسی وی به کتاب است.[۲۱] بر پایه این ‌گزارش‌ها، می‌توان موضوع کتاب اخبار مکه ابن شبّه را تاریخ مکه و وصف مکان‌ها، مساجد وکوه‌های مکه، سیره نبوی، کعبه، حدود حرم، و خانه‌ها و جغرافیای منازل مکه دانست.

پانویس

  1. وفاء الوفاء، ج۱، ص۱۲۵، ۱۲۷.
  2. تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۶۹.
  3. الفهرست، ص۱۲۵.
  4. وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰.
  5. الفهرست، ص۱۲۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۰.
  6. وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰.
  7. معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۰-۶۲.
  8. تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.
  9. الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۱۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲.
  10. تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲؛ نک: التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.
  11. مجلة العرب، ج۴، ص۳۲۸، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».
  12. حجاز در صدر اسلام، ص۴۷.
  13. نک: اخبار المدینه، ص۶۷.
  14. الفهرست، ص۱۲۵؛ نک: حجاز در صدر اسلام، ص۴۴۰.
  15. الفهرست، ص۸.
  16. العقد الثمین، ج۱، ص۱۰.
  17. الاعلان بالتوبیخ، ص۲۸۰.
  18. غایة المرام، ج۱، ص۶۱، ۲۱۱.
  19. الاصابه، ج۱، ص۴۵۷، ۶۰۳؛ ج۲، ص۳۳، ۲۰۹، ۴۷۵؛ ج۳، ص۴۵۱؛ ج۴، ص۶۳، ۲۶۶، ۳۵۶؛ ج۵، ص۹۹؛ ج۷، ص۱۹۹؛ تاریخ التراث العربی،، مج۱، ج۲، ص۲۰۵-۲۰۶.
  20. وفاء الوفاء، ج۱، ص۱۲۵، ۱۲۷، ۱۳۳؛ ج۴، ص۴۸۱.
  21. الجامع اللطیف، ص۲۵.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل اخبار مكه ابن شَبَّه.
  • الاصابه: ابن حجر العسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • الاعلان بالتوبیخ: شمس الدین السخاوی (درگذشت ۹۰۲ق)، به کوشش فرانس روزنتال، بیروت،‌دار الکتب العلمیه.
  • تاریخ بغداد: الخطیب البغدادی (درگذشت ۴۶۳ق)، به کوشش عبدالقادر، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
  • تاریخ التراث العربی: فؤاد سزگین، ترجمه: فهمی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۱۲ق.
  • الجامع اللطیف فی فضل مکه: ابن ظهیره (درگذشت ۹۸۶ق)، به کوشش علی عمر، المکتبة الثقافیة الدینیه، ۱۴۲۳ق.
  • حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، مشعر، ۱۳۷۵ش.
  • العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفأسی (درگذشت ۸۳۲ق)، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق.
  • غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (درگذشت ۹۲۰ق)، به کوشش شلتوت،‌دار المدنی، ۱۴۰۶ق.
  • الفهرست: ابن الندیم (درگذشت ۴۳۸ق)، به کوشش تجدد.
  • وفاء الوفاء: السمهودی (درگذشت ۹۱۱ق)، به کوشش السامرائی، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۲ق.