الارتسامات اللطاف فی خاطر الحاج الی اقدس مطاف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{جعبه اطلاعات کتاب | عنوان = | عنوان اصلی =الارتسامات اللطاف | تصوی...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۱]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad  }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۱]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad  }}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
 
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان =
| عنوان =
خط ۸: خط ۸:
| اندازه تصویر =
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر =
| توضیح_تصویر =
| نویسنده =سیدفضل‌الله و سیدعلیرضا حجازی
| نویسنده =شکیب ارسلان
| برگرداننده =
| برگرداننده =
| ویراستار =
| ویراستار =
خط ۱۸: خط ۱۸:
| موضوع =سفرنامه حج
| موضوع =سفرنامه حج
| سبک =
| سبک =
| زبان = فارسی
| زبان = عربی
| تعداد جلد = یک جلد
| تعداد جلد = یک جلد
| صفحه =۴۰۸
| صفحه =
| قطع =وزیری
| قطع =وزیری
| ناشر =
| ناشر =
| وبسایت ناشر =
| وبسایت ناشر =
| محل انتشارات =
| محل انتشارات =
| تاریخ نشر =۱۳۸۷ش
| تاریخ نشر =
| ترجمه به =
| ترجمه به =
| مجموعه =
| مجموعه =
خط ۷۷: خط ۷۷:
* '''مصادر الدراسة الادبیه''': یوسف سعد داغر، بیروت، الفکر العربی الحدیث، ۱۹۸۳م.
* '''مصادر الدراسة الادبیه''': یوسف سعد داغر، بیروت، الفکر العربی الحدیث، ۱۹۸۳م.


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:سفرنامه‌ها]]
[[رده:سفرنامه‌ها]]

نسخهٔ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۰۱


الارتسامات اللطاف فی خاطر الحاج الی اقدس مطاف
پدید آورندگان
نویسنده شکیب ارسلان
محتوا
موضوع سفرنامه حج
زبان عربی
نشر
تعداد جلد یک جلد
قطع وزیری

الارتسامات اللطاف، سفرنامه حج شکیب ارسلان (۱۸۶۹-۱۹۴۶م) نویسنده و سیاستمدار اصلاح‌گرای عرب

نویسنده

این کتاب با عنوان الارتسامات اللطاف فی خواطر الحاج الی اقدس مطاف سفرنامه حج شکیب ارسلان، نویسنده نام‌آور عرب، از سران نهضت بیداری اسلامی و در زمره شاگردان محمد عبده است که در آن، افزون بر گزارش رخدادهای سفر خود و ویژگی‌های طبیعی، اجتماعی و اقتصادی سرزمین حجاز، به ویژه مکه و طائف در دهه سوم سده بیستم م. نظریه‌ها و اندیشه‌های اصلاحی خود را بیان کرده است.

شکیب ارسلان در خاندانی سرشناس در روستای شویفات نزدیک بیروت به سال ۱۸۶۹م. (۱۲۸۶ق.) زاده شد و تحصیلات ابتدایی را در روستای محل زندگی خود آغاز کرد. در ۱۸۷۹م. به مدرسه حکمت در بیروت وارد شد. از استادان او در این مدرسه، می‌توان از عبدالله بستانی، ادیب برجسته آن روزگار، نام برد. سپس در سال ۱۸۸۷م. به مدرسه سلطانیه رفت و در درس‌های شیخ محمد عبده که در آن هنگام از مصر به لبنان تبعید شده بود، شرکت جست. رابطه نزدیک محمد عبده با پدر شکیب، تأثیر او بر شخصیت شکیب را عمیق‌تر کرد.[۱] پس از چندی در سفر به مصر، به حلقه شاگردان محمد عبده پای نهاد و در سن جوانی نوشتن در مجله المؤید و روزنامه الاهرام را آغاز کرد.[۲] اثرپذیری او از نهضت بیداری اسلامی با سفرش به استانبول و دیدار با سید جمال الدین اسدآبادی کامل شد.[۳]

شکیب ارسلان شعر می‌سرود و نثری زیبا داشت. نیز به تصحیح برخی متون کهن پرداخت. جز آثار ادبی، بیشتر نوشته‌هایش درباره تاریخ و وضعیت مسلمانان در جهان است.[۴] از این دست آثار، کتاب نام‌آور حاضر العالم الاسلامی است که با عنوان امروز مسلمین (شرکت طبع کتاب،۱۳۲۰ش. ترجمه سید احمد مهذب) به فارسی برگردانده شده و شامل مقدمه‌ای از شکیب برای خواننده فارسی زبان است.

شکیب ارسلان از سیاستمدارانی است که در سال‌های پیش از فروپاشی دولت عثمانی، تقویت خلافت عثمانی را که تنها قدرت مهم جهان اسلام در برابر اروپای آن دوران بود، راهکار اصلی برای رویارویی با سلطه اروپا می‌دانستند.[۵] وی پس از جنگ جهانی اول که با تجزیه عثمانی و اشغال سوریه به دست فرانسه همراه بود، ناچار گشت سوریه را ترک کند. سپس به آلمان و سویس رفت و تا چند ماه پایانی عمرش در اروپا ماند.[۶]

پس از فروپاشی دولت عثمانی، شکیب ارسلان ناسیونالیسم عربی را زمینه‌ای مناسب برای رویارویی با استعمار اروپا یافت. وی افزون بر راه‌اندازی مجله «la nation Arabe» به زبان فرانسوی در سویس، در اقدامات دیپلماتیک برای مبارزه با استعمار شرکت فعال داشت و در سال ۱۹۲۲م. برای دفاع از حقوق عرب، همراه گروه سوری فلسطینی به مقر جامعه ملل رفت.[۷] وی پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۶م. به وطنش بازگشت و در همان سال درگذشت.[۸]

محتوا

شکیب دو بار به حجاز سفر کرد. سفر نخست به قصد ادای فریضه حج در سال ۱۹۲۹م. و سفر دوم برای شرکت در مذاکرات صلح عربستان و یمن در سال ۱۹۳۴م. صورت پذیرفت. کتاب الارتسامات اللطاف رهاورد سفر اول او است.[۹] وی هنگام ورود به حجاز، با استقبال عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن سعود، سلطان حجاز، روبه‌رو شد و در مکه در خانه وزیر امور خارجه اقامت گزید. (ص۱۴۱) او کتاب خود را به عبدالعزیز اهدا کرده و وی را به پاس برقراری آبادانی و امنیت در حجاز ستوده است. (برای نمونه: ص۳۱)

شکیب ارسلان در این کتاب تقریباً همه ‌جا سخن را از وصف شهرهای حجاز و آثار تاریخی و مناظر طبیعی به تحلیل اوضاع سیاسی و اجتماعی مسلمانان کشانده و اندیشه‌های اصلاح‌گرایانه خود را در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیان کرده است.

توجه به جغرافیای نواحی گوناگون حجاز، شرح آب و هوا و منابع آب و وضع زراعت و معادن، و نیز وصف مناظر طبیعی که گاه با وصف‌های شاعرانه همراه شده، از ویژگی‌های این کتاب است. وصف دقیق پدیده‌های طبیعی در این اثر همه جا با علت‌یابی‌های علمی و دانستنی‌هایی از جغرافیا و زمین‌شناسی همراه است (برای نمونه: ص۱۶۰، ۳۰۲) که بیشتر زمینه‌ای برای ارائه پیشنهادهای علمی درجهت آبادانی شهرها و روستاها است. از آن میان، طرح آبرسانی به مکه و ایجاد سامانه‌ای برای پوشش گیاهی صحرای عرفات (ص۵۴) و بهره‌برداری از معادن را می‌توان نام برد. (ص۲۸۲۳۱۶) طرح این‌گونه آگاهی‌ها که از توجه او به لزوم آبادانی کشورهای اسلامی برمی‌خیزد، از اعتقاد وی به ضرورت استقبال از دانش جدید سرچشمه می‌گیرد.

وی از تناسب تعالیم اسلام با علوم جدید سخن گفته و با طرح آیاتی از قرآن که به دستاوردهای علمی روز اشاره دارد، توجه مفسران را به تفسیر علمی آیات قرآنی برانگیخته است. (ص۱۶۴) از نظر او، روش برون‌رفت از بحران‌های اجتماعی و اقتصادی و ضعف و عقب ماندگی مسلمانان در کشورهای مختلف، بر خلاف پندار برخی، نه کنار گذاشتن اسلام و دین، بلکه بازگشت به تعالیم اسلامی است؛ تعالیمی که به باور وی نه تنها مخالف پیشرفت و توسعه نیستند، بلکه خود منادی پیشرفت و آبادانی و هماهنگ با علوم جدیدند. او با اختصاص دادن بخشی از کتاب ارتسامات به معرفی آبادگری‌های بعضی از امیران مکه و دیگر سرزمین‌های اسلامی در طول تاریخ، کوشیده الگویی به دولتمردان امروز دنیای اسلام نشان دهد. (ص۹۴۱۱۵)

توجه به جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی زندگانی مردم حجاز و وصف وضعیت شهرها و روستاها از لحاظ آبادانی و تأسیسات و ادارات، کتاب او را از جنبه مطالعه تاریخ حجاز در دهه‌های آغاز سده بیستم م. درخور توجه کرده است. برای نمونه، در جایی از مطوفین و مزورین، راهنمایان زائران مکه و مدینه، به تفصیل سخن گفته و وظایف ایشان و ترکیب اجتماعی و مقدار درآمدشان را بیان کرده (ص۱۱۶۱۲۴) و در جای دیگر از معماری ساختمان‌های شهر سخن به میان آورده است. (ص۱۴۱۱۴۲)

باور شکیب ارسلان به لزوم اتحاد مسلمانان و همکاری آنان برای آبادانی کشورهای اسلامی، در پیشنهادهایش جهت آبادانی حجاز نمود یافته است. تشکیل شرکت‌های مالی به دست مسلمانان سراسر جهان برای تأمین اعتبار استخراج معادن حجاز، از جمله این طرح‌ها است. (ص۲۸۲)

مطالب کتاب با مباحث تاریخی و گزارش‌هایی از کتاب‌های جغرافیایی و ادبی کهن آمیخته است. وی در معرفی هر یک از مکان‌ها، از پیشینه تاریخی آن سخن گفته و در باب معانی الفاظ و وجه نام‌گذاری آن‌ها تحقیق کرده است. برای نمونه، در وصف زیبایی صحرای عرفات، گزارشی بلند از رحله ابن جبیر آورده (ص۸۴) و در جای دیگر به تحقیق درباره بازارهای تاریخی حجاز (ص۱۵۳۱۵۹) پرداخته است. نیز در گفتار پیرامون معادن شبه جزیره عرب، قطعه‌ای از یک نسخه خطی را گزارش کرده که از معادن یمن آگاهی‌هایی به دست داده است. (ص۳۰۳)

شکیب ارسلان در میانه اعمال حج، به دلیل گرمای سخت هوا، دچار ضعف و بیماری شد و به طائف رفت. (ص۱۳۹) از این رو، نیمی از کتاب ارتسامات به وصف منطقه طائف اختصاص یافته است. او در این بخش، افزون بر وصف جغرافیای طبیعی و معرفی وادی‌ها، راه‌ها و روستاها (برای نمونه: ص۱۶۵، ۱۸۹) به آثار و مکان‌های تاریخی این منطقه پرداخته و با معرفی برخی از نام‌آوران مدفون در طائف (ص۱۹۹۲۲۸) زندگی‌نامه‌ای کوتاه از هر یک آورده و پاره‌ای از رخدادهای تاریخی را گزارش کرده است.

سفرنامه شکیب ارسلان نخستین بار به سال ۱۹۳۱م. در چاپخانه المنار مصر با مقدمه و یادداشت‌های رشید رضا به چاپ رسیده است. چاپ دیگر کتاب در طائف و به سال ۱۳۹۷ق. صورت گرفته که با تصحیح و یادداشت‌های عبدالرزاق محمد سعید حسن کمال، در۳۵۶ صفحه به چاپ رسیده است.

پانویس

  1. شکیب ارسلان، ص۲۴.
  2. شکیب ارسلان، ص۲۸.
  3. شکیب ارسلان، ص۲۸.
  4. شکیب ارسلان، ص۳۷۲-۳۷۳؛ مصادر الدراسة الادبیه، ج۲، ص۱۰۳-۱۰۵.
  5. الامیر شکیب ارسلان، ص۷۰-۷۱.
  6. شکیب ارسلان، ص۸۰.
  7. شکیب ارسلان، ص۴۱.
  8. شکیب ارسلان، ص۵۵؛ الامیر شکیب ارسلان، ص۹۹.
  9. الامیر شکیب ارسلان، ص۹۰-۹۱.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل الارتسامات اللطاف.
  • الامیر شکیب ارسلان حیاته و آثاره: سامی الدهان، قاهره،‌دار المعارف بمصر، ۱۹۶۰ق.
  • شکیب ارسلان داعیة العروبة و الاسلام: احمد الشرباصی، مؤسسة المصریة العامه.
  • مصادر الدراسة الادبیه: یوسف سعد داغر، بیروت، الفکر العربی الحدیث، ۱۹۸۳م.