استظلال: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==تعریف فقهی استظلال== | ==تعریف فقهی استظلال== | ||
بهرهگیری مرد محرم از سایه آفتاب در حال حركت وسیله حمل و نقل، مانند كجاوه و خودرو و قطار، و حتی در حال پیادهروی است.[2] | بهرهگیری مرد محرم از سایه آفتاب در حال حركت وسیله حمل و نقل، مانند كجاوه و خودرو و قطار، و حتی در حال پیادهروی است.[2]البته شماری از فقیهان مقصود از تظلیل و استظلال را مفهومی گستردهتر از پناه بردن به سایه آفتاب و شامل بهرهگیری از هرگونه مانع در برابر سرما و گرما و باد و باران و مانند اینها دانسته و از استظلال در شب نیز سخن به میان آوردهاند.[3]به باور آنان، معنای اصلی ریشه «ظـلـل» پوشاندن است[4]، | ||
البته شماری از فقیهان مقصود از تظلیل و استظلال را مفهومی گستردهتر از پناه بردن به سایه آفتاب و شامل بهرهگیری از هرگونه مانع در برابر سرما و گرما و باد و باران و مانند اینها دانسته و از استظلال در شب نیز سخن به میان آوردهاند.[3]به باور آنان، معنای اصلی ریشه «ظـلـل» پوشاندن است[4]، | |||
==حكم استظلال== | ==حكم استظلال== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
در برابر، فقیهان حنفی[45]، شافعی[46]و زیدی[47]استظلال در كجاوه را در شمار محرمات احرام ندانسته و بهره بردن از آن را در حال احرام تجویز كردهاند. از صحابه و فقیهان نخست، كسانی چون عثمان، ربیعه، ثوری، ابوحنیفه (م.150ق.) و شافعی (م.204ق.) این دیدگاه را پذیرفتهاند.[48]باورمندان به این دیدگاه نیز به سنّت نبوی و سیره صحابه استناد كردهاند؛ مانند روایت ام الحصین كه بر پایه آن، در حجة الوداع، اسامه یا بلال با لباس سایبانی برای پیامبر(ص) ساختند تا جمره را رمی كند.[49]نیز گزارش شده كه عثمان بن عفان در حال احرام در خیمهای جای میگرفت.[50]روایتهایی نیز درباره بهرهگیری كسانی چون عمر بن خطاب و عمار یاسر از سایبان در حال احرام گزارش شده است. همچنین گزارش شده كه ابن عباس استظلال را در حال احرام جایز میدانست.[51]دلیل دیگر جواز استظلال آن است كه بهره بردن از سایه در حال احرام هنگامی ممنوع است كه چیزی پوشاننده بدن باشد و سقف كجاوه یا خیمه با بدن تماس ندارد.[52]مخالفان این دیدگاه[53]، حدیثهای یاد شده از جمله حدیث ام الحصین را مربوط به حالت اضطرار و وجود عذر موجّه دانستهاند. نیز احتمال دادهاند كه استظلال پیامبر(ص) پس از پیاده شدن از مركب بوده است نه در حال سواره. برخی شافعیان پرهیز از استظلال را هنگام وقوف در عرفه، مستحب دانستهاند.[54]در شماری از منابع فقهی حنفیان، باور به حرمت رفتن زیر خیمه و مانند آن، به مالك نسبت یافته است.[55]در منابع فقه مالكی، این دیدگاه به چشم نمیخورد. | در برابر، فقیهان حنفی[45]، شافعی[46]و زیدی[47]استظلال در كجاوه را در شمار محرمات احرام ندانسته و بهره بردن از آن را در حال احرام تجویز كردهاند. از صحابه و فقیهان نخست، كسانی چون عثمان، ربیعه، ثوری، ابوحنیفه (م.150ق.) و شافعی (م.204ق.) این دیدگاه را پذیرفتهاند.[48]باورمندان به این دیدگاه نیز به سنّت نبوی و سیره صحابه استناد كردهاند؛ مانند روایت ام الحصین كه بر پایه آن، در حجة الوداع، اسامه یا بلال با لباس سایبانی برای پیامبر(ص) ساختند تا جمره را رمی كند.[49]نیز گزارش شده كه عثمان بن عفان در حال احرام در خیمهای جای میگرفت.[50]روایتهایی نیز درباره بهرهگیری كسانی چون عمر بن خطاب و عمار یاسر از سایبان در حال احرام گزارش شده است. همچنین گزارش شده كه ابن عباس استظلال را در حال احرام جایز میدانست.[51]دلیل دیگر جواز استظلال آن است كه بهره بردن از سایه در حال احرام هنگامی ممنوع است كه چیزی پوشاننده بدن باشد و سقف كجاوه یا خیمه با بدن تماس ندارد.[52]مخالفان این دیدگاه[53]، حدیثهای یاد شده از جمله حدیث ام الحصین را مربوط به حالت اضطرار و وجود عذر موجّه دانستهاند. نیز احتمال دادهاند كه استظلال پیامبر(ص) پس از پیاده شدن از مركب بوده است نه در حال سواره. برخی شافعیان پرهیز از استظلال را هنگام وقوف در عرفه، مستحب دانستهاند.[54]در شماری از منابع فقهی حنفیان، باور به حرمت رفتن زیر خیمه و مانند آن، به مالك نسبت یافته است.[55]در منابع فقه مالكی، این دیدگاه به چشم نمیخورد. | ||
===قیود و شرایط حرمت استظلال=== | === قیود و شرایط حرمت استظلال === | ||
فقیهانی كه به حرمت استظلال باور دارند، قیود و شرایطی برای این حكم یاد كردهاند كه مهمترین موارد آنها عبارتند از: | فقیهانی كه به حرمت استظلال باور دارند، قیود و شرایطی برای این حكم یاد كردهاند كه مهمترین موارد آنها عبارتند از: | ||
'''1. مرد بودن احرامگزار:''' به باور همه فقیهان امامی[56]، به پشتوانه روایات از جمله صحیحه حریز[57]، صحیحه محمد بن مسلم[58]و صحیحه حلبی[59]، استظلال برای احرامگزار زن حرام نیست. توانایی جسمی كمتر و دشواری پرهیز زنان از استظلال، از حكمتهای این حكم است.[60]شیخ طوسی خودداری زنان از استظلال را مستحب شمرده است.[61]همچنین فقیهان امامی كودكان را از شمول حكم حرمت استظلال بیرون میدانند.[62]دلیل آنها افزون بر حدیثهای نقل شده مانند صحیحه حریز، آن است كه كودكان مشمول احكام الزامی نیستند و رعایت احكام الزامی حج از جمله محرمات احرام، برای آنان مستحب است، نه واجب.[63]بیشتر باورمندان به حرمت استظلال در فقه اهل سنت، به صراحت زنان را از شمول این حكم استثنا نكردهاند. البته آنها معمولاً حرمت استظلال را در موضوع حرمت پوشش سر برای مردان مطرح كردهاند. از همین روی و نیز با توجه به تصریح پارهای از منابع ایشان به ممنوع نبودن استظلال برای زنان، میتوان اهل سنت را نیز معتقد به این شرط دانست.[64] | * '''1. مرد بودن احرامگزار:''' به باور همه فقیهان امامی[56]، به پشتوانه روایات از جمله صحیحه حریز[57]، صحیحه محمد بن مسلم[58]و صحیحه حلبی[59]، استظلال برای احرامگزار زن حرام نیست. توانایی جسمی كمتر و دشواری پرهیز زنان از استظلال، از حكمتهای این حكم است.[60]شیخ طوسی خودداری زنان از استظلال را مستحب شمرده است.[61]همچنین فقیهان امامی كودكان را از شمول حكم حرمت استظلال بیرون میدانند.[62]دلیل آنها افزون بر حدیثهای نقل شده مانند صحیحه حریز، آن است كه كودكان مشمول احكام الزامی نیستند و رعایت احكام الزامی حج از جمله محرمات احرام، برای آنان مستحب است، نه واجب.[63]بیشتر باورمندان به حرمت استظلال در فقه اهل سنت، به صراحت زنان را از شمول این حكم استثنا نكردهاند. البته آنها معمولاً حرمت استظلال را در موضوع حرمت پوشش سر برای مردان مطرح كردهاند. از همین روی و نیز با توجه به تصریح پارهای از منابع ایشان به ممنوع نبودن استظلال برای زنان، میتوان اهل سنت را نیز معتقد به این شرط دانست.[64] | ||
'''2. نبود اضطرار:''' هرگاه احرامگزار به سبب بیماری یا ناتوانی نیازمند استظلال باشد، به باور همه فقیهان شیعه[65]و اهل سنت[66]این كار وی جایز است. فقیهان امامی به حدیثهایی استناد كردهاند[67]؛ اما درباره گستره و میزان اضطراری كه موجب جواز استظلال میشود، اتفاق نظر ندارند. برخی[68]دشواری اندك مانند گرمای آفتاب یا بارش باران و بعضی[69]زیان بزرگ را مصداق این اضطرار دانستهاند. شماری دیگر به پشتوانه برخی حدیثها، مصادیقی خاص برای آن برشمردهاند[70]، مانند كهنسالی، گرما و سرما. بیشتر فقیهان نه دشواری سخت را تا اندازهای كه مشمول ادله نفی حرج شود، لازم میشمرند و نه آزار دیدن از ترك استظلال را كافی میشمارند، بلكه بر آنند كه حدی متوسط از دشواری و اضطرار لازم است.[71] | '''2. نبود اضطرار:''' هرگاه احرامگزار به سبب بیماری یا ناتوانی نیازمند استظلال باشد، به باور همه فقیهان شیعه[65]و اهل سنت[66]این كار وی جایز است. فقیهان امامی به حدیثهایی استناد كردهاند[67]؛ اما درباره گستره و میزان اضطراری كه موجب جواز استظلال میشود، اتفاق نظر ندارند. برخی[68]دشواری اندك مانند گرمای آفتاب یا بارش باران و بعضی[69]زیان بزرگ را مصداق این اضطرار دانستهاند. شماری دیگر به پشتوانه برخی حدیثها، مصادیقی خاص برای آن برشمردهاند[70]، مانند كهنسالی، گرما و سرما. بیشتر فقیهان نه دشواری سخت را تا اندازهای كه مشمول ادله نفی حرج شود، لازم میشمرند و نه آزار دیدن از ترك استظلال را كافی میشمارند، بلكه بر آنند كه حدی متوسط از دشواری و اضطرار لازم است.[71] | ||
'''3. در حال حركت بودن احرامگزار:''' به باور مشهور فقیهان شیعه[72]و اهل سنت[73]، حرمت استظلال به حالتی اختصاص دارد كه احرامگزار بر مركبی مانند حیوان ، خودرو، قطار و هواپیما سوار باشد یا پیاده حركت كند. بر این اساس، در منزلگاهها مانند كاروانسرا و خیمهگاه و زیر درخت، استظلال ممنوع نیست. به باور فقیهان اهل سنت[74]حدیثهایی مانند روایت جابر درباره حج پیامبر گرامی (ص) و به باور فقیهان امامی[75]، افزون بر اصل برائت، حدیثهایی چون روایت جعفر بن مثنّی از امام كاظم(ع)[76]كه برخی از ویژگیهای حج پیامبر(ص) را در بر دارد، بر این حكم دلالت میكنند. البته فقیهان درباره پارهای از مصداقهای منزلگاه اختلاف نظر دارند. مثلاً شماری از فقیهان[77]شهر مكه را منزلگاه و استظلال را در آن جایز دانستهاند و شماری دیگر[78]در مسیر مسجدالحرام تا نزدیك آن، استظلال را روا نشمردهاند. | '''3. در حال حركت بودن احرامگزار:''' به باور مشهور فقیهان شیعه[72]و اهل سنت[73]، حرمت استظلال به حالتی اختصاص دارد كه احرامگزار بر مركبی مانند حیوان ، خودرو، قطار و هواپیما سوار باشد یا پیاده حركت كند. بر این اساس، در منزلگاهها مانند كاروانسرا و خیمهگاه و زیر درخت، استظلال ممنوع نیست. به باور فقیهان اهل سنت[74]حدیثهایی مانند روایت جابر درباره حج پیامبر گرامی (ص) و به باور فقیهان امامی[75]، افزون بر اصل برائت، حدیثهایی چون روایت جعفر بن مثنّی از امام كاظم(ع)[76]كه برخی از ویژگیهای حج پیامبر(ص) را در بر دارد، بر این حكم دلالت میكنند. البته فقیهان درباره پارهای از مصداقهای منزلگاه اختلاف نظر دارند. مثلاً شماری از فقیهان[77]شهر مكه را منزلگاه و استظلال را در آن جایز دانستهاند و شماری دیگر[78]در مسیر مسجدالحرام تا نزدیك آن، استظلال را روا نشمردهاند. | ||
شماری از فقیهان امامی حركت با پای پیاده را از شمول حرمت استظلال بیرون دانسته و استظلال را در این فرض مجاز به شمار آوردهاند.[79]از جمله پشتوانههای آنان، صحیحه محمد بن اسماعیل بن بزیع[80]از امام رضا(ع) است كه بر جواز راه رفتن در سایه محمل دلالت دارد و نیز روایت احتجاج.[81]بیشتر فقیهان با این دیدگاه مخالفت كردهاند؛ زیرا تعابیر حدیثها عام هستند و واژگانی چون «مُحْرِم» و «سائر» را در بر دارند كه شامل پیادگان نیز میشوند. حدیثهایی كه در آنها وازژه «راكب» آمده، تنها از باب ذكر مورد است و بر اختصاص دلالت ندارد.[82]برخی حدیثها مانند روایت احتجاج نیز از لحاظ سند، ضعیف قلمداد شدهاند.[83]در منابع مهم اهل سنت[84]نیز تمایزی میان حكم استظلال در دو حالت سواره و پیاده هنگام حركت به چشم نمیخورد؛ هر چند در پارهای منابع[85]تمایز میان حكم این دو حالت به صراحت آمده است. | شماری از فقیهان امامی حركت با پای پیاده را از شمول حرمت استظلال بیرون دانسته و استظلال را در این فرض مجاز به شمار آوردهاند.[79]از جمله پشتوانههای آنان، صحیحه محمد بن اسماعیل بن بزیع[80]از امام رضا(ع) است كه بر جواز راه رفتن در سایه محمل دلالت دارد و نیز روایت احتجاج.[81]بیشتر فقیهان با این دیدگاه مخالفت كردهاند؛ زیرا تعابیر حدیثها عام هستند و واژگانی چون «مُحْرِم» و «سائر» را در بر دارند كه شامل پیادگان نیز میشوند. حدیثهایی كه در آنها وازژه «راكب» آمده، تنها از باب ذكر مورد است و بر اختصاص دلالت ندارد.[82]برخی حدیثها مانند روایت احتجاج نیز از لحاظ سند، ضعیف قلمداد شدهاند.[83]در منابع مهم اهل سنت[84]نیز تمایزی میان حكم استظلال در دو حالت سواره و پیاده هنگام حركت به چشم نمیخورد؛ هر چند در پارهای منابع[85]تمایز میان حكم این دو حالت به صراحت آمده است. | ||
'''4. متحرك بودن سایه:''' شرط دیگر حرمت استظلال آن است كه سایه و سایبان با شخص احرامگزار در حال حركت، همراه باشد. بر این اساس، عبور وی از زیر سایه اشیای ثابت، مانند كوهها، بناها، دیوارها و درختان جایز است. این شرط به صراحت در حدیثها و بیشتر منابع فقهی مطرح نشده؛ اما از فحوای سخن آنها قابل دریافت است و شماری از فقیهان شیعه[86]و اهل سنت[87]بدان تصریح كردهاند. به باور شماری از فقیهان[88]، با توجه به آن كه عبور حجگزار از زیر سایههای ثابت، فراوان پیش میآید، منع نشدن از آن در روایات، بیانگر جواز آن است. با وجود این، شماری از فقیهان امامی عبور از زیر سایههای ثابت را تنها در حالت اضطرار مجاز دانستهاند.[89] | '''4. متحرك بودن سایه:''' شرط دیگر حرمت استظلال آن است كه سایه و سایبان با شخص احرامگزار در حال حركت، همراه باشد. بر این اساس، عبور وی از زیر سایه اشیای ثابت، مانند كوهها، بناها، دیوارها و درختان جایز است. این شرط به صراحت در حدیثها و بیشتر منابع فقهی مطرح نشده؛ اما از فحوای سخن آنها قابل دریافت است و شماری از فقیهان شیعه[86]و اهل سنت[87]بدان تصریح كردهاند. به باور شماری از فقیهان[88]، با توجه به آن كه عبور حجگزار از زیر سایههای ثابت، فراوان پیش میآید، منع نشدن از آن در روایات، بیانگر جواز آن است. با وجود این، شماری از فقیهان امامی عبور از زیر سایههای ثابت را تنها در حالت اضطرار مجاز دانستهاند.[89] | ||
===كفاره استظلال===به باور فقیهان امامی، استظلالِ مُحرم، خواه بهگونه اختیاری و خواه در موارد اضطرار، موجب پرداخت كفاره (فدیه) میشود.[90]پشتوانه این حكم، روایاتی از جمله صحیحه علی بن جعفر[91]، حدیث عبدالله بن مغیره[92]و حدیث ابراهیم بن ابیمحمود[93]به ترتیب از امام صادق، امام كاظم و امام رضا: است. به باور مشهور فقیهان امامی[94]، كفاره استظلال قربانی كردن یك گوسفند است كه حدیثهای گوناگون بر آن دلالت دارند. افزون بر این، سخنانی دیگر نیز در فقه امامی، به پشتوانه روایات، درباره كفاره استظلال به میان آمدهاند، از جمله: 1. یك مُدّ طعام برای هر روز.[95]2. برای فرد مختار، به ازای هر روز یك گوسفند و برای مضطر، در مجموع یك گوسفند.[96]3. تخییر میان ذبح گوسفند و سه روز روزه و اطعام شش مسكین. این سخن به ابن ابیعقیل عمانی (م. حدود 350ق.) نسبت یافته است.[97]حدیثی كه بر كفاره ذبح شتر دلالت دارد، به معنای استحباب دانسته شده[98]یا ناپذیرفتنی به شمار رفته است.[99] | |||
===كفاره استظلال=== | |||
به باور فقیهان امامی، استظلالِ مُحرم، خواه بهگونه اختیاری و خواه در موارد اضطرار، موجب پرداخت كفاره (فدیه) میشود.[90]پشتوانه این حكم، روایاتی از جمله صحیحه علی بن جعفر[91]، حدیث عبدالله بن مغیره[92]و حدیث ابراهیم بن ابیمحمود[93]به ترتیب از امام صادق، امام كاظم و امام رضا: است. به باور مشهور فقیهان امامی[94]، كفاره استظلال قربانی كردن یك گوسفند است كه حدیثهای گوناگون بر آن دلالت دارند. افزون بر این، سخنانی دیگر نیز در فقه امامی، به پشتوانه روایات، درباره كفاره استظلال به میان آمدهاند، از جمله: 1. یك مُدّ طعام برای هر روز.[95]2. برای فرد مختار، به ازای هر روز یك گوسفند و برای مضطر، در مجموع یك گوسفند.[96]3. تخییر میان ذبح گوسفند و سه روز روزه و اطعام شش مسكین. این سخن به ابن ابیعقیل عمانی (م. حدود 350ق.) نسبت یافته است.[97]حدیثی كه بر كفاره ذبح شتر دلالت دارد، به معنای استحباب دانسته شده[98]یا ناپذیرفتنی به شمار رفته است.[99] | |||
در منابع فقهی امامیان، از این موضوع سخن رفته كه آیا در صورت تكرار استظلال، كفاره نیز متعدد میشود یا نه. شماری از فقیهان بر آنند كه از روایات میتوان دریافت كه یك كفاره كافی است.[100]در عمره همراه حج، بیشتر فقیهان برای هر احرام كفارهای را واجب دانستهاند.[101] | در منابع فقهی امامیان، از این موضوع سخن رفته كه آیا در صورت تكرار استظلال، كفاره نیز متعدد میشود یا نه. شماری از فقیهان بر آنند كه از روایات میتوان دریافت كه یك كفاره كافی است.[100]در عمره همراه حج، بیشتر فقیهان برای هر احرام كفارهای را واجب دانستهاند.[101] | ||
فقیهان مالكی و حنبلی كه به حرمت استظلال باور دارند، درباره وجوب كفاره دیدگاهی همسان ندارند. در فقه حنبلی سه دیدگاه دیده میشود[102]: 1. وجوب فدیه. 2. واجب نبودن فدیه. 3. وجوب فدیه، اگر استظلال اندك نباشد. در فقه مالكی نیز درباره كفاره استظلال با محمل و وسایل همانند، دو دیدگاه در میان است[103]: وجوب فدیه و استحباب آن. این اختلاف دیدگاه درباره مورد كفاره مصداقهای دیگر استظلال نیز به چشم میخورد.[104]نزد فقیهان حنبلی و مالكی، فدیه استظلال یكی از این سه بهگونه تخییری است: 1. ذبح یك گوسفند و صدقه دادن آن. 2. سه روز روزه گرفتن. 3. اطعام شش مسكین.[105] | فقیهان مالكی و حنبلی كه به حرمت استظلال باور دارند، درباره وجوب كفاره دیدگاهی همسان ندارند. در فقه حنبلی سه دیدگاه دیده میشود[102]: 1. وجوب فدیه. 2. واجب نبودن فدیه. 3. وجوب فدیه، اگر استظلال اندك نباشد. در فقه مالكی نیز درباره كفاره استظلال با محمل و وسایل همانند، دو دیدگاه در میان است[103]: وجوب فدیه و استحباب آن. این اختلاف دیدگاه درباره مورد كفاره مصداقهای دیگر استظلال نیز به چشم میخورد.[104]نزد فقیهان حنبلی و مالكی، فدیه استظلال یكی از این سه بهگونه تخییری است: 1. ذبح یك گوسفند و صدقه دادن آن. 2. سه روز روزه گرفتن. 3. اطعام شش مسكین.[105] | ||
===برخی احكام جزئی استظلال=== | ===برخی احكام جزئی استظلال=== | ||
در منابع فقهی، احكام جزئی دیگر درباره استظلال آمده كه مهمترین موارد آن عبارتند از: | در منابع فقهی، احكام جزئی دیگر درباره استظلال آمده كه مهمترین موارد آن عبارتند از: | ||
'''1. شرط بالای سر بودن مانع:''' شماری از فقیهان امامی[106]استظلال را هنگامی ممنوع دانستهاند كه مانع تابش خورشید، بر فراز سرِ احرامگزار باشد. بر این اساس، بهرهگیری مُحرم از سایه جانبی مَحمل یا جامهای كه بر عصا یا درخت یا چوبی نهاده شده باشد، بدین شرط كه این چیزها بالای سر او نباشند، جایز به شمار رفته است.[107]از پشتوانههای این حكم، صحیحه ابن سنان است كه به باور مخالفانِ دیدگاه یاد شده، بر مدعا دلالت ندارد.[108]از این رو، شماری از فقیهان این دیدگاه را قاطعانه نپذیرفته[109]و شماری دیگر از باب احتیاط بدان ملتزم نشدهاند.[110]شهید اول[111]پذیرش شرط یاد شده برای حرمت استظلال را بر پایه این سؤال دانسته است: آیا علت تحریمِ استظلال، پرهیز از پوشیده شدن بدن (سَتر) است یا تابش نور خورشید (اضحاء)؟ بیشتر فقیهان دوران بعد[112]به پشتوانه روایات، حكمت یا علت حرمت را جلوگیری نكردن از آفتاب دانسته و شرط بالای سر بودن مانع را نپذیرفتهاند. البته شماری از فقیهان بهرهگیری از سایه بیرونی محمل را به دلیل نص خاص، جایز شمردهاند.[113] | *'''1. شرط بالای سر بودن مانع:''' شماری از فقیهان امامی[106]استظلال را هنگامی ممنوع دانستهاند كه مانع تابش خورشید، بر فراز سرِ احرامگزار باشد. بر این اساس، بهرهگیری مُحرم از سایه جانبی مَحمل یا جامهای كه بر عصا یا درخت یا چوبی نهاده شده باشد، بدین شرط كه این چیزها بالای سر او نباشند، جایز به شمار رفته است.[107]از پشتوانههای این حكم، صحیحه ابن سنان است كه به باور مخالفانِ دیدگاه یاد شده، بر مدعا دلالت ندارد.[108]از این رو، شماری از فقیهان این دیدگاه را قاطعانه نپذیرفته[109]و شماری دیگر از باب احتیاط بدان ملتزم نشدهاند.[110]شهید اول[111]پذیرش شرط یاد شده برای حرمت استظلال را بر پایه این سؤال دانسته است: آیا علت تحریمِ استظلال، پرهیز از پوشیده شدن بدن (سَتر) است یا تابش نور خورشید (اضحاء)؟ بیشتر فقیهان دوران بعد[112]به پشتوانه روایات، حكمت یا علت حرمت را جلوگیری نكردن از آفتاب دانسته و شرط بالای سر بودن مانع را نپذیرفتهاند. البته شماری از فقیهان بهرهگیری از سایه بیرونی محمل را به دلیل نص خاص، جایز شمردهاند.[113] | ||
شماری از فقیهان اهل سنت، خواه مالكی[114]و خواه حنبلی[115]نیز بهگونه ضمنی چنین شرطی را برای حرمت استظلال به میان آورده و مصداقهایی از استظلال را مانند بهرهگیری از سایه جانبی محمل یا لباسی كه بر فراز چوب یا عصا قرار گرفته، حرام ندانستهاند. از پشتوانههای این حكم، روایت ام الحُصَین درباره حج پیامبر(ص) است.[116]مخالفان این دیدگاه، بهرهگیری از هرگونه مانع آفتاب را مصداق استظلالِ ممنوع شمرده و به روایتهایی چون حدیث ابن عمر استناد جستهاند.[117]حدیثها و منابع فقهی اهل سنت به مواردی دیگر از استظلال بدون شرط یاد شده، مانند بهرهگیری از سایه لباسی كه بر محمل انداخته شده یا شخصی دیگر آن را نگاه داشته، نیز پرداختهاند.[118] | شماری از فقیهان اهل سنت، خواه مالكی[114]و خواه حنبلی[115]نیز بهگونه ضمنی چنین شرطی را برای حرمت استظلال به میان آورده و مصداقهایی از استظلال را مانند بهرهگیری از سایه جانبی محمل یا لباسی كه بر فراز چوب یا عصا قرار گرفته، حرام ندانستهاند. از پشتوانههای این حكم، روایت ام الحُصَین درباره حج پیامبر(ص) است.[116]مخالفان این دیدگاه، بهرهگیری از هرگونه مانع آفتاب را مصداق استظلالِ ممنوع شمرده و به روایتهایی چون حدیث ابن عمر استناد جستهاند.[117]حدیثها و منابع فقهی اهل سنت به مواردی دیگر از استظلال بدون شرط یاد شده، مانند بهرهگیری از سایه لباسی كه بر محمل انداخته شده یا شخصی دیگر آن را نگاه داشته، نیز پرداختهاند.[118] | ||
'''2. سایه اعضای بدن:''' به تصریح شماری از فقیهان امامی، به پشتوانه حدیثهایی چند، جلوگیری از تابش نور خورشید با اعضای بدن، برای محرم جایز است.[119]حتی در حدیثی این كار، سیره پیامبر گرامی(ص) در هنگام حج گزاردن قلمداد شده است.[120]این فقیهان صحیحه سعید اعرج را كه بر نهی از پوشاندن با دست دلالت دارد، دارای معنای كراهت دانستهاند.[121]در حدیثهای اهل سنت[122]و فقیهان مالكی[123]و حنبلی[124]استظلال با دست برای احرامگزار روا شمرده شده است. نیز در منابع فقهی، از دیگر مصداقهای همانند برای استظلال سخن رفته است.[125] | *'''2. سایه اعضای بدن:''' به تصریح شماری از فقیهان امامی، به پشتوانه حدیثهایی چند، جلوگیری از تابش نور خورشید با اعضای بدن، برای محرم جایز است.[119]حتی در حدیثی این كار، سیره پیامبر گرامی(ص) در هنگام حج گزاردن قلمداد شده است.[120]این فقیهان صحیحه سعید اعرج را كه بر نهی از پوشاندن با دست دلالت دارد، دارای معنای كراهت دانستهاند.[121]در حدیثهای اهل سنت[122]و فقیهان مالكی[123]و حنبلی[124]استظلال با دست برای احرامگزار روا شمرده شده است. نیز در منابع فقهی، از دیگر مصداقهای همانند برای استظلال سخن رفته است.[125] | ||
'''3. استظلال در شب:''' فقیهان متأخر امامی به این نكته نیز پرداختهاند كه آیا حرمت استظلال، ویژه روز است یا در شب نیز جاری است. شماری از فقیهان به پشتوانه ادلهای، رعایت این حكم را در شب نیز واجب دانستهاند[126]؛ از جمله حدیثهایی كه درباره محافظت از سرما و گرما و باران سخن به میان آورده است.[127]نیز استدلال نمودهاند كه مفهوم اصلی استظلال، پنهان ساختن و پوشاندن است و به محافظت از نور خورشید اختصاص ندارد. در برابر، مخالفان بر آنند كه استظلال تنها با وجود نور خورشید مفهوم دارد و فقیهان پیشین نیز از حرمت آن در شب سخن نگفتهاند.[128] | *'''3. استظلال در شب:''' فقیهان متأخر امامی به این نكته نیز پرداختهاند كه آیا حرمت استظلال، ویژه روز است یا در شب نیز جاری است. شماری از فقیهان به پشتوانه ادلهای، رعایت این حكم را در شب نیز واجب دانستهاند[126]؛ از جمله حدیثهایی كه درباره محافظت از سرما و گرما و باران سخن به میان آورده است.[127]نیز استدلال نمودهاند كه مفهوم اصلی استظلال، پنهان ساختن و پوشاندن است و به محافظت از نور خورشید اختصاص ندارد. در برابر، مخالفان بر آنند كه استظلال تنها با وجود نور خورشید مفهوم دارد و فقیهان پیشین نیز از حرمت آن در شب سخن نگفتهاند.[128] | ||
'''4. حكم استظلال همراه:''' از مسائل استظلال، تكلیف مُحرمی است كه با زن احرامگزار یا شخص بیمار یا مضطر همراه میشود كه استظلال برای او جایز است. این مسئله مورد ابتلا است و از این رو در روایات و منابع فقهی بدان پرداخته شده است. به باور همه فقیهان امامی، به اقتضای اصل اشتغال و نیز به پشتوانه حدیثهایی چون روایت بكر بن صالح[129]، استظلال برای شخص همراه حرام است.[130]از نظر آنان، روایت عباس بن معروف[131]كه جواز استظلال برای شخص همراه را به ذهن میرساند، به لحاظ سند مخدوش و دلالت آن بر جواز، مناقشهپذیر و حتی مردود است.[132]فقیهان اهل سنت كمتر به این موضوع پرداختهاند. دیدگاه مالكیان درباره كسی كه زنی احرامگزار را در مركب همراهی كند، آن است كه استظلال بر او، بر خلاف زن، حرام است.[133]پارهای از منابع پیشین حنفی، اعتقاد به جواز را به مالك و فقیهان مدینه نسبت دادهاند.[134] | *'''4. حكم استظلال همراه:''' از مسائل استظلال، تكلیف مُحرمی است كه با زن احرامگزار یا شخص بیمار یا مضطر همراه میشود كه استظلال برای او جایز است. این مسئله مورد ابتلا است و از این رو در روایات و منابع فقهی بدان پرداخته شده است. به باور همه فقیهان امامی، به اقتضای اصل اشتغال و نیز به پشتوانه حدیثهایی چون روایت بكر بن صالح[129]، استظلال برای شخص همراه حرام است.[130]از نظر آنان، روایت عباس بن معروف[131]كه جواز استظلال برای شخص همراه را به ذهن میرساند، به لحاظ سند مخدوش و دلالت آن بر جواز، مناقشهپذیر و حتی مردود است.[132]فقیهان اهل سنت كمتر به این موضوع پرداختهاند. دیدگاه مالكیان درباره كسی كه زنی احرامگزار را در مركب همراهی كند، آن است كه استظلال بر او، بر خلاف زن، حرام است.[133]پارهای از منابع پیشین حنفی، اعتقاد به جواز را به مالك و فقیهان مدینه نسبت دادهاند.[134] | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||