بنی هاشم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم، و این که آنها سادات اهل بهشت هستند، روایت شدهاند. به خاطر وجود همین فضائل، اشعار شاعران سروده شده و کتابهایی در باب فضائل بنی هاشم نوشته شده است. | احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم، و این که آنها سادات اهل بهشت هستند، روایت شدهاند. به خاطر وجود همین فضائل، اشعار شاعران سروده شده و کتابهایی در باب فضائل بنی هاشم نوشته شده است. | ||
== | == تاریخچه == | ||
سرسلسله طایفه بنی هاشم، هاشم بن عبدمَناف (458-483م.) نام داشته<ref>تاریخ طبری، ج1، ص504؛ الطبقات، ابنسعد، ج1، ص75-76.</ref> که چهارمین پسر [[عبدمناف]]<ref>الآحاد و المثانی، ج1، ص135؛ السیرة النبویه، ج1، ص94، 233.</ref> بوده است.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص62، 64.</ref> هاشم را فردی باهوش و خطیب توصیف | سرسلسله طایفه بنی هاشم، هاشم بن عبدمَناف (458-483م.) نام داشته<ref>تاریخ طبری، ج1، ص504؛ الطبقات، ابنسعد، ج1، ص75-76.</ref> که چهارمین پسر [[عبدمناف]]<ref>الآحاد و المثانی، ج1، ص135؛ السیرة النبویه، ج1، ص94، 233.</ref> بوده است.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص62، 64.</ref> هاشم را فردی باهوش و خطیب توصیف کردهاند<ref>الاکتفاء، ج1، ص19.</ref> که در میان قریش شخصیتی با نفوذ بوده و حتی ریاست بر قریش را نیز به او نسبت دادهاند.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص75-76، 78.</ref> | ||
هاشم چهار پسر به نامهای شَیبه (عبدالمطّلب)، أسد، عَمرو (ابوصَیفی)، نَضْله و همچنین پنج دختر داشت.<ref>الاغانی، ج22، ص67.</ref><ref>السیرة النبویه، ج1، ص235.</ref><ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص80.</ref> پس از مرگ هاشم، کودکی شَیبه در یثرب میگذشت. عمویش | هاشم چهار پسر به نامهای شَیبه (عبدالمطّلب)، أسد، عَمرو (ابوصَیفی)، نَضْله و همچنین پنج دختر داشت.<ref>الاغانی، ج22، ص67.</ref><ref>السیرة النبویه، ج1، ص235.</ref><ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص80.</ref> پس از مرگ هاشم، کودکی شَیبه در یثرب میگذشت. عمویش مُطلب با اصرار فراوان توانست او را به [[مکه]] ببرد. او در آن شهر به عبدالمطلب شهرت یافت.<ref>الاکتفاء، ج1، ص19.</ref> | ||
هاشم بن عبدمَناف دو منصب مهم در میان قریش یعنی [[سقایت]] یا آبدهی و [[رفادت]] به معنای مهمانی حاجیان با خوراک را برعهده داشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص111.</ref><ref>المنمق، ص42.</ref> این مناصب پس از او به فرزندش عبدالمطلب و بنی هاشم رسید. بنیهاشم با بهرهگیری از چاههای کر آدم، خم، عجون، ردم اعلی، بذر، سجله و سرانجام [[زمزم]]، در برطرف کردن کمبود آب در مکه به ویژه در [[موسم حج]] میکوشیدند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص111-113.</ref> | هاشم بن عبدمَناف دو منصب مهم در میان قریش یعنی [[سقایت]] یا آبدهی و [[رفادت]] به معنای مهمانی حاجیان با خوراک را برعهده داشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص111.</ref><ref>المنمق، ص42.</ref> این مناصب پس از او به فرزندش عبدالمطلب و بنی هاشم رسید. بنیهاشم با بهرهگیری از چاههای کر آدم، خم، عجون، ردم اعلی، بذر، سجله و سرانجام [[زمزم]]، در برطرف کردن کمبود آب در مکه به ویژه در [[موسم حج]] میکوشیدند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص111-113.</ref> کوچکترین فرزند هاشم، عبدالمطلب، بعدها به بزرگترین و اثرگذارترین فرد قریش تبدیل شد. شخصیت عبدالمطلب در درجه نخست قریش را به خود جذب میکرد. او برخی سنتها همچون تحنث (خلوتگزینی) در [[غار حراء]]، خضاب، و منع نکاح محارم را میان همه یا بخشی از قریش رواج داده بود.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص86-87؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص10؛ الکامل، ج2، ص15.</ref> پس از مرگ هاشم، منصب سقایت و رفادت پس از کش و قوس هایی در اقوام به عبدالمطلب رسید. <ref>تاریخ طبری، ج1، ص503؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص23.</ref> | ||
کوچکترین فرزند هاشم، عبدالمطلب، بعدها به بزرگترین و اثرگذارترین فرد قریش تبدیل شد. شخصیت عبدالمطلب در درجه نخست قریش را به خود جذب میکرد. او برخی سنتها همچون تحنث (خلوتگزینی) در [[غار حراء]]، خضاب، و منع نکاح محارم را میان همه یا بخشی از قریش رواج داده بود.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص86-87؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص10؛ الکامل، ج2، ص15.</ref> | |||
پس از مرگ هاشم، منصب سقایت و رفادت پس از کش و قوس هایی در اقوام به عبدالمطلب رسید. <ref>تاریخ طبری، ج1، ص503؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص23.</ref> | |||
====پیمان حلف المطیبین==== | ====پیمان حلف المطیبین==== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۱: | ||
بنیهاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنیهاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنیهاشم با خلیفه شمردند. | بنیهاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنیهاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنیهاشم با خلیفه شمردند. | ||
تقسیم بنیهاشم به تیرههای فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیرهها عبارتند از: [[آل ابیطالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابیلهب]].<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص94.</ref> | تقسیم بنیهاشم به تیرههای فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیرهها عبارتند از: [[آل ابیطالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابیلهب]].<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص94.</ref> | ||
==نزاع با بنی امیه== | ==نزاع با بنی امیه== | ||
خط ۱۰۱: | خط ۸۳: | ||
از دیدگاه فقهی، [[خداوند]] صدقه را بر بنیهاشم بهطور کلی حرام کرده است.<ref>السرائر، ج1، ص457.</ref> آنها شامل آل علی(ع)، [[آل جعفر]]، [[آل عقیل]] و [[آل عباس]] هستند.<ref>ذخائر العقبی، ص16.</ref> پیامبر(ص) سهم ذوی القربی را به بنیهاشم و بنیمطلب میداد و به بنیعبدشمس و بنینوفل پرداخت نمیکرد و میفرمود: بنیهاشم و بنیمطلب یک طایفه هستند و در روزگار جاهلیت و نیز اسلام از یکدیگر جدا نشدهاند.<ref>زادالمعاد، ج3، ص104؛ ج5، ص81.</ref> | از دیدگاه فقهی، [[خداوند]] صدقه را بر بنیهاشم بهطور کلی حرام کرده است.<ref>السرائر، ج1، ص457.</ref> آنها شامل آل علی(ع)، [[آل جعفر]]، [[آل عقیل]] و [[آل عباس]] هستند.<ref>ذخائر العقبی، ص16.</ref> پیامبر(ص) سهم ذوی القربی را به بنیهاشم و بنیمطلب میداد و به بنیعبدشمس و بنینوفل پرداخت نمیکرد و میفرمود: بنیهاشم و بنیمطلب یک طایفه هستند و در روزگار جاهلیت و نیز اسلام از یکدیگر جدا نشدهاند.<ref>زادالمعاد، ج3، ص104؛ ج5، ص81.</ref> | ||
== باب بنیهاشم در مسجدالنبی == | |||
یکی از درهای [[مسجدالحرام]] «[[باب بنیهاشم]]» نام داشت و پرچمی سبز بر آن افراشته بودند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص173.</ref> این دروازه در برابر بطحاء و وادی بکّه قرار داشته است. | یکی از درهای [[مسجدالحرام]] «[[باب بنیهاشم]]» نام داشت و پرچمی سبز بر آن افراشته بودند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص173.</ref> این دروازه در برابر بطحاء و وادی بکّه قرار داشته است. | ||