آهنگ حجاز: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[رده:کتابها]] | [[رده:کتابها]] | ||
[[رده:سفرنامهها]] |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۱۶
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Ahmad در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۶ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
آهنگ حجاز: شرح زندگی و آثار و سفرهای آیت الله سید فضلالله حجازی، به کوشش سید علیرضا حجازی
محتوای کتاب
کتاب شرح زندگی، آثار و سفرهای سیدفضلالله حجازی است. در آن سفرنامه حجی از وی با نام «الرحلة الحجازیه» و سفرنامه حج دیگری از سیدعلیرضا حجازی با نام «شاهدی از حج خونین» آمده است. هر دو سفرنامه به زبان فارسیاند. بخشهای دیگر کتاب شامل زندگینامه، اشعار و سرودهها، سفرنامه عتبات سید فضلالله و تصاویری از نویسندگان سفرنامهها و برخی اشخاص دیگر است. این کتاب را سید علیرضا حجازی به سال ۱۳۸۷ش در ۴۱۰ صفحه با قطع وزیری چاپ کرده است.
الرحلة الحجازیه
نویسنده
سیدفضلالله حجازی (۱۳۱۸-۱۳۸۷ق) از عالمان برجسته شهرضا (قمشه) و مؤسس حوزه علمیه این شهر بوده است.[۱] وی نزدیک به ۳۰ سال در شهرهای اصفهان، قم و مشهد [۲] در حضور علمایی همچون سیدمهدی زدریچه، آقا رحیم ارباب[۳]و آیتالله خوانساری به تحصیل علوم دینی پرداخت و در سال ۱۳۴۷ق، به زادگاهشد بازگشت و به اقامه جماعت و احیای مساجد متروک شهرضا و تدریس دروس حوزوی پرداخت.[۴] او از بسیاری مراجع اجازه تصرف در امور حسبیه داشت.[۵] سیدفضلالله حجازی آثار مکتوب اندکی از خود بر جای نهاد که سفرنامه الرحلة الحجازیه از جمله آنها است.[۶]
ویژگیهای کتاب
سفرنامه الرحلة الحجازیه صفحات ۲۵۲ تا ۲۹۷ از کتاب آهنگ حجاز را به خود اختصاص داده است. اهمیت آن در مطالبی است که درباره ماجرای قتل ابوطالب یزدی در مکه بیان کرده است. سفرنامه فصلبندی نشده و مطالب آن با تاریخ هر روز متمایز شده است.
نگارنده، نخست در سال ۱۳۵۱ق، عزم حج کرده که به رغم استمداد از نماینده شهرضا در مجلس، به علت ممنوعیت و عدم صدور جواز، به این کار موفق نشده است.[۷] بار دوم در ۲۳ شوال ۱۳۶۲ق/۱۳۲۲ش، همراه عدهای از اهالی شهرضا به قصد حج، از مسیر آبادان با کشتی به سوی کویت رفته است.[۸] او در بروجرد با آیت الله حسین بروجردی دیدار کرده است.[۹]
وی سفرنامه را تقریباً بدون شرح و تفصیل نوشته و اطلاعاتی مفید به خواننده داده است. از جمله شمار حجگزاران شهرضا (بیش از ۱۰۰ نفر)، کرایه هر نفر را تا رسیدن به مقصد (بیش از ۲۰۰ تومان)، کرایه کشتی بخار (۵۵ تومان برای هر نفر از منیوحی تا کویت) و مدت اقامت در کویت (۱۲ روز) مدت سفر از کویت به مکه (۱۶ روز) و زمان رسیدن به مکه (غروب ۲۸ ذیقعده)را گزارش کرده است.[۱۰]
محتوای کتاب
- توصیف مکه
کتاب اطلاعاتی تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی درباره مکه به دست میدهد؛ از جمله مردم این شهر را دارای مذهب شافعی میخواند. گاهی میان وضعیت دینی فرهنگی ایران آن روزگار و این شهر مقایسه میکند. در آن درباره مسائلی چون چون ممنوعیت اقامه نماز جماعت از سوی ائمه همه مذاهب و انحصار آن به مذهب حنبلی که سبب ناخشنودی مردم مکه از آل سعود بوده است و نیز ویرانی قبور و زیارتگاهها به دست سعودیها نیز سخن به میان آمده است.[۱۱]
- شرح مسجدالحرام
بخش مهمی از سفرنامه، به وصف مسجدالحرام، مقامها، کعبه و کلیدداری آن، مناسک حج و برخی رخدادهای تاریخی همچون حمله قرمطیان به مکه اختصاص یافته است. نویسنده تنها در بخشی اندک بر مشاهدات خود تکیه کرده و بیشتر به منابع مکتوب استناد داشته است.[۱۲] او سادنِ (کلید دار) کعبه را در زمان حج خود، شیخ محمد امین شیبی خوانده و از مالیاتی یاد کرده است که او و شاهزادگان سعودی، برای ورود به کعبه از مردم میگرفتند.[۱۳]
- شرح سفر
مشکل اختلاف در رؤیت هلال در این سفرنامه نیز دیده میشود. نویسنده وارد مسجدالحرام میشود و در حالی که گمان میکرده ۲۹ ذیقعده است، آگاه میشود که ابن سعود به مناسبت اول ماه، برای طواف آمده است. تحقیق و تفحص برای رفع اختلاف به جایی نمیرسد و در نهایت نگارنده احتیاط کرده، وقوفین را دو بار به جا میآورد.[۱۴]
مؤلف در روزی که ابوطالب یزدی را به اتهام آلودهکردن مسجدالحرام گردن زدند، در مسجدالحرام بوده و بر اساس مشاهدات خود، گزارشهایی از آن واقعه به دست داده است.[۱۵] به گفته او، ابوطالب حین طواف بر اثر گرما، دچار «امتلاء مزاج» و استفراغ شده و به هیچ وجه قصد آلودهکردن مسجد را نداشته است.[۱۶]
اشاره به اغوات (خواجگان) حرم و سازمان و وظایف آنها از مطالب مفید کتاب است.[۱۷] نویسنده همچنین با استناد به گزارش نشریه امالقری شمار حاجیان را در آن سال ۶۲۵۹۰ نفر اعلام میکند. طبق گزارش او ۳۵۱۵۴ نفر از راه دریایی، ۵۹۲۰ نفر از راه زمینی، ۳۰ نفر از راه هوایی، ۲۳۸۶ نفر از یمن و بقیه از مناطق مختلف عربستان به حج آمده بودهاند.[۱۸]
نویسنده و همراهان ۳۸ روز در مکه بوده و سپس به جده و از آنجا به مدینه رفتهاند.[۱۹] مؤلف مردم مدینه را غالبا بیکار، فقیر و بیسواد و وضعیت عموم مردم مدینه را تأسفآور[۲۰] میخواند. نگارنده و همسفرانش پس از سه هفته مدینه را ترک میکنند و دو هفته طول میکشد تا به کویت برسند.[۲۱] نویسنده عزم زیارت عتبات داشته است؛ اما به علت ممنوعیت ورود به عراق برای کسانی که جواز مرور نداشتهاند، به این کار موفق نشده است.[۲۲]
شاهدی از حج خونین
نویسنده
این بخش از کتاب، سفرنامه مکه (تابستان ۱۳۶۶) سید علیرضا حجازی (متولد ۱۳۴۵ش.) مدرّس حوزه و دانشگاه است. وی آثاری در حوزه دین و ادبیات پدید آورده که سفرنامه حاضر از آنهاست. این سفرنامه به شیوه یادداشتهای روزانه نگارش یافته و به لحاظ در بر داشتن گزارشی دقیق از وقایع حج سال ۱۳۶۶ش. (حج خونین) اهمیت دارد.
محتوای کتاب
نویسنده بیستم تیرماه ۱۳۶۶ش. از طریق جده به مدینه (ص۳۴۶-۳۴۷) و پس از دو هفته اقامت در این شهر، برای انجام مناسک حج به مکه رفته است. (ص۳۵۹) وی که با مأموریت تبلیغی به حج رفته(ص۳۵۳-۳۴۵)، در طول سفر همواره با زائران کشورهای دیگر درباره عقاید شیعیان مباحثه کرده است. (ص۳۴۶، ۳۵۰-۳۵۱، ۳۶۲ و...)
نویسنده به راهپیمایی «وحدت» در روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۶ اشاره کرده که از مقابل بعثه امام خمینی۱ آغاز شده و به مسجدالنبی پایان یافته و راهپیمایان شعارهایی ضدّ امریکا و اسرائیل سرداده و مسلمانان را به وحدت دعوت کردهاند. (ص۳۵۵-۳۵۶) آنان پنجم مرداد در مسجد شجره محرم شده، به مکه میروند. (ص۳۵۸-۳۵۹) بخش مهم این سفرنامه به شرح رخداد فجیع کشتار حجاج اختصاص دارد. به نقل نویسنده، یک روز پیش از برگزاری راهپیمایی، ۱۰ نفر از اعضای بعثه امام خمینی۱ بازداشت و پس از برگزاری تجمعی اعتراضی، آزاد میشوند. (ص۳۶۳) فردای آن روز، عصر روز جمعه نهم مرداد، حاجیان ایرانی در برابر بعثه تجمع میکنند و پس از تلاوت قرآن، پرچم امریکا را به آتش میکشند و در پی سخنرانی مهدی کروبی، نماینده امام خمینی۱ و سرپرست حجاج ایرانی، به سمت مسجدالحرام حرکت میکنند. (ص۳۶۳) در میانه راه نیروهای نظامی عربستان به تظاهرکنندگان هجوم میبرند. (ص۳۶۴) بر اثر تیراندازی (ص۳۶۵) و زیر دست و پا ماندن برخی از حاجیان (ص۳۶۶) افرادی بسیار کشته و مجروح میشوند. (ص۳۶۷) نویسنده نیز با اصابت گلوله از ناحیه پا زخمی میشود (ص۳۵۶) و به کوچههای اطراف پناه میبرد. سپس او را با آمبولانس به بیمارستان مرکزی ایرانیان میبرند. (ص۳۶۷) گویا نیروهای سعودی برخی از حاجیان را دستگیر کرده، به مکانی نامعلوم در بیابان انتقال میدهند. پس از مدتی زنان و پیرمردان را آزاد میکنند و جوانان را همچنان در بند نگاه میدارند. (ص۳۶۸-۳۶۹) نویسنده با یاری دیگران مناسک حج را ادا میکند. وی بخش پایانی سفرنامه را به شرح این مناسک و سپس بازگشت به ایران اختصاص داده است. (ص۳۶۹-۳۷۶)
از حج خونین بگو
نیز مقالهای با عنوان «از حج خونین بگو» در هفت صفحه به سفرنامه ملحق شده که نویسنده آن را در نخستین سال ورود حجاج ایرانی به حجاز پس از حج خونین برای انتشار در برخی مطبوعات نگاشته است. (ص۳۷۶-۳۸۲) وی در این مقاله مقایسهای میان برخورد مسلمانان کشورهای دیگر با ایرانیان در سال ۱۳۶۶ش. و سال ۱۳۷۰ش. میکند و بر این باور است که نگاه مسلمانان دیگر کشورها به ایرانیان به ویژه پس از حمله صدام به کویت مساعدتر شده است. (ص۳۷۸-۳۷۹)
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ آهنگ حجاز، ص۴، ۵.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۱.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۱۴.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۱۶.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۳۹۶، ۳۹۸، ۳۹۹.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۹.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۱۲۲-۱۲۵.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۵۵-۳۵۳.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۵۴.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۵۳-۲۶۱.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۶۲، ۲۶۳.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۶۴-۲۸۰.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۷۱، ۲۷۲.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۸۱، ۲۸۲.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۸۴-۲۸۶.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۸۵، ۲۸۶.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۸۱.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۸۶.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۸۶.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۸۹.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۹۶.
- ↑ آهنگ حجاز، ص۲۹۷.
منابع
- آهنگ حجاز: سیدعلیرضا حجازی، قم، فارس الحجاز، ۱۳۸۷ش.