تحفة الحرمین و سعادة الدارین (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:سفرنامه‌های حج قرن 14 (قمری)]]
[[رده:سفرنامه‌های غیرعربی حج]]
[[رده:آثار محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی]]

نسخهٔ ‏۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۱۶

تحفة الحرمین و سعادة الدارین (کتاب)
پدید آورندگان
نویسنده محمد معصوم نایب الصدر شیرازی
تاریخ نگارش (1306ق.)
محتوا
موضوع سفرنامه
زبان فارسی
نشر
تعداد جلد 1
محل نشر بمبئی
تاریخ نشر (1306ق.)

تحفة الحرمین و سعادة الدارین، سفرنامه حج، نوشته محمد معصوم نایب الصدر شیرازی است.

محمد معصوم نویسنده این اثر متولد شیراز است و از خانواده ای اهل علم است خود او نیز اهل علم بوده و برای تحصیل به عتبات رفته و بعد ها مدتی در کشور هندوستان زندگی کرده و پس از بازگشت به فرقه ی گنابادی ها پیوسته و صوفی می شود که اثر این گرایش به تصوف را در این سفرنامه نیز می توان احساس کرد.

در این سفرنامه، آگاهی‌هایی مفصل از راه شمالی حج ایرانیان در دوران قاجار و سختی‌ها و دشواری‌های آن آمده است. این سفر پنج ماه (شوال 1305 - صفر 1306ق.) به درازا کشیده و نویسنده ازراه عثمانی به حجاز و در بازگشت از راه دریا به بمبئی هندوستان و سپس به ایران آمده است. این اثر در طول سفر نگاشته شده و واپسین گزارش آن مربوط به 16 ربیع ‌الاوّل (1306ق.) است. نویسنده کوشیده است برای هر روز گزارشی بنگارد. شرح سفر بازگشت وی از هندوستان تا ایران در سفرنامه نیامده است؛ زیرا نویسنده پیشتر سفری به آن منطقه داشته و گزارش آن را در آثار دیگر خود نوشته است. نویسنده در این کتاب به خوبی شهرهای مسیر را توصیف کرده است و در اغلب موارد با نگاهی انتقادی به شرایط شهر ها نگاه کرده است. در مورد مکه هم به خوبی ان را از لحاظ جغرافیایی و عمرانی و... بررسی نموده است در ادامه در مورد مدینه نوشته و در آن به زیارتهایی که در مدینه داشته و وضعیت عمرانی بقاع متبرکه ی آن پرداخته است. این کتاب اولین بار تحت نظارت خود نویسند در بمبئی هندوستان چاپ شدو بعد ها در ایران نیز بعد از تصحیح، چندین بار توسط ناشرین مختلف چاپ شده است.

معرفی نویسنده

محمد معصوم فرزند زین العابدین، شرح حال‌نگار عهد قاجار، به سال (1270ق.) در شیراز زاده شد. نیاکانش همچون خود او از دانشوران دین بودند. خاندان وی از قزوین به عتبات عراق مهاجرت کردند و حدود (1217ق.) به ایران بازگشتند و در شیراز سکونت یافتند. گرایش به تصوف در این خاندان همواره وجود داشته و به محمد معصوم رسیده است. پدرش زین‌ العابدین میرزا کوچک (م. 1287ق.) ملقب به رحمتعلی شاه، مرید مجذوبعلی شاهو از بزرگان نعمت اللهیه بود. محمد معصوم در (1278ق.) به عتبات رفت و بعدها فقه و اصول را نزد استادانی نامدار مانند میرزای شیرازی و سید علی یزدی فراگرفت. در (1294ق.) به اصفهانرفت و سپس ساکن تهران شد و از دانشمندان این شهر مانند آقا علی مدرس، میرزا ابوالحسن جلوه وآقا محمد رضا قمشه‌ای بهره جست. [۱] پس از مرگ پدرش، ناصرالدین شاه قاجار لقب و منصب موروثی نایب الصدری (اوقاف و وظایف عالمان و سادات) را به وی سپرد. او به سال (1297ق.) به هند سفر کرد و پس از بازگشت به وطن به سال (1303ق.) در گناباد مرید ملا سلطان علی گنابادی (م. 1327ق.) شد و معصومعلی شاه لقب یافت. [۲] از سال (1305ق.) به سفر حجاز، مصر، ترکیه، گرجستان، آذربایجان و یونان رفت و سپس به تهران بازگشت و به مشروطه‌خواهان پیوست. در سال‌های پایان عمر به خراسان رفت و در (1344ق.) در مشهد درگذشت.[۳][۴][۵]

او همواره به نوشتن خاطرات خویش اهتمام داشت و به گفته خود، آن را نوعی تکلیف اخلاقی در جهت محاسبه نفس می‌دانست. [۶] جز این کتاب، خاطرات سفر هندوستان را نیز در طرائق الحقائق که از منابع مهم شرح حال‌‌نگاری عارفان و صوفیان به شمار می‌آید، نگاشته و در کار سفرنامه‌نویسی چیره‌دست بوده است.

محمد معصوم رخدادهای سفر را به تفصیل و همراه جزئیات نگاشته و با توجه به علایق و تخصص خود در عرفان و تصوف، تفسیری عرفانی نیز از سفر و مناسک حجبه دست داده است. او در مقدمه‌ای 41 صفحه‌ای از انگیزه نگارش سفرنامه و مباحثی معنوی در دانش‌اندوزی و سفر سخن گفته است. [۷] بر پایه این اثر، حالی عرفانی و رویایی معنوی، محمد معصوم را در عزم بر این سفر یاری کرده است. [۸]

آغاز سفر

سفر محمد معصوم روز پنجشنبه سوم شوّال 1305ق. از راه شمال ایران آغاز شد. وی از قزوین، رشت، بندر انزلی، بادکوبه (باکو)، باطوم، استانبول، اسکندریهو قاهره گذشت و در بازگشت از راه هندوستان به ایران رسید. بخشی از راه به صورت زمینی و با وسایلی مانند کالسکه؛ و بخشی با کشتی و قطار طی شد. او پس از گزاردن مناسک حج و زیارت مدینه، به جده رفت و به دلیل مشکلات مالی[۹] ناچار شد از تاجری اصفهانی در ازای همراهی او تا بمبئی، هزینه‌های سفر بازگشت را وام بگیرد. [۱۰]

در راه

بخشی چشمگیر از سفرنامه به وصف شهرها مانند استانبول، اسکندریه، قاهره، مکه و مدینه و بناهای مذهبی و تاریخی آن‌ها اختصاص یافته و آثار تاریخی و مذهبی مانند مساجد، زیارتگاه‌ها، آرامگاه‌ها و نیز مکان‌های نظامی و اقتصادی همچون بازارها و سربازخانه‌ها و همچنین محصولات کشاورزی معرفی شده است.

محمد معصوم از رجال سرشناس عهد قاجار بوده و از این رو، در برخی شهرها با استقبال صاحب‌منصبان ایرانی روبه‌رو شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۱] به رغم آن‌که او گاه می‌توانسته از امکانات دولتی برای اقامت در شهرهای میان راه استفاده کند، بیشتر به کاروانسراها می‌رفته (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۲]) و از این روی، توانسته آگاهی‌هایی از وضعیت این مکان‌ها که محل اسکان حاجیان عادی بوده است، به دست دهد.

محمد معصوم توصیه‌نامه‌هایی از دولت ایران برای مراکز دیپلماتیک داشته و با رؤسای کنسولگری‌های ایران دیدار نموده و بدین ‌رو توانسته آگاهی‌هایی در باره وضعیت ایرانیان مقیم خارج و شمار و مشاغل آن‌ها به دست آورد و ثبت کند. او در ثبت هزینه‌های سفر اعم از کرایه، مالیات و خاوه حساسیتی ویژه داشته و به دقت آن را نگاشته است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۳]

نگاه محمد معصوم به بسیاری از موضوعات مانند رفتار کار‌گزاران امور حج و نیز وضعیت رفاهی و عمرانی منازل و شهرهای میان راه، انتقادی است. بخشی از این‌گونه مطالب سفرنامه، به آسیب‌شناسی و نقد رفتار کار‌گزاران حج و حاجیان اختصاص یافته و انتقادها گاه با طنز بیان شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۴]) او حکمرانان عثمانی را به دلیل نپرداختن به امور عمرانی راه‌ها و مکان‌ها و امنیت مسیر حج نکوهش کرده است. [۱۵]

انتقادهای وی از فساد مالی سفارت ایران در استانبول و کنسولگری‌های ایران در جای‌جای سفرنامه به چشم می‌خورد. بر پایه گزارش‌های او، ماموران وزارت خارجه ایران از هر فرصتی برای سودجویی از حاجیان ایرانی بهره برده و به جای حمایت از آنان، در چپاول ایشان با دیگران شریک می‌شده‌اند. [۱۶] حاجی میرزا محسن خان معین الملک، سفیر کبیر ایران در عثمانی، طرف اصلی انتقادهای محمد معصوم است. او از استانبول تا سوئز، اسکندریه و حجاز (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۷] به مدد ماموران خود، درآمدهایی نامشروع از راه حج و حاجیان به دست می‌آورده است. [۱۸]

انتقاد از پاره‌ای رسم‌ها که در شریعت اثری از آن‌ها نیست، در چند جای سفرنامه به چشم می‌خورد؛ از جمله مراسم مربوط به محمل‌هایی که از شام و مصر به مکه می‌برده‌اند و همراه با سازنوازی و شلیک توپ و هیاهو بوده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۹] محمد معصوم شرفای مکه را بدین دلیل که به بناها و گنبدهای قبرستان ابوطالب رسیدگی نکرده‌اند، به انتقاد گرفته[۲۰] و از وضعیت اداره مکان‌های مقدس مدینه گلایه کرده است. [۲۱]

محمد معصوم در مکه

نویسنده در دوم ذی‌الحجه به مکه رسیده و 23 روز در آن جا مانده است. [۲۲] بخش مربوط به مکه، بیشتر به مناسک و اعمال حج و ماجراهایی که در این شهر پیش آمده و انتقاد از افراد و اداره امور حاجیان اختصاص یافته و در مقایسه با بخش مربوط به مدینه، کمتر به مکان‌ها و آثار پرداخته است. او از بازسازی و گسترش مسجد گزارشی کوتاه به دست داده است. [۲۳]

وجه نام‌گذاری کوه‌های مکه و وضعیت اقلیمی و جغرافیایی آن از مباحث این بخش است. هوای مکه گرم و به ویژه نزدیک حرم به دلیل انبوهی جمعیت، آلوده بوده است. به گزارش محمد معصوم، برای کرایه خانه‌ای در مکه، دست‌کم باید کرایه یک ماه را پرداخت. [۲۴] در مکه، انواع خوراکی از میوه گرفته تا حبوبات، به فراوانی و با کیفیت مطلوب، یافت می‌شده است. [۲۵]

نویسنده پس از معرفی ارکان کعبه و شماری دیگر از مکان‌ها و آثار مربوط به آن، از وجود مسؤولان مذاهب چهارگانه گزارش داده و با عبارت «سیصد سال پس از هجرت این ساز را کوک کرده‌اند» ناخرسندی خود را از برپایی چهار نماز جماعت جداگانه در مسجدالحرام نشان می‌دهد. [۲۶] شرح مناسک و اعمال حج در مکه، چگونگی کار مطوِّفان و نام آنان و تقسیم حاجیان میان آنان برحسب شهرها و مناطق، و وظایف کار‌گزار حج ایران، از موضوعات سفرنامه است. به گفته محمد معصوم، این سازمان را هنگام حکمرانی شریف عبدالمطلب، حاکم مکه که چند بار به این مقام نصب شد و عاقبت به سال (1299ق.) عزل گشت[۲۷]و در دوره سفارت مشیرالدوله، به حاجیان ایرانی دادند. [۲۸]

به گزارش این اثر، در قبرستان ابوطالب مکه دو گنبد بر مزار حضرت خدیجه(س) و قبر منسوب به حضرت آمنه(س) قرار داشته[۲۹] و بر ضریح آنان روپوش‌هایی ممتاز بوده است. نیز نویسنده از وجود گنبدهایی بر قبر ابوطالب(ع)، عبدمناف(ع) و عبدالمطّلب(ع) یاد کرده است. [۳۰]

در آن سال، جمعیت حاجیان شیعه در عرفات، 30 هزار بوده که از آن میان 10 هزار تن ایرانی بوده‌اند. [۳۱]

مدینة النبی

محمد معصوم 15 روز در مدینه مانده است. [۳۲] او گزارشی مفصل از مسجدالنبی(ص)، بقیع و گنبدهای موجود بر قبرهای بزرگان اسلام به دست داده و مزار اهل بیت(ع) و صحابه و دانشوران را با یادکرد ویژگی‌های ظاهری شرح داده است؛ از جمله مزار و گنبد چهار امام در بقیع که در یک ضریح بوده‌اند و می‌گفته‌اند که مزار عباس بن عبدالمطلب(ع) هم آن جا بوده است[۳۳] و نیز مزار و گنبد حمزة بن عبدالمطلب(ع). [۳۴] بقیع محصور به دیواری بوده و دو در داشته که یکی نزدیک بقاع امامان و دیگری نزدیک دروازه شهر قرار داشته و اولی بیشتر بسته بوده است. [۳۵]

شمار بارگاه‌ها و زیارتگاه‌های مدینه حدود 30 مسجد و 40 بارگاه بوده است. [۳۶] وصف او از مسجدالنبی(ص) با شرح جزئیات همراه است. او کتیبه‌های مسجدالنبی(ص) را بازنوشته[۳۷] و خانه حضرت علی(ع) و فاطمه(س) را که پیوسته به خانه پیامبر(ص) بوده، وصف کرده است. [۳۸] به گفته محمد معصوم، برای راه یافتن به روضه رسول خدا(ص) باید از درون ضریح حضرت فاطمه(س) گذشت که برخی گفته‌اند مدفن آن بانو است. [۳۹] او این احتمال را نیز به میان آورده که ایشان در بیت الاحزان بقیع یا در بقعه امامان مدفون باشد. [۴۰]

بسیاری از بناهای مقدس مدینه نیازمند تعمیر و بازسازی بوده‌اند و حکمرانان از این کار غفلت می‌ورزیده‌اند. اگر فردی می‌خواسته خود بدین کار دست زند، می‌بایست دو برابر مبلغ مورد نیاز تعمیر را به متولیان این مکان‌ها و نیز حاکم و قاضی شهر بپردازد تا به او اجازه دهند. [۴۱] برخی هیچ گاه اجازه این کار را نمی‌یافتند؛ چنان‌که میرزا علی اصغر خان (م. 1325ق.) وزیر اعظم ناصرالدین شاه قاجار خواست بقعه امام حسن مجتبی(ع) را بنا کند؛ اما به او اجازه ندادند. [۴۲]

محمد معصوم به ویرانی‌های وهابیان در مدینه اشاراتی نموده است. [۴۳] از جمله، از جای تیرهای وهابیان بر مسجدالنبی(ص) گزارش داده است. به گفته او، در مکان کشته شدن سرکرده وهابیان، مناره‌ای برای یادآوری و عبرت ساخته‌اند که برخی عوام به گمان آن‌که زیارتگاه است، در آن جا نماز می‌گزارده‌اند. [۴۴]

جمعیت شیعیان نخاوله مدینه در آن هنگام دو هزار تن بوده است. محمد معصوم به مناسبت شرکت در مجلس عزای امام حسین(ع) در محله نخاوله که بیرون دیوار تازه مدینه بوده، آنان را معرفی کرده و از وضعیت بد مالی آن‌ها و رفتار خوبشان با زائران شیعه سخن گفته است. [۴۵] به ظاهر، حاجیان شیعه در این دوره برای بر‌گزاری مراسم و اظهار عقاید خود در مکه و مدینه با مشکلی روبه‌رو نبوده‌اند. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۴۶]

چاپ‌ها

تحفة الحرمین نخستین بار در 22 جمادی الاولی (1306ق.) در بمبئی با نظارت نویسنده چاپ شد.[۴۷]نشر بابک تهران همین چاپ را در (1362ق.) با عنوان تحفة الحرمین افست کرد. تصحیح این اثر با قلم‌ هارون وهومن در نشر پانیذ تهران به سال 1383ق. با عنوان سفرنامه مکه چاپ شد که کاستی‌ها و نادرستی‌ها و مشکلاتی دارد.[۴۸]همین تصحیح بار دیگر در کتاب سفرنامه‎های خطی فارسی که به همت نشر اختران به سال 1388ش. چاپ شده، آمده است.

رسول جعفریان نسخه‌ای دیگر را با تصحیح خود و مقدمه‌ای مفصل در باره نویسنده و اهمیت سفرنامه او در 245 صفحه در جلد پنجم مجموعه پنجاه سفرنامه حجّ قاجاری[۴۹]به سال 1389ش. در نشر علم تهران چاپ کرده که مبنای مقاله حاضر است.



پانویس

  1. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص295-296.
  2. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص295-296.
  3. . طرائق الحقایق، ج3، ص475، 495، 503-511.
  4. بستان السیاحه، ص358.
  5. سفرنامه‌های خطی فارسی، ج2، ص19-21.
  6. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص297.
  7. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص309-350.
  8. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص310.
  9. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص514.
  10. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص517.
  11. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص354.
  12. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص356، 358، 363.
  13. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص414.
  14. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص403، 408، 431.
  15. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص382.
  16. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص410.
  17. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص393، 407-408.
  18. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص378-379 .
  19. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص383، 412، 423-424.
  20. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص426.
  21. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص383.
  22. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص417، 457.
  23. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص418.
  24. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص417.
  25. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص424.
  26. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص430.
  27. . تاریخ مکه، ص531، 543.
  28. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص412.
  29. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص426.
  30. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص425.
  31. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص441-442.
  32. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص465، 505.
  33. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص476.
  34. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص485-486.
  35. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص475-476.
  36. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص466.
  37. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص472-473.
  38. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص473.
  39. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص474.
  40. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص476.
  41. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص465.
  42. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص465.
  43. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص469.
  44. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص504-505.
  45. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص480-483.
  46. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص441.
  47. . پنجاه سفرنامه، ج5، ص307.
  48. . نک: آینه پژوهش، ش122، «شاهکاری از احیای متون داستان یک عقبگرد.
  49. . پنجاه سفرنامه، ج5، ص293-538.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل تحفةالحرمین و سعادةالدارین.

*آينه پژوهش (مجله):قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي؛بستان السياحه:حاجي زين العابدين شيرواني، كتابخانه سنايي، 1315ق؛

*بهين سخن:عباسعلي كيوان قزويني، به كوشش عباسي، تهران، راه نيكان، 1387ش؛

*پنجاه سفرنامه حج قاجاري:به كوشش رسول جعفريان، تهران، نشر علم، 1389ش؛

*پيران طريقت:جواد نوربخش، تهران، خانقاه نعمت‌اللهي، 1358ش؛

*تاريخ مكه:احمد السباعي (م.1404ق.)، نادي مكة الثقافي، 1404ق؛

*رجال دوره قاجار:حسين سعادت نوري، تهران، وحيد، 1364ش؛

*سفرنامه‌هاي خطي فارسي:گروهي از نويسندگان، تهران، اختران، 1388ش؛

*طرائق الحقائق:محمد معصوم شيرازي، به كوشش محجوب، تهران، كتابخانه سنايي؛