آستان طفلان مسلم بن عقیل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{زیارتگاه‌ها و مقبره‌های عراق}}
{{زیارتگاه‌ها و مقبره‌های عراق}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:زیارتگاه‌های مسیب]]
[[رده:زیارتگاه‌های مسیب]]
[[رده:مزار فرزندان عقیل بن ابی‌طالب(ع)]]
[[رده:مزار فرزندان عقیل بن ابی‌طالب(ع)]]
[[رده:مزار سادات در عراق]]
[[رده:مزار سادات در عراق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۱

آستان طفلان مسلم بن عقیل‌ که نزد اهالی منطقه، به «اولاد مسلم» شهرت دارد، از زیارتگاه‌های مشهور شیعیان عراق و نیز مهم‌ترین زیارتگاه منطقه مسیب است. این زیارتگاه، مدفن دو تن از فرزندان مسلم بن عقیل، به‌شمار می‌آید.

آستان طفلان مسلم بن عقیل

محل مرقد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آستان طفلان مسلم بن عقیل‌ که نزد اهالی منطقه، به «اولاد مسلم» شهرت دارد، از زیارتگاه‌های مشهور شیعیان عراق و نیز مهم‌ترین زیارتگاه منطقه مسیب می‌باشد. این زیارتگاه، مدفن دو تن از فرزندان مسلم بن عقیل، به‌شمار می‌آید که گفته می‌شود در این مکان، کنار رود فرات، به شهادت رسیده‌اند.

شهادت طفلان مسلم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ضریح طفلان مسلم بن عقیل

داستان شهادت دو فرزند مسلم، در تعدادی از منابع متقدم و متاخر، نقل شده است. اما جزئیات آن و نحوه گرفتار شدن دو برادر، به اختلاف، ذکر شده است. یکی از نخستین کسانی که این داستان را گزارش کرده، شیخ صدوق است که آن را در امالی خود به سندی که به یکی از شیوخ کوفه می‌رسد، روایت کرده و خلاصه آن چنین است که پس از واقعه عاشورا، دو فرزند مسلم بن عقیل، از کاروان اهل‌بیت(ع)، به اسارت گرفته شدند.

سپس به دستور ابن زیاد، آنها را به زندان تنگ و تاریکی‌ انداختند. آنها پس از حدود یک سال اسارت در زندان، خود را به زندانبان معرفی کردند و از او خواستند حرمت شرافت نسب و قرابت آنها را با پیامبر(ص) نگه دارد و زندانبان نیز آنها را آزاد کرد. آنها در تاریکی شب فرار کردند و به منزل پیرزنی پناه بردند تا شب را در آنجا به‌سر ببرند. از سوی دیگر، ابن‌ زیاد نیز برای کشتن هریک از فرزندان مسلم، هزار درهم جایزه تعیین کرد. همان شب نیز داماد پیرزن که از سربازان لشکر عمر سعد در واقعه کربلا بود، از بیرون رسید تا شب را آنجا بخوابد. اما نیمه‌های شب، متوجه حضور دو فرزند مسلم در خانه شد و از آنها پرسید که کیستند؟ آنها از وی، برای معرفی خود امان خواستند و او، به آنها امان داد. اما پس از اینکه خود را معرفی کردند، آن مرد کتف آنها را بست و هنگام صبح، از غلام خود خواست تا این دو را کنار فرات، گردن بزند.

اما او از کشتن آنها، خودداری کرد و آن مرد نیز این کار را به فرزند خود، واگذار کرد. او نیز از این کار، سرباز زد و برای همین، آن مرد شمشیر در دست گرفت و خود به کشتن‌ آنها اقدام کرد و التماس و توسل آنها، هیچ تاثیری در وی نگذاشت. سپس گردن این دو برادر را زد و سر آنها را نزد ابن‌ زیاد برد. ابن‌ زیاد از او پرسید که اینها را کجا یافتی؟ او نیز پاسخ داد که در خانه پیرزنی از ما، مهمان بودند. بر ابن‌ زیاد گران آمد که وی، حرمت میهمان بودن آن دو را رعایت نکرده بود. ازاین‌رو به یکی از حاضران در مجلس دستور داد تا آن شخص را ببرد و در همان نقطه‌ای که دو کودک را کشته بود، به قتل برساند.[۱]

برخی پژوهشگران، در درستی این داستان، تردید کرده و آن را فاقد اعتبار تاریخی دانسته‌اند؛ زیرا مورخان به فرار دو فرزند مسلم به کوفه پس از واقعه عاشورا، اشاره نکرده‌اند و از طرف دیگر، محمد در کربلا به شهادت رسید و نام ابراهیم نیز میان فرزندان مسلم، به چشم نمی‌خورد.[۲]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، الشیخ الصدوق، ص 143 و 148.
  2. محمدزاده، مرضیه، شهیدان جاوید، ص 253 و 254.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از کتاب زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. بخش «آستان طفلان مسلم»، ج2، ص88-90، است.
  • شهيدان جاويد، پژوهشى تاريخى پيرامون شهداى نهضت امام حسين(ع)، مرضيه محمدزاده، تهران، بصيرت، ١٣٩١ه. ش.
  • الامالي، محمد بن علي القمي (الشيخ الصدوق)، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية - مؤسسة البعثة، ط ١، قم، مؤسسة البعثة، ١۴١٧ه. ق.