وادی مهزور: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
وادی مَهْزُور،<ref>مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنة و البقاع، ج‏3، ص1340.</ref> پیش از اسلام «قُریظه» نام داشت. این نامگذاری به علت ساکن شدن بنی‌قریظه در کنار این وادی بوده است. برخی، در گذشته آن را «وادی الغاوی» خوانده‌اند.<ref>المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۲.</ref> برخی از مردم مدینه، به ویژه ساکنان حرّه، آن را «وادی مبعوث» می‌نامند؛ زیرا برخی از سرشاخه‌های آن از بالای «حرّه مبعوث» می‌آید.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص705 و ۷۰۶.</ref> بر پایه گزارشی در ۱۴۱۸ق. امروزه نام‌های پیشین آن فراموش شده و تنها با نام‌های وادی مهزور و وادی مبعوث شناخته می‌شود.<ref>معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۵.</ref>
وادی مَهْزُور،<ref>مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنة و البقاع، ج‏3، ص1340.</ref> پیش از اسلام «قُریظه» نام داشت. این نامگذاری به علت ساکن شدن بنی‌قریظه در کنار این وادی بوده است. برخی، در گذشته آن را «وادی الغاوی» خوانده‌اند.<ref>المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۲.</ref> برخی از مردم مدینه، به ویژه ساکنان حرّه، آن را «وادی مبعوث» می‌نامند؛ زیرا برخی از سرشاخه‌های آن از بالای «حرّه مبعوث» می‌آید.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص705 و ۷۰۶.</ref> بر پایه گزارشی در ۱۴۱۸ق. امروزه نام‌های پیشین آن فراموش شده و تنها با نام‌های وادی مهزور و وادی مبعوث شناخته می‌شود.<ref>معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۵.</ref>
==مکان==
==مکان==
در مسیر خود از جنوب شرقی
وادی مهزور، از جنوب شرقی [[مدینه]] به شمال غربی آن، نزدیک به مرکز حوزه یثرب به [[وادی مذینب|وادی مُذَینب]] می­‌ریزد و اندکی پس از آن، هر دو به وادی بطحان می‌پیوندند. سرچشمه‌های این وادی [[حرّه شوران]] در جنوب شرقی یثرب است، که تقریباً 25 تا 40 کیلومتر تا حوزة یثرب فاصله دارد.<ref name=":0">معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۹-۷۱۱.</ref>
به شمال غربی در حدود مرکز حوزة یثرب به پایان می­رسد و به مُذَینیب می­ریزد تا اندکی بعد هر دو به بطحان بپیوندند. سرچشمه‌های این وادی حرّه شوران در جنوب شرقی یثرب است که تقریباً 25 تا 40 کیلومتر تا حوزة یثرب فاصله دارد.<ref name=":0">معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۹-۷۱۱.</ref>
==‌ویژگی==
==‌ویژگی==
وادی مهزور یکی از وادی­های کوچک،<ref name=":0" /> ولی خطرآفرین [[مدینه]] بوده است؛ زیرا از گذشته، بارها طغیان کرده و مدینه را در خطر غرق شدن قرار داده است.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص711.</ref>
وادی مهزور یکی از وادی‌­های کوچک،<ref name=":0" /> ولی خطرآفرین [[مدینه]] بوده است؛ زیرا از گذشته، بارها طغیان کرده و مدینه را در خطر غرق شدن قرار داده است.<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص711.</ref>


بر پایه گزارشی، در گذشته از وادی مهزور شاخه‌ای جدا می‌شد و در [[وادی مذینب]] می‌ریخت.<ref>معجم البلدان، ج‏5، ص235َ به نقل از احمد بن جابر.</ref>
بر پایه گزارشی، در گذشته از وادی مهزور شاخه‌ای جدا می‌شد و در [[وادی مذینب]] می‌ریخت.<ref>معجم البلدان، ج‏5، ص235َ به نقل از احمد بن جابر.</ref>
خط ۲۱: خط ۲۰:
در برخی از منابع [[اهل سنت]]، به قضاوت [[حضرت محمد(ص)]] درباره وادی مهزور و [[وادی مذینب]] اشاره شده است؛ زمینی که این دو وادی در آن جریان داشت در بالای مدینه قرار داشت؛ از این رو، آب در آن نمانده و به سوی مدینه سرازیر می‌شد. حضرت محمد(ص)، در اختلاف بر سر آب، حکم کرد در وادی مذینب و مهزور آب را به اندازه کعبین برای استفاده نخل‌ها نگهدارند و پس از آن، آب را رها کنند تا به مناطق دیگر برسد.{{یادداشت|روی مالک أنه بلغه أن رسول اللّه(ص) قال فی سیل مهزور و مذینب‏: «یمسک الأعلی حتی یبلغ الکعبین ثم یرسل الأعلی علی الأسفل».}}<ref>تاریخ مدینه منوره، ص171؛ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج‏1، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص560؛ ابن حجر، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۷، حمیری، ۱۹۸۴م، ص۵۶۰.</ref>
در برخی از منابع [[اهل سنت]]، به قضاوت [[حضرت محمد(ص)]] درباره وادی مهزور و [[وادی مذینب]] اشاره شده است؛ زمینی که این دو وادی در آن جریان داشت در بالای مدینه قرار داشت؛ از این رو، آب در آن نمانده و به سوی مدینه سرازیر می‌شد. حضرت محمد(ص)، در اختلاف بر سر آب، حکم کرد در وادی مذینب و مهزور آب را به اندازه کعبین برای استفاده نخل‌ها نگهدارند و پس از آن، آب را رها کنند تا به مناطق دیگر برسد.{{یادداشت|روی مالک أنه بلغه أن رسول اللّه(ص) قال فی سیل مهزور و مذینب‏: «یمسک الأعلی حتی یبلغ الکعبین ثم یرسل الأعلی علی الأسفل».}}<ref>تاریخ مدینه منوره، ص171؛ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج‏1، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص560؛ ابن حجر، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۷، حمیری، ۱۹۸۴م، ص۵۶۰.</ref>


برخی وادی مهزور را، از وادی‌های مبارک مدینه دانسته‌اند؛ زیرا آب این وادی از «حرة شوران» آغاز می‌شود و بر پایه روایتی در منابع [[اهل سنت]]، [[حضرت محمد(ص)]] از خدا خواست به این حرة برکت بدهد.{{یادداشت|رأی رسول الله(ص) إبلا فی السوق فأعجبه سمنها فقال: «أین کانت ترعی هذه؟» قالوا: «بحرة شوران»، فقال: «بارک الله فی شوران».}}<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص704.</ref>
برخی وادی مهزور را، از وادی‌های مبارک مدینه دانسته‌اند؛ زیرا آب این وادی از [[حره شوران|حرّه شوران]] آغاز می‌شود و بر پایه روایتی در منابع [[اهل سنت]]، [[حضرت محمد(ص)]] از خدا خواست به این حرّه برکت بدهد.{{یادداشت|رأی رسول الله(ص) إبلا فی السوق فأعجبه سمنها فقال: «أین کانت ترعی هذه؟» قالوا: «بحرة شوران»، فقال: «بارک الله فی شوران».}}<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص704.</ref>


==در تاریخ==
==در تاریخ==

نسخهٔ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۱

وادی مَهْزُور یا وادی مبعوث یا وادی قُریظه،

واژه‌شناسی

وادی، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.[۱] به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.[۲] ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.[۳] جمع وادی، «اودیة» بوده[۴] و در آیه فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها[یادداشت ۱][۵] به کار رفته است.[۲] برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»[۶] و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.[۷] واژه‌هایی مانند آبراهه،[یادداشت ۲][۸] مَسیل،[۹] آبکند و کال،[۱۰] دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.

«مَهْزُور» از ریشه «ه، ر، ز» است، که به معنای «زدن با عصا به پشت و پهلو»[۱۱] و «زدن با چوب»[۱۲] آمده است. برخی، قید «شدید» را به معنای نخست[۱۳] و برخی، به معنای دوم افزوده‌اند.[۱۴] «مهزور» به معنای کسی است که با عصا به پشت و پهلوی او زده شده باشد.[۱۵]

نام

وادی مَهْزُور،[۱۶] پیش از اسلام «قُریظه» نام داشت. این نامگذاری به علت ساکن شدن بنی‌قریظه در کنار این وادی بوده است. برخی، در گذشته آن را «وادی الغاوی» خوانده‌اند.[۱۷] برخی از مردم مدینه، به ویژه ساکنان حرّه، آن را «وادی مبعوث» می‌نامند؛ زیرا برخی از سرشاخه‌های آن از بالای «حرّه مبعوث» می‌آید.[۱۸] بر پایه گزارشی در ۱۴۱۸ق. امروزه نام‌های پیشین آن فراموش شده و تنها با نام‌های وادی مهزور و وادی مبعوث شناخته می‌شود.[۱۹]

مکان

وادی مهزور، از جنوب شرقی مدینه به شمال غربی آن، نزدیک به مرکز حوزه یثرب به وادی مُذَینب می­‌ریزد و اندکی پس از آن، هر دو به وادی بطحان می‌پیوندند. سرچشمه‌های این وادی حرّه شوران در جنوب شرقی یثرب است، که تقریباً 25 تا 40 کیلومتر تا حوزة یثرب فاصله دارد.[۲۰]

‌ویژگی

وادی مهزور یکی از وادی‌­های کوچک،[۲۰] ولی خطرآفرین مدینه بوده است؛ زیرا از گذشته، بارها طغیان کرده و مدینه را در خطر غرق شدن قرار داده است.[۲۱]

بر پایه گزارشی، در گذشته از وادی مهزور شاخه‌ای جدا می‌شد و در وادی مذینب می‌ریخت.[۲۲]

در حدیث

در برخی از منابع اهل سنت، به قضاوت حضرت محمد(ص) درباره وادی مهزور و وادی مذینب اشاره شده است؛ زمینی که این دو وادی در آن جریان داشت در بالای مدینه قرار داشت؛ از این رو، آب در آن نمانده و به سوی مدینه سرازیر می‌شد. حضرت محمد(ص)، در اختلاف بر سر آب، حکم کرد در وادی مذینب و مهزور آب را به اندازه کعبین برای استفاده نخل‌ها نگهدارند و پس از آن، آب را رها کنند تا به مناطق دیگر برسد.[یادداشت ۳][۲۳]

برخی وادی مهزور را، از وادی‌های مبارک مدینه دانسته‌اند؛ زیرا آب این وادی از حرّه شوران آغاز می‌شود و بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) از خدا خواست به این حرّه برکت بدهد.[یادداشت ۴][۲۴]

در تاریخ

بنی‌قریظه، نخستین کسانی بودند که در این وادی ساکن شده، چاه کنده و باغ و بستان به پا کردند.[۲۵]

وادی مهزور، بارها طغیان کرد و مسجد النبی(ص) را در شرف غرق شدن قرار داد. یکی از آنها در دوره عثمان بن عفان، خلیفه سوم، رخ داد. وی در نزدیکی بئر مدری، سدّی ساخت تا سیل را از مسجد و مدینه باز دارد.[۲۶]

پانوشت

  1. كتاب العين، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.
  3. تهذيب اللغة، ج‏14، ص163؛ المصباح المنير، ج‏2، ص654.
  4. كتاب العين، ج‏8، ص98.
  5. سوره رعد، آیه 17.
  6. رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.
  7. اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.
  8. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».
  9. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».
  10. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».
  11. تهذيب اللغة، ج‏6، ص88.
  12. جمهرة اللغة، ج‏2، ص712.
  13. المحكم و المحيط الأعظم، ج‏4، ص229.
  14. القاموس المحيط، ج‏2، ص259؛ لسان العرب، ج‏5، ص263.
  15. القاموس المحيط، ج‏2، ص259؛ تاج العروس، ج‏7، ص621.
  16. مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنة و البقاع، ج‏3، ص1340.
  17. المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۲.
  18. معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص705 و ۷۰۶.
  19. معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۵.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۷۰۹-۷۱۱.
  21. معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص711.
  22. معجم البلدان، ج‏5، ص235َ به نقل از احمد بن جابر.
  23. تاریخ مدینه منوره، ص171؛ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج‏1، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص560؛ ابن حجر، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۷، حمیری، ۱۹۸۴م، ص۵۶۰.
  24. معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص704.
  25. الدرة الثمينة في أخبار المدينة، ص۲۸.
  26. حجاز در صدر اسلام، ص380؛ مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنة و البقاع، ج‏3، ص1340؛ تاريخ معالم المدينة المنورة قديما و حديثا، ص293.
  1. هر دره‏‌اى بقدر گنجایشش سيلاب مي‌گيرد.
  2. به معنای گذرگاه سیل.
  3. روی مالک أنه بلغه أن رسول اللّه(ص) قال فی سیل مهزور و مذینب‏: «یمسک الأعلی حتی یبلغ الکعبین ثم یرسل الأعلی علی الأسفل».
  4. رأی رسول الله(ص) إبلا فی السوق فأعجبه سمنها فقال: «أین کانت ترعی هذه؟» قالوا: «بحرة شوران»، فقال: «بارک الله فی شوران».

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ نمونه موردی: رود-دره فصلی ورودی شهرستان کرج، محمدرضا بمانیان، محمدرضا پورجعفر، زهرا محقق دولت‌آبادی، مجله مدیریت شهری، شماره۳۳، ص۲۵۹.
  • تاریخ المدینة المنوره، عمر بن شبه (ابن شبه)، دار الفکر، قم، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ مدینه منوره، عمر بن شبه (ابن شبه)، ترجمه، نشر مشعر، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، احمد یاسین احمد خیاری، عامه، عربستان، ۱۴۱۹ق‏.
  • تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضى زبيدى، دار الفكر، بيروت، 1414ق.
  • ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، حسين بن محمد راغب اصفهانى، ، مرتضوي، تهران، 1374ش.
  • تهذيب اللغة، محمد بن احمد ازهرى، احياء التراث العربي، بيروت، 1421ق.
  • جمهرة اللغة، محمد بن حسن بن درید (ابن دريد)، دار العلم للملايين، بيروت، 1988م.
  • حجاز در صدر اسلام، صالح احمد على، ترجمه عبدالمحمد آیتی، نشر مشعر، تهران، 1375ش.
  • الدرة الثمينة في أخبار المدينة، محمد بن محمود بن نجار (ابن نجار)، تحقیق و تصحیح حسين محمدعلى‏ شكرى، دار الارقم بن ابي الارقم‏، بيروت‏، اول، بی‌تا.
  • فرهنگ فارسی عمید، حسن عمید، سرپرست تألیف و ویرایش فرهاد قربان‌زاده، اشجع، ۱۳۸۹ش.
  • القاموس المحيط، محمد بن يعقوب فيروز آبادى، دار الكتب العلمية، بيروت، 1415ق.
  • كتاب العين، خليل بن احمد فراهيدى، نشر هجرت، قم، 1409ق.
  • لسان العرب، محمد بن مكرم (ابن منظور)، دار صادر، بيروت، 1414ق.
  • المحكم و المحيط الأعظم، على بن اسماعيل بن سیده (ابن سيده)، دار الكتب العلمية، بيروت، 1421ق.
  • مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنة و البقاع، ابن عبد الحق بغدادى، دار الجيل، بيروت، 1412ق.
  • المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، احمد بن محمد فيومى، مؤسسه دار الهجرة، قم، 1414ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
  • معجم البلدان، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
  • المغانم المطابه فی معالم طابه، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
  • مفردات ألفاظ القرآن، حسين بن محمد راغب اصفهانى، دار القلم، بيروت، 1412ق.