حره واقم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
خط ۹: خط ۹:


==نام==
==نام==
حره واقم، به نام حره بنی‌قریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیله[[بنی‌قریظه]] در سمت قبله‌ای آن ساکن بودند.<ref name=":0">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.</ref>
حره واقم، به نام حره بنی‌قریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیله[[بنی‌قریظه]] در سمت قبله‌ای آن ساکن بودند.<ref name=":0">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.</ref>
 
علت نامگذاری آن به واقم، فرود آمدن مردی به نام واقم از عمالقه{{یادداشت|به فرزندان عملاق بن أرفخشد بن سام بن نوح، «عمالیق» گفته می‌شود، که شماری از آنها در سرزمین حجاز بوده‌اند.}} در این حره بوده است.<ref name=":1">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹ ؛ وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۴، ‌ص۵۸ ؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص334</ref>


==مکان==
==مکان==
خط ۱۵: خط ۱۷:


==در تاریخ==
==در تاریخ==
این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت قبایل به پنج منطقه تقسیم می‌شد؛ دو منطقه برای یهود، که دو قبیله بنی‌نظیر و بنی‌قریظه در آن زندگی می‌کردند و سه منطقه برای اوس، که قبیله‌های بنی‌عبدالاشهل و بنی‌ظفر و بنی‌زغور بن جشم در آن بودند.<ref name=":0" />
این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت قبایل به پنج منطقه تقسیم می‌شد؛ دو منطقه برای یهود، که دو قبیله بنی‌نظیر و بنی‌قریظه در آن زندگی می‌کردند و سه منطقه برای اوس، که قبیله‌های بنی‌عبدالاشهل و بنی‌ظفر و بنی‌زغور بن جشم در آن ساکن بودند.<ref name=":0" />
 
در سال ۶۳ق. لشکر [[یزید بن معاویه]] به فرماندهی مسلم بن عقبه در این حره با مردم مدینه به جنگ پرداختند. این رویداد، به «واقعه حره» شهرت یافت.<ref name=":1" />


==پانوشت==
==پانوشت==
خط ۳۸: خط ۴۲:


*'''معجم مقاييس اللغة'''، احمد بن فارس (ابن فارس)، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق.
*'''معجم مقاييس اللغة'''، احمد بن فارس (ابن فارس)، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق.
*'''وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی'''، علی سمهودی،‌ دار الکتب العلمیه، بیروت، ۲۰۰۶م.

نسخهٔ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۵

حره

«حَرَّة»، واژه‌ای عربی و به معنای زمین سختی است، که از سنگ‌های سیاه شکل گرفته،[۱] گویی با آتش سوخته باشد.[۲] ریشه این واژه «ح، ر، ر» به معنای گرما بوده[۳] و جمع آن «حِرار» است.[۴] به گفته برخی، «حرّه» به «اللابات» نیز خوانده می‌شود.[۵]

زمین‌های حرّه، انبوهی از سنگ‌های سخت سیاه‌رنگ و متخلخل[یادداشت ۱][۶] است، که زمینه زیست بشری و کشاورزی در آن فراهم نیست. علت به وجود آمدن این مناطق، گسل‌های فراوانی است، که گاه گدازه‌های آتش‌فشانی از آن فروان کرده و سطح زمین را به صورت گسترده، بدون آنکه کوه‌زایی کند، می‌پوشاند. این گدازه‌ها پس از سرد شدن به رنگ تیره درمی‌آیند.[۷]

نام

حره واقم، به نام حره بنی‌قریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیلهبنی‌قریظه در سمت قبله‌ای آن ساکن بودند.[۸]

علت نامگذاری آن به واقم، فرود آمدن مردی به نام واقم از عمالقه[یادداشت ۲] در این حره بوده است.[۹]

مکان

حرّه واقم، در شرق مدینه بوده و حد آن از سوی غرب تا حره وبره است.[۸]

در تاریخ

این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت قبایل به پنج منطقه تقسیم می‌شد؛ دو منطقه برای یهود، که دو قبیله بنی‌نظیر و بنی‌قریظه در آن زندگی می‌کردند و سه منطقه برای اوس، که قبیله‌های بنی‌عبدالاشهل و بنی‌ظفر و بنی‌زغور بن جشم در آن ساکن بودند.[۸]

در سال ۶۳ق. لشکر یزید بن معاویه به فرماندهی مسلم بن عقبه در این حره با مردم مدینه به جنگ پرداختند. این رویداد، به «واقعه حره» شهرت یافت.[۹]

پانوشت

  1. جمهرة اللغة، ج‏1،ص96؛ معجم مقاييس اللغه، ج‏2، ص7.
  2. كتاب العين، ج‏3، ص24.
  3. معجم مقاييس اللغه، ج‏2، ص7؛ الصحاح، ج‏2، ص626.
  4. كتاب العين، ج‏3، ص24؛ جمهرة اللغة، ج‏1،ص96؛ معجم مقاييس اللغه، ج‏2، ص7.
  5. معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۳۹.
  6. واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دفتر پنجم.
  7. اسماعیلی، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹ ؛ وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۴، ‌ص۵۸ ؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص334
  1. تخلخل، برابرِ پارسی «porosity»، اصطلاح زمین‌شناسی بوده و به معنای وجود حفره‌ها و فضاهای خالی در خاک، رسوب یا سنگ است.
  2. به فرزندان عملاق بن أرفخشد بن سام بن نوح، «عمالیق» گفته می‌شود، که شماری از آنها در سرزمین حجاز بوده‌اند.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، احمد یاسین احمد خیاری، عامه، عربستان، ۱۴۱۹ق‏.
  • جمهرة اللغة، محمد بن حسن بن درید (ابن درید)، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م.
  • الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبد الغفور عطار، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
  • فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
  • کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
  • معجم البلدان، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
  • معجم مقاييس اللغة، احمد بن فارس (ابن فارس)، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق.
  • وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، علی سمهودی،‌ دار الکتب العلمیه، بیروت، ۲۰۰۶م.