زیارت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''زیارت'''، عملی عبادی است که طی آن انسان برای بزرگداشت قلبی و انس گرفتن روحی، به دیدار [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] یا اولیای الهی در حال حیات یا پس از مرگ آنها می‌رود، و در آن، قصد تقرب به [[خداوند]] شرط است.
'''زیارت'''، عملی عبادی است که طی آن انسان برای بزرگداشت قلبی و انس گرفتن روحی، به دیدار [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] یا اولیای الهی در حال حیات یا پس از مرگ آنها می‌رود، و در آن، قصد تقرب به[[خداوند]] شرط است.


در روایات، به زیارت [[معصومان(ع)]] سفارش شده است و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمت‌های بهشتی، [[شفاعت]] و آمرزش گناهان شمرده شده است.
در روایات، به زیارت [[معصومان(ع)]] سفارش شده است و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمت‌های بهشتی، [[شفاعت]] و آمرزش گناهان شمرده شده است.


== اهمیت ==
== اهمیت ==
بر اساس روایتی، پیامبر اسلام(ص) به امام علی(ع) فرمود: «‌خدا قبر تو و قبرهاى فرزندان تو را جايگاهى از جايگاه‌هاى بهشت قرار داده و دل‌هاى پاكان از خلق خود را چنان به‌سوى شما گرايش داده است كه در راه شما و تعمير قبرهاى شما، هر ناگوارى و رنجى را تحمّل مى‌كنند و پيوسته به زيارت قبرهاى شما مى‌روند و اين‌گونه به خدا تقرب مى‌جويند و به رسول‌خدا(ص) عرض ارادت مى‌كنند.»<ref>بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسى، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.</ref> در روایتی دیگر از امام کاظم(ع)، زیارت حرم هر کدام از امامان(ع)، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.<ref>كامل الزيارات، ابن قولويه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.</ref>
بر اساس روایتی، پیامبر اسلام (ص) به امام علی (ع) فرمود: «خدا قبر تو و قبرهای فرزندان تو را جایگاهی از جایگاه‌های بهشت قرار داده و دل‌های پاکان از خلق خود را چنان به‌سوی شما گرایش داده است که در راه شما و تعمیر قبرهای شما، هر ناگواری و رنجی را تحمّل می‌کنند و پیوسته به زیارت قبرهای شما می‌روند و این‌گونه به خدا تقرب می‌جویند و به رسول‌خدا (ص) عرض ارادت می‌کنند.»<ref>بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.</ref> در روایتی دیگر از امام کاظم (ع)، زیارت حرم هر کدام از امامان (ع)، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.<ref>کامل الزیارات، ابن قولویه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.</ref>


در روایات شیعه، برای زیارت حرم امامان(ع)، حتی از راه دور، ثواب زیادی معرفی شده است.<ref>وسائل الشيعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.</ref> برخی، بر اساس روایتی از پیامبر که عیادت بنی‌هاشم و زیارت آنها را مستحب دانسته،<ref>مستدرك الوسائل، ج٢، ص٧٩.</ref> زیارت امامزادگانه را نیز مستحب دانسته‌اند. در روایتی دیگر از پیامبر(ص)، زیارت فرزندان و نوادگان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)|حسین(ع)]]، مانند زیارت آن دو دانسته شده است.<ref>مستدرك الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.</ref>
در روایات شیعه، برای زیارت حرم امامان (ع)، حتی از راه دور، ثواب زیادی معرفی شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.</ref> برخی، بر اساس روایتی از پیامبر که عیادت بنی‌هاشم و زیارت آنها را مستحب دانسته،<ref>مستدرک الوسائل، ج٢، ص٧٩.</ref> زیارت امامزادگانه را نیز مستحب دانسته‌اند. در روایتی دیگر از پیامبر (ص)، زیارت فرزندان و نوادگان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)|حسین (ع)]]، مانند زیارت آن دو دانسته شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.</ref>


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
مفهوم زيارت، در همه اديان وجود داشته داشته و تفاوت آن، تنها در شكل و اشخاصى است كه زيارت مى‌شوند.<ref>زيارت در تمدن‌ها و اديان ديگر، غلامرضا جلالى، نشريه زائر، ش٩٨، ص۵.</ref>
مفهوم زیارت، در همه ادیان وجود داشته داشته و تفاوت آن، تنها در شکل و اشخاصی است که زیارت می‌شوند.<ref>زیارت در تمدن‌ها و ادیان دیگر، غلامرضا جلالی، نشریه زائر، ش٩٨، ص۵.</ref>


زيارت در اسلام به صدر اسلام باز مى‌گردد. پيامبر(ص) به زيارت قبور شهداى احد و زيارت قبور مؤمنان در قبرستان بقيع می‌رفت.<ref>وفاء الوفاء، على بن احمد سمهودى، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.</ref>
زیارت در اسلام به صدر اسلام بازمی‌گردد. پیامبر (ص) به زیارت قبور شهدای احد و زیارت قبور مؤمنان در قبرستان بقیع می‌رفت.<ref>وفاء الوفاء، علی بن احمد سمهودی، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.</ref>


در سيره عملى [[اهل‌بيت(ع)]] نيز اهتمام ويژه‌اى به زيارت وجود دارد. امام على(ع) مى‌فرمايند: وقتى رسول خدا را دفن كردند، حضرت فاطمه(عليهاالسلام) كنار قبر ايستاد، و مقدارى از خاك قبر را برداشته و بر ديدگانش ماليد و اشعارى بدين معنا سرود: چه باك كسى را كه خاك كوى احمد ببويد و هرگز در طول زمان مُشك و عنبرى را نبويد. مصيبت‌هايى بر من وارد شد، كه اگر بر روزها وارد مى‌شد شب تاريك مى‌گرديد.<ref>«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص١۴٠۵.</ref> ايشان تا پايان عمر، زيارت قبر پيامبر(ص) را ترك نكرد و پيوسته به زيارت قبر حمزه(ع) مى‌رفت و آن را بازسازى مى‌كرد و سنگى بر آن مى‌گذارد و در آنجا نماز مى‌خواند و دعا مى‌كرد و مى‌گريست.<ref>«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.</ref>
در سیره عملی [[اهل‌بیت(ع)]] نیز اهتمام ویژه‌ای به زیارت وجود دارد. امام علی (ع) می‌فرمایند: وقتی رسول خدا را دفن کردند، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) کنار قبر ایستاد، و مقداری از خاک قبر را برداشته و بر دیدگانش مالید و اشعاری بدین معنا سرود: چه باک کسی را که خاک کوی احمد ببوید و هرگز در طول زمان مُشک و عنبری را نبوید. مصیبت‌هایی بر من وارد شد، که اگر بر روزها وارد می‌شد شب تاریک می‌گردید.<ref>«ماذا علی من شمّ تربة أحمد أن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا صُبّت علی مصائب لو أنّها صُبّت علی الأیام عدن لیالیاً» وفاء الوفاء، ج۴، ص١۴٠۵.</ref> ایشان تا پایان عمر، زیارت قبر پیامبر (ص) را ترک نکرد و پیوسته به زیارت قبر حمزه (ع) می‌رفت و آن را بازسازی می‌کرد و سنگی بر آن می‌گذارد و در آنجا نماز می‌خواند و دعا می‌کرد و می‌گریست.<ref>«ماذا علی من شمّ تربة أحمد أن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا صُبّت علی مصائب لو أنّها صُبّت علی الأیام عدن لیالیاً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.</ref>


== فلسفه ==
== فلسفه ==
وفادارى به اهل‌بيت(عليهم السلام)، نشانه وفادارى به حقيقت است و پيوند با عترت(عليهم السلام)، پيوند با قرآن و اسلام است. دوستى خاندان پيامبر(ص)، اجر رسالت آن حضرت است و زيارت مزارشان، نشانه محبت به آنها است.
وفاداری به اهل‌بیت (علیهم السلام)، نشانه وفاداری به حقیقت است و پیوند با عترت (علیهم السلام)، پیوند با قرآن و اسلام است. دوستی خاندان پیامبر (ص)، اجر رسالت آن حضرت است و زیارت مزارشان، نشانه محبت به آنها است.


زيارت، نشانه احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پيامبر(ص)، پيروى از راه و هدف‌هايشان، تجديد پيمان با آنها، وفادارى به ولايت‌شان و زنده نگه‌داشتن ياد و تعاليم آنها است.
زیارت، نشانه احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پیامبر (ص)، پیروی از راه و هدف‌هایشان، تجدید پیمان با آنها، وفاداری به ولایت‌شان و زنده نگه‌داشتن یاد و تعالیم آنها است.


در كتاب «ادب فناى مقربان» آمده است: تعظيم، تكريم، گرامى‌داشت و يادكرد انسان‌هاى شايسته، فرهنگ‌ساز، نقش‌آفرين، مصلح، متحول‌كنندگان تاريخ و نيز زنده نگه‌داشتن نام و ياد آنها پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نيكى‌ها و كمالات است و ريشه در فطرت آدمى دارد.<ref>ادب فناى مقربان، عبدالله جوادى آملى، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref>
در کتاب «ادب فنای مقربان» آمده است: تعظیم، تکریم، گرامی‌داشت و یادکرد انسان‌های شایسته، فرهنگ‌ساز، نقش‌آفرین، مصلح، متحول‌کنندگان تاریخ و نیز زنده نگه‌داشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نیکی‌ها و کمالات است و ریشه در فطرت آدمی دارد.<ref>ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref>


زيارت مى‌تواند نمادى از علاقه و محبت درونى و نشانه دين‌دارى باشد؛ چرا كه دين چيزى جز محبت نيست.<ref>امام باقر(ع) مى‌فرمايد: «هل الدّين الا الحبّ... الدّينُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّينُ»؛ وسائل الشيعه، ج١۶، ص١٧١.</ref>
زیارت می‌تواند نمادی از علاقه و محبت درونی و نشانه دین‌داری باشد؛ چرا که دین چیزی جز محبت نیست.<ref>امام باقر (ع) می‌فرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.</ref>


اگر در دوره زندگى پيامبر(ص)، مردم براى طلب رحمت و مغفرت الهى به محضر ايشان مى‌آمدند، پس از رحلت ايشان نيز اين ارتباط ادامه دارد، چنانكه در زيارت آن حضرت مى‌خوانيم:
اگر در دوره زندگی پیامبر (ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر ایشان می‌آمدند، پس از رحلت ایشان نیز این ارتباط ادامه دارد، چنان‌که در زیارت آن حضرت می‌خوانیم:


وَاِذ لَم الحَقكَ حَيّاً فَقَد قَصَدتُك بَعد مَوتِك عَالماً أنَّ حُرمَتَك مَيتاً كَحُرمَتِكَ حَيّاً فَكُن لى بِذلك عِندَ اللهِ شاهِداً.<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref>
وَاِذ لَم الحَقکَ حَیّاً فَقَد قَصَدتُک بَعد مَوتِک عَالماً أنَّ حُرمَتَک مَیتاً کَحُرمَتِکَ حَیّاً فَکُن لی بِذلک عِندَ اللهِ شاهِداً.<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref>


اگر در زمان حيات شما موفق به ديدار شما نشدم، اكنون قصد زيارت شما كردم و اعتقاد دارم كه احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حيات‌تان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش. به ديگر سخن، فلسفه اصلى زيارت، عمل به اين آيه شريفه است: قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِي الْقُرْبىٰ (شورى: ٢٣) بگو من هيچ‌گونه اجر و پاداشى از شما بر اين دعوت درخواست نمى‌كنم جز دوست‌داشتن نزديكانم.
اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردم و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حیات‌تان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش. به دیگر سخن، فلسفه اصلی زیارت، عمل به این آیه شریفه است: قُلْ لاٰ أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبیٰ (شوری: ۲۳) بگو من هیچ‌گونه اجر و پاداشی از شما بر این دعوت درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم.


آيت‌الله بهجت(رحمه الله) مى‌گويد: زيارت مشاهد ائمه(عليهم السلام) به منزله ملاقات آنها و ديدار حضرت حجت(عج) است. آنها در هر جا ناظرند. هرگاه انسان به يكى از آنها متوجه شود، مانند آن است كه به همه آنها متوجه شده و همه را زيارت كرده است.<ref>ره‌توشه زيارت، محمود اكبرى، ص٣٧.</ref>
آیت‌الله بهجت (رحمه الله) می‌گوید: زیارت مشاهد ائمه (علیهم السلام) به منزله ملاقات آنها و دیدار حضرت حجت (عج) است. آنها در هر جا ناظرند. هرگاه انسان به یکی از آنها متوجه شود، مانند آن است که به همه آنها متوجه شده و همه را زیارت کرده است.<ref>ره‌توشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
خط ۳۸: خط ۳۸:
برخی از آثار مادی زیارت چنین است:
برخی از آثار مادی زیارت چنین است:


==== رفع مشكلات ====
==== رفع مشکلات ====
رفع مشكلات و برآورده شدن حوائج مادى از فوايد و بركات تشرّف به اماكن زيارتى است. امام صادق(ع) مى‌فرمايند: كسى‌كه امام حسين(ع) را زيارت كند، خداوند متعال خواسته‌هايش را برآورده مى‌سازد و آن‌چه از دنيا مقصود اوست، بر او كفايت مى‌كند.<ref>كامل الزيارات، ص٢۴۶.</ref>
رفع مشکلات و برآورده شدن حوائج مادی از فواید و برکات تشرّف به اماکن زیارتی است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: کسی‌که امام حسین (ع) را زیارت کند، خداوند متعال خواسته‌هایش را برآورده می‌سازد و آنچه از دنیا مقصود اوست، بر او کفایت می‌کند.<ref>کامل الزیارات، ص٢۴۶.</ref>


همچنين فرموده‌اند:كسى‌كه به زيارت قبر حسين بن على(ع) مى‌رود.... هنگامى كه به آنجا مى‌رسد، خداى متعال خطاب به او مى‌فرمايد: بنده‌ام! از من بخواه، به تو عطا مى‌كنم. مرا بخوان تا اجابتت كنم. از من طلب كن تا به تو بدهم و حاجتت را از من بخواه تا برآورده سازم.<ref>كامل الزيارات،  صص٢۵٣و٢۵۴.</ref>
همچنین فرموده‌اند:کسی‌که به زیارت قبر حسین بن علی (ع) می‌رود… هنگامی که به آنجا می‌رسد، خدای متعال خطاب به او می‌فرماید: بنده‌ام! از من بخواه، به تو عطا می‌کنم. مرا بخوان تا اجابتت کنم. از من طلب کن تا به تو بدهم و حاجتت را از من بخواه تا برآورده سازم.<ref>کامل الزیارات، صص٢۵٣و٢۵۴.</ref>


==== افزايش روزى و طول عمر ====
==== افزایش روزی و طول عمر ====
يكى از آثار دنيوى زيارت، افزايش روزى و طولانى شدن عمر است. امام باقر(ع) ميفرمايند: «شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على(عليهماالسلام) امر كنيد؛ چون زيارت آن حضرت، رزق و روزى را زياد مى‌كند».<ref>كامل الزيارات، ص٢٨۴.</ref>
یکی از آثار دنیوی زیارت، افزایش روزی و طولانی شدن عمر است. امام باقر (ع) می‌فرمایند: «شیعیان ما را به زیارت قبر حسین بن علی (علیهماالسلام) امر کنید؛ چون زیارت آن حضرت، رزق و روزی را زیاد می‌کند».<ref>کامل الزیارات، ص٢٨۴.</ref>


==== وسيله بركت و صحت ====
==== وسیله برکت و صحت ====
مكان‌هاى زيارتى - به خصوص مرقد پيشوايان معصوم(عليهم السلام) - مركز توجه انسان‌هايى است كه از همه‌جا قطع اميد كرده و رو به‌سوى ايشان آورده‌اند. در زيارت جامعه كبيره مى‌خوانيم: السّلامُ عَليكُم يا اهل‌بيت النّبوه... واُصُولَ الكَرمِ... وكَهفِ الوَرى. سلام بر شما اهل‌بيت پيامبر كه... ريشه‌هاى كرامت... و پناه‌گاه مردم هستيد.
مکان‌های زیارتی - به خصوص مرقد پیشوایان معصوم (علیهم السلام) - مرکز توجه انسان‌هایی است که از همه‌جا قطع امید کرده و رو به‌سوی ایشان آورده‌اند. در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: السّلامُ عَلیکُم یا اهل‌بیت النّبوه… واُصُولَ الکَرمِ… وکَهفِ الوَری. سلام بر شما اهل‌بیت پیامبر که… ریشه‌های کرامت… و پناه‌گاه مردم هستید.


سرّ اينكه در جمله مزبور، ائمه(عليهم السلام) ريشه‌هاى كرامت معرفى شده‌اند، اين است كه تمام خيرات و بركات موجود در نظام هستى، اعم از مادى و معنوى، به‌واسطه ايشان به مردم مى‌رسد.<ref>ادب فناى مقرّبان، ج١، ص٢٠٢.</ref>
سرّ اینکه در جمله مزبور، ائمه (علیهم السلام) ریشه‌های کرامت معرفی شده‌اند، این است که تمام خیرات و برکات موجود در نظام هستی، اعم از مادی و معنوی، به‌واسطه ایشان به مردم می‌رسد.<ref>ادب فنای مقرّبان، ج١، ص٢٠٢.</ref>


امام صادق(ع) در جواب نامه «محمد بن حسن بن شمون» نوشتند: «ما پناه براى كسى هستيم كه به ما پناه مى‌آورد».<ref>بحارالانوار، ج۵، ص٢٩٩.</ref>
امام صادق (ع) در جواب نامه «محمد بن حسن بن شمون» نوشتند: «ما پناه برای کسی هستیم که به ما پناه می‌آورد».<ref>بحارالانوار، ج۵، ص٢٩٩.</ref>


«ابوهاشم جعفرى» مى‌گويد: زمانى كه امام هادى(ع) بيمار بود به نزدش رفتم؛ فرمود: ابوهاشم! كسى از دوستان ما را به «حائر حسينى» بفرست تا براى (شفاى) من دعا كند ...خداوند متعال بقاع و جايگاه‌هايى دارد كه مى‌خواهد در آن جايگاه‌ها (او) خوانده شود تا دعاى دعاكننده را مستجاب فرمايد و حائر، از جمله اين مواضع است».<ref>كامل الزيارات، صص ۴۵٩ و ۴۵٨.</ref>
«ابوهاشم جعفری» می‌گوید: زمانی که امام هادی (ع) بیمار بود به نزدش رفتم؛ فرمود: ابوهاشم! کسی از دوستان ما را به «حائر حسینی» بفرست تا برای (شفای) من دعا کند … خداوند متعال بقاع و جایگاه‌هایی دارد که می‌خواهد در آن جایگاه‌ها (او) خوانده شود تا دعای دعاکننده را مستجاب فرماید و حائر، از جمله این مواضع است».<ref>کامل الزیارات، صص ۴۵٩ و ۴۵٨.</ref>


==== آرامش روح ====
==== آرامش روح ====
وقتى انسان به زيارت معصومين(عليهم السلام) مى‌رود، احساس آرامش روحى و معنوى مى‌كند. زيارت آرام‌بخش دل‌هاست. امام صادق(ع) به «فضيل بن يسار» فرمودند: در اطراف شما قبرى است (امام حسين(ع)) كه هيچ اندوهگينى آن را زيارت نمى‌كند، مگر آنكه حق‌تعالى حزن و اندوهش را برطرف و حاجتش را برآورده مى‌سازد.<ref>كامل الزيارات، ص٣١٢.</ref>
وقتی انسان به زیارت معصومین (علیهم السلام) می‌رود، احساس آرامش روحی و معنوی می‌کند. زیارت آرام‌بخش دل‌هاست. امام صادق (ع) به «فضیل بن یسار» فرمودند: در اطراف شما قبری است (امام حسین (ع)) که هیچ اندوهگینی آن را زیارت نمی‌کند، مگر آنکه حق‌تعالی حزن و اندوهش را برطرف و حاجتش را برآورده می‌سازد.<ref>کامل الزیارات، ص٣١٢.</ref>


==== سبب تقرب به خداوند ====
==== سبب تقرب به خداوند ====
زيارت، تجديد پيمان با بندگان خالص خداوند است و زمينه كسب صفات شايسته، عامل رشد معنوى و نزديكى به خدا مى‌شود. وقتى در زيارت، انسان گناهكار با توجه قلبى، در برابر انسان كامل قرار مى‌گيرد، موجب تقرب و كمال او مى‌شود. بنابراين، زيارت اولياى خدا، راهى براى تقرب به خداوند است. چنان‌كه در زيارت جامعه كبيره مى‌خوانيم: «مُتِقرِّبٌ بِكُم إلَيه»؛ «به‌واسطه شما به خدا تقرب پيدا مى‌كنيم».
زیارت، تجدید پیمان با بندگان خالص خداوند است و زمینه کسب صفات شایسته، عامل رشد معنوی و نزدیکی به خدا می‌شود. وقتی در زیارت، انسان گناهکار با توجه قلبی، در برابر انسان کامل قرار می‌گیرد، موجب تقرب و کمال او می‌شود؛ بنابراین، زیارت اولیای خدا، راهی برای تقرب به خداوند است. چنان‌که در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: «مُتِقرِّبٌ بِکُم إلَیه»؛ «به‌واسطه شما به خدا تقرب پیدا می‌کنیم».


امام صادق(ع) مى‌فرمايند: از پدرم شنيدم به يكى از دوستانش كه از زيارت (قبر امام‌حسين(ع)) سؤال كرده بود، فرمودند: «با اين زيارت قصد تقرّب به چه كسى را دارى؟» عرض كرد: قصدم تقرّب به خدا مى‌باشد. حضرت فرمودند: «كسى كه به دنبال زيارت، يك نماز خوانده و با اين نماز قصد تقرّب به خدا را داشته باشد، در روزى كه خدا را ملاقات مى‌كند بر او نورى احاطه مى‌شود كه تمام اشيائى كه او را مى‌بينند صرفاً، نور مشاهده مى‌نمايند...<ref>كامل الزيارات، ص٢٣٨.</ref>
امام صادق (ع) می‌فرمایند: از پدرم شنیدم به یکی از دوستانش که از زیارت (قبر امام‌حسین (ع)) سؤال کرده بود، فرمودند: «با این زیارت قصد تقرّب به چه کسی را داری؟» عرض کرد: قصدم تقرّب به خدا می‌باشد. حضرت فرمودند: «کسی که به دنبال زیارت، یک نماز خوانده و با این نماز قصد تقرّب به خدا را داشته باشد، در روزی که خدا را ملاقات می‌کند بر او نوری احاطه می‌شود که تمام اشیائی که او را می‌بینند صرفاً، نور مشاهده می‌نمایند…<ref>کامل الزیارات، ص٢٣٨.</ref>


==== افزايش محبت و دوستى اهل‌بيت(عليهم السلام) ====
==== افزایش محبت و دوستی اهل‌بیت (علیهم السلام) ====
حضور در حرم و برقرارى ارتباط معنوى، سبب افزايش محبت در دل زائر مى‌شود و او را به وجد مى‌آورد. زائر با خواندن متن زيارت‌نامه، با همه وجود، بزرگوارى و مهربانى زيارت‌شونده را درمى‌يابد و تلاش صادقانه آنها براى رساندن انسان به منزل درستكارى و رستگارى را درك مى‌كند. در نتيجه، محبت آن بزرگواران در قلبش بيشتر مى‌شود. خداوند متعال درباره مهربانى‌هاى پيامبر اكرم(ص) به امت خويش، مى‌فرمايند: لَقَدْ جٰاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (توبه: ١٢٨)
حضور در حرم و برقراری ارتباط معنوی، سبب افزایش محبت در دل زائر می‌شود و او را به وجد می‌آورد. زائر با خواندن متن زیارت‌نامه، با همه وجود، بزرگواری و مهربانی زیارت‌شونده را درمی‌یابد و تلاش صادقانه آنها برای رساندن انسان به منزل درستکاری و رستگاری را درک می‌کند. در نتیجه، محبت آن بزرگواران در قلبش بیشتر می‌شود. خداوند متعال درباره مهربانی‌های پیامبر اکرم (ص) به امت خویش، می‌فرمایند: لَقَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (توبه: ۱۲۸)


معصومين(عليهم السلام) از نور واحدى خلق شده‌اند. همه آنها با پيروان و شيعيان خود مهربان بودند و براى رساندن آنان به كمال، بسيار كوشيده‌اند. زائر با حضور در حرم و گوش جان سپردن به ترنم عاشقانه زيارت‌نامه، جايگاه و وابستگى خود را از نظر فكرى، اعتقادى، سياسى، اخلاقى و اجتماعى درمى‌يابد. همچنين ميفهمد كه اگر در زمان حيات زيارت‌شونده حضور داشت، در كجا، كنار چه‌كسانى و با چه‌كسانى نبرد مى‌كرد.<ref>ادب فناى مقربان، ج١، ص۶۴.</ref>
معصومین (علیهم السلام) از نور واحدی خلق شده‌اند. همه آنها با پیروان و شیعیان خود مهربان بودند و برای رساندن آنان به کمال، بسیار کوشیده‌اند. زائر با حضور در حرم و گوش جان سپردن به ترنم عاشقانه زیارت‌نامه، جایگاه و وابستگی خود را از نظر فکری، اعتقادی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی درمی‌یابد. همچنین می‌فهمد که اگر در زمان حیات زیارت‌شونده حضور داشت، در کجا، کنار چه‌کسانی و با چه‌کسانی نبرد می‌کرد.<ref>ادب فنای مقربان، ج١، ص۶۴.</ref>


=== آثار اخروی ===
=== آثار اخروی ===
برخی از آثار اخروی زیارت چنین است:
برخی از آثار اخروی زیارت چنین است:


==== نعمت‌هاى بهشتى ====
==== نعمت‌های بهشتی ====
اولياى الهى در پيشگاه خداوند متعال مقامى ممتاز دارند. فضاى حاكم بر بارگاه ايشان بسيار عطرآگين است و روح و جان را باصفا مى‌سازد. هريك از اين مكان‌ها، قطعه‌اى از بهشت است و انسانى كه توفيق حضور در آنها را مى‌يابد، از پاداش‌هاى مادى و معنوى، بسيار بهره‌مند مى‌شود. يكى از اين پاداش‌ها، نعمت‌هاى بهشتى است.
اولیای الهی در پیشگاه خداوند متعال مقامی ممتاز دارند. فضای حاکم بر بارگاه ایشان بسیار عطرآگین است و روح و جان را باصفا می‌سازد. هریک از این مکان‌ها، قطعه‌ای از بهشت است و انسانی که توفیق حضور در آنها را می‌یابد، از پاداش‌های مادی و معنوی، بسیار بهره‌مند می‌شود. یکی از این پاداش‌ها، نعمت‌های بهشتی است.


شخصى از امام جواد(ع) پرسيد: «پاداش كسى‌كه با انگيزه، به زيارت رسول خدا(ص) مى‌رود چيست؟» حضرت فرمودند: «بهشت براى اوست».<ref>كامل الزيارات، ص۴٢.</ref>
شخصی از امام جواد (ع) پرسید: «پاداش کسی‌که با انگیزه، به زیارت رسول خدا (ص) می‌رود چیست؟» حضرت فرمودند: «بهشت برای اوست».<ref>کامل الزیارات، ص۴٢.</ref>


ابوبصير نيز مى‌گويد: از امام باقر يا امام صادق(عليهماالسلام) شنيدم كه فرمودند: كسى‌كه دوست دارد محل سكونت و منزلش بهشت باشد، زيارت مظلوم را ترك نكند. سؤال شد: مظلوم كيست؟ فرمود: مظلوم، حسين بن على(ع) است. كسى‌كه به دليل شوق به آن حضرت و محبت رسول خدا(ص) و فاطمه(عليهاالسلام) و حبّ به اميرالمؤمنين، امام حسين(ع)، را زيارت كند، خداوند او را بر سفره‌هاى بهشتى مى‌نشاند كه با آن بزرگواران هم‌غذا شود، در حالى‌كه مردم هنوز در حساب هستند.<ref>كامل الزيارات، ص٢۶٩.</ref>
ابوبصیر نیز می‌گوید: از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) شنیدم که فرمودند: کسی‌که دوست دارد محل سکونت و منزلش بهشت باشد، زیارت مظلوم را ترک نکند. سؤال شد: مظلوم کیست؟ فرمود: مظلوم، حسین بن علی (ع) است. کسی‌که به دلیل شوق به آن حضرت و محبت رسول خدا (ص) و فاطمه (علیهاالسلام) و حبّ به امیرالمؤمنین، امام حسین (ع)، را زیارت کند، خداوند او را بر سفره‌های بهشتی می‌نشاند که با آن بزرگواران هم‌غذا شود، در حالی‌که مردم هنوز در حساب هستند.<ref>کامل الزیارات، ص٢۶٩.</ref>


==== شفاعت ====
==== شفاعت ====
براى زائر در ديدار ولى خدا حقى است كه ايشان درصدد اداى آن برآيند. يكى از جاهايى كه اين حق ادا مى‌شود، قبول شفاعت است. پيامبرخدا(ص) مى‌فرمايند: هركس براى اعمال حج به مكه برود، سپس مرا در مدينه زيارت نكند، من نيز در قيامت به او جفا خواهم كرد و كسى‌كه مرا زيارت كند، شفاعت من نصيبش مى‌شود و كسى‌كه از شفاعت من بهره‌مند شود، بهشت بر او واجب مى‌گردد.<ref>كامل الزيارات، ص۴۴؛ كتاب المزار، ص١۴٨.</ref>
برای زائر در دیدار ولی خدا حقی است که ایشان درصدد ادای آن برآیند. یکی از جاهایی که این حق ادا می‌شود، قبول شفاعت است. پیامبرخدا (ص) می‌فرمایند: هرکس برای اعمال حج به مکه برود، سپس مرا در مدینه زیارت نکند، من نیز در قیامت به او جفا خواهم کرد و کسی‌که مرا زیارت کند، شفاعت من نصیبش می‌شود و کسی‌که از شفاعت من بهره‌مند شود، بهشت بر او واجب می‌گردد.<ref>کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.</ref>


==== آمرزش گناهان ====
==== آمرزش گناهان ====
گناه موجب قساوت قلب، تيرگى روح و دل‌مردگى انسان مى‌شود. آمرزش گناه يعنى زدودن اين آثار ناپسند از روح گناهكار. حضور در پيشگاه مقربان الهى زمينه‌ساز رحمت و مغفرت الهى است و در نتيجه، آثار زيان‌بار گناه از جان و روح او زدوده مى‌شود.
گناه موجب قساوت قلب، تیرگی روح و دل‌مردگی انسان می‌شود. آمرزش گناه یعنی زدودن این آثار ناپسند از روح گناهکار. حضور در پیشگاه مقربان الهی زمینه‌ساز رحمت و مغفرت الهی است و در نتیجه، آثار زیان‌بار گناه از جان و روح او زدوده می‌شود.


امام صادق(ع) مى‌فرمايند: كسى‌كه به زيارت قبر حسين(ع) برود، در حالى‌كه به حق آن حضرت عارف باشد، خداوند متعال گناهان گذشته و آينده‌اش را مى‌بخشد.<ref>كامل الزيارات، ص٢۶٢.</ref>
امام صادق (ع) می‌فرمایند: کسی‌که به زیارت قبر حسین (ع) برود، در حالی‌که به حق آن حضرت عارف باشد، خداوند متعال گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌بخشد.<ref>کامل الزیارات، ص٢۶٢.</ref>


همچنين فرمودهاند: امام حسين(ع) از محضر رسول خدا(ص) پرسيد: پاداش كسى‌كه شما را زيارت كند چيست؟ فرمود: فرزندم! كسى‌كه من را زيارت كند در زمان حيات يا بعد از مرگم، يا پدرت را زيارت كند، بر خداى متعال است كه او را روز قيامت زيارت كند و او را از گناه برهاند.<ref>كامل الزيارات، ص۴٠.</ref>
همچنین فرمودهاند: امام حسین (ع) از محضر رسول خدا (ص) پرسید: پاداش کسی‌که شما را زیارت کند چیست؟ فرمود: فرزندم! کسی‌که من را زیارت کند در زمان حیات یا بعد از مرگم، یا پدرت را زیارت کند، بر خدای متعال است که او را روز قیامت زیارت کند و او را از گناه برهاند.<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref>


==== ايمنى از عذاب ====
==== ایمنی از عذاب ====
زيارت كسانى كه قرب‌شان قرب خدا، اطاعت‌شان اطاعت خدا، محبتشان، محبت خدا و خشمشان خشم خداست، آثار و بركات فراوانى دارد كه يكى از آنها ايمنى از عقوبت و عذاب است. چنان‌كه پيامبرخدا(ص) در پاسخ به پرسش امام حسين(ع) فرمودند: كسى‌كه مرا در حال حيات يا بعد از مرگم زيارت كند يا به زيارت تو و برادرت بيايد، بر من لازم است كه در روز قيامت به زيارتش بروم تا او را از عذاب گناهش برهانم.<ref>كامل الزيارات، ص۴٠.</ref>
زیارت کسانی که قرب‌شان قرب خدا، اطاعت‌شان اطاعت خدا، محبتشان، محبت خدا و خشمشان خشم خداست، آثار و برکات فراوانی دارد که یکی از آنها ایمنی از عقوبت و عذاب است. چنان‌که پیامبرخدا (ص) در پاسخ به پرسش امام حسین (ع) فرمودند: کسی‌که مرا در حال حیات یا بعد از مرگم زیارت کند یا به زیارت تو و برادرت بیاید، بر من لازم است که در روز قیامت به زیارتش بروم تا او را از عذاب گناهش برهانم.<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref>


==== ايمنى از هراس و وحشت روز قيامت ====
==== ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت ====
ارتباط با انسان كامل و حضور در كنار قبر او سبب تكامل معنوى مى‌شود، گنجايش روح را بالا مى‌برد و موجب رأفت و رحمت الهى مى‌شود. همچنين با توجه به سيره اهل‌بيت(عليهم السلام)، هركس به زيارت ايشان مى‌رود، در صدد جبران بر مى‌آيند و اين خود، مايه بهره‌مندى از توجه الهى و ايمنى از ترس و وحشت در لحظات دهشت‌انگيز روز قيامت مى‌شود.
ارتباط با انسان کامل و حضور در کنار قبر او سبب تکامل معنوی می‌شود، گنجایش روح را بالا می‌برد و موجب رأفت و رحمت الهی می‌شود. همچنین با توجه به سیره اهل‌بیت (علیهم السلام)، هرکس به زیارت ایشان می‌رود، در صدد جبران بر می‌آیند و این خود، مایه بهره‌مندی از توجه الهی و ایمنی از ترس و وحشت در لحظات دهشت‌انگیز روز قیامت می‌شود.


رسول خدا(ص) ميفرمايند: «كسى‌كه من، يا يكى از فرزندانم را زيارت كند، روز قيامت به زيارت او مى‌آيم و وى را از وحشت‌هاى آن روز مى‌رهانم».<ref>كامل الزيارات، ص۴١.</ref>
رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «کسی‌که من، یا یکی از فرزندانم را زیارت کند، روز قیامت به زیارت او می‌آیم و وی را از وحشت‌های آن روز می‌رهانم».<ref>کامل الزیارات، ص۴١.</ref>


==== گذشتن از صراط ====
==== گذشتن از صراط ====
امام صادق(ع) مى‌فرمايند: از پدرم شنيدم كه به يكى از دوستانشان فرمودند: زائر امام حسين(ع)... پس از سيراب گشتن از حوض كوثر به جايگاهش در بهشت بر مى‌گردد، در حالى‌كه فرشته‌اى از سوى اميرالمؤمنين(ع) با اوست كه به صراط امر مى‌كند كه براى وى پايين بيايد و با او مدارا كند تا از روى آن بگذرد و به آتش جهنم فرمان مى‌دهد كه حرارت و سوزشش را به او نرساند تا وى از آن گذر كند و نيز با او فرستاده‌اى است كه اميرالمؤمنين(ع)، آن را فرستاده است.<ref>كامل الزيارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref>
امام صادق (ع) می‌فرمایند: از پدرم شنیدم که به یکی از دوستانشان فرمودند: زائر امام حسین (ع)... پس از سیراب گشتن از حوض کوثر به جایگاهش در بهشت بر می‌گردد، در حالی‌که فرشته‌ای از سوی امیرالمؤمنین (ع) با اوست که به صراط امر می‌کند که برای وی پایین بیاید و با او مدارا کند تا از روی آن بگذرد و به آتش جهنم فرمان می‌دهد که حرارت و سوزشش را به او نرساند تا وی از آن گذر کند و نیز با او فرستاده‌ای است که امیرالمؤمنین (ع)، آن را فرستاده است.<ref>کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref>


==== همسايگى با رسول خدا(ص) ====
==== همسایگی با رسول خدا (ص) ====
شوق زيارت اهل‌بيت(عليهم السلام) و تشرف به بارگاه آن بزرگواران، موجب مى‌شود تا زائر در سراى ديگر در جوار ايشان باشد. از رسول خدا(ص) در اين‌باره نقل شده است: «كسى‌كه در حال حيات يا پس از مرگم مرا زيارت كند، روز قيامت در همسايگى من خواهد بود».<ref>كامل الزيارات،  ص۴۵.</ref>
شوق زیارت اهل‌بیت (علیهم السلام) و تشرف به بارگاه آن بزرگواران، موجب می‌شود تا زائر در سرای دیگر در جوار ایشان باشد. از رسول خدا (ص) در این‌باره نقل شده است: «کسی‌که در حال حیات یا پس از مرگم مرا زیارت کند، روز قیامت در همسایگی من خواهد بود».<ref>کامل الزیارات، ص۴۵.</ref>


== آسیب‌ها ==
== آسیب‌ها ==
ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیب‌هایی شود که باید از آن‌ها دوری کرد. برخی از آنها چنین است:
ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیب‌هایی شود که باید از آن‌ها دوری کرد. برخی از آنها چنین است:


=== زيارت و خرافات ===
=== زیارت و خرافات ===
خرافه، در لغت به‌معناى سخن بيهوده و حرف ناحق و باطل است.<ref>المنجد، احمد بندر ريگى، ج١، ص٣٧٩.</ref> در اصطلاح به باورها و سخنان باطل يا كارهاى دور از عقل گفته مى‌شود كه ناشى از ترس‌هاى بى‌اساس و پديده‌هاى مرموز است و به شكل‌هاى گوناگونى در اجتماع بروز مى‌كند. رونق و ركود خرافات، رابطه مستقيمى با پسرفت يا بالندگى فكرى جوامع بشرى دارد.
خرافه، در لغت به‌معنای سخن بیهوده و حرف ناحق و باطل است.<ref>المنجد، احمد بندر ریگی، ج١، ص٣٧٩.</ref> در اصطلاح به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته می‌شود که ناشی از ترس‌های بی‌اساس و پدیده‌های مرموز است و به شکل‌های گوناگونی در اجتماع بروز می‌کند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پسرفت یا بالندگی فکری جوامع بشری دارد.


مهم‌ترين عوامل پيدايش تفكر خرافى:
مهم‌ترین عوامل پیدایش تفکر خرافی:
* جهل آمیخته با ترس و نگرانی از رویدادهای طبیعی؛ مانند: توفان، خشکسالی، بروز بیماری‌های سخت و درمان‌نشدنی.
* تقلید کورکورانه: افرادی که بدون اندیشه و بررسی دقیق بعضی از جریان‌ها، کورکورانه از دیگران تقلید می‌کنند، در صورتی که اگر خردورزانه به این‌گونه حادثه‌ها بنگرند، برداشت نادرستی از آنها نخواهند داشت و به خرافات روی نخواهند آورد.
* سودجویی افراد شیاد: عده‌ای افراد سودجو با سوءاستفاده از نادانی و سادگی برخی مردم، به ترویج خرافات می‌پردازند.


* جهل آميخته با ترس و نگرانى از رويدادهاى طبيعى؛ مانند: توفان، خشكسالى، بروز بيمارى‌هاى سخت و درمان‌نشدنى.
بدترین ویژگی خرافه‌ها این است که آسان به‌وجود می‌آیند، ولی به دشواری از بین می‌روند. اسلام از همان ابتدا با خرافه‌ها به مبارزه برخاست و جامعه آن روز را که سخت اسیر توهم‌های بی‌اساس بود، به خردورزی دعوت کرد.
* تقليد كوركورانه: افرادى كه بدون انديشه و بررسى دقيق بعضى از جريان‌ها، كوركورانه از ديگران تقليد مى‌كنند، در صورتى كه اگر خردورزانه به اين‌گونه حادثه‌ها بنگرند، برداشت نادرستى از آنها نخواهند داشت و به خرافات روى نخواهند آورد.
* سودجويى افراد شياد: عده‌اى افراد سودجو با سوءاستفاده از نادانى و سادگى برخى مردم، به ترويج خرافات ميپردازند.
 
بدترين ويژگى خرافه‌ها اين است كه آسان به‌وجود مى‌آيند، ولى به دشوارى از بين مى‌روند. اسلام از همان ابتدا با خرافه‌ها به مبارزه برخاست و جامعه آن روز را كه سخت اسير توهم‌هاى بى‌اساس بود، به خردورزى دعوت كرد.


=== غلو در زیارت ===
=== غلو در زیارت ===
غلوّ، در لغت به‌معناى زياده‌روى و تجاوز از حد است، همچنين به معناى توصيف كردن فرد يا چيزى بيش از آنچه هست، به كار مى‌رود. در اصطلاح شرع به‌معناى مبالغه كردن در اوصاف پيامبران و اولياى الهى است كه به اعتقاد الوهيت انسان منجر شود.
غلوّ، در لغت به‌معنای زیاده‌روی و تجاوز از حد است، همچنین به معنای توصیف کردن فرد یا چیزی بیش از آنچه هست، به کار می‌رود. در اصطلاح شرع به‌معنای مبالغه کردن در اوصاف پیامبران و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود.
 
قرآن، اهل كتاب را از اين كار منع ميكند و مى‌فرمايد: قُلْ يٰا أَهْلَ الْكِتٰابِ لاٰ تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ ؛ «بگو اى اهل كتاب، در دين خود، غلوّ (و زياده‌روى) نكنيد». (مائده: ٧٧)


يكى از خطرناك‌ترين پديده‌هاى انحرافى در حوزه باورهاى دينى، غلوّ است؛ يعنى اعتقاد به اينكه:
قرآن، اهل کتاب را از این کار منع می‌کند و می‌فرماید: قُلْ یٰا أَهْلَ الْکِتٰابِ لاٰ تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ؛ «بگو ای اهل کتاب، در دین خود، غلوّ (و زیاده‌روی) نکنید». (مائده: ۷۷)


* پيامبر خدا(ص) يا ائمه اطهار(عليهم السلام) جايگاهى در مرتبه خدايى دارند؛
یکی از خطرناک‌ترین پدیده‌های انحرافی در حوزه باورهای دینی، غلوّ است؛ یعنی اعتقاد به اینکه:
* تدبير عالم هستى به ايشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛<ref group="یادداشت">ما معتقد هستيم كه به اذن الهى تدبير عالم به ايشان محول مى‌شود، و در برخى از زيارت‌هايى كه از معصوم(عليهم السلام) وارد شده به اين مطلب اشاره شده است. مفاتيح الجنان، بخش زيارت امام حسين(ع).</ref>
* پیامبر خدا (ص) یا ائمه اطهار (علیهم السلام) جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛
* معرفت و محبت اهل‌بيت(عليهم السلام)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بى‌نياز مى‌كند.
* تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛<ref group="یادداشت">ما معتقد هستیم که به اذن الهی تدبیر عالم به ایشان محول می‌شود، و در برخی از زیارت‌هایی که از معصوم (علیهم السلام) وارد شده به این مطلب اشاره شده است. مفاتیح الجنان، بخش زیارت امام حسین (ع).</ref>
* معرفت و محبت اهل‌بیت (علیهم السلام)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بی‌نیاز می‌کند.


اين باورها و اعتقاداتى نادرست و غلوّآميز درباره ايشان است كه به شدت از جانب اهل‌بيت(عليهم السلام) نكوهش شده و با غلوّكنندگان مبارزه شده است. امام على(ع) فرموده اند: «از غلوّ و زياده‌روى درباره ما (اهل‌بيت) بپرهيزيد».<ref>غرر الحكم ودرر الكلم، عبدالرحمان بن محمد تميمى، ص١١٨.</ref>
این باورها و اعتقاداتی نادرست و غلوّآمیز درباره ایشان است که به شدت از جانب اهل‌بیت (علیهم السلام) نکوهش شده و با غلوّکنندگان مبارزه شده است. امام علی (ع) فرموده‌اند: «از غلوّ و زیاده‌روی درباره ما (اهل‌بیت) بپرهیزید».<ref>غرر الحکم ودرر الکلم، عبدالرحمان بن محمد تمیمی، ص١١٨.</ref>


اگرچه در ميان شيعيان كسى چنين عقايدى، در اين حد، درباره اهل‌بيت(عليهم السلام) ندارد، اما رفتارهاى عده‌اى غلوّآميز است. كسانيكه هنگام ورود به حرم مطهر يا رواق‌ها به سجده مى‌افتند، اگر سجده‌شان براى شكر خداوند باشد، مشكلى ندارد، اما اگر سجده با قصدى غير از اين باشد، حرام است.<ref>توضيح المسائل امام خمينى، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.</ref>
اگرچه در میان شیعیان کسی چنین عقایدی، در این حد، درباره اهل‌بیت (علیهم السلام) ندارد، اما رفتارهای عده‌ای غلوّآمیز است. کسانیکه هنگام ورود به حرم مطهر یا رواق‌ها به سجده می‌افتند، اگر سجده‌شان برای شکر خداوند باشد، مشکلی ندارد، اما اگر سجده با قصدی غیر از این باشد، حرام است.<ref>توضیح المسائل امام خمینی، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.</ref>


=== بدعت‌گذارى در زيارت ===
=== بدعت‌گذاری در زیارت ===
يكى ديگر از آسيب‌هاى زيارت، بدعت است. بدعت به اين معناست كه آنچه در دين نيست، به نام دين، در آن وارد شود يا آنچه جزء دين است، از متن دين خارج شود.
یکی دیگر از آسیب‌های زیارت، بدعت است. بدعت به این معناست که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود.


يكى از موارد بدعت، افزودن يا كاستن عبارت‌هايى از زيارت‌نامه يا دعاهايى است كه از امامان معصوم(عليهم السلام) رسيده است. البته در خواندن زيارت‌نامه به خواندن زيارت‌هاى مأثور (صادر شده از ائمه) سفارش شده است. زيارت‌هاى معتبرى مثل زيارت امين‌الله و زيارت جامعه كبيره در دسترس است كه در هر زمان و در هر مكان مى‌توان آن را خواند، بنابراين احتياجى به خواندن زيارت‌نامه هاى غير معتبر نيست!
یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارت‌هایی از زیارت‌نامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم (علیهم السلام) رسیده است. البته در خواندن زیارت‌نامه به خواندن زیارت‌های مأثور (صادر شده از ائمه) سفارش شده است. زیارت‌های معتبری مثل زیارت امین‌الله و زیارت جامعه کبیره در دسترس است که در هر زمان و در هر مکان می‌توان آن را خواند، بنابراین احتیاجی به خواندن زیارت‌نامه‌های غیر معتبر نیست!


بايد از اعمال سليقه و زياد كردن عبارتى در متن زيارت پرهيز كرد، هرچند معنا را تغيير ندهد و مفهوم مثبتى داشته باشد. ائمه اطهار(عليهم السلام) هم بر مراقبت از متون به صورتى كه وارد شدهاند، تأكيد داشتند.
باید از اعمال سلیقه و زیاد کردن عبارتی در متن زیارت پرهیز کرد، هرچند معنا را تغییر ندهد و مفهوم مثبتی داشته باشد. ائمه اطهار (علیهم السلام) هم بر مراقبت از متون به صورتی که وارد شدهاند، تأکید داشتند.


شخصى مى‌گويد كه حضور امام صادق(ع) رفتم و گفتم: «من از خودم دعايى اضافه كرده‌ام». امام فرمود: «آن را كنار بگذار و براى من نقل نكن».<ref>كافى، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> حتى اجازه خواندن آن دعا را ندادند.
شخصی می‌گوید که حضور امام صادق (ع) رفتم و گفتم: «من از خودم دعایی اضافه کرده‌ام». امام فرمود: «آن را کنار بگذار و برای من نقل نکن».<ref>کافی، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> حتی اجازه خواندن آن دعا را ندادند.


مرحوم شيخ عباس قمى در پايان زيارت وارث مى‌نويسد: اضافه كردن برخى عبارت‌ها نظير «فِي الجَنانِ مَعَ النَّبيينَ والصِّديقينَ والشُّهداءِ والصّالحينَ وحَسُنَ أولئك رفيقا، السّلامُ عَلى مَن كانَ فِي الحائِرِ...» زيادى وخودسرانه است.<ref>مفاتيح الجنان، ص٧٠٨.</ref>
مرحوم شیخ عباس قمی در پایان زیارت وارث می‌نویسد: اضافه کردن برخی عبارت‌ها نظیر «فِی الجَنانِ مَعَ النَّبیینَ والصِّدیقینَ والشُّهداءِ والصّالحینَ وحَسُنَ أولئک رفیقا، السّلامُ عَلی مَن کانَ فِی الحائِرِ…» زیادی وخودسرانه است.<ref>مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.</ref>


=== رعايت نكردن آداب تشرف ===
=== رعایت نکردن آداب تشرف ===
هدف از حضور در مكان زيارتى، عرض ادب و اظهار خاكسارى در برابر ولى خداست. بنابراين، بايد هنگام حضور در چنين مكان‌هايى آداب حضور رعايت شود. هجوم آوردن به طرف ضريح مطهر بدون اذن دخول و رعايت آداب تشرف، خلاف ادب و بى‌احترامى بزرگى است. متأسفانه در بسيارى از مكان‌هاى زيارتى همه تلاش زائران، رساندن دست خود به ضريح و تبرك‌جويى است، حال آنكه آيه شريفه مى‌فرمايد: يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّٰ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ (احزاب: ۵٣) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد در خانه‌هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما اجازه داده شود.
هدف از حضور در مکان زیارتی، عرض ادب و اظهار خاکساری در برابر ولی خداست؛ بنابراین، باید هنگام حضور در چنین مکان‌هایی آداب حضور رعایت شود. هجوم آوردن به طرف ضریح مطهر بدون اذن دخول و رعایت آداب تشرف، خلاف ادب و بی‌احترامی بزرگی است. متأسفانه در بسیاری از مکان‌های زیارتی همه تلاش زائران، رساندن دست خود به ضریح و تبرک‌جویی است، حال آنکه آیه شریفه می‌فرماید: یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّٰ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ (احزاب: ۵۳) ای کسانی که ایمان آورده‌اید در خانه‌های پیامبر داخل نشوید مگر به شما اجازه داده شود.


اين آيه، اگرچه درباره پيامبر اكرم(ص) نازل شده است، ولى شامل معصومان ديگر هم مى‌شود، حتى اگر اين معصومان زنده نباشند. زيرا در اذن دخول حرم بعضى از ائمه همين آيه آورده شده است. بنابراين، رعايت نكردن آداب ورود و آزار رساندن و فشار آوردن به ديگران، با هدف رسيدن به ضريح و دست رساندن به آن، هرچند با هدف تبرك‌جويى، خلاف آداب زيارت است و اگر موجب صدمه ديگران و رنجش ايشان بشود، معصيت است.
این آیه، اگرچه درباره پیامبر اکرم (ص) نازل شده است، ولی شامل معصومان دیگر هم می‌شود، حتی اگر این معصومان زنده نباشند. زیرا در اذن دخول حرم بعضی از ائمه همین آیه آورده شده است؛ بنابراین، رعایت نکردن آداب ورود و آزار رساندن و فشار آوردن به دیگران، با هدف رسیدن به ضریح و دست رساندن به آن، هرچند با هدف تبرک‌جویی، خلاف آداب زیارت است و اگر موجب صدمه دیگران و رنجش ایشان بشود، معصیت است.


رفتار اولياى خدا، علما و اهل معرفت در اين‌باره، نشان مى‌دهد كه معرفت و شناخت زيارت‌شونده مهم‌ترين عامل برقرارى ارتباط با اوست هرچند دست به ضريح نرسد.
رفتار اولیای خدا، علما و اهل معرفت در این‌باره، نشان می‌دهد که معرفت و شناخت زیارت‌شونده مهم‌ترین عامل برقراری ارتباط با اوست هرچند دست به ضریح نرسد.


در زندگى‌نامه آيت‌الله بهاءالدينى آمده است: ايشان بسيار ساده و بدون تكلف به حرم (امام رضا) مى‌رفت و گاهى وارد مسجد گوهرشاد مى‌شد و روى زمين مى‌نشست و مى‌گفت: زيارت امين‌الله بخوانيد و بعد از خواندن زيارت از حرم بيرون مى‌رفت (داخل رواق نمى‌شد). اطرافيان به ايشان مى‌گفتند: اين زيارت خوشايند ما نيست و تا داخل نرويم و نزديك ضريح نشويم، زيارت مطلوب انجام نداده‌ايم. ايشان مى‌فرمود: زيارت، حضور (قلب) زائر نزد زيارت‌شونده است.
در زندگی‌نامه آیت‌الله بهاءالدینی آمده است: ایشان بسیار ساده و بدون تکلف به حرم (امام رضا) می‌رفت و گاهی وارد مسجد گوهرشاد می‌شد و روی زمین می‌نشست و می‌گفت: زیارت امین‌الله بخوانید و بعد از خواندن زیارت از حرم بیرون می‌رفت (داخل رواق نمی‌شد). اطرافیان به ایشان می‌گفتند: این زیارت خوشایند ما نیست و تا داخل نرویم و نزدیک ضریح نشویم، زیارت مطلوب انجام نداده‌ایم. ایشان می‌فرمود: زیارت، حضور (قلب) زائر نزد زیارت‌شونده است.


== احکام ==
== احکام ==
خط ۱۵۶: خط ۱۵۴:
=== تبرک ===
=== تبرک ===
{{اصلی|تبرک}}
{{اصلی|تبرک}}
تبرك در لغت به معناى طلب بركت است و بركت به معناى زيادى و رشد يا سعادت است.<ref>لسان العرب، ج١٠، ص٣٩٠؛ صحاح اللغه، ج۴، ص١٠٧۵.</ref> در اصطلاح به معناى طلب بركت از طريق چيزى يا حقيقتى كه خداوند متعال براى آنها امتياز و مقام خاصى قرار داده است؛ همانند لمس كردن يا بوسيدن دست پيامبر(ص) يا برخى از آثار آن حضرت بعد از وفاتش.
تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادی و رشد یا سعادت است.<ref>لسان العرب، ج١٠، ص٣٩٠؛ صحاح اللغه، ج۴، ص١٠٧۵.</ref> در اصطلاح به معنای طلب برکت از طریق چیزی یا حقیقتی که خداوند متعال برای آنها امتیاز و مقام خاصی قرار داده است؛ همانند لمس کردن یا بوسیدن دست پیامبر (ص) یا برخی از آثار آن حضرت بعد از وفاتش.


مسئله تبرك يكى از مسائل اختلافى بين وهابيان و مسلمانان است. در عقايد فرقه وهابيت، تبرك به آثار صالحين و اولياى الهى و اماكن و مشاهد مقدسه و آثار وابسته به آنان به شدت انكار شده است؛ و آن را از مصاديق شرك مى‌دانند و با كسانى‌كه اين عقيده را دارند، مبارزه مى‌كنند. آنها به حرمت تبرك فتوا داده‌اند، چنان‌كه «صالح بن فوزان» -از مفتيان وهابيان - مى‌گويد: سجده‌كردن بر تربت اگر به قصد تبرك به اين تربت و تقرب به ولى باشد، شرك اكبر است و اگر مقصود از آن تقرب به خدا با اعتقاد به فضيلت اين تربت باشد، همانند فضيلت زمين مقدس در مسجد الحرام و مسجد نبوى و مسجد الأقصى، بدعت است.<ref>المنتقى من فتاوى الشيخ صالح بن فوزان، ج٢، ص٨۶.</ref>
مسئله تبرک یکی از مسائل اختلافی بین وهابیان و مسلمانان است. در عقاید فرقه وهابیت، تبرک به آثار صالحین و اولیای الهی و اماکن و مشاهد مقدسه و آثار وابسته به آنان به شدت انکار شده است؛ و آن را از مصادیق شرک می‌دانند و با کسانی‌که این عقیده را دارند، مبارزه می‌کنند. آنها به حرمت تبرک فتوا داده‌اند، چنان‌که «صالح بن فوزان» -از مفتیان وهابیان - می‌گوید: سجده‌کردن بر تربت اگر به قصد تبرک به این تربت و تقرب به ولی باشد، شرک اکبر است و اگر مقصود از آن تقرب به خدا با اعتقاد به فضیلت این تربت باشد، همانند فضیلت زمین مقدس در مسجد الحرام و مسجد نبوی و مسجد الأقصی، بدعت است.<ref>المنتقی من فتاوی الشیخ صالح بن فوزان، ج٢، ص٨۶.</ref>


پاسخ اين است كه تبرك به آثار اولياى خدا، مسئله‌اى نيست كه هم‌اكنون در ميان گروهى از مسلمانان پديد آمده باشد، بلكه ريشه اين رفتار را در زندگانى رسول خدا(ص) و صحابه آن حضرت مى‌توان يافت.
پاسخ این است که تبرک به آثار اولیای خدا، مسئله‌ای نیست که هم‌اکنون در میان گروهی از مسلمانان پدید آمده باشد، بلکه ریشه این رفتار را در زندگانی رسول خدا (ص) و صحابه آن حضرت می‌توان یافت.


نه تنها پيامبر اكرم(ص) و ياران آن بزرگوار، بلكه در ميان امت پيامبران پيشين نيز اين امر وجود داشته است. علاوه بر اين، دلايل فراوانى بر مشروع بودن تبرك به آثار اولياء، در كتاب و سنت وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مى‌كنيم: يوسف صديق هنگامى‌كه خود را به برادران خويش معرفى كرد و آنان را بخشيد فرمود: اِذْهَبُوا بِقَمِيصِي هٰذٰا فَأَلْقُوهُ عَلىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً ؛ «اين پيراهن مرا ببريد و بر صورت پدرم بيندازيد، بينا مى‌شود». (يوسف:٩٣)
نه تنها پیامبر اکرم (ص) و یاران آن بزرگوار، بلکه در میان امت پیامبران پیشین نیز این امر وجود داشته است. علاوه بر این، دلایل فراوانی بر مشروع بودن تبرک به آثار اولیاء، در کتاب و سنت وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: یوسف صدیق هنگامی‌که خود را به برادران خویش معرفی کرد و آنان را بخشید فرمود: اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هٰذٰا فَأَلْقُوهُ عَلیٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیراً؛ «این پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود». (یوسف:۹۳)


سپس خداوند مى‌فرمايد: فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِيرُ أَلْقٰاهُ عَلىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً (يوسف:٩۶) اما هنگامى كه بشارت‌دهنده آمد آن (پيراهن) را بر صورت او افكند؛ ناگهان بينا شد.
سپس خداوند می‌فرماید: فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِیرُ أَلْقٰاهُ عَلیٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً (یوسف:۹۶) اما هنگامی که بشارت‌دهنده آمد آن (پیراهن) را بر صورت او افکند؛ ناگهان بینا شد.


اين سخن گوياى قرآن، نه تنها گواه روشنى بر تبرك جستن پيامبر خدا (يعقوب) به پيراهن پيامبرى ديگر (حضرت يوسف) است، بلكه بيانگر آن است كه اين پيراهن، موجب بازگشت بينايى حضرت يعقوب گرديد.  
این سخن گویای قرآن، نه تنها گواه روشنی بر تبرک جستن پیامبر خدا (یعقوب) به پیراهن پیامبری دیگر (حضرت یوسف) است، بلکه بیانگر آن است که این پیراهن، موجب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید.


زمخشرى مى‌گويد: تابوت، صندوق تورات بوده است، و هرگاه حضرت موسى(ع) در صدد جنگ برمى‌آمد، آن را بيرون مى‌آوردند و در منظر بنى اسرائيل قرار مى‌دادند تا با ديدن آن آرام شوند و در جهاد سست نگردند.<ref>تفسير كشاف، ج١، ص٢٩٣.</ref>
زمخشری می‌گوید: تابوت، صندوق تورات بوده است، و هرگاه حضرت موسی (ع) در صدد جنگ برمی‌آمد، آن را بیرون می‌آوردند و در منظر بنی اسرائیل قرار می‌دادند تا با دیدن آن آرام شوند و در جهاد سست نگردند.<ref>تفسیر کشاف، ج١، ص٢٩٣.</ref>


=== توسل ===
=== توسل ===
{{اصلی|توسل}}«توسل» در لغت به معناى چيزى است كه انسان به سبب آن به مقصود خود رهنمون مى‌شود.<ref>لسان العرب، ماده وسل.</ref> در اصطلاح به اين معناست كه بنده، چيزى يا شخصى را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسيله قرب و نزديكى‌اش به خدا گردد.<ref>تفسير روح المعانى، آلوسى، ج۶، صص١٢٨ - ١٢۴.</ref>
{{اصلی|توسل}} «توسل» در لغت به معنای چیزی است که انسان به سبب آن به مقصود خود رهنمون می‌شود.<ref>لسان العرب، ماده وسل.</ref> در اصطلاح به این معناست که بنده، چیزی یا شخصی را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسیله قرب و نزدیکی‌اش به خدا گردد.<ref>تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۶، صص١٢٨ - ١٢۴.</ref>


يكى ديگر از عقايد مسلّم اسلامى، كه وهابيت آن را انكار مى‌كند، توسل است.
یکی دیگر از عقاید مسلّم اسلامی، که وهابیت آن را انکار می‌کند، توسل است.


«عبدالعزيز بن باز» مفتى سابق سعودى مى‌گويد: توسل به جاه و بركت يا حقِ كسى، بدعت است، ولى شرك نيست؛ از همين رو هرگاه كسى بگويد: «اللّهم إنّي أسألك بجاه أنبيائك أو بجاه وليك فلان أو بعبدك فلان أو بحقّ فلان أو بركه فلان» جايز نيست، بلكه بدعت و شرك آلود است.<ref>مجموع فتاوى و مقالات متنوّعة، بن‌باز، ج۴، ص٣١١.</ref>
«عبدالعزیز بن باز» مفتی سابق سعودی می‌گوید: توسل به جاه و برکت یا حقِ کسی، بدعت است، ولی شرک نیست؛ از همین رو هرگاه کسی بگوید: «اللّهم إنّی أسألک بجاه أنبیائک أو بجاه ولیک فلان أو بعبدک فلان أو بحقّ فلان أو برکه فلان» جایز نیست، بلکه بدعت و شرک آلود است.<ref>مجموع فتاوی و مقالات متنوّعة، بن‌باز، ج۴، ص٣١١.</ref>


«شيخ صالح بن فوزان» مى‌گويد: هركس به خالق و رازق بودن خداوند ايمان آورد، ولى در عبادت واسطه‌هايى بين خود و خداوند قرار دهد، در دين خدا بدعت گذارده است... و اگر به وسائط متوسل شود (به جهت جاه و مقام آنان) بدون آنكه آنان را عبادت كند، اين بدعت حرام و وسيله‌اى از وسائل شرك است...<ref>المنتقى من فتاوى الشيخ بن فوزان، ج٢، ص۵۴.</ref>
«شیخ صالح بن فوزان» می‌گوید: هرکس به خالق و رازق بودن خداوند ایمان آورد، ولی در عبادت واسطه‌هایی بین خود و خداوند قرار دهد، در دین خدا بدعت گذارده است… و اگر به وسائط متوسل شود (به جهت جاه و مقام آنان) بدون آنکه آنان را عبادت کند، این بدعت حرام و وسیله‌ای از وسائل شرک است…<ref>المنتقی من فتاوی الشیخ بن فوزان، ج٢، ص۵۴.</ref>


اين در حالى است كه آيات متعدد قرآن و شواهد تاريخى و همچنين فتاواى اهل سنت بر خلاف اين نظريه نادرست است.
این در حالی است که آیات متعدد قرآن و شواهد تاریخی و همچنین فتاوای اهل سنت بر خلاف این نظریه نادرست است.


«زينى دحلان» مى‌گويد: هركس ذكرهاى پيشينيان و دعاها و اوراد آنان را دنبال كند، در آنها مقدار زيادى از توسل به ذوات مقدسه مى‌يابد. كسى بر آنان ايراد نگرفت، تا اينكه اين منكران (وهابيان) آمدند. اگر قرار باشد كه نمونه‌هاى توسل را جمع كنيم، كتابى عظيم مى‌شود.<ref>توسل و رابطه آن با توحيد، ص٢٧ به نقل از الدر السنية، ص٣١.</ref>
«زینی دحلان» می‌گوید: هرکس ذکرهای پیشینیان و دعاها و اوراد آنان را دنبال کند، در آنها مقدار زیادی از توسل به ذوات مقدسه می‌یابد. کسی بر آنان ایراد نگرفت، تا اینکه این منکران (وهابیان) آمدند. اگر قرار باشد که نمونه‌های توسل را جمع کنیم، کتابی عظیم می‌شود.<ref>توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧ به نقل از الدر السنیة، ص٣١.</ref>


«نووى» در برخى از كتاب‌هايش قائل به استحباب توسل شده است.<ref>حاشية الايضاح على المناسك، صص۴۵٠ و ۴٩٨؛ توسل و رابطه آن با توحيد، ص٢٧.</ref>
«نووی» در برخی از کتاب‌هایش قائل به استحباب توسل شده است.<ref>حاشیة الایضاح علی المناسک، صص۴۵٠ و ۴٩٨؛ توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧.</ref>


نورالدين سمهودى مى‌گويد: استغاثه و شفاعت و توسل به پيامبر و جاه و بركت او نزد خداوند از كردار انبيا و سيره سلف صالح بوده و در هر زمانى انجام مى‌گرفته است؛ چه قبل از خلقت و چه بعد از آن، حتى در حيات دنيوى و در برزخ. هرگاه توسل به اعمال صحيح باشد، همان‌گونه كه در حديث غار آمده، توسل به پيامبر اولى است.<ref>وفاءالوفاء، ج۴، ص١٣٧٢.</ref>
نورالدین سمهودی می‌گوید: استغاثه و شفاعت و توسل به پیامبر و جاه و برکت او نزد خداوند از کردار انبیا و سیره سلف صالح بوده و در هر زمانی انجام می‌گرفته است؛ چه قبل از خلقت و چه بعد از آن، حتی در حیات دنیوی و در برزخ. هرگاه توسل به اعمال صحیح باشد، همان‌گونه که در حدیث غار آمده، توسل به پیامبر اولی است.<ref>وفاءالوفاء، ج۴، ص١٣٧٢.</ref>


در قرآن و روايات نيز موارد زيادى از توسلات انبيا و اولياى خدا آمده است.
در قرآن و روایات نیز موارد زیادی از توسلات انبیا و اولیای خدا آمده است.


علامه امينى درباره توسل می‌گوید: توسل بيش از اين نيست كه شخصى با واسطه قراردادن ذوات مقدسه به خدا نزديك شود و آنها را وسيله برآورده شدن حاجات خود قرار دهد؛ زيرا آنان نزد خدا آبرومندند؛ نه اينكه ذات مقدس آنان را به طور مستقل در برآورده شدن حاجت‌هايش دخيل بداند، بلكه آنان را مجارى فيض، حلقه‌هاى وصول واسطه‌هاى بين مولى و بندگان مى‌داند... با اين عقيده كه تنها مؤثر حقيقى در عالم وجود خداوند سبحان است و تمام كسانى‌كه متوسل به ذوات مقدسه مى‌شوند، همين نيت را دارند، حال اين چه ضديتى با توحيد دارد؟<ref>الغدير، ج٣، ص۴٠٣.</ref>
علامه امینی درباره توسل می‌گوید: توسل بیش از این نیست که شخصی با واسطه قراردادن ذوات مقدسه به خدا نزدیک شود و آنها را وسیله برآورده شدن حاجات خود قرار دهد؛ زیرا آنان نزد خدا آبرومندند؛ نه اینکه ذات مقدس آنان را به‌طور مستقل در برآورده شدن حاجت‌هایش دخیل بداند، بلکه آنان را مجاری فیض، حلقه‌های وصول واسطه‌های بین مولی و بندگان می‌داند… با این عقیده که تنها مؤثر حقیقی در عالم وجود خداوند سبحان است و تمام کسانی‌که متوسل به ذوات مقدسه می‌شوند، همین نیت را دارند، حال این چه ضدیتی با توحید دارد؟<ref>الغدیر، ج٣، ص۴٠٣.</ref>


=== شفاعت ===
=== شفاعت ===
خط ۱۹۵: خط ۱۹۳:
شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهل‌سنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهل‌سنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانسته‌اند.
شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهل‌سنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهل‌سنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانسته‌اند.


وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر(ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر(ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهل‌سنت، دیدگاه‌های وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کرده‌اند.
وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر (ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر (ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهل‌سنت، دیدگاه‌های وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کرده‌اند.


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
  | پیش از لینک = کتاب  
  | پیش از لینک = کتاب
  | منبع = زيارت (آثار، آسيب‌ها و شبهات)،
  | منبع = زیارت (آثار، آسیب‌ها و شبهات)،
  |توضیحات منبع = محمدرضا احمدی ندوشن، تهران، مشعر، ۱۳۹۱ش.
  | توضیحات منبع = محمدرضا احمدی ندوشن، تهران، مشعر، ۱۳۹۱ش.
  | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1321
  | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1321
}}
}}

نسخهٔ ‏۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۲۹

زیارت، عملی عبادی است که طی آن انسان برای بزرگداشت قلبی و انس گرفتن روحی، به دیدار پیامبران، امامان(ع) یا اولیای الهی در حال حیات یا پس از مرگ آنها می‌رود، و در آن، قصد تقرب بهخداوند شرط است.

در روایات، به زیارت معصومان(ع) سفارش شده است و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمت‌های بهشتی، شفاعت و آمرزش گناهان شمرده شده است.

اهمیت

بر اساس روایتی، پیامبر اسلام (ص) به امام علی (ع) فرمود: «خدا قبر تو و قبرهای فرزندان تو را جایگاهی از جایگاه‌های بهشت قرار داده و دل‌های پاکان از خلق خود را چنان به‌سوی شما گرایش داده است که در راه شما و تعمیر قبرهای شما، هر ناگواری و رنجی را تحمّل می‌کنند و پیوسته به زیارت قبرهای شما می‌روند و این‌گونه به خدا تقرب می‌جویند و به رسول‌خدا (ص) عرض ارادت می‌کنند.»[۱] در روایتی دیگر از امام کاظم (ع)، زیارت حرم هر کدام از امامان (ع)، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.[۲]

در روایات شیعه، برای زیارت حرم امامان (ع)، حتی از راه دور، ثواب زیادی معرفی شده است.[۳] برخی، بر اساس روایتی از پیامبر که عیادت بنی‌هاشم و زیارت آنها را مستحب دانسته،[۴] زیارت امامزادگانه را نیز مستحب دانسته‌اند. در روایتی دیگر از پیامبر (ص)، زیارت فرزندان و نوادگان امام حسن(ع) و حسین (ع)، مانند زیارت آن دو دانسته شده است.[۵]

تاریخچه

مفهوم زیارت، در همه ادیان وجود داشته داشته و تفاوت آن، تنها در شکل و اشخاصی است که زیارت می‌شوند.[۶]

زیارت در اسلام به صدر اسلام بازمی‌گردد. پیامبر (ص) به زیارت قبور شهدای احد و زیارت قبور مؤمنان در قبرستان بقیع می‌رفت.[۷]

در سیره عملی اهل‌بیت(ع) نیز اهتمام ویژه‌ای به زیارت وجود دارد. امام علی (ع) می‌فرمایند: وقتی رسول خدا را دفن کردند، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) کنار قبر ایستاد، و مقداری از خاک قبر را برداشته و بر دیدگانش مالید و اشعاری بدین معنا سرود: چه باک کسی را که خاک کوی احمد ببوید و هرگز در طول زمان مُشک و عنبری را نبوید. مصیبت‌هایی بر من وارد شد، که اگر بر روزها وارد می‌شد شب تاریک می‌گردید.[۸] ایشان تا پایان عمر، زیارت قبر پیامبر (ص) را ترک نکرد و پیوسته به زیارت قبر حمزه (ع) می‌رفت و آن را بازسازی می‌کرد و سنگی بر آن می‌گذارد و در آنجا نماز می‌خواند و دعا می‌کرد و می‌گریست.[۹]

فلسفه

وفاداری به اهل‌بیت (علیهم السلام)، نشانه وفاداری به حقیقت است و پیوند با عترت (علیهم السلام)، پیوند با قرآن و اسلام است. دوستی خاندان پیامبر (ص)، اجر رسالت آن حضرت است و زیارت مزارشان، نشانه محبت به آنها است.

زیارت، نشانه احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پیامبر (ص)، پیروی از راه و هدف‌هایشان، تجدید پیمان با آنها، وفاداری به ولایت‌شان و زنده نگه‌داشتن یاد و تعالیم آنها است.

در کتاب «ادب فنای مقربان» آمده است: تعظیم، تکریم، گرامی‌داشت و یادکرد انسان‌های شایسته، فرهنگ‌ساز، نقش‌آفرین، مصلح، متحول‌کنندگان تاریخ و نیز زنده نگه‌داشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نیکی‌ها و کمالات است و ریشه در فطرت آدمی دارد.[۱۰]

زیارت می‌تواند نمادی از علاقه و محبت درونی و نشانه دین‌داری باشد؛ چرا که دین چیزی جز محبت نیست.[۱۱]

اگر در دوره زندگی پیامبر (ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر ایشان می‌آمدند، پس از رحلت ایشان نیز این ارتباط ادامه دارد، چنان‌که در زیارت آن حضرت می‌خوانیم:

وَاِذ لَم الحَقکَ حَیّاً فَقَد قَصَدتُک بَعد مَوتِک عَالماً أنَّ حُرمَتَک مَیتاً کَحُرمَتِکَ حَیّاً فَکُن لی بِذلک عِندَ اللهِ شاهِداً.[۱۲]

اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردم و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حیات‌تان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش. به دیگر سخن، فلسفه اصلی زیارت، عمل به این آیه شریفه است: قُلْ لاٰ أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبیٰ (شوری: ۲۳) بگو من هیچ‌گونه اجر و پاداشی از شما بر این دعوت درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم.

آیت‌الله بهجت (رحمه الله) می‌گوید: زیارت مشاهد ائمه (علیهم السلام) به منزله ملاقات آنها و دیدار حضرت حجت (عج) است. آنها در هر جا ناظرند. هرگاه انسان به یکی از آنها متوجه شود، مانند آن است که به همه آنها متوجه شده و همه را زیارت کرده است.[۱۳]

آثار

برای زیارت، آثار مادی و آخرتی بیان شده است:

آثار مادی

برخی از آثار مادی زیارت چنین است:

رفع مشکلات

رفع مشکلات و برآورده شدن حوائج مادی از فواید و برکات تشرّف به اماکن زیارتی است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: کسی‌که امام حسین (ع) را زیارت کند، خداوند متعال خواسته‌هایش را برآورده می‌سازد و آنچه از دنیا مقصود اوست، بر او کفایت می‌کند.[۱۴]

همچنین فرموده‌اند:کسی‌که به زیارت قبر حسین بن علی (ع) می‌رود… هنگامی که به آنجا می‌رسد، خدای متعال خطاب به او می‌فرماید: بنده‌ام! از من بخواه، به تو عطا می‌کنم. مرا بخوان تا اجابتت کنم. از من طلب کن تا به تو بدهم و حاجتت را از من بخواه تا برآورده سازم.[۱۵]

افزایش روزی و طول عمر

یکی از آثار دنیوی زیارت، افزایش روزی و طولانی شدن عمر است. امام باقر (ع) می‌فرمایند: «شیعیان ما را به زیارت قبر حسین بن علی (علیهماالسلام) امر کنید؛ چون زیارت آن حضرت، رزق و روزی را زیاد می‌کند».[۱۶]

وسیله برکت و صحت

مکان‌های زیارتی - به خصوص مرقد پیشوایان معصوم (علیهم السلام) - مرکز توجه انسان‌هایی است که از همه‌جا قطع امید کرده و رو به‌سوی ایشان آورده‌اند. در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: السّلامُ عَلیکُم یا اهل‌بیت النّبوه… واُصُولَ الکَرمِ… وکَهفِ الوَری. سلام بر شما اهل‌بیت پیامبر که… ریشه‌های کرامت… و پناه‌گاه مردم هستید.

سرّ اینکه در جمله مزبور، ائمه (علیهم السلام) ریشه‌های کرامت معرفی شده‌اند، این است که تمام خیرات و برکات موجود در نظام هستی، اعم از مادی و معنوی، به‌واسطه ایشان به مردم می‌رسد.[۱۷]

امام صادق (ع) در جواب نامه «محمد بن حسن بن شمون» نوشتند: «ما پناه برای کسی هستیم که به ما پناه می‌آورد».[۱۸]

«ابوهاشم جعفری» می‌گوید: زمانی که امام هادی (ع) بیمار بود به نزدش رفتم؛ فرمود: ابوهاشم! کسی از دوستان ما را به «حائر حسینی» بفرست تا برای (شفای) من دعا کند … خداوند متعال بقاع و جایگاه‌هایی دارد که می‌خواهد در آن جایگاه‌ها (او) خوانده شود تا دعای دعاکننده را مستجاب فرماید و حائر، از جمله این مواضع است».[۱۹]

آرامش روح

وقتی انسان به زیارت معصومین (علیهم السلام) می‌رود، احساس آرامش روحی و معنوی می‌کند. زیارت آرام‌بخش دل‌هاست. امام صادق (ع) به «فضیل بن یسار» فرمودند: در اطراف شما قبری است (امام حسین (ع)) که هیچ اندوهگینی آن را زیارت نمی‌کند، مگر آنکه حق‌تعالی حزن و اندوهش را برطرف و حاجتش را برآورده می‌سازد.[۲۰]

سبب تقرب به خداوند

زیارت، تجدید پیمان با بندگان خالص خداوند است و زمینه کسب صفات شایسته، عامل رشد معنوی و نزدیکی به خدا می‌شود. وقتی در زیارت، انسان گناهکار با توجه قلبی، در برابر انسان کامل قرار می‌گیرد، موجب تقرب و کمال او می‌شود؛ بنابراین، زیارت اولیای خدا، راهی برای تقرب به خداوند است. چنان‌که در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: «مُتِقرِّبٌ بِکُم إلَیه»؛ «به‌واسطه شما به خدا تقرب پیدا می‌کنیم».

امام صادق (ع) می‌فرمایند: از پدرم شنیدم به یکی از دوستانش که از زیارت (قبر امام‌حسین (ع)) سؤال کرده بود، فرمودند: «با این زیارت قصد تقرّب به چه کسی را داری؟» عرض کرد: قصدم تقرّب به خدا می‌باشد. حضرت فرمودند: «کسی که به دنبال زیارت، یک نماز خوانده و با این نماز قصد تقرّب به خدا را داشته باشد، در روزی که خدا را ملاقات می‌کند بر او نوری احاطه می‌شود که تمام اشیائی که او را می‌بینند صرفاً، نور مشاهده می‌نمایند…[۲۱]

افزایش محبت و دوستی اهل‌بیت (علیهم السلام)

حضور در حرم و برقراری ارتباط معنوی، سبب افزایش محبت در دل زائر می‌شود و او را به وجد می‌آورد. زائر با خواندن متن زیارت‌نامه، با همه وجود، بزرگواری و مهربانی زیارت‌شونده را درمی‌یابد و تلاش صادقانه آنها برای رساندن انسان به منزل درستکاری و رستگاری را درک می‌کند. در نتیجه، محبت آن بزرگواران در قلبش بیشتر می‌شود. خداوند متعال درباره مهربانی‌های پیامبر اکرم (ص) به امت خویش، می‌فرمایند: لَقَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (توبه: ۱۲۸)

معصومین (علیهم السلام) از نور واحدی خلق شده‌اند. همه آنها با پیروان و شیعیان خود مهربان بودند و برای رساندن آنان به کمال، بسیار کوشیده‌اند. زائر با حضور در حرم و گوش جان سپردن به ترنم عاشقانه زیارت‌نامه، جایگاه و وابستگی خود را از نظر فکری، اعتقادی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی درمی‌یابد. همچنین می‌فهمد که اگر در زمان حیات زیارت‌شونده حضور داشت، در کجا، کنار چه‌کسانی و با چه‌کسانی نبرد می‌کرد.[۲۲]

آثار اخروی

برخی از آثار اخروی زیارت چنین است:

نعمت‌های بهشتی

اولیای الهی در پیشگاه خداوند متعال مقامی ممتاز دارند. فضای حاکم بر بارگاه ایشان بسیار عطرآگین است و روح و جان را باصفا می‌سازد. هریک از این مکان‌ها، قطعه‌ای از بهشت است و انسانی که توفیق حضور در آنها را می‌یابد، از پاداش‌های مادی و معنوی، بسیار بهره‌مند می‌شود. یکی از این پاداش‌ها، نعمت‌های بهشتی است.

شخصی از امام جواد (ع) پرسید: «پاداش کسی‌که با انگیزه، به زیارت رسول خدا (ص) می‌رود چیست؟» حضرت فرمودند: «بهشت برای اوست».[۲۳]

ابوبصیر نیز می‌گوید: از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) شنیدم که فرمودند: کسی‌که دوست دارد محل سکونت و منزلش بهشت باشد، زیارت مظلوم را ترک نکند. سؤال شد: مظلوم کیست؟ فرمود: مظلوم، حسین بن علی (ع) است. کسی‌که به دلیل شوق به آن حضرت و محبت رسول خدا (ص) و فاطمه (علیهاالسلام) و حبّ به امیرالمؤمنین، امام حسین (ع)، را زیارت کند، خداوند او را بر سفره‌های بهشتی می‌نشاند که با آن بزرگواران هم‌غذا شود، در حالی‌که مردم هنوز در حساب هستند.[۲۴]

شفاعت

برای زائر در دیدار ولی خدا حقی است که ایشان درصدد ادای آن برآیند. یکی از جاهایی که این حق ادا می‌شود، قبول شفاعت است. پیامبرخدا (ص) می‌فرمایند: هرکس برای اعمال حج به مکه برود، سپس مرا در مدینه زیارت نکند، من نیز در قیامت به او جفا خواهم کرد و کسی‌که مرا زیارت کند، شفاعت من نصیبش می‌شود و کسی‌که از شفاعت من بهره‌مند شود، بهشت بر او واجب می‌گردد.[۲۵]

آمرزش گناهان

گناه موجب قساوت قلب، تیرگی روح و دل‌مردگی انسان می‌شود. آمرزش گناه یعنی زدودن این آثار ناپسند از روح گناهکار. حضور در پیشگاه مقربان الهی زمینه‌ساز رحمت و مغفرت الهی است و در نتیجه، آثار زیان‌بار گناه از جان و روح او زدوده می‌شود.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: کسی‌که به زیارت قبر حسین (ع) برود، در حالی‌که به حق آن حضرت عارف باشد، خداوند متعال گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌بخشد.[۲۶]

همچنین فرمودهاند: امام حسین (ع) از محضر رسول خدا (ص) پرسید: پاداش کسی‌که شما را زیارت کند چیست؟ فرمود: فرزندم! کسی‌که من را زیارت کند در زمان حیات یا بعد از مرگم، یا پدرت را زیارت کند، بر خدای متعال است که او را روز قیامت زیارت کند و او را از گناه برهاند.[۲۷]

ایمنی از عذاب

زیارت کسانی که قرب‌شان قرب خدا، اطاعت‌شان اطاعت خدا، محبتشان، محبت خدا و خشمشان خشم خداست، آثار و برکات فراوانی دارد که یکی از آنها ایمنی از عقوبت و عذاب است. چنان‌که پیامبرخدا (ص) در پاسخ به پرسش امام حسین (ع) فرمودند: کسی‌که مرا در حال حیات یا بعد از مرگم زیارت کند یا به زیارت تو و برادرت بیاید، بر من لازم است که در روز قیامت به زیارتش بروم تا او را از عذاب گناهش برهانم.[۲۸]

ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت

ارتباط با انسان کامل و حضور در کنار قبر او سبب تکامل معنوی می‌شود، گنجایش روح را بالا می‌برد و موجب رأفت و رحمت الهی می‌شود. همچنین با توجه به سیره اهل‌بیت (علیهم السلام)، هرکس به زیارت ایشان می‌رود، در صدد جبران بر می‌آیند و این خود، مایه بهره‌مندی از توجه الهی و ایمنی از ترس و وحشت در لحظات دهشت‌انگیز روز قیامت می‌شود.

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «کسی‌که من، یا یکی از فرزندانم را زیارت کند، روز قیامت به زیارت او می‌آیم و وی را از وحشت‌های آن روز می‌رهانم».[۲۹]

گذشتن از صراط

امام صادق (ع) می‌فرمایند: از پدرم شنیدم که به یکی از دوستانشان فرمودند: زائر امام حسین (ع)... پس از سیراب گشتن از حوض کوثر به جایگاهش در بهشت بر می‌گردد، در حالی‌که فرشته‌ای از سوی امیرالمؤمنین (ع) با اوست که به صراط امر می‌کند که برای وی پایین بیاید و با او مدارا کند تا از روی آن بگذرد و به آتش جهنم فرمان می‌دهد که حرارت و سوزشش را به او نرساند تا وی از آن گذر کند و نیز با او فرستاده‌ای است که امیرالمؤمنین (ع)، آن را فرستاده است.[۳۰]

همسایگی با رسول خدا (ص)

شوق زیارت اهل‌بیت (علیهم السلام) و تشرف به بارگاه آن بزرگواران، موجب می‌شود تا زائر در سرای دیگر در جوار ایشان باشد. از رسول خدا (ص) در این‌باره نقل شده است: «کسی‌که در حال حیات یا پس از مرگم مرا زیارت کند، روز قیامت در همسایگی من خواهد بود».[۳۱]

آسیب‌ها

ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیب‌هایی شود که باید از آن‌ها دوری کرد. برخی از آنها چنین است:

زیارت و خرافات

خرافه، در لغت به‌معنای سخن بیهوده و حرف ناحق و باطل است.[۳۲] در اصطلاح به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته می‌شود که ناشی از ترس‌های بی‌اساس و پدیده‌های مرموز است و به شکل‌های گوناگونی در اجتماع بروز می‌کند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پسرفت یا بالندگی فکری جوامع بشری دارد.

مهم‌ترین عوامل پیدایش تفکر خرافی:

  • جهل آمیخته با ترس و نگرانی از رویدادهای طبیعی؛ مانند: توفان، خشکسالی، بروز بیماری‌های سخت و درمان‌نشدنی.
  • تقلید کورکورانه: افرادی که بدون اندیشه و بررسی دقیق بعضی از جریان‌ها، کورکورانه از دیگران تقلید می‌کنند، در صورتی که اگر خردورزانه به این‌گونه حادثه‌ها بنگرند، برداشت نادرستی از آنها نخواهند داشت و به خرافات روی نخواهند آورد.
  • سودجویی افراد شیاد: عده‌ای افراد سودجو با سوءاستفاده از نادانی و سادگی برخی مردم، به ترویج خرافات می‌پردازند.

بدترین ویژگی خرافه‌ها این است که آسان به‌وجود می‌آیند، ولی به دشواری از بین می‌روند. اسلام از همان ابتدا با خرافه‌ها به مبارزه برخاست و جامعه آن روز را که سخت اسیر توهم‌های بی‌اساس بود، به خردورزی دعوت کرد.

غلو در زیارت

غلوّ، در لغت به‌معنای زیاده‌روی و تجاوز از حد است، همچنین به معنای توصیف کردن فرد یا چیزی بیش از آنچه هست، به کار می‌رود. در اصطلاح شرع به‌معنای مبالغه کردن در اوصاف پیامبران و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود.

قرآن، اهل کتاب را از این کار منع می‌کند و می‌فرماید: قُلْ یٰا أَهْلَ الْکِتٰابِ لاٰ تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ؛ «بگو ای اهل کتاب، در دین خود، غلوّ (و زیاده‌روی) نکنید». (مائده: ۷۷)

یکی از خطرناک‌ترین پدیده‌های انحرافی در حوزه باورهای دینی، غلوّ است؛ یعنی اعتقاد به اینکه:

  • پیامبر خدا (ص) یا ائمه اطهار (علیهم السلام) جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛
  • تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛[یادداشت ۱]
  • معرفت و محبت اهل‌بیت (علیهم السلام)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بی‌نیاز می‌کند.

این باورها و اعتقاداتی نادرست و غلوّآمیز درباره ایشان است که به شدت از جانب اهل‌بیت (علیهم السلام) نکوهش شده و با غلوّکنندگان مبارزه شده است. امام علی (ع) فرموده‌اند: «از غلوّ و زیاده‌روی درباره ما (اهل‌بیت) بپرهیزید».[۳۳]

اگرچه در میان شیعیان کسی چنین عقایدی، در این حد، درباره اهل‌بیت (علیهم السلام) ندارد، اما رفتارهای عده‌ای غلوّآمیز است. کسانیکه هنگام ورود به حرم مطهر یا رواق‌ها به سجده می‌افتند، اگر سجده‌شان برای شکر خداوند باشد، مشکلی ندارد، اما اگر سجده با قصدی غیر از این باشد، حرام است.[۳۴]

بدعت‌گذاری در زیارت

یکی دیگر از آسیب‌های زیارت، بدعت است. بدعت به این معناست که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود.

یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارت‌هایی از زیارت‌نامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم (علیهم السلام) رسیده است. البته در خواندن زیارت‌نامه به خواندن زیارت‌های مأثور (صادر شده از ائمه) سفارش شده است. زیارت‌های معتبری مثل زیارت امین‌الله و زیارت جامعه کبیره در دسترس است که در هر زمان و در هر مکان می‌توان آن را خواند، بنابراین احتیاجی به خواندن زیارت‌نامه‌های غیر معتبر نیست!

باید از اعمال سلیقه و زیاد کردن عبارتی در متن زیارت پرهیز کرد، هرچند معنا را تغییر ندهد و مفهوم مثبتی داشته باشد. ائمه اطهار (علیهم السلام) هم بر مراقبت از متون به صورتی که وارد شدهاند، تأکید داشتند.

شخصی می‌گوید که حضور امام صادق (ع) رفتم و گفتم: «من از خودم دعایی اضافه کرده‌ام». امام فرمود: «آن را کنار بگذار و برای من نقل نکن».[۳۵] حتی اجازه خواندن آن دعا را ندادند.

مرحوم شیخ عباس قمی در پایان زیارت وارث می‌نویسد: اضافه کردن برخی عبارت‌ها نظیر «فِی الجَنانِ مَعَ النَّبیینَ والصِّدیقینَ والشُّهداءِ والصّالحینَ وحَسُنَ أولئک رفیقا، السّلامُ عَلی مَن کانَ فِی الحائِرِ…» زیادی وخودسرانه است.[۳۶]

رعایت نکردن آداب تشرف

هدف از حضور در مکان زیارتی، عرض ادب و اظهار خاکساری در برابر ولی خداست؛ بنابراین، باید هنگام حضور در چنین مکان‌هایی آداب حضور رعایت شود. هجوم آوردن به طرف ضریح مطهر بدون اذن دخول و رعایت آداب تشرف، خلاف ادب و بی‌احترامی بزرگی است. متأسفانه در بسیاری از مکان‌های زیارتی همه تلاش زائران، رساندن دست خود به ضریح و تبرک‌جویی است، حال آنکه آیه شریفه می‌فرماید: یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّٰ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ (احزاب: ۵۳) ای کسانی که ایمان آورده‌اید در خانه‌های پیامبر داخل نشوید مگر به شما اجازه داده شود.

این آیه، اگرچه درباره پیامبر اکرم (ص) نازل شده است، ولی شامل معصومان دیگر هم می‌شود، حتی اگر این معصومان زنده نباشند. زیرا در اذن دخول حرم بعضی از ائمه همین آیه آورده شده است؛ بنابراین، رعایت نکردن آداب ورود و آزار رساندن و فشار آوردن به دیگران، با هدف رسیدن به ضریح و دست رساندن به آن، هرچند با هدف تبرک‌جویی، خلاف آداب زیارت است و اگر موجب صدمه دیگران و رنجش ایشان بشود، معصیت است.

رفتار اولیای خدا، علما و اهل معرفت در این‌باره، نشان می‌دهد که معرفت و شناخت زیارت‌شونده مهم‌ترین عامل برقراری ارتباط با اوست هرچند دست به ضریح نرسد.

در زندگی‌نامه آیت‌الله بهاءالدینی آمده است: ایشان بسیار ساده و بدون تکلف به حرم (امام رضا) می‌رفت و گاهی وارد مسجد گوهرشاد می‌شد و روی زمین می‌نشست و می‌گفت: زیارت امین‌الله بخوانید و بعد از خواندن زیارت از حرم بیرون می‌رفت (داخل رواق نمی‌شد). اطرافیان به ایشان می‌گفتند: این زیارت خوشایند ما نیست و تا داخل نرویم و نزدیک ضریح نشویم، زیارت مطلوب انجام نداده‌ایم. ایشان می‌فرمود: زیارت، حضور (قلب) زائر نزد زیارت‌شونده است.

احکام

زیارت دارای احکامی است که گاه در آنها میان برخی از فرقه‌های اسلامی اختلاف نظر است. برخی از احکام زیارت چنین سات:

تبرک

تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادی و رشد یا سعادت است.[۳۷] در اصطلاح به معنای طلب برکت از طریق چیزی یا حقیقتی که خداوند متعال برای آنها امتیاز و مقام خاصی قرار داده است؛ همانند لمس کردن یا بوسیدن دست پیامبر (ص) یا برخی از آثار آن حضرت بعد از وفاتش.

مسئله تبرک یکی از مسائل اختلافی بین وهابیان و مسلمانان است. در عقاید فرقه وهابیت، تبرک به آثار صالحین و اولیای الهی و اماکن و مشاهد مقدسه و آثار وابسته به آنان به شدت انکار شده است؛ و آن را از مصادیق شرک می‌دانند و با کسانی‌که این عقیده را دارند، مبارزه می‌کنند. آنها به حرمت تبرک فتوا داده‌اند، چنان‌که «صالح بن فوزان» -از مفتیان وهابیان - می‌گوید: سجده‌کردن بر تربت اگر به قصد تبرک به این تربت و تقرب به ولی باشد، شرک اکبر است و اگر مقصود از آن تقرب به خدا با اعتقاد به فضیلت این تربت باشد، همانند فضیلت زمین مقدس در مسجد الحرام و مسجد نبوی و مسجد الأقصی، بدعت است.[۳۸]

پاسخ این است که تبرک به آثار اولیای خدا، مسئله‌ای نیست که هم‌اکنون در میان گروهی از مسلمانان پدید آمده باشد، بلکه ریشه این رفتار را در زندگانی رسول خدا (ص) و صحابه آن حضرت می‌توان یافت.

نه تنها پیامبر اکرم (ص) و یاران آن بزرگوار، بلکه در میان امت پیامبران پیشین نیز این امر وجود داشته است. علاوه بر این، دلایل فراوانی بر مشروع بودن تبرک به آثار اولیاء، در کتاب و سنت وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: یوسف صدیق هنگامی‌که خود را به برادران خویش معرفی کرد و آنان را بخشید فرمود: اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هٰذٰا فَأَلْقُوهُ عَلیٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیراً؛ «این پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود». (یوسف:۹۳)

سپس خداوند می‌فرماید: فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِیرُ أَلْقٰاهُ عَلیٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً (یوسف:۹۶) اما هنگامی که بشارت‌دهنده آمد آن (پیراهن) را بر صورت او افکند؛ ناگهان بینا شد.

این سخن گویای قرآن، نه تنها گواه روشنی بر تبرک جستن پیامبر خدا (یعقوب) به پیراهن پیامبری دیگر (حضرت یوسف) است، بلکه بیانگر آن است که این پیراهن، موجب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید.

زمخشری می‌گوید: تابوت، صندوق تورات بوده است، و هرگاه حضرت موسی (ع) در صدد جنگ برمی‌آمد، آن را بیرون می‌آوردند و در منظر بنی اسرائیل قرار می‌دادند تا با دیدن آن آرام شوند و در جهاد سست نگردند.[۳۹]

توسل

«توسل» در لغت به معنای چیزی است که انسان به سبب آن به مقصود خود رهنمون می‌شود.[۴۰] در اصطلاح به این معناست که بنده، چیزی یا شخصی را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسیله قرب و نزدیکی‌اش به خدا گردد.[۴۱]

یکی دیگر از عقاید مسلّم اسلامی، که وهابیت آن را انکار می‌کند، توسل است.

«عبدالعزیز بن باز» مفتی سابق سعودی می‌گوید: توسل به جاه و برکت یا حقِ کسی، بدعت است، ولی شرک نیست؛ از همین رو هرگاه کسی بگوید: «اللّهم إنّی أسألک بجاه أنبیائک أو بجاه ولیک فلان أو بعبدک فلان أو بحقّ فلان أو برکه فلان» جایز نیست، بلکه بدعت و شرک آلود است.[۴۲]

«شیخ صالح بن فوزان» می‌گوید: هرکس به خالق و رازق بودن خداوند ایمان آورد، ولی در عبادت واسطه‌هایی بین خود و خداوند قرار دهد، در دین خدا بدعت گذارده است… و اگر به وسائط متوسل شود (به جهت جاه و مقام آنان) بدون آنکه آنان را عبادت کند، این بدعت حرام و وسیله‌ای از وسائل شرک است…[۴۳]

این در حالی است که آیات متعدد قرآن و شواهد تاریخی و همچنین فتاوای اهل سنت بر خلاف این نظریه نادرست است.

«زینی دحلان» می‌گوید: هرکس ذکرهای پیشینیان و دعاها و اوراد آنان را دنبال کند، در آنها مقدار زیادی از توسل به ذوات مقدسه می‌یابد. کسی بر آنان ایراد نگرفت، تا اینکه این منکران (وهابیان) آمدند. اگر قرار باشد که نمونه‌های توسل را جمع کنیم، کتابی عظیم می‌شود.[۴۴]

«نووی» در برخی از کتاب‌هایش قائل به استحباب توسل شده است.[۴۵]

نورالدین سمهودی می‌گوید: استغاثه و شفاعت و توسل به پیامبر و جاه و برکت او نزد خداوند از کردار انبیا و سیره سلف صالح بوده و در هر زمانی انجام می‌گرفته است؛ چه قبل از خلقت و چه بعد از آن، حتی در حیات دنیوی و در برزخ. هرگاه توسل به اعمال صحیح باشد، همان‌گونه که در حدیث غار آمده، توسل به پیامبر اولی است.[۴۶]

در قرآن و روایات نیز موارد زیادی از توسلات انبیا و اولیای خدا آمده است.

علامه امینی درباره توسل می‌گوید: توسل بیش از این نیست که شخصی با واسطه قراردادن ذوات مقدسه به خدا نزدیک شود و آنها را وسیله برآورده شدن حاجات خود قرار دهد؛ زیرا آنان نزد خدا آبرومندند؛ نه اینکه ذات مقدس آنان را به‌طور مستقل در برآورده شدن حاجت‌هایش دخیل بداند، بلکه آنان را مجاری فیض، حلقه‌های وصول واسطه‌های بین مولی و بندگان می‌داند… با این عقیده که تنها مؤثر حقیقی در عالم وجود خداوند سبحان است و تمام کسانی‌که متوسل به ذوات مقدسه می‌شوند، همین نیت را دارند، حال این چه ضدیتی با توحید دارد؟[۴۷]

شفاعت

شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهل‌سنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهل‌سنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانسته‌اند.

وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر (ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر (ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهل‌سنت، دیدگاه‌های وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کرده‌اند.

پانویس

  1. بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.
  2. کامل الزیارات، ابن قولویه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.
  3. وسائل الشیعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.
  4. مستدرک الوسائل، ج٢، ص٧٩.
  5. مستدرک الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.
  6. زیارت در تمدن‌ها و ادیان دیگر، غلامرضا جلالی، نشریه زائر، ش٩٨، ص۵.
  7. وفاء الوفاء، علی بن احمد سمهودی، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.
  8. «ماذا علی من شمّ تربة أحمد أن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا صُبّت علی مصائب لو أنّها صُبّت علی الأیام عدن لیالیاً» وفاء الوفاء، ج۴، ص١۴٠۵.
  9. «ماذا علی من شمّ تربة أحمد أن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا صُبّت علی مصائب لو أنّها صُبّت علی الأیام عدن لیالیاً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.
  10. ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.
  11. امام باقر (ع) می‌فرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.
  12. بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.
  13. ره‌توشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.
  14. کامل الزیارات، ص٢۴۶.
  15. کامل الزیارات، صص٢۵٣و٢۵۴.
  16. کامل الزیارات، ص٢٨۴.
  17. ادب فنای مقرّبان، ج١، ص٢٠٢.
  18. بحارالانوار، ج۵، ص٢٩٩.
  19. کامل الزیارات، صص ۴۵٩ و ۴۵٨.
  20. کامل الزیارات، ص٣١٢.
  21. کامل الزیارات، ص٢٣٨.
  22. ادب فنای مقربان، ج١، ص۶۴.
  23. کامل الزیارات، ص۴٢.
  24. کامل الزیارات، ص٢۶٩.
  25. کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.
  26. کامل الزیارات، ص٢۶٢.
  27. کامل الزیارات، ص۴٠.
  28. کامل الزیارات، ص۴٠.
  29. کامل الزیارات، ص۴١.
  30. کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.
  31. کامل الزیارات، ص۴۵.
  32. المنجد، احمد بندر ریگی، ج١، ص٣٧٩.
  33. غرر الحکم ودرر الکلم، عبدالرحمان بن محمد تمیمی، ص١١٨.
  34. توضیح المسائل امام خمینی، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.
  35. کافی، ج٣، ص ۴٧۶.
  36. مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.
  37. لسان العرب، ج١٠، ص٣٩٠؛ صحاح اللغه، ج۴، ص١٠٧۵.
  38. المنتقی من فتاوی الشیخ صالح بن فوزان، ج٢، ص٨۶.
  39. تفسیر کشاف، ج١، ص٢٩٣.
  40. لسان العرب، ماده وسل.
  41. تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۶، صص١٢٨ - ١٢۴.
  42. مجموع فتاوی و مقالات متنوّعة، بن‌باز، ج۴، ص٣١١.
  43. المنتقی من فتاوی الشیخ بن فوزان، ج٢، ص۵۴.
  44. توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧ به نقل از الدر السنیة، ص٣١.
  45. حاشیة الایضاح علی المناسک، صص۴۵٠ و ۴٩٨؛ توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧.
  46. وفاءالوفاء، ج۴، ص١٣٧٢.
  47. الغدیر، ج٣، ص۴٠٣.
  1. ما معتقد هستیم که به اذن الهی تدبیر عالم به ایشان محول می‌شود، و در برخی از زیارت‌هایی که از معصوم (علیهم السلام) وارد شده به این مطلب اشاره شده است. مفاتیح الجنان، بخش زیارت امام حسین (ع).

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب زیارت (آثار، آسیب‌ها و شبهات)، محمدرضا احمدی ندوشن، تهران، مشعر، ۱۳۹۱ش. است.