آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:


== محتوا ==
== محتوا ==
خداوند در آیه ۳۶ سوره حج، ابتدا روی بزرگترین نماد [[قربانی]] (بُدْن) تکیه کرده و آن را به عنوان یکی از شعائر معرفی می‌کند؛ و در ادامه به نحوه نحر کردن آن اشاره می‌کند. در آیه ۳۷، به شرط قبولی قربانی و ضرورت شکر بر نعمت هدایت الهی اشاره کرده است.
خداوند در آیه ۳۶ سوره حج، ابتدا روی بزرگترین نماد [[قربانی]] (بُدْن) تکیه کرده و آن را به عنوان یکی از شعائر الهی معرفی می‌کند. در ادامه به شیوه نحر کردن شتر اشاره می‌کند. در آیه ۳۷، به شرط قبولی قربانی اشاره کرده است.


=== قربانی یکی از شعائر ===
=== قربانی یکی از شعائر ===
در این آیات «بُدْن» یکی از شعائر و علامت‌های الهی دانسته شده است. بُدن که به معنای شتر و گاو است یکی از مصداق‌های قربانی در حج شمرده شده است.  
در این آیات، «بُدْن» یکی از شعائر و علامت‌های الهی دانسته شده است. بُدن که به معنای شتر و گاو است یکی از مصداق‌های قربانی در حج شمرده شده است.  


علامت بودن بُدن به این معنا نیست که با آن می‌توان خدا را دید؛ بلکه به این معنا است که علامت و نشانه اطاعت و انقیاد مؤمنان به [[حج]] و [[بیت الله]] است.<ref>کشف الاسرار، ج۶، ص٣۶٧.</ref> از سوی دیگر نیز، نشانه حج است.
علامت بودن بُدن به این معنا نیست که با آن می‌توان خدا را دید؛ بلکه به این معنا است که علامت و نشانه اطاعت و انقیاد مؤمنان به [[حج]] و [[بیت الله]] است.<ref>کشف الاسرار، ج۶، ص٣۶٧.</ref> از سوی دیگر، نشانه حج نیز دانسته شده است.


=== منافع اقتصادی قربانی ===
=== منافع اقتصادی قربانی ===
در عبارت {{آیه|لَکُمْ فِیهٰا خَیْرٌ}} (ترجمه: برای شما در شتران قربانی سود است) به فلسفه [[اقتصاد حج|اقتصادی]] قربانی اشاره دارد که حاجی خود از آن تناول کرده و از آن فقیران و مسکین‌ها را [[اطعام در حج|اطعام]] می‌کند. همچنین این فراز از آیه به منافعی که حاجی تا هنگام نحر شدن از شتر بهره‌مند است اشاره دارد.
در عبارت {{آیه|لَکُمْ فِیهٰا خَیْرٌ}} (ترجمه: برای شما در شتران قربانی سود است) به فلسفه [[اقتصاد حج|اقتصادی]] قربانی اشاره شده سات که حاجی خود از آن تناول کرده و از آن فقیران و مساکین را [[اطعام در حج|اطعام]] می‌کند. همچنین این فراز از آیه به منافعی که حاجی تا هنگام نحر شدن از شتر بهره‌مند است نیز اشاره دارد.


=== ذکر خدا هنگام قربانی ===
=== ذکر خدا هنگام قربانی ===
عبارت {{آیه|فَاذْکُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَیْهٰا صَوٰافَّ
عبارت {{آیه|فَاذْکُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَیْهٰا صَوٰافَّ
}} بر وجوب نام بردن خدا به هنگام نحر شتر دلالت دارد. این امر برای حلال شدن حیوانی است که ذبح می‌شود؛ چنانچه در آیات ۱۱۸ و ۱۲۲ سوره انعام به ذکر نام خدا هنگام ذبح حیوانات تصریح شده است.
}} بر وجوب نام بردن خدا به هنگام نحر شتر دلالت دارد. این امر برای حلال شدن حیوانی است که ذبح می‌شود؛ چنانچه در آیات ۱۱۸ و ۱۲۲ سوره انعام به لزوم ذکر نام خدا هنگام ذبح حیوانات تصریح شده است.


واژه {{آیه|صَوٰافَّ
واژه {{آیه|صَوٰافَّ
}} به معنای این است که پاهای شتر به صورت صفّ در کنار هم باشند؛ و اشاره به این دارد که شتر در حال ایستاده نحر شود. به همین دلیل است که فقیهان ضمن فتوا به جواز نحر در حالت خوابیده و نشسته، نحر در حالت ایستاده را افضل دانسته‌اند.
}} به معنای این است که پاهای شتر به صورت صفّ در کنار هم باشند و اشاره به این دارد که شتر در حال ایستاده نحر شود. به همین دلیل است که فقیهان ضمن فتوا به جواز نحر شتر در حالت خوابیده و نشسته، نحر در حالت ایستاده را بهتر دانسته‌اند.


=== مصارف قربانی ===
=== مصارف قربانی ===
خط ۳۸: خط ۳۸:
}} موارد مصرف قربانی ذکر شده است.  
}} موارد مصرف قربانی ذکر شده است.  


درباره فقیرِ مصرف‌کننده گوشت قربانی، سه تعبیر در قرآن ذکر شده است: «بائس» به معنای کسی که دچار فقر شدید است؛<ref>راغب اصفهانی، مفردات، بیس.</ref> «قانع» به معنای فقیری که به اندک اعطایی قناعت می‌کند یا فقیری که با وجود نیاز درخواست نمی‌کند؛ «مُعْتَرّ» به معنای فقیری که با اصرار درخواست کمک می‌کند.<ref>مفردات، قنع و عرّ.</ref> در روایات نیز همین معنای برای این سه تعبیر بیان شده است.<ref>وسایل الشیع، ج١٠، ص١۴٢.</ref>  
درباره فقیرِ مصرف‌کننده گوشت قربانی، سه تعبیر در قرآن ذکر شده است: «بائِس» به معنای کسی که دچار فقر شدید است؛<ref>راغب اصفهانی، مفردات، بیس.</ref> «قانِع» به معنای فقیری که به اندک اعطایی قناعت می‌کند یا فقیری که با وجود نیاز درخواست نمی‌کند؛ «مُعْتَرّ» به معنای فقیری که با اصرار درخواست کمک می‌کند.<ref>مفردات، قنع و عرّ.</ref> در روایات نیز همین معانی برای این سه تعبیر بیان شده است.<ref>وسایل الشیع، ج١٠، ص١۴٢.</ref>  


کلمه «وجبت» در این فراز از آیه به معنای ثبت است، و چون شتر بعد از نحر و بی‌جان شدن به پهلو بر زمین می‌افتد، تعبیر به وجوب و جنوب نموده است.<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶٣. تفسیر بیضاوی، جزء۴، ص۵۵. طباطبایی، المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> از این روی این تعبیر کنایه از جان دادن حیوان بر اثر نحر بوده، که مجوز مصرف آن است.
کلمه «وجبت» در این فراز از آیه به معنای ثبت است، و چون شتر بعد از نحر و بی‌جان شدن به پهلو بر زمین می‌افتد، تعبیر به وجوب و جنوب نموده است.<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶٣. تفسیر بیضاوی، جزء۴، ص۵۵. طباطبایی، المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> از این رو، این تعبیر کنایه از جان دادن حیوان بر اثر نحر بوده، که مجوز مصرف آن است.


=== نهی از خون‌آلود کردن کعبه ===
=== نهی از خون‌آلود کردن کعبه ===
در شأن نزول آیه ۳۷ سوره حج، گفته شده افراد جاهلی خانه خدا را با خون شتران قربانی خون‌آلود می‌کردند و می‌پنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا می‌رسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که  این آیه سیر فکری آنها را تصحیح کرد.<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسیر نمونه، ج١۴، ص١٠٩.</ref>
در شأن نزول آیه ۳۷ سوره حج، گفته شده افراد جاهلی [[کعبه|خانه خدا]] را با خون شتران قربانی خون‌آلود می‌کردند و می‌پنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا می‌رسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که  این آیه سیر فکری آنها را تصحیح کرد.<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسیر نمونه، ج١۴، ص١٠٩.</ref>


=== شرط قبولی قربانی ===
=== شرط قبولی قربانی ===
در عبارت {{آیه|وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ
در عبارت {{آیه|وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ
}} (ترجمه: بلکه تقوای شما به خدا می‌رسد) شرط قبولی توبه تقوا شمرده شده است. این عبارت به این معنا نیست که تقوای افراد به خدا می‌رسد؛ بلکه بدین معنا است که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا قرار می‌گیرد و موجب نزدیکی به خدا می‌شود.<ref>المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref>  
}} (ترجمه: بلکه تقوای شما به خدا می‌رسد) شرط قبولی قربانی تقوا شمرده شده است. این عبارت به این معنا نیست که تقوای افراد به خدا می‌رسد؛ بلکه بدین معنا است که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا قرار می‌گیرد و موجب نزدیکی به خدا می‌شود.<ref>المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref>  


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۹ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۴

آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج، آیاتی از قرآن، که در آن قربانی یکی از شعائر الهی معرفی شده و به نحر کردن شتر اشاره شده است. مصارف گوشت قربانی و شرط قبولی قربانی از دیگر مضامین این آیات است.

متن و ترجمه

شرح واژگان

«بُدْن» جمع بَدَنَه، برگرفته از بدن و جسیم بودن است، و نامی است که بر شتر و نیز گاو اطلاق می‌شود؛ چون شتر و گاو نسبت به دیگر حیوانات جسیم‌ترند.[۱]

«مُعْتَرّ» فقیری است که درخواست کمک می‌کند.[۲] در روایات نیز به همین معنا اشاره شده است.[۳]

محتوا

خداوند در آیه ۳۶ سوره حج، ابتدا روی بزرگترین نماد قربانی (بُدْن) تکیه کرده و آن را به عنوان یکی از شعائر الهی معرفی می‌کند. در ادامه به شیوه نحر کردن شتر اشاره می‌کند. در آیه ۳۷، به شرط قبولی قربانی اشاره کرده است.

قربانی یکی از شعائر

در این آیات، «بُدْن» یکی از شعائر و علامت‌های الهی دانسته شده است. بُدن که به معنای شتر و گاو است یکی از مصداق‌های قربانی در حج شمرده شده است.

علامت بودن بُدن به این معنا نیست که با آن می‌توان خدا را دید؛ بلکه به این معنا است که علامت و نشانه اطاعت و انقیاد مؤمنان به حج و بیت الله است.[۴] از سوی دیگر، نشانه حج نیز دانسته شده است.

منافع اقتصادی قربانی

در عبارت ﴿لَکُمْ فِیهٰا خَیْرٌ﴾ (ترجمه: برای شما در شتران قربانی سود است) به فلسفه اقتصادی قربانی اشاره شده سات که حاجی خود از آن تناول کرده و از آن فقیران و مساکین را اطعام می‌کند. همچنین این فراز از آیه به منافعی که حاجی تا هنگام نحر شدن از شتر بهره‌مند است نیز اشاره دارد.

ذکر خدا هنگام قربانی

عبارت ﴿فَاذْکُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَیْهٰا صَوٰافَّ ﴾ بر وجوب نام بردن خدا به هنگام نحر شتر دلالت دارد. این امر برای حلال شدن حیوانی است که ذبح می‌شود؛ چنانچه در آیات ۱۱۸ و ۱۲۲ سوره انعام به لزوم ذکر نام خدا هنگام ذبح حیوانات تصریح شده است.

واژه ﴿صَوٰافَّ ﴾ به معنای این است که پاهای شتر به صورت صفّ در کنار هم باشند و اشاره به این دارد که شتر در حال ایستاده نحر شود. به همین دلیل است که فقیهان ضمن فتوا به جواز نحر شتر در حالت خوابیده و نشسته، نحر در حالت ایستاده را بهتر دانسته‌اند.

مصارف قربانی

در عبارت ﴿فَإِذٰا وَجَبَتْ جُنُوبُهٰا فَکُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا الْقٰانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ ﴾ موارد مصرف قربانی ذکر شده است.

درباره فقیرِ مصرف‌کننده گوشت قربانی، سه تعبیر در قرآن ذکر شده است: «بائِس» به معنای کسی که دچار فقر شدید است؛[۵] «قانِع» به معنای فقیری که به اندک اعطایی قناعت می‌کند یا فقیری که با وجود نیاز درخواست نمی‌کند؛ «مُعْتَرّ» به معنای فقیری که با اصرار درخواست کمک می‌کند.[۶] در روایات نیز همین معانی برای این سه تعبیر بیان شده است.[۷]

کلمه «وجبت» در این فراز از آیه به معنای ثبت است، و چون شتر بعد از نحر و بی‌جان شدن به پهلو بر زمین می‌افتد، تعبیر به وجوب و جنوب نموده است.[۸] از این رو، این تعبیر کنایه از جان دادن حیوان بر اثر نحر بوده، که مجوز مصرف آن است.

نهی از خون‌آلود کردن کعبه

در شأن نزول آیه ۳۷ سوره حج، گفته شده افراد جاهلی خانه خدا را با خون شتران قربانی خون‌آلود می‌کردند و می‌پنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا می‌رسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که این آیه سیر فکری آنها را تصحیح کرد.[۹]

شرط قبولی قربانی

در عبارت ﴿وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ ﴾ (ترجمه: بلکه تقوای شما به خدا می‌رسد) شرط قبولی قربانی تقوا شمرده شده است. این عبارت به این معنا نیست که تقوای افراد به خدا می‌رسد؛ بلکه بدین معنا است که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا قرار می‌گیرد و موجب نزدیکی به خدا می‌شود.[۱۰]

پانویس

  1. لسان العرب، ذیل واژه بدن؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بدن.
  2. مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه عرّ؛ لسان العرب، ذیل واژه عرّ.
  3. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۴۲، باب ۴۰، از ابواب ذبح، ح۱.
  4. کشف الاسرار، ج۶، ص٣۶٧.
  5. راغب اصفهانی، مفردات، بیس.
  6. مفردات، قنع و عرّ.
  7. وسایل الشیع، ج١٠، ص١۴٢.
  8. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶٣. تفسیر بیضاوی، جزء۴، ص۵۵. طباطبایی، المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.
  9. الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسیر نمونه، ج١۴، ص١٠٩.
  10. المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.
  • المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.
  • مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.
  • وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، محمد بن حسن حرّ عاملی، تحقیق محمد رازی، دار احیاء التراث العربی.