ابوعبیده جراح: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''عامر بن عبدالله بن جَرّاح''' مشهور '''اَبوعُبیده جَرّاح''' (درگذشت ۱۸ق.) صحابی مشهور و نقشآفرین در [[واقعه سقیفه|ماجرای سقیفه]] | '''عامر بن عبدالله بن جَرّاح''' مشهور '''اَبوعُبیده جَرّاح''' (درگذشت ۱۸ق.) صحابی مشهور و نقشآفرین در [[واقعه سقیفه|ماجرای سقیفه]]. | ||
ابوعبیده از مهاجران به حبشه و مدینه بود. او در بیشتر غزوات پیامبر حضور داشت و از سوی آن حضرت برای تبلیغ و دریافت [[زکات]] به مناطق مختلف فرستاده میشد. | |||
ابوعبیده از حاضران در سقیفه بود که در به خلافت رسیدن [[ابوبکر بن ابیقحافه]] نقش داشت. همچنین او تلاش میکرد تا از مخالفان خلافت ابوبکر از جمله [[امام علی(ع)]] و [[عباس بن عبدالمطلب]] بیعت بیگرد. او در خلافت [[شیخین]] جایگاه ویژهای داشت خلیفه اول او را متصدی بیت المال قرار داد و خلیفه دوم او به حکومت [[شام]] منصوب کرد. برخی از منابع شیعی او را کسانی دانستهاند که به خانه [[حضرت زهرا(س)]] هجوم بردند. | |||
== نسب== | == نسب== | ||
عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی پیامبر و از تیره بنیحارث بن فهر از [[قریش]] بود جراح نام جد وی بوده است. <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۴۴۳؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.</ref> اما دلیلی برای آن ذکر نشده است. | عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی پیامبر و از تیره بنیحارث بن فهر از [[قریش]] بود جراح نام جد وی بوده است. <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۴۴۳؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.</ref> اما دلیلی برای آن ذکر نشده است. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۴: | ||
برخی منابع شیعی [[شأن نزول]] آیات ۹۰ [[سوره مائده]]،<ref> البرهان، ج۲، ص۳۶۰.</ref> ۵۱ [[سوره قلم|قلم]]، <ref>الکافی، ج۴، ص۵۶۶-۵۶۷.</ref> ۷۴ [[سوره توبه|توبه]]،<ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۱.</ref> ۱۰۸ [[سوره نساء|نساء]]، <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۷۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۳۴. ۷۹-۸۰.</ref>[[سوره زخرف|زخرف]]، <ref>الکافی، ج۱، ص۴۲۱. ۲۵-۲۶.</ref>[[سوره محمد|محمد]]<ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱؛ البرهان، ج۴، ص۸۸۴.</ref> را در نکوهش او دانستهاند. | برخی منابع شیعی [[شأن نزول]] آیات ۹۰ [[سوره مائده]]،<ref> البرهان، ج۲، ص۳۶۰.</ref> ۵۱ [[سوره قلم|قلم]]، <ref>الکافی، ج۴، ص۵۶۶-۵۶۷.</ref> ۷۴ [[سوره توبه|توبه]]،<ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۱.</ref> ۱۰۸ [[سوره نساء|نساء]]، <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۷۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۳۴. ۷۹-۸۰.</ref>[[سوره زخرف|زخرف]]، <ref>الکافی، ج۱، ص۴۲۱. ۲۵-۲۶.</ref>[[سوره محمد|محمد]]<ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱؛ البرهان، ج۴، ص۸۸۴.</ref> را در نکوهش او دانستهاند. | ||
== در دوره پیامبر== | == در دوره پیامبر== | ||
ابوعبیده از ۱۷ نفر باسواد [[مکه]] هنگام ظهور اسلام بود. <ref>فتوح البلدان، ص۴۵۷. </ref>او در [[جاهلیت|دوران جاهلیت]] برای در مکه گورکنی می کرد.<ref> السیرة النبویة، ج۲، ص۶۶۳.</ref> گفتهاند به همراه [[ارقم بن ابیارقم]] و [[عثمان بن مظعون]] اسلام آورد از این رو از نخستین مسلمانان به شمار آوردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۲۵۲-۲۵۳؛الطبقات، ج۳، ص۳۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۵، ۸، ۱۴۴.</ref> برخی نیز اسلام او را به دست [[ابوبکر]] دانستهاند.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۴؛ الریاض النضره، ج۳، ص۳۴۶.</ref> او در زمان دعوت مخیانه پیامبر در مکه مردم را به اسلام دعوت میکرد.<ref> نک: انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۰.</ref> همچنین نام او در شمار [[هجرت|مهاجرانی]] ذکر شده که پیش از [[جعفر بن ابیطالب]] به [[حبشه]] هجرت کردند.<ref>السیرة النبویة، ج۱، ص۳۲۹؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۳۲۱.</ref> البته برخی مهاجرت وی به حبشه را در مهاجرت دوم دانستهاند.<ref> الطبقات، ج۷، ص۲۶۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۱۰.</ref> برخی نیز او را حاضر در هر دو هجرت دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.</ref> پس از آنکه پیامبر به [[مدینه]] مهاجرت کرد ابوعبیده از حبشه به مکه بازگشت و از آنجا به مدینه مهاجرت کرد و در خانه کلثوم بن هدم که خانه مردان مجرد بود ساکن شد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۹.</ref>ابوعبیده در [[جنگ بدر]] حضور داشت. برخی سن او را در این جنگ ۴۱ سال دانستهاند<ref> الطبقات، ج۳، ص۴۱۴؛ المعارف، ص۲۴۸.</ref> با استناد به این گزارش سن او به هنگام اسلام آوردن ۲۷ بوده است. پیامبر میان او و [[سعد بن معاذ]] <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ الطبقات، ج۳، ص۴۲۱.</ref> یا [[سالم مولای ابیحذیفه]]<ref> الطبقات، ج۳، ص۸۸، ۳۱۳؛ المحبر، ص۷۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۷.</ref> و یا [[بلال حبشی]] <ref>الاصابه، ج۱، ص۴۵۵.</ref> [[عقد اخوت|پیمان برداردی]] بست. وی همچنین با محمد بن مسلمه برای برخورداری از میراث پیمان برادری برقرار کرد.<ref> المحبر، ص۷۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۹؛ الطبقات، ج۳، ص۳۱۳. </ref>بر پایه روایتی از [[انس بن مالک]] وی به همراه [[ابی بن کعب]] و [[ابوطلحه انصاری]] شراب نوشیده است.<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴.</ref> | ابوعبیده از ۱۷ نفر باسواد [[مکه]] هنگام ظهور اسلام بود. <ref>فتوح البلدان، ص۴۵۷. </ref>او در [[جاهلیت|دوران جاهلیت]] برای در مکه گورکنی می کرد.<ref> السیرة النبویة، ج۲، ص۶۶۳.</ref> گفتهاند به همراه [[ارقم بن ابیارقم]] و [[عثمان بن مظعون]] اسلام آورد از این رو از نخستین مسلمانان به شمار آوردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۲۵۲-۲۵۳؛الطبقات، ج۳، ص۳۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۵، ۸، ۱۴۴.</ref> برخی نیز اسلام او را به دست [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] دانستهاند.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۴؛ الریاض النضره، ج۳، ص۳۴۶.</ref> او در زمان دعوت مخیانه پیامبر در مکه مردم را به اسلام دعوت میکرد.<ref> نک: انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۰.</ref> همچنین نام او در شمار [[هجرت|مهاجرانی]] ذکر شده که پیش از [[جعفر بن ابیطالب]] به [[حبشه]] هجرت کردند.<ref>السیرة النبویة، ج۱، ص۳۲۹؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۳۲۱.</ref> البته برخی مهاجرت وی به حبشه را در مهاجرت دوم دانستهاند.<ref> الطبقات، ج۷، ص۲۶۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۱۰.</ref> برخی نیز او را حاضر در هر دو هجرت دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.</ref> پس از آنکه پیامبر به [[مدینه]] مهاجرت کرد ابوعبیده از حبشه به مکه بازگشت و از آنجا به مدینه مهاجرت کرد و در خانه کلثوم بن هدم که خانه مردان مجرد بود ساکن شد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۹.</ref>ابوعبیده در [[جنگ بدر]] حضور داشت. برخی سن او را در این جنگ ۴۱ سال دانستهاند<ref> الطبقات، ج۳، ص۴۱۴؛ المعارف، ص۲۴۸.</ref> با استناد به این گزارش سن او به هنگام اسلام آوردن ۲۷ بوده است. پیامبر میان او و [[سعد بن معاذ]] <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ الطبقات، ج۳، ص۴۲۱.</ref> یا [[سالم مولای ابیحذیفه]]<ref> الطبقات، ج۳، ص۸۸، ۳۱۳؛ المحبر، ص۷۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۷.</ref> و یا [[بلال حبشی]] <ref>الاصابه، ج۱، ص۴۵۵.</ref> [[عقد اخوت|پیمان برداردی]] بست. وی همچنین با محمد بن مسلمه برای برخورداری از میراث پیمان برادری برقرار کرد.<ref> المحبر، ص۷۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۹؛ الطبقات، ج۳، ص۳۱۳. </ref>بر پایه روایتی از [[انس بن مالک]] وی به همراه [[ابی بن کعب]] و [[ابوطلحه انصاری]] شراب نوشیده است.<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴.</ref> | ||
=== حضور در جنگها=== | === حضور در جنگها=== | ||
بنابر گزارشها ابوعبیده در جنگهای بدر و [[جنگ احد|احد]] حضور داشت. <ref>المغازی، ج۱، ص۱۵۷، ۲۴۰؛ نک السیرة النبویه، ج۱، ۶۵۸.</ref>او در جنگ احد از اندک کسانی بود تا آخرین لحظه از پیامبر دفاع کردند. او در این جنگ به مداوای مجروحان پرداخت و حلقه زرهی را که به پیشانی پیامبر فرو رفته بود با دندان بیرون کشید از همین رو دندانهای پیشینش شکست و به همین جهت او را اثرم و اهتم گفتند.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۴۰، ۲۴۷؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۳۰.</ref> اما منابع شیعی گزارش کردهاند در این ماجرا تنها علی و [[ابودجانه]] در کنار پیامبر ماندند <ref>الارشاد، ج۱، ص۸۲؛ الکافی، ج۸، ص۳۱۸؛ علل الشرایع، ج۱، ص۷.</ref> در برخی از منابع آمده است که عقبة بن وهب حلقه را از پیشانی پیامبر بیرون آورد.<ref>المعارف، ص۲۴۸؛ الاستیعاب، ج۲، ص۳۴۲.</ref> | بنابر گزارشها ابوعبیده در جنگهای بدر و [[جنگ احد|احد]] حضور داشت. <ref>المغازی، ج۱، ص۱۵۷، ۲۴۰؛ نک السیرة النبویه، ج۱، ۶۵۸.</ref>او در جنگ احد از اندک کسانی بود تا آخرین لحظه از پیامبر دفاع کردند. او در این جنگ به مداوای مجروحان پرداخت و حلقه زرهی را که به پیشانی پیامبر فرو رفته بود با دندان بیرون کشید از همین رو دندانهای پیشینش شکست و به همین جهت او را اثرم و اهتم گفتند.<ref> المغازی، ج۱، ص۲۴۰، ۲۴۷؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۳۰.</ref> اما منابع شیعی گزارش کردهاند در این ماجرا تنها علی و [[ابودجانه]] در کنار پیامبر ماندند <ref>الارشاد، ج۱، ص۸۲؛ الکافی، ج۸، ص۳۱۸؛ علل الشرایع، ج۱، ص۷.</ref> در برخی از منابع آمده است که عقبة بن وهب حلقه را از پیشانی پیامبر بیرون آورد.<ref>المعارف، ص۲۴۸؛ الاستیعاب، ج۲، ص۳۴۲.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۴۰: | ||
به گفته ابن سعد، ابوعبیده در همه جنگهای دوره پیامبر حضور داشت.<ref>الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.</ref> ابن حجر گفته است در همه غزوهها به جز [[غزوه تبوک]] حاضر بوده است.<ref>الاصابه، ج۶، ص۲۸.</ref> او در سریههای خبط (سیف البحر) و ذیالقصه در سال ۶ق فرمانده سپاه بود و در سریه خبط پیامبر او را با ۳۰۰ نفر به سوی قبیلهای از جهینه فرستاد.<ref>الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.</ref> | به گفته ابن سعد، ابوعبیده در همه جنگهای دوره پیامبر حضور داشت.<ref>الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.</ref> ابن حجر گفته است در همه غزوهها به جز [[غزوه تبوک]] حاضر بوده است.<ref>الاصابه، ج۶، ص۲۸.</ref> او در سریههای خبط (سیف البحر) و ذیالقصه در سال ۶ق فرمانده سپاه بود و در سریه خبط پیامبر او را با ۳۰۰ نفر به سوی قبیلهای از جهینه فرستاد.<ref>الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.</ref> | ||
در غزوه ذات السلاسل پیامبر او را با گروهی از مسلمانان به کمک عمرو بن عاص فرستاد گفته شده است با اینکه از عمرو بن عاص دل خوشی نداست اما به سبب پیروی از دستور پیامبر با او کنار آمد و پیامبر نیز وی را تحسین نمود.<ref> المغازی، ج۲، ص۷۷۰-۷۷۳؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۲۳-۶۲۴.</ref> منابع [[اهل سنت]] معتقدند وی در تبوک حاضر نبوده<ref> الاصابه، ج۶، ص۲۸.</ref> و پیامبر او را در مدینه نهاده بود<ref> تاریخ الاسلام، ج۴، ص۱۱۳.</ref> برخی از منابع [[شیعه|شیعی]] معتقدند ابوعبیده از کسانی بود که میخواستند در بازگشت از غزوه تبوک با رم دادن شتر پیامبر او را ترور کنند.<ref>خصال، ج۲، ص۴۹۹.</ref> | در غزوه ذات السلاسل پیامبر او را با گروهی از مسلمانان به کمک عمرو بن عاص فرستاد گفته شده است با اینکه از عمرو بن عاص دل خوشی نداست اما به سبب پیروی از دستور پیامبر با او کنار آمد و پیامبر نیز وی را تحسین نمود.<ref> المغازی، ج۲، ص۷۷۰-۷۷۳؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۲۳-۶۲۴.</ref> منابع [[اهل سنت]] معتقدند وی در تبوک حاضر نبوده<ref> الاصابه، ج۶، ص۲۸.</ref> و پیامبر او را در مدینه نهاده بود<ref> تاریخ الاسلام، ج۴، ص۱۱۳.</ref> برخی از منابع [[شیعه|شیعی]] معتقدند ابوعبیده از کسانی بود که میخواستند در بازگشت از غزوه تبوک با رم دادن شتر پیامبر او را ترور کنند.<ref>خصال، ج۲، ص۴۹۹.</ref> | ||
ابوعبیده در [[فتح مکه]] فرماندهی بخشی از سپاه مسلمانان را بر عهده داشت<ref> فتوح البلدان، ص۵۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۹.</ref> و پیشاپیش پیامبر وارد مکه شد<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۷-۴۰۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۹. </ref>و از گواهان پیماننامه هیئتهای نمایندگی قبایل با پیامبر بود.<ref> المغازی، ج۲، ص۶۱۲؛ الطبقات، ج۲، ص۷۴-۷۵.</ref> | ابوعبیده در [[فتح مکه]] فرماندهی بخشی از سپاه مسلمانان را بر عهده داشت<ref> فتوح البلدان، ص۵۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۹.</ref> و پیشاپیش پیامبر وارد مکه شد<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۷-۴۰۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۹. </ref>و از گواهان پیماننامه هیئتهای نمایندگی قبایل با پیامبر(ص) بود.<ref> المغازی، ج۲، ص۶۱۲؛ الطبقات، ج۲، ص۷۴-۷۵.</ref> | ||
پیامبر او را برای تبلیغ و جمعآوری [[زکات]] به سوی قبابل و مناطق مختلف میفرستاد. از سوی پیامبر برای گرفتن جزیه به [[بحرین]] رفت و با گرفتن آنها به [[مدینه]] بازگشت و پیامبر از بازگشت او اظهار خوشحالی کرد.<ref>مسند احمد، ج۴، ص۱۳۷؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۶۲-۶۳؛ دلائل النبوة، ج۶، ص۳۱۹.</ref> همچنین در پی درخواست مردم [[نجران]] از پیامبر که فردی را به سوی آنان بفرستد | پیامبر او را برای تبلیغ و جمعآوری [[زکات]] به سوی قبابل و مناطق مختلف میفرستاد. از سوی پیامبر برای گرفتن جزیه به [[بحرین]] رفت و با گرفتن آنها به [[مدینه]] بازگشت و پیامبر از بازگشت او اظهار خوشحالی کرد.<ref>مسند احمد، ج۴، ص۱۳۷؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۶۲-۶۳؛ دلائل النبوة، ج۶، ص۳۱۹.</ref> همچنین در پی درخواست مردم [[نجران]] از پیامبر که فردی را به سوی آنان بفرستد رسول خدا(ص) ابوعبیده را با آنجا فرستاد.<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۱۵؛ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۱۱.</ref> ابوعبیده برای آموزش دینی به دستور پیامبر به [[یمن]] نیز رفت. <ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۱۰؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۶.</ref> | ||
== پس از پیامبر== | == پس از پیامبر== | ||
ابوعبیده هنگام رحلت پیامبر در [[سپاه اسامه]] بود.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۱۱۸.</ref> هنگامی که خبر رحلت رسول خدا(ص) به سپاه رسید به همراه [[اسامه]] و عمر بن خطاب به مدینه بازگشت و در مراسم دفن پیامبر(ص) حضور یافت.<ref> المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۶۳؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۳</ref>. البته به هنگام دفن پیامبر(ص) کسی را به دنبال ابوعبیده و فرد دیگری را به دنبال ابوطلحه فرستاده بودند، ابوطلحه زودتر رسید و قبر رسول خدا(ص) را کند.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۶۴.</ref> | ابوعبیده هنگام رحلت پیامبر در [[سپاه اسامه]] بود.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۱۱۸.</ref> هنگامی که خبر رحلت رسول خدا(ص) به سپاه رسید به همراه [[اسامه]] و عمر بن خطاب به مدینه بازگشت و در مراسم دفن پیامبر(ص) حضور یافت.<ref> المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۶۳؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۳</ref>. البته به هنگام دفن پیامبر(ص) کسی را به دنبال ابوعبیده و فرد دیگری را به دنبال ابوطلحه فرستاده بودند، ابوطلحه زودتر رسید و قبر رسول خدا(ص) را کند.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۶۴.</ref> | ||
پس از درگذشت پیامبر و بیعت با ابوبکر ماجرای ارتداد اعراب در برخی از نواحی پیش آمد ابوعبیده، [[عمر بن خطاب]] و [[سعد بن ابیوقاص]] از ابوبکر خواستند از اعزام سپاه اسامه به روم منصرف شود و ایشان را برای سرکوب مرتدان بفرستند اما ابوبکر نپذیرفت و فقط عمر را در مدینه نگه داشت و دیگران را به سپاه ملحق کرد.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰-۱۱۲۱.</ref> | پس از درگذشت پیامبر و بیعت با ابوبکر ماجرای ارتداد اعراب در برخی از نواحی پیش آمد ابوعبیده، [[عمر بن خطاب]] و [[سعد بن ابیوقاص]] از ابوبکر خواستند از اعزام سپاه اسامه به روم منصرف شود و ایشان را برای سرکوب مرتدان بفرستند اما ابوبکر نپذیرفت و فقط عمر را در مدینه نگه داشت و دیگران را به سپاه ملحق کرد.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰-۱۱۲۱.</ref> | ||
=== حضور در سقیفه=== | === حضور در سقیفه=== | ||
ابوعبیده به همراه [[عمر بن خطاب]] در [[واقعه سقیفه|ماجرای سقیفه]] حضور داشت.<ref> انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۰؛ تاریخ الطبری، ج۳، ص۲۰۱.</ref> هنگامی که | ابوعبیده به همراه [[عمر بن خطاب]] در [[واقعه سقیفه|ماجرای سقیفه]] حضور داشت.<ref> انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۰؛ تاریخ الطبری، ج۳، ص۲۰۱.</ref> هنگامی که [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]]، عمر و ابوعبیده به [[سقیفه بنیساعده]] رسیدند برخی از [[انصار]] برای انتخاب خلیفه در آنجا گرد آمده بودند.<ref> انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۰؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۳؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۹.</ref> آنان پیامبر را از مهاجران شمردند و خود را به جانشینی او سزاوارتر دانستند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۳. </ref> ابوبکر و عمر نخست قصد داشتند با ابوعبیده [[بیعت]] کنند<ref> السیرة النبویه، ج۲، ص۶۵۹؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۳؛ الطبقات، ج۳، ص۲۲۱.</ref> اما او ابوبکر را به دلیل تقدم در اسلام و همراهی با پیامبر در [[هجرت به مدینه]] مقدم دانست.<ref>الرده، ص۴۱-۴۲؛ الاحتجاج، ج۱، ص۹۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۸.</ref> | ||
برخی از منابع معتقدند ابوعبیده، ابوبکر، عمر، مغیره بن شعبه، عبدالرحمن بن عوف و سالم مولای ابوحذیفه با هم عهد کرده بودند که پس از پیامبر نگذارند [[خلافت]] به [[بنیهاشم]] برسد.<ref>الکافی، ج۸، ص۱۷۹-۱۸۰.</ref> | برخی از منابع معتقدند ابوعبیده، ابوبکر، عمر، مغیره بن شعبه، عبدالرحمن بن عوف و سالم مولای ابوحذیفه با هم عهد کرده بودند که پس از پیامبر نگذارند [[خلافت]] به [[بنیهاشم]] برسد.<ref>الکافی، ج۸، ص۱۷۹-۱۸۰.</ref> | ||
=== بیعت گرفتن از مخالفان ابوبکر=== | === بیعت گرفتن از مخالفان ابوبکر=== |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۷
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abazar در تاریخ ۸ آذر ۱۳۹۶ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عامر بن عبدالله جراح |
محل زندگی | مکه، مدینه |
مهاجر/انصار | مهاجر |
نسب/قبیله | بنیحارث -قریش |
درگذشت/شهادت | ۱۸ق -اردنطاعون |
مدفن | اردن |
مشخصات دینی | |
حضور در جنگها | در تمامی غزوات به جز غزوه تبوک |
هجرت به | حبشه و مدینه |
دلیل شهرت | حضور در سقیفه بنیساعده |
عامر بن عبدالله بن جَرّاح مشهور اَبوعُبیده جَرّاح (درگذشت ۱۸ق.) صحابی مشهور و نقشآفرین در ماجرای سقیفه.
ابوعبیده از مهاجران به حبشه و مدینه بود. او در بیشتر غزوات پیامبر حضور داشت و از سوی آن حضرت برای تبلیغ و دریافت زکات به مناطق مختلف فرستاده میشد. ابوعبیده از حاضران در سقیفه بود که در به خلافت رسیدن ابوبکر بن ابیقحافه نقش داشت. همچنین او تلاش میکرد تا از مخالفان خلافت ابوبکر از جمله امام علی(ع) و عباس بن عبدالمطلب بیعت بیگرد. او در خلافت شیخین جایگاه ویژهای داشت خلیفه اول او را متصدی بیت المال قرار داد و خلیفه دوم او به حکومت شام منصوب کرد. برخی از منابع شیعی او را کسانی دانستهاند که به خانه حضرت زهرا(س) هجوم بردند.
نسب
عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی پیامبر و از تیره بنیحارث بن فهر از قریش بود جراح نام جد وی بوده است. [۱] اما دلیلی برای آن ذکر نشده است. درباره پدر او سخنان متناقضی نقل شده است. بر پایه نقلی او پیامبر اسلام را درک کرد و به وی ایمان آورد [۲] اما بر پایه گزارشی دیگر از مخالفان پیامبر بود و ایشان را سب میکرد. ابوعبیده در جنگ بدر سر او را برید و نزد پیامبر آورد[۳] البته برخی با استناد به مرگ وی پیش از اسلام، در صحت این گزارش تردید کردهاند.[۴] و برخی این داستان را در جهت فضیلتتراشی برای صحابه دانستهاند.[۵]مادر او امیمه بنت غنم بن جابر از تیره بنیحارث قریش بود و بعدها اسلام آورد.[۶] برخی منابع شیعی شأن نزول آیات ۹۰ سوره مائده،[۷] ۵۱ قلم، [۸] ۷۴ توبه،[۹] ۱۰۸ نساء، [۱۰]زخرف، [۱۱]محمد[۱۲] را در نکوهش او دانستهاند.
در دوره پیامبر
ابوعبیده از ۱۷ نفر باسواد مکه هنگام ظهور اسلام بود. [۱۳]او در دوران جاهلیت برای در مکه گورکنی می کرد.[۱۴] گفتهاند به همراه ارقم بن ابیارقم و عثمان بن مظعون اسلام آورد از این رو از نخستین مسلمانان به شمار آوردهاند.[۱۵] برخی نیز اسلام او را به دست ابوبکر دانستهاند.[۱۶] او در زمان دعوت مخیانه پیامبر در مکه مردم را به اسلام دعوت میکرد.[۱۷] همچنین نام او در شمار مهاجرانی ذکر شده که پیش از جعفر بن ابیطالب به حبشه هجرت کردند.[۱۸] البته برخی مهاجرت وی به حبشه را در مهاجرت دوم دانستهاند.[۱۹] برخی نیز او را حاضر در هر دو هجرت دانستهاند.[۲۰] پس از آنکه پیامبر به مدینه مهاجرت کرد ابوعبیده از حبشه به مکه بازگشت و از آنجا به مدینه مهاجرت کرد و در خانه کلثوم بن هدم که خانه مردان مجرد بود ساکن شد.[۲۱]ابوعبیده در جنگ بدر حضور داشت. برخی سن او را در این جنگ ۴۱ سال دانستهاند[۲۲] با استناد به این گزارش سن او به هنگام اسلام آوردن ۲۷ بوده است. پیامبر میان او و سعد بن معاذ [۲۳] یا سالم مولای ابیحذیفه[۲۴] و یا بلال حبشی [۲۵] پیمان برداردی بست. وی همچنین با محمد بن مسلمه برای برخورداری از میراث پیمان برادری برقرار کرد.[۲۶]بر پایه روایتی از انس بن مالک وی به همراه ابی بن کعب و ابوطلحه انصاری شراب نوشیده است.[۲۷]
حضور در جنگها
بنابر گزارشها ابوعبیده در جنگهای بدر و احد حضور داشت. [۲۸]او در جنگ احد از اندک کسانی بود تا آخرین لحظه از پیامبر دفاع کردند. او در این جنگ به مداوای مجروحان پرداخت و حلقه زرهی را که به پیشانی پیامبر فرو رفته بود با دندان بیرون کشید از همین رو دندانهای پیشینش شکست و به همین جهت او را اثرم و اهتم گفتند.[۲۹] اما منابع شیعی گزارش کردهاند در این ماجرا تنها علی و ابودجانه در کنار پیامبر ماندند [۳۰] در برخی از منابع آمده است که عقبة بن وهب حلقه را از پیشانی پیامبر بیرون آورد.[۳۱] او از گواهان صلح حدیبیه در سال ششم قمری بود و نام او در کنار دیگر گواهان در بالای پیماننامه نوشته شد.[۳۲] به گفته ابن سعد، ابوعبیده در همه جنگهای دوره پیامبر حضور داشت.[۳۳] ابن حجر گفته است در همه غزوهها به جز غزوه تبوک حاضر بوده است.[۳۴] او در سریههای خبط (سیف البحر) و ذیالقصه در سال ۶ق فرمانده سپاه بود و در سریه خبط پیامبر او را با ۳۰۰ نفر به سوی قبیلهای از جهینه فرستاد.[۳۵] در غزوه ذات السلاسل پیامبر او را با گروهی از مسلمانان به کمک عمرو بن عاص فرستاد گفته شده است با اینکه از عمرو بن عاص دل خوشی نداست اما به سبب پیروی از دستور پیامبر با او کنار آمد و پیامبر نیز وی را تحسین نمود.[۳۶] منابع اهل سنت معتقدند وی در تبوک حاضر نبوده[۳۷] و پیامبر او را در مدینه نهاده بود[۳۸] برخی از منابع شیعی معتقدند ابوعبیده از کسانی بود که میخواستند در بازگشت از غزوه تبوک با رم دادن شتر پیامبر او را ترور کنند.[۳۹] ابوعبیده در فتح مکه فرماندهی بخشی از سپاه مسلمانان را بر عهده داشت[۴۰] و پیشاپیش پیامبر وارد مکه شد[۴۱]و از گواهان پیماننامه هیئتهای نمایندگی قبایل با پیامبر(ص) بود.[۴۲] پیامبر او را برای تبلیغ و جمعآوری زکات به سوی قبابل و مناطق مختلف میفرستاد. از سوی پیامبر برای گرفتن جزیه به بحرین رفت و با گرفتن آنها به مدینه بازگشت و پیامبر از بازگشت او اظهار خوشحالی کرد.[۴۳] همچنین در پی درخواست مردم نجران از پیامبر که فردی را به سوی آنان بفرستد رسول خدا(ص) ابوعبیده را با آنجا فرستاد.[۴۴] ابوعبیده برای آموزش دینی به دستور پیامبر به یمن نیز رفت. [۴۵]
پس از پیامبر
ابوعبیده هنگام رحلت پیامبر در سپاه اسامه بود.[۴۶] هنگامی که خبر رحلت رسول خدا(ص) به سپاه رسید به همراه اسامه و عمر بن خطاب به مدینه بازگشت و در مراسم دفن پیامبر(ص) حضور یافت.[۴۷]. البته به هنگام دفن پیامبر(ص) کسی را به دنبال ابوعبیده و فرد دیگری را به دنبال ابوطلحه فرستاده بودند، ابوطلحه زودتر رسید و قبر رسول خدا(ص) را کند.[۴۸] پس از درگذشت پیامبر و بیعت با ابوبکر ماجرای ارتداد اعراب در برخی از نواحی پیش آمد ابوعبیده، عمر بن خطاب و سعد بن ابیوقاص از ابوبکر خواستند از اعزام سپاه اسامه به روم منصرف شود و ایشان را برای سرکوب مرتدان بفرستند اما ابوبکر نپذیرفت و فقط عمر را در مدینه نگه داشت و دیگران را به سپاه ملحق کرد.[۴۹]
حضور در سقیفه
ابوعبیده به همراه عمر بن خطاب در ماجرای سقیفه حضور داشت.[۵۰] هنگامی که ابوبکر، عمر و ابوعبیده به سقیفه بنیساعده رسیدند برخی از انصار برای انتخاب خلیفه در آنجا گرد آمده بودند.[۵۱] آنان پیامبر را از مهاجران شمردند و خود را به جانشینی او سزاوارتر دانستند[۵۲] ابوبکر و عمر نخست قصد داشتند با ابوعبیده بیعت کنند[۵۳] اما او ابوبکر را به دلیل تقدم در اسلام و همراهی با پیامبر در هجرت به مدینه مقدم دانست.[۵۴] برخی از منابع معتقدند ابوعبیده، ابوبکر، عمر، مغیره بن شعبه، عبدالرحمن بن عوف و سالم مولای ابوحذیفه با هم عهد کرده بودند که پس از پیامبر نگذارند خلافت به بنیهاشم برسد.[۵۵]
بیعت گرفتن از مخالفان ابوبکر
وقتی که ابوبکر به خلافت رسید ابوعبیده نقش عمدهای در گرفتن بیعت از مخالفان بهویژه امام علی(ع) داشت.[۵۶] او در بیعت گرفتن از امام علی(ع) به سابقه وی در اسلام، فضل و خویشاوندی وی با پیامبر اشاره میکرد. اما ابوبکر را به دلیل کنهسالی و تجربه بیشتر برای خلافت سزاروارتر میداسنت و از امام علی(ع) خواست تا با ابوبکر بیعت کند.[۵۷] بر پایه گزارشی در مشاجره با امام علی(ع) او را حریص به خلافت دانست.[۵۸]هنگامی که ابوبکر به حدیثی از پیامبر استناد نمود که نبوت و خلافت در بنیهاشم جمع نمیشوند او به صحت این حدیث گواهی داد.[۵۹] همچنین برخی از مفسران شیعی او را از کسانی دانستهاند که برای گرفتن بیعت به خانه حضرت زهرا(س) هجوم برده است.[۶۰] همچنین اوعبیده به همراه عمر بن خطاب و مغیرة بن شعبه برای بیعت گرفتن از عباس بن عبدالمطلب تلاش کرد[۶۱] بر پایه گزارشی برای جدایی وی از علی نیز کوشیدند.[۶۲] ابوعبیده در خلافت ابوبکر مدتی متصدی بیت المال بود.[۶۳] سپس فرمانده کل سپاه مسلمانان در شام شد. [۶۴] و شهرها و مناطق عمده شام از جمله دمشق را فتح کرد. در سال ۱۵ق با خالد بن ولید به حمص لشکر کشید و پس از ماهها محاصره آن را تصرف کردند. [۶۵]
دوران خلیفه دوم
ابوعبیده مورد اعتماد خلیفه دوم بود. عمر در سال ۱۷ق خالد بن ولید را از حکومت شام برکنار کرد و ابوعبیده را به جای او منصوب کرد.[۶۶] خلیفه میگفت آرزو دارم خانهای پر از مردانی همچون ابوعبیده داشته باشم [۶۷] و به گفته خودش میخواست وی را پس از مرگ جانشین خود بگمارد. [۶۸] ابوعبیده در فتح جزیره در سال ۱۷ق و فتح مصر در سال ۱۸ق از فرماندهان مسلمانان بود.[۶۹] بر پایه گزارشی در خلافت عمر بن خطاب مدینه دچار قحطی و خشکسالی شد او از والیان شهرهای مختلف درخواست ارسال مواد خوراکی کرد. ابوعبیده ۴۰۰۰ بار شهر خوراکی از شام به مدینه آورد گفته شده است هنگامی که عمر خواست بهای این مواد خوراکی را بپردازد ابوعبیده از پذیرش آن خوداری کرد و آن را برای رضای خدا دانست.[۷۰] گفته شده است روزی عمر بن خطاب ۴۰۰۰ درهم و ۴۰۰ دینار برای وی فرستاد تا وی را بیازماید او همه آنها را تقسیم کرد. [۷۱] همچنین در منابع آمده است وی آرزو میکرد که ای کاش گوسفندی بود و خانوادهاش از گوشتش بهره میبردند.[۷۲]
درگذشت و مدفن
ابوعبیده در سال ۱۸ق در ۵۸ سالگی در اثر طاعون عمواس در اردن از دنیا رفت. معاذ بن جبل بر جنازه وی نماز گذارد.[۷۳] سپس او را در روستای عمتا در منطقه غور (بیسان) دفن کردند.[۷۴]
پانویس
- ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۴۴۳؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷.
- ↑ المحبر، ص۱۷۰؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۶.
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۶؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۱۷.
- ↑ المعارف، ص۲۴۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.
- ↑ البرهان، ج۲، ص۳۶۰.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۶-۵۶۷.
- ↑ تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۱.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۷۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۳۴. ۷۹-۸۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۲۱. ۲۵-۲۶.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۲۱؛ البرهان، ج۴، ص۸۸۴.
- ↑ فتوح البلدان، ص۴۵۷.
- ↑ السیرة النبویة، ج۲، ص۶۶۳.
- ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۲۵۲-۲۵۳؛الطبقات، ج۳، ص۳۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۵، ۸، ۱۴۴.
- ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۴؛ الریاض النضره، ج۳، ص۳۴۶.
- ↑ نک: انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ السیرة النبویة، ج۱، ص۳۲۹؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۳۲۱.
- ↑ الطبقات، ج۷، ص۲۶۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۱۰.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.
- ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۹.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۴۱۴؛ المعارف، ص۲۴۸.
- ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ الطبقات، ج۳، ص۴۲۱.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۸۸، ۳۱۳؛ المحبر، ص۷۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۷.
- ↑ الاصابه، ج۱، ص۴۵۵.
- ↑ المحبر، ص۷۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۹؛ الطبقات، ج۳، ص۳۱۳.
- ↑ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۵۷، ۲۴۰؛ نک السیرة النبویه، ج۱، ۶۵۸.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۲۴۰، ۲۴۷؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۳۰.
- ↑ الارشاد، ج۱، ص۸۲؛ الکافی، ج۸، ص۳۱۸؛ علل الشرایع، ج۱، ص۷.
- ↑ المعارف، ص۲۴۸؛ الاستیعاب، ج۲، ص۳۴۲.
- ↑ اسد الغابه، ج۳، ص۷۴۲.
- ↑ الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ الاصابه، ج۶، ص۲۸.
- ↑ الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ المغازی، ج۲، ص۷۷۰-۷۷۳؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۲۳-۶۲۴.
- ↑ الاصابه، ج۶، ص۲۸.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۴، ص۱۱۳.
- ↑ خصال، ج۲، ص۴۹۹.
- ↑ فتوح البلدان، ص۵۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۹.
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۷-۴۰۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۹.
- ↑ المغازی، ج۲، ص۶۱۲؛ الطبقات، ج۲، ص۷۴-۷۵.
- ↑ مسند احمد، ج۴، ص۱۳۷؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۶۲-۶۳؛ دلائل النبوة، ج۶، ص۳۱۹.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۳۱۵؛ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۱۱.
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۱۰؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۶.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۱۱۸.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۶۳؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۳
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۶۴.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰-۱۱۲۱.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۰؛ تاریخ الطبری، ج۳، ص۲۰۱.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۰؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۳؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۹.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۵۹؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۳؛ الطبقات، ج۳، ص۲۲۱.
- ↑ الرده، ص۴۱-۴۲؛ الاحتجاج، ج۱، ص۹۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۸.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۱۷۹-۱۸۰.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۱۲۱؛ الرده، ص۴۶.
- ↑ نک: الرده، ص۴۶؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۲.
- ↑ الغارات، ج۲، ص۷۶۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۰۵.
- ↑ الاحتجاج، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۶۶.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۶۶.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۳۴۰، ۳۵۵، ۴۰۵-۴۰۶؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۶۶؛ المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۵۹۸.
- ↑ الاستیعاب، ج۲، ص۷۹۳.
- ↑ الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۲۶۱؛ مسند احمد، ج۱، ص۱۸؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۲۷.
- ↑ تاریخ طبری، ج۴، ص۵۷-۱۰۷.
- ↑ المنتظم، ج۴، ص۲۵۱.
- ↑ الطبقات، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۳۱۵؛ اسدالغابه، ج۳، ص۶.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۱۳۸؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸؛ شذرات الذهب، ج۱، ص۲۹.
- ↑ معجم البلدان، ج۴، ص۱۵۳؛ الاعلام، ج۳، ص۲۵۲.