اخبار المدینه (ابن شبه): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
خط ۱۱: خط ۱۱:
ابوزید عمر بن شَبَّة بن عبیده نُمَیری از [[روایت|راویان]] و [[حافظ قرآن|حافظان]] برجسته قرن سوم قمری است.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۶۹.</ref> شهرت وی به «شبه» از شهرت پدرش گرفته شده است. گفته‌اند: مادرش در کودکی او برایش ترانه‌ای می‌خوانده و شبّه خطابش می‌کرده است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵.</ref> عمر بن شبه در ۱۷۳ق، احتمالا در [[بصره]] زاده شد و در ۲۶۲ یا ۲۶۳ق در [[سامرا]] درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰.</ref> در آموختن تاریخ، مغازی، سیره، [[حدیث]]، [[فقه]]، ادب، شعر و نسب‌شناسی کوشا بود و آثار گوناگونش نشان می‌دهد که در علوم مختلف دست داشته است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۰.</ref> آگاهی‌های گسترده‌او در حوزه ادب و شعر<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰.</ref> در منابعی مانند الاغانی اصفهانی، الاستیعاب ابن عبدالبر و نور المقتبس مرزبانی بازتاب یافته است. در عرصه تاریخ‌نگاری درباره [[مکه]]، [[مدینه]]، بصره، و [[کوفه]] و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است.<ref>معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۰-۶۲.</ref> از اندیشه [[کلام|کلامی]] و فقهی او چندان آگاهی در دست نیست. تنها درباره مخالفتش با اندیشه مخلوق بودن [[قرآن ]] گزارش‌هایی روشن یافت می‌شود. پاره کردن کتاب‌ها و آتش زدن خانه وی و ناچار شدنش به سکوت و انزوا از پیامدهای این رویداد بود.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.</ref>
ابوزید عمر بن شَبَّة بن عبیده نُمَیری از [[روایت|راویان]] و [[حافظ قرآن|حافظان]] برجسته قرن سوم قمری است.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۶۹.</ref> شهرت وی به «شبه» از شهرت پدرش گرفته شده است. گفته‌اند: مادرش در کودکی او برایش ترانه‌ای می‌خوانده و شبّه خطابش می‌کرده است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵.</ref> عمر بن شبه در ۱۷۳ق، احتمالا در [[بصره]] زاده شد و در ۲۶۲ یا ۲۶۳ق در [[سامرا]] درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰.</ref> در آموختن تاریخ، مغازی، سیره، [[حدیث]]، [[فقه]]، ادب، شعر و نسب‌شناسی کوشا بود و آثار گوناگونش نشان می‌دهد که در علوم مختلف دست داشته است.<ref>الفهرست، ص۱۲۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۰.</ref> آگاهی‌های گسترده‌او در حوزه ادب و شعر<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰.</ref> در منابعی مانند الاغانی اصفهانی، الاستیعاب ابن عبدالبر و نور المقتبس مرزبانی بازتاب یافته است. در عرصه تاریخ‌نگاری درباره [[مکه]]، [[مدینه]]، بصره، و [[کوفه]] و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است.<ref>معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۰-۶۲.</ref> از اندیشه [[کلام|کلامی]] و فقهی او چندان آگاهی در دست نیست. تنها درباره مخالفتش با اندیشه مخلوق بودن [[قرآن ]] گزارش‌هایی روشن یافت می‌شود. پاره کردن کتاب‌ها و آتش زدن خانه وی و ناچار شدنش به سکوت و انزوا از پیامدهای این رویداد بود.<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.</ref>


ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش [[ابن زباله]] مورد بی مهری [[رجال|رجالیان]] و [[اهل حدیث]] قرار گرفته است، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.<ref>الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۱۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲.</ref> [[مزی|مِزّی]] فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است.<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲؛ نک: التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref> [[محمد بن یحیی]]، [[معاویة بن هشام]] و [[ابوغسان|ابوغَسان]] از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان او بوده‌اند. بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران [[مالک بن انس]] است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای [[مدینه]] داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.<ref>مجلة العرب، ج۴، ص۳۲۸، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».</ref> برخی به درستی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص۴۷.</ref> با این‌که ابن شبه از شاگردان [[ابن زباله]]<ref>نک: اخبار المدینه، ص۶۷.</ref>، از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه است، در این کتاب، گزارش‌هایی اندک از او آورده است. (برای نمونه: ج۳، ص۱۰۱۸)
ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش [[ابن زباله]] مورد بی مهری [[رجال|رجالیان]] و [[اهل حدیث]] قرار گرفته است، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.<ref>الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۱۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲.</ref> [[مزی|مِزّی]] فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است.<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲؛ نک: التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref> [[محمد بن یحیی]]، [[معاویة بن هشام]] و [[ابوغسان|ابوغَسان]] از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان او بوده‌اند. بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران [[مالک بن انس]] است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای [[مدینه]] داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.<ref>مجلة العرب، ج۴، ص۳۲۸، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».</ref> برخی به درستی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص۴۷.</ref> با این‌که ابن شبه از شاگردان [[ابن زباله]]<ref>نک: اخبار المدینه، ص۶۷.</ref> از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه است، در این کتاب، گزارش‌هایی اندک از او آورده است. (برای نمونه: ج۳، ص۱۰۱۸)


==اهمیت کتاب==
==اهمیت کتاب==

نسخهٔ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۵۸

اَخبار المدینه از منابع کهن تاریخ محلی مدینه، نوشته عمر بن شَبَّه (۱۷۳-۲۶۲ق).

موضوع

اخبار المدینه درباره جغرافیای تاریخی مدینه و شرح رخدادهای آن به‌ویژه زندگی پیامبر اسلام(ص)، خلافت عمر بن خطاب و عثمان است. آن را با نام‌هایی چون کتاب المدینه[۱]، اخبار المدینه[۲] و تاریخ المدینة المنوره[۳] هم می‌شناسند.

نویسنده

ابوزید عمر بن شَبَّة بن عبیده نُمَیری از راویان و حافظان برجسته قرن سوم قمری است.[۴] شهرت وی به «شبه» از شهرت پدرش گرفته شده است. گفته‌اند: مادرش در کودکی او برایش ترانه‌ای می‌خوانده و شبّه خطابش می‌کرده است.[۵] عمر بن شبه در ۱۷۳ق، احتمالا در بصره زاده شد و در ۲۶۲ یا ۲۶۳ق در سامرا درگذشت.[۶] در آموختن تاریخ، مغازی، سیره، حدیث، فقه، ادب، شعر و نسب‌شناسی کوشا بود و آثار گوناگونش نشان می‌دهد که در علوم مختلف دست داشته است.[۷] آگاهی‌های گسترده‌او در حوزه ادب و شعر[۸] در منابعی مانند الاغانی اصفهانی، الاستیعاب ابن عبدالبر و نور المقتبس مرزبانی بازتاب یافته است. در عرصه تاریخ‌نگاری درباره مکه، مدینه، بصره، و کوفه و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است.[۹] از اندیشه کلامی و فقهی او چندان آگاهی در دست نیست. تنها درباره مخالفتش با اندیشه مخلوق بودن قرآن گزارش‌هایی روشن یافت می‌شود. پاره کردن کتاب‌ها و آتش زدن خانه وی و ناچار شدنش به سکوت و انزوا از پیامدهای این رویداد بود.[۱۰]

ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش ابن زباله مورد بی مهری رجالیان و اهل حدیث قرار گرفته است، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.[۱۱] مِزّی فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است.[۱۲] محمد بن یحیی، معاویة بن هشام و ابوغَسان از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان او بوده‌اند. بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران مالک بن انس است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای مدینه داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.[۱۳] برخی به درستی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.[۱۴] با این‌که ابن شبه از شاگردان ابن زباله[۱۵] از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه است، در این کتاب، گزارش‌هایی اندک از او آورده است. (برای نمونه: ج۳، ص۱۰۱۸)

اهمیت کتاب

ابن شبه در گسترش و استواری مکتب تاریخ‌نگاری مدینه که اصول آن در کارهای عُروة بن زبیر (م.۹۴ق.) و ابن شهاب زُهری (م.۱۲۴ق.) و موسی بن عُقبه (م.۱۴۱ق.) نهاده شد[۱۶]، نقشی اساسی داشت. بررسی ‌گزارش‌های اخبار المدینه و تلاشی که او در هر گفتار به کار برده، اصالت کار او را نشان می‌دهد. وی برای گردآوری اطلاعات همان روشی را به کار برده که در تدوین حدیث به کار می‌رفته است؛ بدین معنا که سخن‌های شاهدان و راویان را به صورت شفاهی گرد آورده و کنار هم نهاده[۱۷] و سپس ابواب یا فصول گوناگون را درباره مکان‌ها و مساجد و خانه‌های مدینه پدید آورده و با ‌گزارش‌های تکمیل‌کننده، جوانب و ابعاد هر موضوع را واکاوی نموده است.

ابن شبه با چند واسطه به تاریخ‌نگاران مغازی و سِیر مدینه، می‌پیوندد و با نقل سلسله سند هر ‌گزارش، بر این پیوستگی و اصالت، صحه میگذارد. گاه وی در پایان ‌گزارش‌، دیدگاه خود را درباره موضوع و خبر بیان می‌کند. (برای نمونه: ج۱، ص۱۰۳) توجه به انساب و تبارشناسی، استناد به شعر کهن، فراوانی استنادهای قرآنی و یادکرد شأن نزول‌ها، ارجاع به احکام و مناسک فقهی، و آمیختن تاریخ با جغرافیا که از ویژگی‌های عمومی تاریخنگاری مدینه است، در کتاب ابن شبه به چشم می‌خورد. توانایی او در تبیین و توضیح هر موضوع با ستایش سخاوی (م.۹۰۲ق.) روبه‌رو گشته است.[۱۸]

روش کتاب

آگاهی‌های ابن شبه به دو بخش کلی قسمت‌پذیرند: ۱. ‌گزارش‌ها و دانسته‌هایی که از طریق مشایخ و اسناد کهن گردآوری شده‌اند؛ مانند گزارش هجرت و خلافت و نبرد‌های صدر اسلام و سیره پیامبر و صحابه. ۲. وصف مکان‌ها که از مشاهده عینی نویسنده ریشه می‌گیرد؛ همچون گزارش درباره خانه‌ها، منزلگا‌ه‌ها، مساجد، چاه‌ها، بازارهای مدینه، و دیگر پدیده‌های جغرافیایی. اصالت، اعتبار و اهمیت پژوهش‌های ابن شبه بیشتر در‌گزارش‌های نوع دوم تجلی کرده است.

ویژگی دیگر کار ابن شبه، آمیختن تاریخ سیاسی و جغرافیای طبیعی است. او همچون مهندسی متخصص، به موقعیت جغرافیایی هر خانه و مناسبات مکانی و تاریخ شکل‌گیری منازل و محلات و کوچه‌ها توجه می‌کند (برای نمونه: ج۱، ص۲۲۹۲۷۳) و از این رو در زمره دانشوران پایهگذار فن خِطَط مدینه جای می‌گیرد.

توجه به شأن نزول آیات، به ویژه در اخبار مربوط به سیره نبوی، از رویداد اِفک تا داستان مُسَیلَمه کذاب، از دیگر امتیازهای روش ابن شبه به شمار می‌رود. (برای نمونه: ج۱، ص۴۹، ۵۳، ۲۰۳، ۲۰۹۲۱۵) مقایسه میان ‌گزارش‌های مدائنی (م.۲۲۵ق.) گر چه از جزئیات اخبار المدینه وی چندان آگاهی نداریم و ابن شبه نشان می‌دهد که ابن شبه تنها نقش راوی با واسطه از مدائنی را ندارد؛ بلکه کار او تکمیل و توسعه آثار مدائنی است و اتقان بیشتری دارد.[۱۹]

اهمیت کتاب ابن شبه جز قدمت و کهن بودن، در تفصیل ‌گزارش‌هایی است که در دیگر منابع کهن یافت نمی‌شوند؛ همچون اخباری از دوران خلافت عمر و عثمان[۲۰]، ‌گزارش‌های گوناگون از طریق ابوغسان کنانی و دیگران از قبر حضرت فاطمه زهرا(س) (ج۱، ص۱۰۴۱۱۰)، رویداد فدک (ج۱، ص۱۹۵۲۱۸)، و دیگر رویدادهای مهم آغاز اسلام. اخبار المدینه به منزله متنی مهم در میان تواریخ محلی و اثری ارزشمند در گردآوری ‌گزارش‌های دوره خلافت ارزیابی شده است.[۲۱] آگاهی‌های این کتاب، به گونه‌ای گسترده در میراث مدینهنگاری بازتاب یافته و تاریخنگارانی مانند ابواسحاق حربی[۲۲] (م.۲۸۵ق.)، ابن حجر[۲۳] (م.۸۵۲ق.)، سمهودی (م.۹۱۱ق.) و احمد بن عبدالحمید عباسی[۲۴] (سده دهم ق.) در آثار خود از آن بهره گرفته‌اند. بیشترین این گزارش‌ها به سمهودی اختصاص دارد. با این‌که او گویا همه کتاب ابن شبه را در دست نداشته، در حدود ۳۵۰ ‌خبر را از وی گزارش کرده است.[۲۵]

ابوبکر جوهری (م.۳۲۳ق.) از شاگردان ابن شبه، در کتاب السقیفة و فدک روایت‌ها و نصوصی از وی آورده که به نظر برخی از محققان، در بازسازی بخش گمشده اخبار المدینه درباره سقیفه و فدک تأثیر اساسی دارد.[۲۶] احمد بن ابی‌طاهر طیفور (م.۲۸۰ق.) شاگرد دیگر ابن شبه به پیروی از او، کتاب بغداد را بر محور رویدادهای بغداد، در تاریخ خلفای عباسی تا پایان دوره مهتدی (م.۲۵۶ق.) تألیف کرد. از این کتاب تنها جزء ششم درباره رخدادهای دوره مأمون بر جای مانده است.

ساختار و محتوا

اخبار المدینه در نسخه موجود شامل سه بخش است: ۱. دوران پیامبر اکرم(ص). ۲. دوران عمر بن خطاب. ۳. دوران عثمان بن عفان. هر یک از بخش‌ها از آغاز و انجام و در میانه سطرها و کلمات، افتادگی‌ها و ناپیوستگی‌هایی دارد. نیز از لحاظ تکرار ‌گزارش‌ها در چند جا (برای نمونه: ج۱، ص۱۱۱؛ ج۴، ص۱۲۳۹۱۳۴۱) یا قطع ارتباط موضوعی و گزارش روایت‌ها در جای نامربوط (برای نمونه: ج۱، ص۳۹۵۲) نابسامانی‌هایی دارد. نیز ناخوانا بودن کلمات، سبب خطاهای بسیار در ثبت عبارت‌ها و واژگان جغرافیایی و تاریخی شده است.

بخش اول که افتادگی‌هایی دارد، با ‌گزارشی در آداب کفن و دفن و تعیین جایی به نام «موضع الجنائز» در خانه پیامبر آغاز شده است؛ جایی که در خانه آن حضرت فراهم شده بود تا وی بر جنازه مؤمنان نماز بگزارد. درباره موقعیت جغرافیایی مقام جبرئیل دو گزارش آمده و سپس از جمع قرآن و ظهور قصاصان و قصه‌گویی و برخورد پیامبر(ص) و خلفا با این پدیده سخن رفته و در همین جا از تمیم داری و نقش او در رواج افسانه‌سرایی[۲۷] که در فرهنگ و تمدن روایی نسل‌های بعد، نمودی گسترده داشته، گفتار به میان آمده است. تفصیل سخن درباره جمع قرآن با ‌گزارش‌های گوناگون از راویان مختلف به بخش سوم واگذار شده است. سپس مجموعه‌ای گسترده از احکام، آداب، مستحبات و مکروهات مسجد و معرفی بیش از۵۰ مسجد که پیامبر(ص) در آن‌ها نماز خوانده یا نخوانده، آمده است.

ادامه ‌گزارش‌ها به تاریخ کوه احد و قبور صحابه اختصاص یافته و واکنش پیامبر به مرگ صحابه و فرزندانش و کیفیت کفن و دفن آن‌ها و وضعیت و جغرافیای قبرها بازگو شده است. ‌گزارش‌های ابن شبه ثابت می‌کند که در سیره و سنت پیامبر اکرم(ص) ساختن و تعمیر قبر و بنا نهادن اتاقک‌هایی روی آن، کاری مرسوم بوده است. مثلاً ایشان بر قبر عثمان بن مظعون اتاقکی ساخت. این سنت که با نگرش رسمی وهابیان عربستان سازگاری ندارد، موجب واکنش مصححان و تعلیقهنگاران سعودی کتاب تاریخ المدینه شده و سبب گشته تا صحت این روایت‌ها و ‌گزارش‌ها را به چالش کشند.[۲۸]

در ادامه می‌توان قدرت مشاهده ابن شبه را در وصف چاه‌ها، منزلگاه‌ها، خانه‌ها و مکان‌ها، بازارها، آبگیرها، بیابان‌ها و سنگ‌های مدینه دید. در این ‌گزارش‌ها، با وضعیتی روشن از خانه‌های نام‌آور مدینه، مالکیت ساختمان‌ها و ارتباط منازل، محلات و جاده‌ها و راه‌های ارتباطی مدینه همراه یادکرد گنجینه‌ای از سنگ‌های قیمتی، فتنه‌ها، برخی رخدادهای تاریخی مانند رویداد اِفک، مسئله لِعان و ظِهار، آمدن هیئت‌ها و گروه‌های قومی مذهبی نزد پیامبر اکرم(ص)، داستان هجرت‌ها، اسلام آوردن‌ها، ارتدادها و واقعه مُسَیلمه کذاب، اشعاری در وصف مدینه، یادکرد مناقب پیامبر اکرم(ص) و بنی‌هاشم و اعمال و صدقات و سَرّیه‌ها و نگاهبانان و سیره خانوادگی ایشان آشنا می‌شویم. نویسنده از خلال زندگی سیاسی پیامبر اکرم(ص) از هنگام هجرت تا وفات، به روایت درباره زندگی شهری و عمرانی[۲۹] این شهر می‌پردازد و شکل‌گیری مساجد و سکونت و منزل‌سازی قبایل و تیره‌ها و احیای مناطق و مکان‌ها و مرزهای هر منطقه و طراحی بازارها، چشمه‌ها، چاه‌ها و کوه‌ها را در پیرامون این مرکز توضیح می‌دهد.

در بخش دوم، سیره و رفتار عمر بن خطاب و همراهی‌اش با ابوبکر همراه ‌گزارش‌هایی از نسب و زندگی، لقب‌های عمر، پاسداری‌اش از حقوق بیت‌المال، اقدامات سیاسی وی در ترویج مسائل مذهبی و روزه و نماز، فتاوی فقهی و پرسش‌های فقهی از او و اجتهادات او آمده و نویسنده بر سختگیری‌های عمر بر شاعران و زنان، سیره وی در پوشش، سفر، وصیت و جز آن تأکید کرده و اشعاری در مدح وی آورده و آگاهی‌هایی گسترده از دوران خلافت وی و قوانین و احکامی که اجرا کرده و اسلوب فرماندهی او و نیز کوشش در جمع و تدوین قرآن، ارائه نموده است. نویسنده تصریح می‌کند که پیشنهاد تعیین هجرت نبوی به منزله مبدأ تقویم قمری، از جانب حضرت علی(ع) داده شد و عمر بن خطاب آن را پذیرفت و اجرا کرد.

بخش سوم حاوی دورنمایی روشن از زندگی، اسلام آوردن و خلافت و سیره و اخلاق فردی عثمان بن عفان و تلاش‌های وی در جمع و تدوین قرآن و یکسان‌سازی مصاحف و رفع اختلافات آن‌ها است و به تلاشهای دیگر صحابیان در این زمینه نیز اشاره شده است. نویسنده خبرهای گاه متعارض شاهدان نخست را درباره حرکت مردم مصر و کوفه و مسیرهای آن‌ها در آمدن به مدینه و سرانجام کشته شدن عثمان و شورش عمومی و قضاوت درباره واکنش و نقش هر یک از صحابیان بزرگ در این رویداد، آورده است. او ‌گزارش‌های مخالفان خاندان پیامبر را درباره نقش مستقیم حضرت علی(ع) و فرزندانش در کشتن عثمان و شعله‌ور ساختن این آشوب روایت کرده؛ اما اخبار گوناگون مخالف این دیدگاه را نیز گزارش نموده و بر تلاش حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) در پیشگیری از این قتل و شورش تأکید کرده است.

نسخه‌شناسی و چاپ‌ها

به طور دقیق معلوم نیست کاستی‌های متن اخبار المدینه از چه هنگام به آن راه یافته است. ذهبی (م.۷۴۸ق.) از دیدار نیمی از کتاب تا بخش «امامت او» خبر داده است.[۳۰] این ‌گزارش بر ابهام‌ها می‌افزاید؛ زیرا مرجع ضمیر «او»‌ در سنجش با نسخه فعلی نامشخص است. اما این نکته را روشن می‌کند که اخبار المدینه از سده‌ها پیش به صورت ناقص در دسترس بوده است. در ‌گزارش سخاوی (م.۹۰۲ق.) نیز به کاستی بخش پایانی این اثر تصریح شده است.[۳۱] احتمال دیگر این است که هر یک از بخش‌های کتاب، اثری مستقل بوده و نسخه‌نویسان یا دانشوران بعدی آن‌ها را به هم پیوند داده‌اند و در این میان، بخش خلافت ابوبکر و حضرت علی(ع) و دوران بعد تا روزگار مؤلف یا از آغاز نوشته نشده و یا از دید نسخه‌نویسان پنهان مانده است.

حبیب محمد احمد، نسخه خطی این کتاب را در کتابخانه شخصی سید محمد مظهر الفاروقی در مدینه یافت و از آن عکس گرفت و برای تصحیح و تحقیق به فهیم محمد شلتوت سپرد. وی آن را با عنوان تاریخ المدینة المنوره منتشر کرد. گویا زرکلی پیشتر به نسخه خطی اخبار المدینه دست یافته بوده است.[۳۲] به کوشش شلتوت، نخستین چاپ کتاب در ۱۳۹۹ق. با یادداشت‌های وی و فهرست موضوعی و اعلام به قلم بکری شیخ امین انتشار یافت. حَمَد الجاسر در بررسی این تصحیح، غلط‌خوانی‌های بسیاری یافته و در مقالات گوناگون به اصلاح و ویرایش آن‌ها پرداخته است[۳۳]، گر چه از سختی خوانش نسخه و توانایی شلتوت در تصحیح بخش‌های عمده کتاب غفلت نورزیده است. همین ناخوانایی متن موجب شده تاریخنگاری مانند سمهودی که این نسخه را در دست داشته، گاه به بدخوانی دچار شود.[۳۴] شلتوت به پشتوانه سخن سخاوی که ابن فهد اخبار المدینه را از روی دست‌نوشته ابن حجر کتابت کرده، به این نتیجه رسیده که نسخه موجود، همان نسخه نگاشته شده به خط ابن حجر است. حمد الجاسر به درستی قرائت شلتوت از عبارت سخاوی را خطا دانسته و با ارائه شواهدی، ارتباط نسخه ابن حجر با نسخه موجود را رد کرده است.[۳۵]

پیش از شلتوت، سلیمان الغنام در پژوهشی برای اخذ مدرک دکتری از دانشگاه ملک عبدالعزیز، به تصحیح همه یا بخش‌هایی از کتاب اقدام کرده بود.[۳۶] چاپ دیگر کتاب در‌دار العیان ریاض با یادداشت‌ها و نقدهای عبدالله محمد الدویش (م.۱۴۰۸ق.)، به ویژه نقدهایی بر مباحث ناسازگار با عقاید وهابیت، در سلسله آثار الدویش، با کوشش عبدالعزیز بن احمد المشیقح انجام یافته است. الدویش در مسائلی چون تعمیر قبور و ساختن مقبره که در روایت‌های این کتاب آمده، به دفاع از رویکردهای وهابیت پرداخته و نیز درباره حدیث‌ها و راویان داوری نموده و صحیح و ضعیف را مشخص کرده است. در برابر، یکی از محققان شیعی، تلخیصی از روایت‌ها و ‌گزارش‌های اخبار المدینه را فراهم نموده و ۲۰۳ روایت از این کتاب درباره منزلت و فضیلت اهل بیت(ع) و پیامبر اکرم(ص) و نقد رفتار مخالفان و دشمنان آن‌ها گرد آورده است.[۳۷] به نظر وی، در این روایت‌ها نشانه‌هایی از تأیید عقاید و آموزه‌های شیعه یافت می‌شود.

اخبار المدینه در نوبتی دیگر، با تحقیق و پاورقی علی محمد دندل و یاسین سعد الله بیان در سال ۱۴۱۷ق. در انتشارات‌دار الکتب العلمیه بیروت چاپ شده است. این محققان نکات رجالی و حدیثی بسیار در ارزیابی روایت‌ها و راویان آورده‌اند. حسین صابری بخش نخست کتاب را که مشتمل بر ۱۰۶۵ خبر است‌، با حفظ تعلیقات و یادداشت‌ها‌ به زبان فارسی ترجمه و در انتشارات مشعر تهران منتشر کرده است.

پانویس

  1. الفهرست، ص۱۲۵.
  2. الاصابه، ج۱، ص۲۴۲،۴۵۰؛ ج۲، ص۲۳۸، ۳۵۱.
  3. وفاء الوفاء، ج۱، ص۴۱، «مقدمه»؛ فیض القدیر، ج۱، ص۱۲۰.
  4. تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۶۹.
  5. الفهرست، ص۱۲۵.
  6. وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰؛ شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰.
  7. الفهرست، ص۱۲۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۰.
  8. وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۴۰.
  9. معجم الادباء، ج۱۶، ص۶۰-۶۲.
  10. تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۰۹.
  11. الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۱۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲.
  12. تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۹۱-۹۲؛ نک: التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.
  13. مجلة العرب، ج۴، ص۳۲۸، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».
  14. حجاز در صدر اسلام، ص۴۷.
  15. نک: اخبار المدینه، ص۶۷.
  16. بحث فی نشأة علم التاریخ، ص۱۳-۲۷.
  17. درآمدی بر تاریخ اسلام، ص۹۲-۹۳.
  18. التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۱.
  19. حجاز در صدر اسلام، ص۴۵-۴۶.
  20. نور علم، ش۴۰، ص۱۵۵-۱۵۶، «اثری نفیس اما ناشناخته».
  21. منابع تاریخ اسلام، ص۱۳۸.
  22. المناسک، ص۴۴۱، ۴۴۵، ۴۴۶، ۴۴۸، ۴۵۰، ۴۵۴، ۴۵۷، ۴۶۵.
  23. الاصابه، ج۱، ص۱۲۷، ۱۸۶، ۵۹۶؛ ج۲، ص۱۶۰؛ ج۳، ص۴۱۱، ۴۳۷، ۴۸۴، ۵۵۴، ۶۱۳؛ ج۴، ص۲۰۰، ۳۹۰، ۴۰۷، ۵۱۲.
  24. عمدة الاخبار، ص۵۱، ۱۴۳، ۱۴۴،۱۵۲، ۱۵۳، ۱۵۴.
  25. وفاء الوفاء، ج۱، ص۶۴، ۶۵، ۶۷، ۶۸، ۱۲۵، ۲۰۹، ۲۴۰، ۳۰۰، ۳۸۵، ۴۳۸؛ ج۲، ص۳۸، ۱۱۷، ۲۰۱، ۲۴۵، ۲۷۵، ۳۲۷، ۳۳۰، ۴۴۸، ۴۵۲؛ ج۳، ص۱۶، ۲۱، ۵۶، ۷۴، ۸۸، ۱۲۱، ۱۴۷، ۱۷۳، ۲۰۷، ۲۶۲، ۲۸۴، ۳۳۲؛ ج۴، ص۱۴،۷۰، ۱۶۵، ۱۹۱، ۲۳۹،۳۱۰.
  26. منابع تاریخ اسلام، ص۱۷۰.
  27. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص۴۳.
  28. مجموعه مؤلفات الشیخ الدویش، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵.
  29. تاریخ المدینه، ج۱، صن- ع، «مقدمه».
  30. سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۳۷۱.
  31. التحفة اللطیفه، ج۲، ص۳۴۰.
  32. الاعلام، ج۵، ص۴۸.
  33. مجلة العرب، ج۱۸، ص۲۸۹-۳۵۶، «تاریخ المدینة لابن شبه»؛ ج۱۹، ص۵۸۹-۶۵۷، «اخبار المدینة لابن شبه»؛ ج۲۰، ص۳۷۲-۳۸۶، «تاریخ المدینة المنوره».
  34. مجلة العرب، ج۱۹، ص۵۹۸، «اخبار المدینة لابن شبه».
  35. مجلة العرب، ج۱۸، ص۲۸۹-۲۹۴، «تاریخ المدینة لابن شبه».
  36. مجلة العرب، ج۱۸، ص۲۸۹-۲۹۴، «تاریخ المدینة لابن شبه».
  37. نک: الفوائد الثمینه، ص۲۸۹-۲۹۴، «تاریخ المدینة لابن شبه».

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل اخبار المدینه (ابن شَبَّه).
  • اخبار المدینه: ابن زباله (م.۱۹۹ق.)، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۴ق.
  • الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • الاعلام: الزرکلی (م.۱۳۹۶ق.)، بیروت،‌دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م.
  • بحث فی نشأة علم التاریخ عند العرب: عبدالعزیز الدوری، بیروت،‌دار المشرق، ۱۹۹۳م.
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م.۲۶۲ق.)، به کوشش شلتوت، قم،‌دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ بغداد: الخطیب البغدادی (م.۴۶۳ق.)، قاهره،‌دار الفکر.
  • تاریخ نوشته‌های جغرافیایی در جهان اسلامی: ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، ترجمه: پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
  • التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (م.۹۰۲ق.)، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • تهذیب الکمال فی اسماء الرجال: المزی (م.۷۴۲ق.)، به کوشش احمد علی و حسن احمد، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • الجرح و التعدیل: ابن ابی‌حاتم الرازی (م.۳۲۷ق.)، بیروت،‌دار الفکر، ۱۳۷۲ق.
  • حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، مشعر، ۱۳۷۵ش.
  • درآمدی بر تاریخ اسلام در قرون وسطی: کلود کاهن، ترجمه: علوی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۰ش.
  • سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
  • شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م.۱۰۸۹ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت،‌دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق.
  • عمدة الاخبار: احمد بن عبدالحمید العباسی (قرن۱۰)، به کوشش حمد الجاسر، المدینه،‌دار الکتب العلمیه.
  • الفوائد الثمینة من کتاب اخبار المدینه: السید محمد رضا الحسینی، به کوشش الغفرانی، تهران، مشعر،‌ ۱۳۸۶ش.
  • الفهرست: ابن ندیم (م.۴۳۸ق.)، به کوشش تجدد.
  • فیض القدیر: المناوی (م.۱۰۳۱ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • مجلة العرب (ماهنامه): ریاض، المملکة السعودیه.
  • مجموعة مؤلفات الشیخ الدویش (التوضیح المفید لمسائل کتاب التوحید): عبدالله بن محمد الدویش (م.۱۴۰۸ق.)، به کوشش المشیقح،‌دار العلیان، ۱۴۱۱ق.
  • معجم الادباء: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • منابع تاریخ اسلام: رسول جعفریان، قم، انصاریان، ۱۳۸۷ش.
  • المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحاق الحربی (م.۲۸۵ق.)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض،‌دار الیمامه، ۱۴۰۱ق.
  • نور علم (فصلنامه): قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه.
  • وفاء الوفاء: السمهودی (م.۹۱۱ق.)، به کوشش السامرائی، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۲ق.
  • وفیات الاعیان: ابن خلکان (م.۶۸۱ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت،‌دار صادر.