پوشاندن پا: تفاوت میان نسخهها
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه و جوراب دانستهاند.<ref>مناسک الحج، خویی، ص109؛ التهذیب فی مناسک العمره، ج2، ص292.</ref> | *برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه و جوراب دانستهاند.<ref>مناسک الحج، خویی، ص109؛ التهذیب فی مناسک العمره، ج2، ص292.</ref> | ||
*برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرامگزار را حرام دانستهاند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمیدانند.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص257؛ کشف اللثام، ج5، ص382؛ جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref> شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام میدانند.<ref>الروضة البهیه، ج2، ص244؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref> | *برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرامگزار را حرام دانستهاند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمیدانند.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص257؛ کشف اللثام، ج5، ص382؛ جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref> شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام میدانند.<ref>الروضة البهیه، ج2، ص244؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref> | ||
===در اهل سنت=== | ===در اهل سنت=== | ||
*فقیهان اهلسنت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.</ref> نیز پوشیدن نعلین یا تاسومه را برای مرد احرامگزار جایز شمردهاند؛ ولی پوشیدن جوراب، چکمه یا کفشی که همه روی پا را میپوشاند، حرام دانستهاند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7.</ref> | *فقیهان اهلسنت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.</ref> نیز پوشیدن نعلین یا تاسومه را برای مرد احرامگزار جایز شمردهاند؛ ولی پوشیدن جوراب، چکمه یا کفشی که همه روی پا را میپوشاند، حرام دانستهاند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7.</ref> |
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۱۰
پوشاندن پا از محرمات احرام ویژه مردان احرامگزار است. فقیهان شیعه و اهلسنت پوشیدن نوعی دمپایی را که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار میگیرد جایز شمردهاند.
کفاره پوشاندن پا، قربانی کردن یک گوسفند است. فقیهان امامی پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین را موجب کفاره نمیدانند؛ ولی فقیهان حنفی و اندکی از فقیهان امامی در صورت اضطرار کفاره را واجب شمردهاند.
جایگاه
پوشاندن پا که از محرمات احرام بهشمار میرود، با عنوان «لبس الخُفّ و الجَوْرَب» در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع فقه امامی[۱] و همه منابع فقه اهلسنّت[۲] آن را ذیل موضوع «پوشیدن لباس دوخته شده» آوردهاند. البته پارهای از منابع امامی[۳] با عنوانی مستقل بدان پرداختهاند.
حکم
- بهنظر فقیهان امامی[۴] و اهلسنّت[۵] پوشاندنِ پا برای احرامگزار مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع،[۶] حدیثهای متعدد[۷] و مستند فقیهان اهلسنت نیز روایات است.[۸]
محدوده جایز پوشاندن پا
در محدوده جایز پوشاندن پا در حال احرام، میان فقیهان مسلمان اختلافنظر است.
دیدگاه شیعه
- فقیهان شیعه[۹] پوشیدن نعلین یا تاسومه (نوعی دمپایی که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار میگیرد)[۱۰][۱۱] را برای مرد احرامگزار جایز شمردهاند؛ ولی پوشیدن جوراب یا چکمه یا کفشی که همه روی پا را میپوشاند، حرام دانستهاند.[۱۲]
- برخی از فقیهان امامی[۱۳] به حرمت هرگونه پوشش روی پا باور دارند. برخی نیز[۱۴] خودداری از هرچه پا با آن پوشانده نمیشود، مانند پوشاندن پا هنگام خواب با ملحفه یا در حال نشستن با لباس احرام، لازم نیست.[۱۵]
- برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه و جوراب دانستهاند.[۱۶]
- برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرامگزار را حرام دانستهاند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمیدانند.[۱۷] شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام میدانند.[۱۸]
در اهل سنت
- فقیهان اهلسنت[۱۹] نیز پوشیدن نعلین یا تاسومه را برای مرد احرامگزار جایز شمردهاند؛ ولی پوشیدن جوراب، چکمه یا کفشی که همه روی پا را میپوشاند، حرام دانستهاند.[۲۰]
- در باور فقیهان مالکی و حنبلی و شافعی، پوشیدن هرگونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.[۲۱] حنفیان پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمردهاند.[۲۲]
- در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.[۲۳] در فقه حنفی، پوشیدن هرچه که بالاتر از کعبین (برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایینتر از آن جایز است.[۲۴]
شرایط حرمت
در منابع فقهی برای حکم حرمت پوشاندن پا، شرایطی یاد شده که مهمترین موارد آنها عبارتند از:
مرد بودن احرامگزار
در باور مشهور فقیهان امامی[۲۵] و همه فقیهان اهل سنت[۲۶] حرمت پوشاندن پا از احکام ویژه مردان است؛ ولی شماری از فقیهان امامی[۲۷] بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرامگزار نیز حرام است.
نبود ضرورت
در باور همه فقیهان امامی[۲۸] و اهلسنت[۲۹] در صورتی که احرامگزار نیازمند پوشیدن چکمه و جوراب شود و جایگزینی مانند نعلین در دسترس نداشته باشد، پوشاندن پا برایش جایز است، هرچند نیاز او به حد اضطرارِ برطرف کننده تکلیف نرسد.[۳۰] برخی فقیهان امامی[۳۱] به وجوب شکافتن کفش یا چکمه در صورت اضطرار باور دارند [۳۲] و شماری شکافتن را واجب ندانستهاند.[۳۳]
فقیهان شافعی[۳۴] و حنفی[۳۵] و مالکی[۳۶] در صورت اضطرار به پوشیدن کفش به سبب نبودن نعلین، به وجوب بریدن آن تا زیر کعبین باور دارند. در برابر، فقیهان حنبلی[۳۷] برآنند که احرامگزار میتواند کفش را بدون بریدن بپوشد.
کفاره پوشاندن پا
وجوب کفاره
فقیهان اهلسنت[۳۸] و بیشتر فقیهان امامی[۳۹] به وجوب کفاره در صورت پوشاندن روی پا باور دارند. برخی فقیهان امامی متاخّر برای پوشاندن پا کفارهای برنمیشمرند[۴۰] و بعضی نیز پوشیدن چکمه و مانند آن را موجب کفاره ندانسته، ولی پوشیدن جوراب و شبیه آن را مایه کفاره شمردهاند.[۴۱]
میزان کفاره
در میزان کفاره پوشاندن پا، میان فقیهان مسلمان اختلافنظر است:
- کفاره پوشاندن پا در باور فقیهان امامی، قربانی کردن یک گوسفند است.[۴۲]
- در فقه شافعی،[۴۳] مالکی[۴۴] و حنبلی[۴۵] با قیاس کردن کفاره پوشاندن پا به کفاره حلق (تراشیدن سر) این دو کفاره مانند یکدیگر شمرده شدهاند. یعنی احرامگزار میان قربانی کردن یک گوسفند، سه روز روزه گرفتن، یا غذا دادن به 6 مسکین مخیّر است. در فقه حنفی، این تخییر تنها در صورت عذر و اضطرار است و اگر کسی بدون عذر و اضطرار و به صورت عمدی پای خود را بپوشاند، برای پوشاندن یک روز کامل، باید یک گوسفند کفاره دهد و برای کمتر از آن، باید صدقه بپردازد.[۴۶]
- برابر با فقه شافعی،[۴۷] حنفی[۴۸] و مالکی[۴۹] اگر احرامگزاری که دسترسی به نعلین ندارد و کفش یا چکمه میپوشد، کفش یا چکمه را بُرش یا شکاف ندهد، باید کفاره دهد. فقیهان حنبلی[۵۰] و نیز برخی فقیهان امامی[۵۱] نشکافتن کفش را موجب کفاره نمیدانند.
- فقیهان حنبلی[۵۲] و مالکی[۵۳] و بیشتر شافعیان[۵۴] و گروهی از امامیان[۵۵] باور دارند که اگر احرامگزار با وجود نعلین، چکمه را برش دهد و از آن استفاده کند، کفاره بر او واجب میشود. حنفیان[۵۶] و برخی شافعیان[۵۷] به عدم وجوب کفاره در این صورت باور دارند.
- فقیهان امامی[۵۸] و حنبلی[۵۹] برای احرامگزاری که نعلین داشته باشد، ولی به سببی نتواند از آن استفاده کند، کفاره را واجب نمیدانند؛ چراکه وجود نعلین در این صورت مانند نبودِ آن است. بیشینه نزدیک به تمام فقیهان امامی[۶۰] پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین[۶۱] را موجب کفاره نمیدانند؛ ولی فقیهان حنفی[۶۲] و اندکی از فقیهان امامی[۶۳] در صورت اضطرار کفاره را واجب میشمرند.
پانویس
- ↑ السرائر، ج1، ص543؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30؛ مجمع الفائده، ج6، ص304.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ المغنی، ج3، ص272.
- ↑ مدارک الاحکام، ج7ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ المعتمد، ج4، ص152.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص351؛ الحدائق، ج15، ص442.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص271-272؛ المجموع، ج7، ص249-258؛ الثمر الدانی، ص382-383.
- ↑ غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ مدارک الاحکام، ج7، ص337.
- ↑ الکافی، ج4، ص341؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ التهذیب، ج5، ص69.
- ↑ صحیح البخاری، ج1، ص42؛ ج2، ص215؛ صحیح مسلم، ج4، ص2-3؛ سنن الترمذی، ج2، ص165.
- ↑ مسالک الافهام، ج2، ص257؛ مصباح الهدی، ج12، ص555؛ مناسک حج، امام خمینی، ص241.
- ↑ النهایه، ج2، ص83، «نعل.
- ↑ مغنی المحتاج، ج1، ص519.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المغنی، ج3، ص272.
- ↑ غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782.
- ↑ الدروس، ج1، ص377؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ تعالیق مبسوطه، ج10، ص216.
- ↑ الدروس، ج1، ص377؛ مسالک الافهام، ج2، ص257؛ ذخیرة المعاد، ج1، ص594.
- ↑ مناسک الحج، خویی، ص109؛ التهذیب فی مناسک العمره، ج2، ص292.
- ↑ مسالک الافهام، ج2، ص257؛ کشف اللثام، ج5، ص382؛ جواهر الکلام، ج18، ص350.
- ↑ الروضة البهیه، ج2، ص244؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص350.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7.
- ↑ المغنی، ج3، ص275؛ مغنی المحتاج، ج1، ص519.
- ↑ الدر المختار، ج2، ص539.
- ↑ المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص258؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55.
- ↑ الاختیار، ج1، ص144.
- ↑ السرائر، ج1، ص544؛ مجمع الفائده، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المجموع، ج7، ص258؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539؛ المغنی، ج2، ص272.
- ↑ المبسوط، ج1، ص320؛ شرائع الاسلام، ج1، ص250.
- ↑ السرائر، ج1، ص543؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ جواهر الکلام، ج18، ص351.
- ↑ المجموع، ج7، ص265؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205؛ المغنی، ج3، ص274.
- ↑ المعتمد، ج4، ص144.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص320؛ الوسیله، ص163؛ مسالک الافهام، ج2، ص257.
- ↑ الخلاف، ج2، ص295-296؛ مختلف الشیعه، ج4، ص80-81؛ جامع المقاصد، ج3، ص185.
- ↑ شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص154.
- ↑ مغنی المحتاج، ج1، ص519؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ مختصر المزنی، ص66.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ بدائع الصنائع، ج2، ص183.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص463؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205.
- ↑ المغنی، ج3، ص272-273؛ کشاف القناع، ج2، ص495.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج1، ص420؛ نک: المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص249-250.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص350؛ المؤتلف من المختلف، ج1، ص372؛ المعتمد، ج4، ص152.
- ↑ تعالیق مبسوطه، ج10، ص215؛ مناسک جامع حج، ص135.
- ↑ مناسک الحج، سیستانی، ص123؛ مناسک الحج، وحید، ص125-126؛ مناسک زائر، ص78.
- ↑ جواهر الکلام، ج20، ص404؛ قواعد الاحکام، ج1، ص470؛ کشف اللثام، ج6، ص460.
- ↑ المجموع، ج7، ص250-251.
- ↑ الشرح الکبیر، ج2، ص66-67.
- ↑ المحرر فی الفقه، ج1، ص238-239.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص186-187.
- ↑ المجموع، ج7، ص249-250، 265.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج2، ص56.
- ↑ المغنی، ج3، ص273-274.
- ↑ شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص153-154.
- ↑ المغنی، ج3، ص275.
- ↑ بدایة المجتهد، ج1، ص218، 279.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص249-250.
- ↑ الخلاف، ج2، ص296؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص299.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص127؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص250.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص300؛ شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30.
- ↑ المغنی، ج3، ص276.
- ↑ مسالک الافهام، ج2، ص258.
- ↑ کتاب الحج، گلپایگانی، ص131.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص188.
- ↑ کشف اللثام، ج5، ص383.
منابع
- بدایة المجتهد: ابن رشد القرطبی (درگذشت 595ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (درگذشت 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق، 1420ق.
- تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (درگذشت 535ق./539ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
- تعالیق مبسوطه: محمد اسحق الفیاض، انتشارات محلاتی.
- تهذیب الاحکام: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش.
- التهذیب فی مناسک العمرة و الحج: جواد بن علی تبریزی (درگذشت 1427ق.).
- الثمر الدانی: الآبی الازهری (درگذشت 1330ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
- جامع الفتاوی: موسوی شاهرودی، قم، مشعر، 1428ق.
- جامع المقاصد: الکرکی (درگذشت 940ق.)، قم، آل البیت، 1411ق.
- جواهر الکلام: النجفی (درگذشت 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- حاشیة الدسوقی: الدسوقی (درگذشت 1230ق.)، دار احیاء الکتب العربیه.
- حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (درگذشت 1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (درگذشت 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
- حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (درگذشت 1301ق.) و العبادی (درگذشت 994ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- الخلاف: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق.
- الدر المختار: الحصکفی (درگذشت 1088ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (درگذشت 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق.
- ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (درگذشت 1090ق.)، آل البیت.
- الروضة البهیة فی شرح اللمعه: الشهید الثانی (درگذشت 965ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، 1410ق.
- روضة الطالبین: النووی (درگذشت 676ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- السرائر: ابن ادریس (درگذشت 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق.
- سنن الترمذی: الترمذی (درگذشت 279ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، 1402ق.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (درگذشت 676ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق.
- الشرح الکبیر: ابوالبرکات (درگذشت 1201ق.)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
- صحیح البخاری: البخاری (درگذشت 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
- صحیح مسلم: مسلم (درگذشت 261ق.)، بیروت، دار الفکر.
- غنیة النزوع: ابن زهرة الحلبی (درگذشت 585ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق، 1417ق.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت 623ق.)، دار الفکر.
- قواعد الاحکام: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1413ق.
- کتاب الحج: محمد رضا گلپایگانی، به کوشش صابری، قم.
- الکافی: الکلینی (درگذشت 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
- کشاف القناع: منصور البهوتی (درگذشت 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (درگذشت 1137ق.)، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
- المبسوط: السرخسی (درگذشت 483ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (درگذشت 993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (درگذشت 676ق.)، دار الفکر.
- المحرر فی الفقه: مجدالدین ابوالبرکات (درگذشت 652ق.)، ریاض، مکتبة المعارف، 1404ق.
- مختصر المزنی: المزنی (درگذشت 263ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت 1009ق.)، قم، آل البیت، 1410ق.
- المدونة الکبری: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (درگذشت 965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (درگذشت 241ق.)، بیروت، دار صادر.
- مصباح الهدی: محمد تقی آملی، تهران، ناشر: مؤلف، 1380ق.
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (درگذشت 1413ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق.
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (درگذشت 977ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق.
- المقنعه: المفید (درگذشت 413ق.)، قم، نشر اسلامی، 1410ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
- مناسک الحج: الخوئی، قم، 1411ق.
- مناسک الحج: السیستانی، قم، 1413ق.
- مناسک الحج: وحید خراسانی.
- مناسک جامع حج: مکارم شیرازی، قم، مدرسة الامام علی بن ابیطالب، 1426ق.
- مناسک حج با حواشی مراجع تقلید: محمد رضا محمودی، مشعر، 1429ق.
- مناسک زائر: شبیری زنجانی، قم، شهاب الدین، 1427ق.
- منتهی المطلب: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، چاپ سنگی.
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (درگذشت 954ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق.
- الموطّا: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406ق.
- المؤتلف من المختلف بین ائمة السلف: الطبرسی (درگذشت 548ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، 1410ق.
- النهایه: مبارک ابن اثیر (درگذشت 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (درگذشت 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق.
- الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (درگذشت 560ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، 1408ق.
مقالههای مرتبط
واجبات |
شروع از میقات • نیت • لباس احرام • تلبیه |
محرمات احرام |
مشترک بین زن و مرد |
شکار حیوانات خشکی • کشتن جانوران بدن • کندن درختان • التذاذ جنسی • آمیزش • استمناء • عقد ازدواج • فسوق • جدال • زینت • بوی خوش • روغن مالیدن به بدن • نگاه کردن در آینه • سرمه کشیدن • ازاله مو • ناخن گرفتن • خون برون آوردن • کشیدن دندان • حمل سلاح |
ویژه مردان |
پوشیدن لباس دوخته • پوشاندن سر • استظلال |
ویژه زنان |
پوشاندن صورت • پوشاندن دست |
دیگر احکام |
مستحبات احرام |
مکروهات احرام |