حضرت خدیجه (س): تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
(←پانویس) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس|2}} | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۸
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:A.rezapour در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۰ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
حضرت خدیجه نخستین همسر پیامبر اکرم(ص)، مادر حضرت زهرا(س) و اولین زن مسلمان است.
زندگینامه و نسب
خدیجه دختر خُوَیْلِد، از خانوادههای اصیل و اشراف مکه بود.[۱] بنابر برخی گزارشها او پانزده سال قبل از عام الفیل در مکه به دنیا آمد.[۲] از طرف پدرش خُوَیْلِد بن اسد با رسول خدا(ص)، همنسب است و نسب هر دو به قصی بن کلاب میرسد و مادرش فاطمه دختر زائدة بن اصم است.[۳]
اسلام آوردن
بنابر منابع، خدیجه نخستین زنی بود که به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورد[۴] و همراه با پیامبر و علی(ع) در مسجدالحرام نماز گزارد.[۵] خدیجه پیش از اسلام ملقب به «طاهرة» بوده است.[۶] در روایتی، حضرت محمد(ص)، سرورِ زنان جهان را خدیجه(س)، فاطمه(س)، مریم و آسیه معرفی میکند[۷] و از میان همسران رسول خدا اولین زنی است که به او لقب «ام المؤمنین» دادند.[۸]
ازدواج با حضرت محمد
بنابر منابع تاریخی، خدیجه اولین همسر پیامبر(ص) بود.[۹] پس از چند همکاری تجاری با پیامبر، خدیجه به آن حضرت علاقهمند شد.[۱۰] وی در یکی از اولین مکالمات خود با پیامبر(ص) علت علاقه خود را خویشاوندی و جایگاه محمد (ص) در میان قومش، امانت داری، حسن خلق و راستگویی برشمرده است.[۱۱] طبق برخی نقلها حضرت خدیجه در هنگام ازدواج، چهل ساله[۱۲] و پیامبر (ص) بیست و پنج سال بود.[۱۳] بنابر روایتی، جبرئیل به پیامبر گفت که خداوند فرمود سلام مرا به خدیجه برسان.[۱۴] حاصل این ازدواج شش فرزند است؛ دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله و چهار دختر به نامهای زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه(س).[۱۵] گفته شده پسران همه در ایام جاهلیت درگذشتند و دخترانش همه اسلام آوردند و با رسول خدا به مدینه هجرت کردند.[۱۶]
پیش از ازدواج با پیامبر
در این که حضرت خدیجه پیش از ازدواج با رسول خدا ازدواج کرده یا نه، دو دیدگاه در میان پژوهشگران مطرح است. بنابر دیدگاه غالب وی پیش از همسری با پیامبر اسلام (ص) با دو نفر به نام-های «عتیق بن عابد» و «أبو هالة بن زرارة» ازدواج کرده بود[۱۷] و از آنها فرزندانی آورد. از عتیق، دختر[۱۸] یا پسری[۱۹] به نام هند یا عبد مناف[۲۰] و از أبوهاله پسرانی به نامهای هند، طاهر و هالة [۲۱] و دختری به نام «زینب»[۲۲] داشت. در ترتیب این ازدواجها نزد تاریخنگاران اختلاف است.[۲۳]
برخی دیگر از سیرهنگاران و محدثان، که غالباً شیعهاند، ازدواجهای حضرت خدیجه را جز با رسول خدا (ص) رد کردهاند[۲۴]و معتقدند که این فرزندان دختران واقعی خدیجه نبودهاند.[۲۵]
شریک تجاری پیامبر
خدیجه از زنان تاجر عرب و ثروتمند به شمار میرفت[۲۶] و پس از ازدواج با رسول خدا، تمام داراییاش را به وی بخشید[۲۷] و کارهای تجاری را نیز به او سپرد.[۲۸]
گفتهاند که آغاز روابط تجاری میان خدیجه و پیامبر اکرم به توصیه ابوطالب بوده است.[۲۹] بعد از انعقاد قرارداد، ابتدا پیامبر همراه شریک تجاری خود سائب بن صَیفی بن عابد و میسره، غلام خدیجه، عازم بازار حبشه شد و با موفقیت بازگشت.[۳۰] میسره اخبار شگفتانگیزی از این سفر به خدیجه داد و او برای اولین بار پیامبر را در رأس کاروانی بزرگ به شام فرستاد.[۳۱]
در ایام محاصره اقتصادی بنی هاشم در شعب ابیطالب، اموالش را در حمایت از پیامبر هزینه کرد.[۳۲] به نظر عدهای از مفسران، آیه هشت سوره ضحی: «آیا تو را نیازمند نیافت و بینیاز و توانگر ساخت؟»، به حمایتهای مالی خدیجه اشاره دارد (ضحی، آیه 8)[۳۳] کمکهای ابوالعاص و حکیم بن حزام، خواهرزاده و برادرزاده خدیجه، به محاصره شدگان در شعب ابیطالب، در حالی که هنوز آن دو نفر اسلام نیاورده بودند، تنها به دلیل وجود خدیجه در میان آنان بود.[۳۴] به گفته پیامبر (ص) او بهترین همسر برای آن حضرت بوده و در سختترین شرایط از وی و دین اسلام با تمام توان دفاع کرده است.[۳۵]
درگذشت
خدیجه در رمضان سال دهم بعثت[۳۶] بعد از شکست محاصره اقتصادی شعب ابیطالب، به فاصله اندکی از وفات ابوطالب (ع) درگذشت. امّ ایمن، کنیز آزادشده پیامبراکرم، و امّ فضل او را غسل دادند[۳۷]و پیامبر با دستان مبارکش وی را در قبرستان حَجون (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد.[۳۸]گفتهاند که آن حضرت از مرگ خدیجه بسیار غمگین شد و همواره به یاد او بود.[۳۹] مزار حضرت خدیجه در قبرستان ابوطالب محل دفن بسیاری از افراد خاندان بنی هاشم است و پیوسته زیارتگاه مسلمانان بوده است؛ ولی در سال ۱۳۴۳ق وهابیان آن را ویران کردند.[۴۰]
پانویس
- ↑ . الاعلام، ج2 ص 302.
- ↑ . الطبقات الکبری، ج8 ص 17؛ الاستیعاب، ج1 ص 35.
- ↑ . الطبقات الکبری، ج 8، ص 14؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 23، المعجم الکبیر، ج19، ص 201؛
- ↑ . الاستیعاب، ج4، ص:1819؛ الجامع لاحکام القرآن، ج14، ص 164.
- ↑ . الجامع لاحکام القرآن، ج10، ص 210.
- ↑ . أسد الغابة، ج6، ص 78؛ دلائل النبوة، ج2، ص 353.
- ↑ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۹.
- ↑ . صحیح مسلم، ج4، ص132-134؛ اسدالغابه، ج5, ص 434.
- ↑ سیره ابن اسحاق، ص۲۴۵؛ المناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۱۴۹؛ تاریخ تحلیلی اسلام، ص۳۹-۴۰.
- ↑ . السیرة النبویة، ج1، ص 122.
- ↑ . اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج 5، ص 434
- ↑ . السیرة النبویة، ج1، ص 122.
- ↑ . تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 20.
- ↑ . الاستیعاب، ج4، ص1821.
- ↑ الاعلام، ج۲، ص۳۰۲.
- ↑ . السیرةالنبویة، ج 1، ص 202.
- ↑ . السنن الکبری، ج7 ص 71؛ تاریخ طبری، ج2 ص 411.
- ↑ . أسد الغابة، ج 5، ص 434.
- ↑ . أسد الغابة، ج 5، ص 434.
- ↑ . الجامع لأحکام القرآن، ج 14، ص 164.
- ↑ . الروض الانف، ج۲، ص159.
- ↑ . جوامع السیرة، ج۱، ص۳۲.
- ↑ . الاستیعاب، ج8، ص 1818؛ لإصابة فی تمییز الصحابة، ج8، ص 99؛ سیر أعلام النبلاء، ج2، ص 111.
- ↑ . الاستغاثة، ج1، ص70.
- ↑ . الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج2، ص 212، 209؛ مناقب آل أبی طالب، ج1، ص 138.
- ↑ . تاریخ طبری، ج 2 ص 34؛ الاصابه فی تمیز الصحابه، ج8 ص 100؛ الثقات، ج1، ص 45.
- ↑ . بحار الأنوار، ج16، ص 71.
- ↑ . بحار الأنوار، ج16، ص 52.
- ↑ . الطبقات الکبری ج۱، ص۱۲۹.
- ↑ . إمتاع الأسماع، ج1، ص15 , 17.
- ↑ . سیرة النبویة، ج1، ص 122.
- ↑ . اسدالغابة، ج6، ص 85.
- ↑ . ؛ مفاتیح الغیب، ج31، ص 199؛
- ↑ . التنبیه، ج۱، ص۲۳۲–۲۳۳؛ انساب الاشراف، ج2، ص34-35؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۲۵.
- ↑ . الاستیعاب، ج4، ص1823.
- ↑ . الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸.
- ↑ . انساب الاشراف، ج2، ص34.
- ↑ . الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸–۱۹؛ انساب الاشراف، ج2، ص34.
- ↑ . سیره اعلام النبلاء، ج 2، ص 11؛ کشف الغمه، ج 1، ص 29.
- ↑ . تجدید کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، ج۱، ص۵۵،
منابع
الاستغاثه فی بدع الثلاثه: ابوالقاسم علی بن احمد الکوفی (م. ۳۵۲ق) بیجا، بینا، بیتا. الاستیعاب فی معرفة الاصحاب: یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸–۴۶۳ق)، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق. اسد الغابة فی معرفة الصحابه: علی بن محمد بن الاثیر (۵۵۵–۶۳۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق. الاصابة فی تمییز الصحابه: ابن حجر العسقلانی (۷۷۳–۸۵۲ق)، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء: محمد راغب الطباخ (م. ۱۱۵۱ق)، تحقیق محمد کمال، حلب، دار القلم العربی، ۱۴۰۸ق. الاعلام قاموس تراجم الشهر الرجال و النساء من العرب: خیرالدین بن محمود الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۹م. امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع: احمد بن علی المقریزی (م. ۸۴۵ق)، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق. انساب الاشراف: احمد بن یحیی البلاذری (م. ۲۷۹ق)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق. بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار: محمد باقر المجلسی (م. ۱۱۱۰ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق. البدایة و النهایة فی التاریخ: اسماعیل بن عمر بن کثیر (م. ۷۷۴ق)، تحقیق علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق. تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک): محمد بن جریر الطبری (۲۲۴–۳۱۰ق)، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۳ق. تاریخ الیعقوبی: احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی (م. ۲۹۲ ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق. تاریخ مدینة دمشق: علی بن الحسن ابن هبة الله بن عبد الله ابن عساکر (م. ۵۷۱ق)، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. الثقات: محمد بن حبان (م. ۳۵۴ق)، بیروت، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق. الجامع لاحکام القرآن، محمد بن احمد القرطبی (م. ۶۷۱ق)، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی جوامع السیره النبویه: علی بن احمد بن سعید بن خرم القرطبی (م. ۴۵۶ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه. الخصال المحمودة و المذمومه: شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱–۳۸۱ق)، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۰۳ق. دعائم الاسلام: القاضی النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق) تحقیق: آصف بن علی أصغر فیضی، قاهرة، دار المعارف، ۱۳۸۳ق. دلائل النبوه ومعرفه الاحوال صاحب الشریعه: احمد بن الحسین البیهقی (م. ۴۵۸ق)، تحقیق عبد المعطی قلوچی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی: محمود بن عبدالله الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق. الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام: عبدالرحمان بن عبدالله السهیلی (م. ۵۸۱ق)، تحقیق عبدالرحمان الوکیل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق. السنن الکبری: احمد بن الحسین البیهقی (م. ۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق. السیرة النبویه: عبد الملک بن هشام بن ایوب الحمیری (م. ۸–۲۱۳ق)، تحقیق محیی الدین عبدالحمید، مصر، مکتبه محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق. شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار: نعمان بن محمد المغربی (م. ۳۶۳ق)، تحقیق سید محمد حسینی جلالی، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۱۴ق. الصحیح من سیرة النبی الاعظم: جعفر مرتضی العاملی، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۶ق. الطبقات الکبری (الطبقة الخامسه): محمد ابن سعد (م. ۲۳۰ق)، تحقیق السلمه، بیروت، دارصادر. الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش. الکامل فی التاریخ: علی بن محمد بن الاثیر (م. ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق. کشف الغمه فی معرفة الائمه: علی عیسی الاربلی، دار الاضواء، بیروت، ۱۴۰۵ق. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: علی بن ابیبکر الهیثمی (م. ۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق. مسند الامام احمد بن حنبل: أحمد بن محمد بن حنبل الشیبانی (م. ۲۴۱ق)، بیروت، دار الصادر، بیتا. معارج القبول بشرح سلم الوصول إلی علم الأصول: حافظ بن أحمد بن علی الحکمی (م. ۱۳۷۷ق) تحقق: عمر بن محمود أبو عمر، دمام، دار ابن القیم، ۱۴۱۰ ق. المعجم الکبیر: سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰–۳۶۰ق)، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. مفاتیح الغیب: فخرالدین الرازی (م. ۶۰۶ق)، بیروت، دار الإحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق. مقاتل الطالبیین: ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق)، تحقیق مظفر، قم، دار الکتاب، ۱۳۸۵ق. مناقب آل ابی طالب: ابن شهر آشوب (م. ۵۸۸ق)، تحقیق گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.