پوشاندن سر: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
امامیان به پشتوانه روایات<ref>الکافی، ج4، ص359؛ التهذیب، ج5، ص308-309.</ref> و مالکیان<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص58؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص58.</ref> در مواقع ضروری مانند سردرد، به جواز بستن پارچه بر سر باور دارند.<ref>منتهی المطلب، ج2، ص789؛ مدارک الاحکام، ج7، ص356.</ref> [[حنفیان]]،<ref>المبسوط، ج4، ص127-128؛ البحر الرائق، ج3، ص14.</ref> [[شافعیان]]<ref>فتح العزیز، ج7، ص431، 433-437؛ المجموع، ج7، ص252-253؛ الاقناع، ج1، ص238.</ref> و [[حنبلیان]]<ref>المغنی، ج3، ص302؛ کشاف القناع، ج2، ص493.</ref> بستن پارچه به سر را جایز نمیدانند. | امامیان به پشتوانه روایات<ref>الکافی، ج4، ص359؛ التهذیب، ج5، ص308-309.</ref> و مالکیان<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص58؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص58.</ref> در مواقع ضروری مانند سردرد، به جواز بستن پارچه بر سر باور دارند.<ref>منتهی المطلب، ج2، ص789؛ مدارک الاحکام، ج7، ص356.</ref> [[حنفیان]]،<ref>المبسوط، ج4، ص127-128؛ البحر الرائق، ج3، ص14.</ref> [[شافعیان]]<ref>فتح العزیز، ج7، ص431، 433-437؛ المجموع، ج7، ص252-253؛ الاقناع، ج1، ص238.</ref> و [[حنبلیان]]<ref>المغنی، ج3، ص302؛ کشاف القناع، ج2، ص493.</ref> بستن پارچه به سر را جایز نمیدانند. | ||
===فرو بردن سر در آب | ===فرو بردن سر در آب=== | ||
امامیان<ref>الخلاف، ج2، ص314؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص332؛ الدروس، ج1، ص379-380.</ref> به پشتوانه اجماع و احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص307؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص354.</ref> و مالکیان<ref>المنتقی، ج2، ص194-195؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص60.</ref> به پشتوانه عمل برخی از صحابه، فرو بردن همه سر را در آب ([[ارتماس|اِرتِماس]]) یا مایعات دیگر<ref>کشف الغطاء، ج2، ص453.</ref> برای احرامگزار جایز نشمردهاند؛ ولی شستوشو و آب ریختن روی سر را جایز میدانند. اندکی از فقیهان امامی شستوشوی سر با آب را نیز جایز نمیشمرند.<ref>الدروس، ج1، ص379.</ref> در برابر، شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص431؛ المجموع، ج7، ص252.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص269-270؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص305-306.</ref> به پشتوانه عمل شماری از [[صحابه]]<ref>المسند، ص117؛ السنن الکبری، ج5، ص63.</ref> فرو بردن سر در آب را برای احرامگزار تجویز کردهاند. | امامیان<ref>الخلاف، ج2، ص314؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص332؛ الدروس، ج1، ص379-380.</ref> به پشتوانه اجماع و احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص307؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص354.</ref> و مالکیان<ref>المنتقی، ج2، ص194-195؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص60.</ref> به پشتوانه عمل برخی از صحابه، فرو بردن همه سر را در آب ([[ارتماس|اِرتِماس]]) یا مایعات دیگر<ref>کشف الغطاء، ج2، ص453.</ref> برای احرامگزار جایز نشمردهاند؛ ولی شستوشو و آب ریختن روی سر را جایز میدانند. اندکی از فقیهان امامی شستوشوی سر با آب را نیز جایز نمیشمرند.<ref>الدروس، ج1، ص379.</ref> در برابر، شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص431؛ المجموع، ج7، ص252.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص269-270؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص305-306.</ref> به پشتوانه عمل شماری از [[صحابه]]<ref>المسند، ص117؛ السنن الکبری، ج5، ص63.</ref> فرو بردن سر در آب را برای احرامگزار تجویز کردهاند. |
نسخهٔ کنونی تا ۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵
این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به: پوشانیدن سر (فتاوای مراجع). |
دسته | محرمات احرام |
---|---|
مربوط به آیین | احرام در عمره و حج |
مکان | حرم مکی |
مفاهیم فقهی وابسته | محرمات احرام |
جستارهای وابسته | پوشاندن سر |
پوشاندن سر از محرمات احرام، ویژه مردان است. پوشاندن سر بر مرد احرامگزار، جز در موارد اضطرار، حرام است و حکمت آن دوری از رفاهطلبی و تنآسایی است.
بر پایه نظر مشهور فقیهان امامی، کفاره پوشاندن سر حتی اگر برآمده از ضرورت باشد، قربانی کردن یک گوسفند است.
اصطلاح[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پوشاندن سر از محرمات احرام بهشمار میرود که در منابع فقهی با تعابیری چون تغطیة الراس، تخمیر الراس و ستر الراس یاد شده است.[۱]
نوع و مقدار پوشش[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فقیهان امامی[۲] و اهلسنت[۳] به پشتوانه احادیث[۴] و اجماع،[۵] پوشاندن سر را بر مرد احرامگزار، جز در موارد اضطرار، حرام دانستهاند؛ اما این حکم را شامل زنان نمیشود.[۶] بر پایه منابع فقهی، حکمت نهی احرامگزاران مرد از پوشاندن سر، دوری از رفاهطلبی و تنآسایی است.[۷]
فقیهان حنفی،[۸] حنبلی[۹] و شافعی[۱۰] بر آنند که پوشاندن سر با هرچه بهطور معمول برای اینکار استفاده میشود، مانند کلاه و عمامه، برای احرامگزار جایز نیست؛ ولی نهادن آنچه بهطور معمول برای پوشش سر بهکار نمیرود، مانند زنبیل و دیگ و قابلمه بر سر، جایز است. البته شافعیان شرط کردهاند که حمل زنبیل و مانند آن بر سر، به قصد پوشاندن نباشد.[۱۱] فقیهان امامی نهادن زنبیل و دیگ و مانند اینها را بر سر ممنوع شمرده[۱۲] و فقیهان مالکی آنرا تنها در فرض ضرورت جایز دانستهاند.[۱۳]
پوشاندن سر با حنا و گل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در باور فقیهان امامی،[۱۴] شافعی،[۱۵] مالکی[۱۶] و حنبلی[۱۷] پوشاندن سر با حنا و گِل و دارو برای احرامگزار جایز نیست؛ ولی دست را بر سر نهادن و سر را بر بالش گذاشتن جایز است. تنها اندکی از فقیهان امامی گذاشتن دست یا بخشی از بدن را بر سر جایز نمیدانند.[۱۸] فقیهان شافعی عدم جواز پوشاندن سر با گل یا حنا را مشروط به غلیظ بودن گل یا حنا دانستهاند.[۱۹] مهمترین پشتوانه فقیهان آن است که از نگاه عرف، پوشاندن سر در این موارد صدق میکند.
بستن پارچه به سر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امامیان به پشتوانه روایات[۲۰] و مالکیان[۲۱] در مواقع ضروری مانند سردرد، به جواز بستن پارچه بر سر باور دارند.[۲۲] حنفیان،[۲۳] شافعیان[۲۴] و حنبلیان[۲۵] بستن پارچه به سر را جایز نمیدانند.
فرو بردن سر در آب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امامیان[۲۶] به پشتوانه اجماع و احادیث[۲۷] و مالکیان[۲۸] به پشتوانه عمل برخی از صحابه، فرو بردن همه سر را در آب (اِرتِماس) یا مایعات دیگر[۲۹] برای احرامگزار جایز نشمردهاند؛ ولی شستوشو و آب ریختن روی سر را جایز میدانند. اندکی از فقیهان امامی شستوشوی سر با آب را نیز جایز نمیشمرند.[۳۰] در برابر، شافعیان[۳۱] و حنبلیان[۳۲] به پشتوانه عمل شماری از صحابه[۳۳] فرو بردن سر در آب را برای احرامگزار تجویز کردهاند.
اندودن سر با عسل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حنبلیان[۳۴] و برخی از امامیان[۳۵] به پشتوانه احادیث[۳۶] «تلبید» یعنی اندودن سر را با عسل یا شیره درخت جایز دانستهاند. حنفیان[۳۷] و شماری دیگر از امامیان[۳۸] به دلیل صدق پوشاندن سر در تلبید، اینکار را برای احرامگزار حرام میشمرند.
شستوشوی سر با سدر و خطمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حنبلیان[۳۹] و شماری از امامیان[۴۰] شستوشوی سر با دوگیاه سدر و خطمی را مکروه دانستهاند. در باور امامیان[۴۱] و شافعیان،[۴۲] به پشتوانه فقدان دلیل خاص، اینکار کراهت ندارد. حنفیان این کار را به پشتوانه حدیث نبوی، ممنوع شمردهاند.[۴۳]
پوشاندن سر از روی غفلت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بهنظر فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث،[۴۴] در صورتی که مرد احرامگزار از روی غفلت سر خود را بپوشاند، برطرف کردن فوری پوشش، واجب و یکبار لبیک گفتن مستحب است.[۴۵]
پوشاندن بخشی از سر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فقیهان امامی[۴۶] و اهلسنت[۴۷] به پشتوانه ادلهای از جمله احادیث[۴۸] بر آنند که پوشاندن بخشی از سر، مانند پوشاندن کامل، بر احرامگزار حرام است.[۴۹]
پوشاندن گوش[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نیز در باور مشهور فقیهان امامی[۵۰] به پشتوانه احادیث[۵۱] و نیز حنبلیان[۵۲] به استناد روایات[۵۳] و مالکیان،[۵۴] پوشاندن گوشها نیز بر احرامگزار حرام بهشمار میرود؛ ولی فقیهان شافعی،[۵۵] حنفی[۵۶] و شماری از فقیهان امامی[۵۷] گوشها را جزو سر ندانسته و پوشاندن آنها را جایز شمردهاند. در باور شافعیان، بخش بدون موی پشت گوشها جزو سر بهشمار میآید و پوشاندن آن حرام است.[۵۸]
کفاره پوشاندن سر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فقه امامی: بر پایه نظر مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث[۵۹] و اجماع، کفاره پوشاندن سر حتی اگر برآمده از ضرورت باشد، قربانی کردن یک گوسفند است.[۶۰] برخی از آنان کفاره دادن را در صورت پوشاندن سر به سبب جهل یا فراموشی، واجب ندانستهاند.[۶۱]
فقه اهل سنت: فقیهان شافعی،[۶۲] مالکی[۶۳] و حنبلی[۶۴] با قیاس کفاره پوشاندن سر به کفاره حلق (ازاله مو) بر آنند که کفاره پوشاندن سر، یکی از این سهکار است: قربانی کردن یک گوسفند، سه روز روزه گرفتن، و غذا دادن به شش مسکین. در باور فقیهان حنفی، در صورتی که احرامگزار دستکم یک چهارم سر خود را یک روز کامل بپوشاند، کفاره آن قربانی کردن یک گوسفند است. اگر مقدار پوشش یا هنگام آن کمتر از ایناندازه باشد، کفاره آن، پرداخت صدقه است.[۶۵]
فقیهان شافعی،[۶۶] حنفی[۶۷] و حنبلی[۶۸] در صورت پوشاندن سر به سبب عذر و ضرورت نیز کفاره را واجب میدانند و مالکیان شرط وجوب کفاره سر را خواه در صورت عمد و خواه در صورت جهل یا فراموشی، آسودگی و بهرهجویی از پوشاندن سر دانستهاند.[۶۹] فقیهان حنبلی در صورت پوشاندن سر از روی جهل یا فراموشی، به وجوب کفاره باور ندارند.[۷۰]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ المغنی، ج3، ص302؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ مدارک الاحکام، ج7، ص353.
- ↑ رسائل المرتضی، ج3، ص66؛ شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص353.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص462؛ مختصر المزنی، ص66؛ بدائع الصنائع، ج2، ص184.
- ↑ المصنف، ج4، ص390؛ سنن ابی داود، ج1، ص410؛ الکافی، ج4، ص346.
- ↑ المغنی، ج3، ص302؛ مدارک الاحکام، ج7، ص353؛ الحدائق الناضره، ج15، ص489.
- ↑ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص55؛ ریاض المسائل، ج6، ص297؛ مستند الشیعه، ج12، ص24.
- ↑ المنتقی، ج2، ص195-196؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص335؛ کشاف القناع، ج2، ص493.
- ↑ المبسوط، ج4، ص130؛ بدائع الصنائع، ج2، ص184-185؛ البحر الرائق، ج3، ص13.
- ↑ المغنی، ج3، ص302-303؛ کشاف القناع، ج2، ص493.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص431؛ المجموع، ج7، ص249.
- ↑ فتح الوهاب، ج1، ص261؛ مغنی المحتاج، ج1، ص518.
- ↑ الخلاف، ج2، ص299؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص331؛ کشف اللثام، ج5، ص391.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص464؛ مواهب الجلیل، ج4، ص209-210؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص56-57.
- ↑ منتهی المطلب، ج2، ص789-790؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص331؛ مستند الشیعه، ج12، ص22-23.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص431، 433-437؛ المجموع، ج7، ص252-253؛ الاقناع، ج1، ص238.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج2، ص55-56؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص56-57.
- ↑ المغنی، ج3، ص303؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص268-269؛ کشاف القناع، ج2، ص493.
- ↑ الدروس، ج1، ص379.
- ↑ المجموع، ج7، ص253؛ الاقناع، ج1، ص238.
- ↑ الکافی، ج4، ص359؛ التهذیب، ج5، ص308-309.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج2، ص58؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص58.
- ↑ منتهی المطلب، ج2، ص789؛ مدارک الاحکام، ج7، ص356.
- ↑ المبسوط، ج4، ص127-128؛ البحر الرائق، ج3، ص14.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص431، 433-437؛ المجموع، ج7، ص252-253؛ الاقناع، ج1، ص238.
- ↑ المغنی، ج3، ص302؛ کشاف القناع، ج2، ص493.
- ↑ الخلاف، ج2، ص314؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص332؛ الدروس، ج1، ص379-380.
- ↑ التهذیب، ج5، ص307؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص354.
- ↑ المنتقی، ج2، ص194-195؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص60.
- ↑ کشف الغطاء، ج2، ص453.
- ↑ الدروس، ج1، ص379.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص431؛ المجموع، ج7، ص252.
- ↑ المغنی، ج3، ص269-270؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص305-306.
- ↑ المسند، ص117؛ السنن الکبری، ج5، ص63.
- ↑ المغنی، ج3، ص303؛ کشاف القناع، ج2، ص493.
- ↑ منتهی المطلب، ج2، ص790؛ کشف اللثام، ج6، ص476.
- ↑ صحیح البخاری، ج2، ص152؛ صحیح مسلم، ج4، ص50؛ نک: الکافی، ج4، ص366.
- ↑ البحر الرائق، ج3، ص7؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص601؛ الدر المختار، ج2، ص601.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص332؛ کشف الغطاء، ج2، ص453.
- ↑ المغنی، ج3، ص270-271؛ الفروع، ج5، ص407.
- ↑ الخلاف، ج2، ص314؛ الدروس، ج1، ص388؛ کتاب الحج، ج2، ص325.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص361.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص463؛ المجموع، ج7، ص355.
- ↑ المبسوط، ج4، ص8؛ بدائع الصنائع، ج2، ص191.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص355؛ التهذیب، ج5، ص307.
- ↑ منتهی المطلب، ج2، ص790؛ مستند الشیعه، ج12، ص23.
- ↑ منتهی المطلب، ج2، ص789؛ مدارک الاحکام، ج7، ص355؛ جواهر الکلام، ج18، ص391.
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص269؛ فتح العزیز، ج7، ص437؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص355.
- ↑ نک: المجموع، ج7، ص376-377؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص269.
- ↑ مجمع الفائده، ج6، ص326؛ ج7، ص51؛ مدارک الاحکام، ج7، ص355؛ مهذب الاحکام، ج13، ص187.
- ↑ الکافی، ج4، ص349، 359.
- ↑ المغنی، ج3، ص302؛ کشاف القناع، ج2، ص492-493.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج1، ص152؛ سنن ابی داود، ج1، ص37.
- ↑ مختصر خلیل، ص71؛ مواهب الجلیل، ج4، ص212.
- ↑ نک: المغنی، ج3، ص302.
- ↑ البحر الرائق، ج3، ص14؛ الدر المختار، ج2، ص604؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص604.
- ↑ مسالک الافهام، ج2، ص263؛ الروضة البهیه، ج2، ص242.
- ↑ المجموع، ج7، ص254؛ مغنی المحتاج، ج1، ص518.
- ↑ الکافی، ج4، ص348؛ التهذیب، ج5، ص369.
- ↑ الخلاف، ج2، ص299؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص10-11؛ المعتمد، ج4، ص222-224.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص11؛ مجمع الفائده، ج7، ص50-51؛ احکام و آداب حج، ص172.
- ↑ المجموع، ج7، ص376-377؛ مغنی المحتاج، ج1، ص518.
- ↑ الموطا، ج1، ص419؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص63؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص63.
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص330؛ کشاف القناع، ج2، ص524-525.
- ↑ المبسوط، ج4، ص127-128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص187؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص537، 603.
- ↑ فتح المعین، ج2، ص366؛ اعانة الطالبین، ج2، ص366.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج1، ص420.
- ↑ کشاف القناع، ج2، ص493، 525.
- ↑ الذخیره، ج3، ص307؛ حاشیة الدسوقی، ج1، ص697؛ الثمرالدانی، ج1، ص302.
- ↑ المغنی، ج3، ص528؛ کشاف القناع، ج2، ص532.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاستذکار: ابن عبدالبر (درگذشت 463ق.)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، 2000م.
- اعانة الطالبین: السید البکری الدمیاطی (درگذشت 1310ق.)، بیروت، دار الفکر، 1418ق.
- الاقناع: الشربینی (درگذشت 977ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- البحر الرائق: ابونجیم المصری (درگذشت 970ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (درگذشت 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق7، 1420ق.
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، آل البیت:، 1414ق.
- تهذیب الاحکام: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش.
- الثمر الدانی: الآبی الازهری (درگذشت 1330ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
- جامع المقاصد: الکرکی (درگذشت 940ق.)، قم، آل البیت:، 1411ق.
- جواهر الکلام: النجفی (درگذشت 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- حاشیة الدسوقی: الدسوقی (درگذشت 1230ق.)، دار احیاء الکتب العربیه.
- حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (درگذشت 1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (درگذشت 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
- الخلاف: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق.
- الدر المختار: الحصکفی (درگذشت 1088ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (درگذشت 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق.
- الذخیره: احمد بن ادریس القرافی، به کوشش حجی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1994م.
- رسائل المرتضی: السید المرتضی (درگذشت 436ق.)، به کوشش حسینی و رجایی، قم، دار القرآن، 1405ق.
- ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (درگذشت 1231ق.)، قم، موسسة آل البیت:، 1418ق.
- الروضة البهیة فی شرح اللمعه: الشهید الثانی (درگذشت 965ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، 1410ق.
- سنن ابن ماجه: ابن ماجه (درگذشت 275ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1395ق.
- سنن ابیداود: السجستانی (درگذشت 275ق.)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، 1410ق.
- السنن الکبری: البیهقی (درگذشت 458ق.)، بیروت، دار الفکر.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (درگذشت 676ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق.
- الشرح الکبیر: ابوالبرکات (درگذشت 1201ق.)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
- الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (درگذشت 682ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- صحیح البخاری: البخاری (درگذشت 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
- صحیح مسلم: مسلم (درگذشت 261ق.)، بیروت، دار الفکر.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت 623ق.)، دار الفکر.
- فتح المعین: زین الدین الملیباری الهندی (درگذشت 987ق.)، بیروت، دار الفکر، 1418ق.
- فتح الوهاب: زکریا بن محمد الانصاری (درگذشت 936ق.)، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- الفروع و معه تصحیح الفروع: محمد بن مفلح الرامینی (درگذشت 763ق.)، به کوشش الترکی، الرساله، 1424ق.
- الفواکه الدوانی: احمد بن غانم المالکی، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- الکافی: الکلینی (درگذشت 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
- کتاب الحج: تقریر بحث الگلپایگانی، الصابری، قم، خیام، 1400ق.
- کشاف القناع: منصور البهوتی (درگذشت 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- کشف الغطاء: کاشف الغطاء (درگذشت 1227ق.)، اصفهان، مهدوی.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (درگذشت 1137ق.)، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
- المبسوط: السرخسی (درگذشت 483ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (درگذشت 993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (درگذشت 676ق.)، دار الفکر.
- مختصر خلیل: محمد بن یوسف (درگذشت 897ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق.
- مختصر المزنی: المزنی (درگذشت 263ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت 1009ق.)، قم، آل البیت:، 1410ق.
- المدونة الکبری: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (درگذشت 965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق.
- مستند الشیعه: احمد النراقی (درگذشت 1245ق.)، قم، آل البیت:، 1415ق.
- مسند الشافعی: الشافعی (درگذشت 204ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- المصنّف: ابن ابیشیبه (درگذشت 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، 1409ق.
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (درگذشت 1413ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق.
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (درگذشت 977ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق.
- المغنی: عبدالله بن قدامه (درگذشت 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
- المنتقی شرح الموطا: سلیمان بن خلف الباجی (درگذشت 474ق.)، قاهره، دار الکتاب الاسلامی.
- منتهی المطلب: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1412ق.
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (درگذشت 954ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق.
- الموطّا: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406ق.
- مهذب الاحکام فی بیانالحلال و الحرام: السید عبدالاعلی السبزواری، مکتب السبزواری، 1413ق.
مقالههای مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واجبات |
شروع از میقات • نیت • لباس احرام • تلبیه |
محرمات احرام |
مشترک بین زن و مرد |
شکار حیوانات خشکی • کشتن جانوران بدن • کندن درختان • التذاذ جنسی • آمیزش • استمناء • عقد ازدواج • فسوق • جدال • زینت • بوی خوش • روغن مالیدن به بدن • نگاه کردن در آینه • سرمه کشیدن • ازاله مو • ناخن گرفتن • خون برون آوردن • کشیدن دندان • حمل سلاح |
ویژه مردان |
پوشیدن لباس دوخته • پوشاندن سر • استظلال |
ویژه زنان |
پوشاندن صورت • پوشاندن دست |
دیگر احکام |
مستحبات احرام |
مکروهات احرام |