احصار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
به بازماندن مُحرِم از ادای [[حج]] یا [[عمره|عُمره]] به جهت عاملی بیرونی مانند دشمن "'''صَدّ'''" و به جهت عامل درونی همچون بیماری "'''اِحصار"''' می‌گویند. احصار و صدّ نخستین بار برای [[پیامبر(ص)]] و اصحابش در ماجرای [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیه]] اتفاق افتاد که در ‌آن مشرکان [[مکه]] مانع انجام حج مسلمانان شدند. احصار یا صدّ هنگامی تحقق پیدا می‌کند که حج‌گزار از [[وقوف در عرفات|وقوف]] در [[عرفات|عَرَفات]] و [[مشعر|مَشعر]]، ناتوان شود. حکم مشترک محصور و مصدود [[تحلل|تحلّل]] یعنی خروج از [[احرام]] و حلال‌شدن مُحَرَّمات احرام است.
به بازماندن مُحرِم از ادای [[حج]] یا [[عمره|عُمره]] به دلیل عوامل بیرونی مانند دشمن "'''صَدّ'''" و به دلیل عوامل درونی همچون بیماری "'''اِحصار"''' می‌گویند. احصار و صدّ نخستین بار برای [[پیامبر(ص)]] و اصحابش در ماجرای [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیه]] اتفاق افتاد که در ‌آن مشرکان [[مکه]] مانع انجام حج مسلمانان شدند. احصار یا صدّ زمانی تحقق می یابد که حج‌گزار از [[وقوف در عرفات|وقوف]] در [[عرفات|عَرَفات]] و [[مشعر|مَشعر]]، ناتوان شود. حکم مشترک محصور و مصدود [[تحلل|تحلّل]] یعنی خروج از [[احرام]] و حلال‌شدن مُحَرَّمات احرام است. مصدود و محصور برای خروج از احرام باید [[قربانی]]  ونیز (طبق نظر برخی) [[حلق|حَلق]] یا [[تقصیر]] کنند. البته حلال‌شدن کامیابی جنسی برای محصور در حج واجب، به انجام مناسک در سال آینده و در حج مستحب، به انجام [[طواف نساء]] شخصی دیگر به نیابت از او وابسته است. حج‌گزار می‌تواند هنگام احرام شرط کند که اگر احصار و صدّ پیش آید، از احرام خارج شود. به این کار [[اشتراط تحلل|اشتراط تَحَلُّل]] می‌گویند. برطبق فقه شیعه اگر احصار پیش از ذبح قربانی از بین برود، واجب است که حج‌گزار مناسک عُمره یا حج را تمام کند.
 
مصدود و محصور برای خروج از احرام باید [[قربانی]]  ونیز (طبق نظر برخی) [[حلق|حَلق]] یا [[تقصیر]] کنند. البته حلال‌شدن کامیابی جنسی برای محصور در حج واجب، منوط به انجام مناسک در سال آینده و در حج مستحب، منوط به [[طواف نساء]] شخصی دیگر به نیابت از اواست. حج‌گزار می‌تواند هنگام احرام شرط کند که اگر احصار و صدّ پیش آید، از احرام خارج شود. به این کار [[اشتراط تحلل|اشتراط تَحَلُّل]] می‌گویند. برطبق فقه شیعه اگر احصار پیش از ذبح قربانی از بین برود، واجب است که حج‌گزار مناسک عُمره یا حج را تمام کند.
 


==مفهوم‌شناسی==
«احصار»  به معنای بازداشتن، تنگ گرفتن و احاطه کردن<ref>النهایه، ج۱، ص۳۹۵؛ لسان العرب، ج۴، ص۱۹۵، «حصر».</ref> و «صدّ» به معنای بازداشتن و روی گرداندن است.<ref>العین، ج۷، ص۸۰؛ الصحاح، ج۲، ص۴۹۵؛ النهایه، ج۳، ص۱۵.</ref>


==مفهوم‌شناسی==
احصار در فقه [[امامیه|امامی]]، عبارت است از بیمار شدن [[احرام|احرام‌گزار]] هنگام مناسک [[حج]] یا [[عمره|عُمره]]، به گونه‌ای که از اتمام آن ناتوان شود.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ السرائر، ج۱، ص۶۳۸.</ref> برخی [[فقه|فقیهان]] متأخر، مجروح یا شکسته‌‌شدن استخوان را در حکم محصور یا ملحق بدان می‌دانند.<ref>مناسک حج، امام خمینی، ص۵۰۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۴۹، «کتاب الحج»؛ کتاب الحج، فاضل، ج۵، ص۴۷۶.</ref> «صدّ» یعنی دشمن از ورود احرام‌گزار به [[مکه]]، در عمره یا حج و یا از [[وقوف در مشعر|وقوف]] وی در [[مَشعر|مشعر]] و [[عرفات|عَرَفات]] در حج جلوگیری کند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ السرائر، ج۱، ص۶۴۱.</ref> این تعریف موافق با روایتی از [[امام صادق(ع)]] است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۴؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۳.</ref>
«احصار»  به معنای بازداشتن، تنگ گرفتن و احاطه کردن<ref>النهایه، ج۱، ص۳۹۵؛ لسان العرب، ج۴، ص۱۹۵، «حصر».</ref> و «صدّ» به معنای بازداشتن و روی گرداندن است.<ref>العین، ج۷، ص۸۰؛ الصحاح، ج۲، ص۴۹۵؛ النهایه، ج۳، ص۱۵.</ref> احصار در فقه [[امامیه|امامی]]، عبارت است از بیمار شدن [[احرام|احرام‌گزار]] هنگام مناسک [[حج]] یا [[عمره|عُمره]]، به گونه‌ای که از اتمام آن ناتوان شود.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ السرائر، ج۱، ص۶۳۸.</ref> برخی [[فقه|فقیهان]] متأخر، مجروح یا شکسته‌‌شدن استخوان را در حکم محصور یا ملحق بدان می‌دانند.<ref>مناسک حج، امام خمینی، ص۵۰۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۴۹، «کتاب الحج»؛ کتاب الحج، فاضل، ج۵، ص۴۷۶.</ref> «صدّ» یعنی دشمن از ورود احرام‌گزار به [[مکه]]، در عمره یا حج و یا از [[وقوف در مشعر|وقوف]] وی در [[مَشعر|مشعر]] و [[عرفات|عَرَفات]] در حج جلوگیری کند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ السرائر، ج۱، ص۶۴۱.</ref> این تعریف موافق با روایتی از [[امام صادق(ع)]] است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۴؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۳.</ref>


در فقه [[مذهب حنفی|حنفی]]، احصار با هر چه مانع حج ‌گزاردن محرم شود، تحقق می‌یابد؛ همچون بازدارندگی دشمن، بروز بیماری، نبودن هزینه سفر، و درگذشت همسر یا مَحرم زن.<ref>تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> به باور فقیهان [[مذهب مالکی|مالکی]]<ref>مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۱؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.</ref> و [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>المجموع، ج۸، ص۲۹۴.</ref> و نظر مشهور فقه [[مذهب حنبلی|حنبلی]]<ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref>تنها با بازدارندگی دشمن محقق می‌شود؛ «صدّ» در برخی منابع فقهی [[اهل سنت]] به چشم می‌خورد؛<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۶؛ فتح العزیز، ج۸، ص۵۷-۵۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۱۴-۱۵.</ref> اما معنایی مصطلح نیافته است.
در فقه [[مذهب حنفی|حنفی]]، احصار با هر چه مانع حج ‌گزاردن محرم شود، تحقق می‌یابد؛ همچون بازدارندگی دشمن، بروز بیماری، نبودن هزینه سفر، و درگذشت همسر یا مَحرم زن.<ref>تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> به باور فقیهان [[مذهب مالکی|مالکی]]<ref>مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۱؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.</ref> و [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>المجموع، ج۸، ص۲۹۴.</ref> و نظر مشهور فقه [[مذهب حنبلی|حنبلی]]<ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref>تنها با بازدارندگی دشمن محقق می‌شود؛ «صدّ» در برخی منابع فقهی [[اهل سنت]] به چشم می‌خورد؛<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۶؛ فتح العزیز، ج۸، ص۵۷-۵۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۱۴-۱۵.</ref> اما معنایی مصطلح نیافته است.
خط ۱۳: خط ۱۱:


==در قرآن==
==در قرآن==
در آیات 196 سوره بقره و 2 سوره مائده ، موضوع اِحصار و صَدّ، آمده است؛ به باور [[حدیث|مُحَدِّثان]]<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۷؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۴۱۷؛ الکافی، ج۴، ص۳۶۸-۳۶۹.</ref> و [[تفسیر|مفسران]]<ref>احکام القرآن، شافعی، ج۱، ص۱۳۰؛ جامع البیان، ج۲، ص۳۱۱.</ref> آیه 196 سوره بقره در [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیّه]] نازل شد. هنگامی که [[پیامبر(ص)]] همراه با جمعی از مسلمانان برای ادای [[مناسک حج|مناسک]] راهی [[مکه]] شد، مشرکان مکه ایشان را از این کار بازداشتند. از این رو، ایشان در [[حدیبیه|حُدَیبیّه]] شتر خود را به عنوان [[قربانی]] مناسک [[عمره|عُمره]]، [[نحر|نَحر]] کرد و از [[احرام]] خارج شد. در آیات ۲۵ [[سوره‌ فتح]]، ۲۵ [[سوره حجّ]] و ۳۴ [[سوره انفال]] کسانی که مسلمانان را از ادای مناسک حج بازمی‌دارند، نکوهش شده‌اند.  
موضوع اِحصار و صَدّ، در آیات 196 سوره بقره و 2 سوره مائده مطرح شده است؛ به باور [[حدیث|مُحَدِّثان]]<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۷؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۴۱۷؛ الکافی، ج۴، ص۳۶۸-۳۶۹.</ref> و [[تفسیر|مفسران]]<ref>احکام القرآن، شافعی، ج۱، ص۱۳۰؛ جامع البیان، ج۲، ص۳۱۱.</ref> آیه 196 سوره بقره در [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیّه]] نازل شد. هنگامی که [[پیامبر(ص)]] همراه با جمعی از مسلمانان برای ادای [[مناسک حج|مناسک]] راهی [[مکه]] شد، مشرکان مکه ایشان را از این کار بازداشتند. از این رو، ایشان در [[حدیبیه|حُدَیبیّه]] شتر خود را به عنوان [[قربانی]] مناسک [[عمره|عُمره]]، [[نحر|نَحر]] کرد و از [[احرام]] خارج شد. در آیات ۲۵ [[سوره‌ فتح]]، ۲۵ [[سوره حجّ]] و ۳۴ [[سوره انفال]] کسانی که مسلمانان را از ادای مناسک حج بازمی‌دارند، نکوهش شده‌اند.  


== نمونه‌های تاریخی ==
== نمونه‌های تاریخی ==
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/احصار»