احصار: تفاوت میان نسخهها
Mnourahmadi (بحث | مشارکتها) |
Mnourahmadi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
== زوال احصار == | == زوال احصار == | ||
{{اصلی|زوال احصار}} | {{اصلی|زوال احصار}} | ||
به نظر فقیهان [[امامیه|امامی]]، اگر احصار پیش از [[ذبح]] قربانی از میان رود، به پایان رساندن [[عمره|عُمره]] یا [[حج]] واجب | به نظر فقیهان [[امامیه|امامی]]، اگر احصار پیش از [[ذبح]] قربانی از میان رود، و زمان حج و استطاعت باقی باشد؛ به پایان رساندن [[عمره|عُمره]] یا [[حج]] واجب است.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۵؛ النهایه، ص۲۸۲؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳.</ref> و اگر امکان ادای حج نباشد، مانند آن که زمان [[وقوف در عرفات|وُقوف]] در [[مشعر|مَشعر]] و [[عرفات|عَرَفات]] گذشته باشد، باید با [[عمره مفرده|عُمره مُفرَده]] تحلل صورت گیرد.<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۵۶؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۲۲.</ref> | ||
به نظر فقیهان [[مذهب شافعی|شافعی]]، با زوال | به نظر فقیهان [[مذهب شافعی|شافعی]]، با زوال اِحصار، در [[حج مستحب]]، و در [[حج واجب|حج واجبی]] که زمان کافی برای تجدید احرام و انجام حج ندارد، وظیفهای بر عهده محصور نیست.؛ اما اگر در [[حج واجب]] زمان انجام [[مناسک حج]] باشد، حج بر او واجب است؛ گرچه میتواند آن را به تأخیر اندازد.<ref>المجموع، ج۸، ص۲۹۷.</ref> به نظر مذاهب دیگر [[اهل سنت]]، در صورت زوال احصار و باقی بودن زمان، باید مناسک حج ادا شود.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۱۰؛ المغنی، ج۳، ص۳۷۴؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۳-۲۹۴.</ref> بر پایه فقه [[مذهب حنفی|حنفی]]، اگر برای محصور امکان ذبح [[قربانی|قربانی]] و انجام مناسک حج باشد، باید حج را کامل به جا آورد؛ ولی اگر امکان ذبح قربانی و یا انجام مناسک حج را نداشته باشد، [[تحلل|تَحَلُّل]] جایز است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۱۰؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۷-۴۱۹؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۳.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
نسخهٔ ۲۷ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۳۹
به ناتوانی مُحرِم از انجام مناسک حج یا عُمره به دلیل عوامل بیرونی مانند دشمن "صَدّ" و به دلیل عوامل درونی همچون بیماری "اِحصار" میگویند. نخستین بار مشرکان مکه مانع انجام حج پیامبر(ص) و اصحابش در ماجرای صلح حُدَیبیه شدند. احصار یا صدّ زمانی اتفاق می افتد که عمره گزار از ورود به مکه و انجام اعمال عمره و حجگزار از وقوف در عَرَفات و مَشعر، ناتوان شود. در این صورت فرد با قربانی و علاوه بر آن، طبق نظر برخی با حَلق یا تقصیر از احرام خارج و محرمات احرام برایش حلال می شود. البته حلالشدن کامیابی جنسی برای محصور در حج واجب، به انجام مناسک در سال آینده و در حج مستحب، به انجام طواف نساء شخصی دیگر به نیابت از او وابسته است. حجگزار میتواند هنگام احرام شرط کند که اگر احصار و صدّ پیش آید، از احرام خارج شود. اگر احصار پیش از ذبح قربانی از بین برود، واجب است که حجگزار مناسک عُمره یا حج را تمام کند.
مفهومشناسی
«احصار» به معنای بازداشتن، تنگ گرفتن و احاطه کردن[۱] و «صدّ» به معنای بازداشتن و روی گرداندن است.[۲]در فقه امامی، «احصار» عبارت است از بیمار شدن احرامگزار هنگام مناسک حج یا عُمره، به گونهای که از تمام کردن آن ناتوان شود.[۳] برخی مجروح یا شکسته استخوان را نیز محصور میدانند.[۴] و «صدّ» یعنی دشمن از ورود احرامگزار به مکه، در عمره یا حج و یا از وقوف وی در مشعر و عَرَفات در حج جلوگیری کند.[۵] این تعریف موافق با روایتی از امام صادق(ع) است.[۶]
احصار در فقه حنفی، با هر چه مانع حج گزاردن محرم شود، تحقق مییابد؛ همچون بازدارندگی دشمن، بروز بیماری، نبودن هزینه سفر، و درگذشت همسر یا مَحرم زن.[۷] و به نظر فقیهان مالکی[۸] و شافعی[۹] و مشهور فقه حنبلی[۱۰]تنها با بازدارندگی دشمن محقق میشود؛ «صدّ» در برخی منابع فقهی اهل سنت به چشم میخورد؛[۱۱] اما معنایی مصطلح نیافته است.
در منابع فقهی، کسی که به سبب احصار از اتمام حج بازماند، «محصور» یا «مُحصَر» و آن که بر اثر «صدّ» توفیق اتمام حج نیابد، «مصدود» خوانده میشود.
احصار و صد در قرآن
موضوع اِحصار و صَدّ، در آیات 196 سوره بقره و 2 سوره مائده مطرح شده است؛ به باور مُحَدِّثان[۱۲] و مفسران[۱۳] آیه 196 سوره بقره در صلح حُدَیبیّه نازل شد. هنگامی که پیامبر(ص) همراه با جمعی از مسلمانان برای ادای مناسک راهی مکه شد، مشرکان مکه ایشان را از این کار بازداشتند. از این رو، ایشان در حُدَیبیّه شتر خود را به عنوان قربانی مناسک عُمره، نَحر کرد و از احرام خارج شد. در آیات ۲۵ سوره فتح، ۲۵ سوره حجّ و ۳۴ سوره انفال کسانی که مسلمانان را از ادای مناسک حج بازمیدارند، نکوهش شدهاند.
نمونههای تاریخی احصار و صد
نمونههایی از احصار و صد در منابع تاریخ اسلام ثبت شده است؛ از جمله: گزارش شده که امام حسین(ع) بر اثر بیماری در عمره دچار احصار شد و با قربانیکردن شتر و حَلق از احرام بیرون آمد و پس از بهبود، عمره دیگری به جا آورد.[۱۴] همچنین طی وقایعی از قبیل درگیریها و جنگهای سیاسی در مکه، برخی حاکمان مانع اتمام حج زائران می شدند. برخی از این وقایع در سالهای 72،[۱۵] 557،[۱۶] 705،[۱۷] 743،[۱۸] 817[۱۹] و 1219[۲۰] گزارش شده است.
تحقق احصار و صد
فقیهان امامی اِحصار یا صدّ در حج را زمانی می دانند که وقوف در عَرَفات و یا مَشعر ممکن نباشد و زمان حج بگذرد.[۲۱] به نظر عده ای، اگر ناتوانی در مَنا پدید آید، احصار یا صد نیست؛ و باید برای رَمْیْ و ذبح قربانی نائب گرفت و پس از حَلْق یا تقصیر و خروج از احرام، به بقیه اعمال پرداخت.[۲۲] برخی ممنوعیت از ورود به منا و مکه را احصار یا صَدّ میدانند.[۲۳] احصار یا صدّ در عُمره، با ممنوعیت از رسیدن به مکه[۲۴] یا انجام اعمال عمره [۲۵] تحقق مییابد. برخی ناتوانی از طواف یا سعی را نیز احصار یا صد می دانند.[۲۶]
فقیهان اهل سنت ناتوانی احرامگزار از وقوف در عَرَفات و طواف افاضه را احصار می دانند.[۲۷] اما اگر ممنوعیت تنها از وقوف باشد، حنفیان[۲۸] و اندکی از حنبلیان[۲۹] آن را احصار نمی دانند؛ ولی فقیهان شافعی، مالکی و حنبلی آن را احصار میدانند؛ هرچند همگی در این حالت، تَحَلُّل را با انجام اعمال عُمره می دانند؛[۳۰] و اگر ممنوعیت تنها از طواف افاضه باشد، حنفیان و مالکیان، آن را احصار نمی دانند؛[۳۱] ولی شافعیان آن را احصار می دانند.[۳۲] حنبلیان، منع از طواف پس از وقوف در عرفه و پیش از رَمْی جَمَرَه عَقَبه را، احصار می دانند؛ ولی منع پس از رمی جمره عقبه را احصار نمی دانند.[۳۳]
در صورت پیدایش احصار و صد با هم، فقهای امامیه دو نظر دارند: 1) حق انتخاب میان حکم آن دو[۳۴] و برگزیدن حکم آسانتر[۳۵] 2) عمل به حکم آنکه زودتر پیش آمده؛ و اگر با هم رخ دادند؛ عمل به حکم احصار.[۳۶]
تحلّل
حکم مشترک محصور و مصدود از نظر همه فقیهان امامی[۳۷] و اهل سنت[۳۸]، تحلّل[۳۹] یعنی خروج از احرام و حلالشدن محرمات احرام است. مالک بن انس به تحلل محصور در عُمره باور ندارد.[۴۰]
تَحَلُّل مصدود به نظر برخی فقهاء امامی با قربانیکردن و به نظر برخی دیگر از آنان با قربانی و حَلق یا تقصیر؛ و تحلل محصور از نظر فقهاء امامی با قربانی و حلق یا تقصیر و به نظر مشهور شافعیان و بیشتر حنبلیان، با قربانی و حلق؛ و به نظر مالکیان تنها با نیت تحلل و به نظر بیشتر فقیهان حنفی تنها با قربانیکردن است.[نیاز به منبع]
دامنه تحلّل محصور و مصدود
به نظر فقیهان امامی، برای مصدود، همه محرمات احرام حلال میگردد؛[۴۱] ولی برای محصور در حج واجب، به نظر مشهور فقیهان امامی،[۴۲] همه مُحرَّمات احرام جز کامیابی جنسی حلال میشود و تَحلُّل در این زمینه وابسته به انجام مناسک در سال آینده است. در حج مستحب، تحلل کامیابی جنسی، وابسته به انجام طواف نساء توسط شخصی دیگر به نیابت از محصور است.[۴۳]شماری از فقیهان[۴۴] ، دامنه تحلل محصور در حج مستحب را شامل همه مُحَرّمات دانستهاند.[۴۵] به نظر همه فقیهان امامی، در عُمره مُفرَده و به نظر مشهور آنان در عمره تَمتُّع، تَحلُّل کامل حتی در زمینه کامیابی جنسی، با انجام عمره مفرده دیگر پس از برطرف شدن بیماری است.[۴۶] ولی برخی برای تحلّل کامل ذبح قربانی را کافی میدانند و عمره دیگر را واجب نمیشمرند.[۴۷]
به نظر همه فقهاء اهل سنت برای محصور همه محرمات حتی کامیابی جنسی حلال می شود.[۴۸]
استحباب تأخیر در تحلّل
به نظر فقیهان امامی و اهل سنت حکم تَحلُّل، "رخصت" است؛ یعنی تحلّل در حال اِحصار و صَدّ مباح میشود و واجب نیست.[۴۹]
به نظر فقیهان امامی[۵۰] و حنبلی[۵۱] مستحب است شخص مُحصَر تحلل را به تأخیر اندازد تا شاید اِحصار یا صدّ از میان برود. فقیهان شافعی تنها در صورت وسعت وقت، قائل به استحباب تأخیر هستند.[۵۲] فقیهان مالکی در هر حالت، پیش انداختن تحلّل را مستحب دانستهاند.[۵۳]
نیت تحلّل
به نظر تمام فقهاء نیت تَحَلُّل برای محصور واجب است؛ هر چند فقیهان امامی در اِحصار و صدّ، نیت تحلّل را هنگام ذبح قربانی؛[۵۴] و فقیهان مذاهب اربعه آن را هنگام فرستادن قربانی به سوی حرم و ذبح لازم می دانند.[۵۵]
قربانی
به نظر فقیهان امامی برای تَحَلُّل محصور، قربانی لازم است؛[۵۶] اما درباره مصدود نظر مشهور، وجوب قربانی[۵۷] و نظر غیرمشهور، واجب نبودن آن است.[۵۸] اگر محصور در حال ادای حج قِران باشد، به نظر مشهور فقیهان امامی[۵۹] ذبح همان حیوانی که هنگام احرام، برای اِشعار یا تقلید همراه احرامگزار بوده، به عنوان قربانی کافی است.[۶۰] اما برخی فقیهان امامی به وجوب دو قربانی باور دارند؛ یکی برای اشعار یا تقلید و دیگری برای احصار و درآمدن از احرام؛[۶۱] در جایی که قربانی دیگری به سبب نذر یا کفاره بر شخص محصور واجب شده باشد، نیز همین اختلاف دیده میشود.[۶۲]
برای تحلّلِ محصور،فقهای اهل سنت [۶۳]، به جز مالکیان[۶۴] قربانی را لازم می دانند؛ اما مالکیان تنها نیت تحلل را کافی می دانند.[۶۵]. در حج قِران، فقیهان حنفی، ذبح دو قربانی [۶۶] و دیگر فقیهان (به جز مالکیان) تنها یک قربانی را لازم میدانند.[۶۷]
بدل قربانی
در صورت نبودن قربانی یا بهای آن، به نظر مشهور فقیهان شیعه، در اِحصار[۶۸] و صَدّ[۶۹] وجوب قربانی برداشته میشود.[۷۰] برخی از فقیهان شیعه[۷۱]، وجود بدل قربانی (۱۰ روز روزه) را برای احصار پذیرفتهاند. فقیهان حنفی وجود بدل را نمیپذیرند.[۷۲] سخن مشهور در فقه شافعی، وجود بدل برای قربانی احصار است؛ و نظرات مختلفی برای بدل هست: 1) وجوب اطعام، 2) وجوب ۱۰ روز روزه و 3) تخییر میان اطعام و ۱۰ روز روزه.[۷۳] به نظر فقیهان حنبلی بدل قربانی احصار ۱۰ روز روزه گرفتن است.[۷۴] در فقه مالکی چون قربانی احصار واجب نیست، بدل نیز در میان نیست.[۷۵]
مکان ذبح قربانی
به نظر مشهور فقیهان امامی، مکان ذبح قربانی محصور، در حج، مِنا و در عُمره، مکه است.[۷۶] و مکان ذبح قربانی مصدود، همان محلی است که در آنجا بازداشته شده است.[۷۷] سایر اقوال فقیهان امامی عبارتند از: 1) مکان ذبح قربانی برای محصور و مصدود، همان محل حصر و صد است.[۷۸] 2) ارسال قربانی در حج واجب به منا و ذبح قربانی در حج مستحب در محل احصار.[۷۹] 3) تخییر میان ارسال قربانی به منا و ذبح قربانی در محل احصار.[۸۰]
مکان ذبح قربانی برای شخص محصور،از نظر فقیهان شافعی[۸۱] و حنبلی[۸۲] همان مکان حصر؛ و از نظر فقیهان حنفی منطقه حرم است.[۸۳]
زمان ذبح قربانی
به نظر مشهور فقیهان امامی، زمان قربانی محصور در حج، روز عید قربان است.[۸۴] شخص محصور، قربانی یا بهای آن را از طریق فردی به مِنا میفرستد و با او وعده میکند که در روز عید قربان، آن را ذبح کند تا محصور از احرام بیرون آید.[۸۵] سایر اقوال امامیه عبارتند از: 1) روز عید قربان و ایام تَشریق (روزهای ۱۱ تا ۱۳ ذیحجه)[۸۶]؛ 2) نامُعَیّن و وابسته به اراده طرفین مُواعده است.[۸۷] به نظر فقیهان امامی، ذبح قربانی محصور در عُمره، زمان خاصی ندارد.[۸۸] و ذبح قربانی مصدود، همان زمانیست که بازدارندگی دشمن تحقق مییابد.[۸۹]
ذبح قربانی برای محصور، به نظر فقیهان شافعی،[۹۰] حنبلی[۹۱] و برخی حنفیان و خود ابوحنیفه[۹۲] دارای زمان خاصی نیست؛ و به نظر برخی دیگر از فقیهان حنفی، در حج، هشتم تا دهم ذیحجه و در عُمره، نامُعَیّن است؛[۹۳]
حلق و تقصیر
در فقه امامی، درباره حکم حَلق و تقصیر برای مصدود در حج و عمره، چند نظر یافت میشود: واجبنبودن حلق و تقصیر،[۹۴] وجوب تقصیر،[۹۵] وجوب حلق،[۹۶] وجوب اختیاری حلق یا تقصیر،[۹۷] حلق یا تقصیر از باب احتیاط.[۹۸] برای تَحَلُّل محصور نیز نظرات مختلفی است: 1)لزوم تقصیر،[۹۹] 2) لزوم حلق،[۱۰۰] 3) در عُمره تَمَتُّع تقصیر و در حج مخیر میان حلق و تقصیر، [۱۰۱] 4) مخیر میان حلق و تقصیر[۱۰۲]
برای تَحَلُّل محصور، به نظر مشهور فقیهان شافعی[۱۰۳] و برخی از فقیهان حنبلی[۱۰۴] حلق لازم است.[۱۰۵] ولی مالکیها[۱۰۶] و بیشتر فقیهان حنفی، جز ابویوسف[۱۰۷] و برخی از فقیهان حنبلی[۱۰۸] حلق را لازم ندانستهاند.
قضای حج و عمره
بر پایه فقه امامی،[۱۰۹] شافعی،[۱۱۰] مالکی،[۱۱۱] و حنبلی،[۱۱۲] اگر حج یا عُمره محصور، مستحب باشد، قضای حج ناتمام لازم نیست؛ اما اگر حج بر عهده او مستقر شده باشد، قضای آن واجب است. اگر حج یا عُمره واجب، غیر مستقر باشد، قضای آن لازم نیست؛ مگر آن که وی دیگر بار مستطیع شود.
فقیهان حنفی، افزون بر وجوب قضای حج یا عمره واجب محصور، به وجوب قضای حج یا عمره مستحب نیز باور دارند.[۱۱۳]
بر پایه فقه حنفی، اگر شخص محصور حج به جا میآورده، باید یک حج قضا برای آغاز حج و یک عُمره قضا برای تَحَلُّل بگزارد و اگر عمره به جا میآورده، باید یک عمره قضا انجام دهد. نیز اگر وی حج قِران میگزارده، باید یک حج قضا و دو عمره قضا به جا آورد که یکی از آن دو برای قِران و دیگری برای تحلل است.[۱۱۴]
به نظر مشهور امامیان، اگر حج یا عمره محصور مستحب باشد، باید شخصی را نائب سازد تا طواف نساء را به نیابت از او به جا آورد.[۱۱۵]
اشتراط تحلّل
به نظر مشهور فقیهان امامی[۱۱۶] ، حنبلی[۱۱۷] و شافعی[۱۱۸] اشتراط تحلّل در هنگام احرام صحیح است؛ یعنی انسان هنگام احرام شرط کند که اگر بیمار شود یا توشه سفر او پایان یابد یا به سبب منع ظالمی نتواند حج را به پایان رساند، از احرام بیرون آید. بر این اساس، هرگاه یکی از این موانع تحقق یابد، او میتواند از احرام خارج شود. مالکیان[۱۱۹] و حنفیان[۱۲۰] چنین شرطی را صحیح و نافذ ندانستهاند.
وجوب قربانی در صورت اشتراط تحلل
در صورت اشتراط تحلل، برخی فقیهان شیعه به وجوب قربانی[۱۲۱] و برخی به عدم وجوب آن اعتقاد دارند.[۱۲۲] به نظر شافعیان در صورت اشتراط، هنگامی برای تَحَلّل، ذبح قربانی لازم است که محصور شرط کرده باشد اگر مانعی پیش آید، پس از ذبح قربانی تحلل یابد. در غیر این صورت، شافعیان درباره وجوب قربانی اختلاف نظر دارند.[۱۲۳] حنبلیان به واجبنبودن قربانی باور دارند.[۱۲۴]
آثار اشتراط تحلل
در منابع فقه امامی، آثاری گوناگون برای اشتراط تَحَلُّل در هنگام احرام یاد شده است؛ از جمله: تعجیل تحلل،[۱۲۵] یعنی لازم نبودن انتظار برای رسیدن قربانی به محل ذبح در احصار به سبب بیماری، لزوم نداشتن قضای حج در سال آینده،[۱۲۶] حصول تحلّل از همه مُحَرَمَّات احرام حتی کامیابی جنسی.[۱۲۷]
زوال احصار
به نظر فقیهان امامی، اگر احصار پیش از ذبح قربانی از میان رود، و زمان حج و استطاعت باقی باشد؛ به پایان رساندن عُمره یا حج واجب است.[۱۲۸] و اگر امکان ادای حج نباشد، مانند آن که زمان وُقوف در مَشعر و عَرَفات گذشته باشد، باید با عُمره مُفرَده تحلل صورت گیرد.[۱۲۹]
به نظر فقیهان شافعی، با زوال اِحصار، در حج مستحب، و در حج واجبی که زمان کافی برای تجدید احرام و انجام حج ندارد، وظیفهای بر عهده محصور نیست.؛ اما اگر در حج واجب زمان انجام مناسک حج باشد، حج بر او واجب است؛ گرچه میتواند آن را به تأخیر اندازد.[۱۳۰] به نظر مذاهب دیگر اهل سنت، در صورت زوال احصار و باقی بودن زمان، باید مناسک حج ادا شود.[۱۳۱] بر پایه فقه حنفی، اگر برای محصور امکان ذبح قربانی و انجام مناسک حج باشد، باید حج را کامل به جا آورد؛ ولی اگر امکان ذبح قربانی و یا انجام مناسک حج را نداشته باشد، تَحَلُّل جایز است.[۱۳۲]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ النهایه، ج۱، ص۳۹۵؛ لسان العرب، ج۴، ص۱۹۵، «حصر».
- ↑ العین، ج۷، ص۸۰؛ الصحاح، ج۲، ص۴۹۵؛ النهایه، ج۳، ص۱۵.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ السرائر، ج۱، ص۶۳۸.
- ↑ مناسک حج، امام خمینی، ص۵۰۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۴۹، «کتاب الحج»؛ کتاب الحج، فاضل، ج۵، ص۴۷۶.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ السرائر، ج۱، ص۶۴۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۶۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۴؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۳.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۱؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۹۴.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۶؛ فتح العزیز، ج۸، ص۵۷-۵۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۱۴-۱۵.
- ↑ صحیح البخاری، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۷؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۴۱۷؛ الکافی، ج۴، ص۳۶۸-۳۶۹.
- ↑ احکام القرآن، شافعی، ج۱، ص۱۳۰؛ جامع البیان، ج۲، ص۳۱۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۶۹؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۲.
- ↑ الکامل، ج۴، ص۳۵۰.
- ↑ الکامل، ج۱۱، ص۲۸۷-۲۸۸.
- ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۴۱۱.
- ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۴۱۷-۴۱۸.
- ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۴۳۱-۴۳۳.
- ↑ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۲۲۱-۲۲۲.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۰۱-۴۰۲؛ مدارک الاحکام، ج۸، ص۲۹۲-۳۰۱؛ مناسک حج، امام خمینی، ص۵۰۸-۵۱۴.
- ↑ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۷۱؛ مدارک الاحکام، ج۸، ص۲۹۲-۳۰۱؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۶.
- ↑ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۷۲.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۴۰۰، ۴۱۱.
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۸۳؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۶۷، ۳۷۲؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۸.
- ↑ کشف اللثام، ج۶، ص۳۰۱؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۲۰۱؛ مناسک حج، امام خمینی، ص۵۰۷.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷؛ المغنی، ج۳، ص۳۷۴؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۱۴؛ اللباب، ج۱، ص۲۱۴.
- ↑ نک: المغنی، ج۳، ص۳۷۴.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۴؛ المجموع، ج۸، ص۲۹۸؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۵-۹۶.
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۷؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۵؛ تبیین الحقائق، ج۲، ص۸۱.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۹۸-۳۰۲.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۴؛ مطالب اولی النهی، ج۲، ص۴۵۹.
- ↑ المهذب البارع، ج۲، ص۲۲۵؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۲۴.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۴۸۳؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۶۷؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۱۹۷.
- ↑ کشف الغطاء، ج۲، ص۴۷۱.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۸۵؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۸۶؛ الاحصار و الصد، ص۵.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۶؛ المجموع، ج۸، ص۲۹۴؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۴.
- ↑ الصحاح، ج۴، ص۱۶۷۳؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷؛ النهایه، ج۱، ص۴۲۸، «حلل».
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۷۱.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۸۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۱۳؛ الاحصار و الصد، ص۵.
- ↑ مجمع الفائده، ج۷، ص۴۱۳-۴۱۴.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۵؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۷۹.
- ↑ المقنعه، ص۴۴۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۸۰.
- ↑ المقنعه، ص۴۴۶؛ نک: المراسم، ص۱۱۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۴۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۰۵؛ الدروس، ج۱، ص۴۷۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۵۱-۴۵۲، «کتاب الحج».
- ↑ الدروس، ج۱، ص۴۷۶؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۲۱۹؛ مناسک حج، بهجت، ص۱۵۶.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۶؛ المغنی، ج۳، ص۳۷۱؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۹؛ کتاب الحج، خویی، ج۵، ص۴۲۸؛ الام، ج۲، ص۱۷۳؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۶۵۰.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۹۵؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۴۰۷؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۱۳.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۳.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۹۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۳.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۳؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۷۴؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۸۹.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۹۹؛مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۴؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳-۹۴؛المغنی، ج۳، ص۳۷۵؛ البحر الرائق، ج۳، ص۹۹.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۴۲۳-۴۲۴؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۱۴۲.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۴۲۳؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۶۴۱.
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۹۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۹۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۱.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۱۸؛ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵؛ الاحصار و الصد، ص۱۳.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۴؛ السرائر، ج۱، ص۶۳۹-۶۴۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۳۴۷-۳۴۸.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۴۷۷؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۹۰؛ المعتمد، ج۳، ص۴۴۷-۴۴۸، «کتاب الحج».
- ↑ الام، ج۲، ص۱۸۰؛ المجموع، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۳؛المغنی، ج۳، ص۳۷۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۰۷-۶۰۸؛المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۶.
- ↑ الموطأ، ج۱، ص۳۶۰-۳۶۱؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۴؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳-۹۴.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳-۹۴.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۹.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۸۸.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۴۲۷؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۲؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۸۶؛ مدارک الاحکام، ج۸، ص۲۹۱.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۳؛ الخلاف، ج۲، ص۴۲۸؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۸۶.
- ↑ کشف اللثام، ج۶، ص۳۰۶-۳۰۷؛ الحدائق، ج۱۶، ص۲۳-۲۴؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۳-۱۲۴؛ المعتمد، ج۵، ص۴۶۲، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۲۲۵؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۹۰.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۰؛ المجموع، ج۸، ص۲۹۹.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۹۹-۳۰۰.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۵؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۱۰.
- ↑ نک: المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۶؛ فتح العزیز، ج۸، ص۱۳؛ مختصر خلیل، ص۷۷.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۷۹.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۴۲۴؛ السرائر، ج۱، ص۶۴۱.
- ↑ المقنع، ص۲۴۴.
- ↑ المراسم العلویه، ص۱۱۷.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۳۵۱؛ مدارک الاحکام، ج۸، ص۳۰۴؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۴۱۴.
- ↑ فتح العزیز، ج۸، ص۱۷؛ المجموع، ج۸، ص۲۹۸-۲۹۹.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۰۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۶؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵؛ السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ مناسک حج، امام خمینی، ص۵۱۲.
- ↑ تهذیب، ج۵، ص۴۲۱-۴۲۲.
- ↑ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۴۴.
- ↑ مناسک الحج، خویی، ص۲۰۹؛ مناسک الحج، روحانی، ص۱۸۷؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۲۱۸-۲۱۹.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۵؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۷۳؛ الوسیله، ص۱۹۳.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۶۴۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۹۰.
- ↑ نک: فتح العزیز، ج۸، ص۱۷؛ المجموع، ج۸، ص۳۰۴.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۳.
- ↑ نک: المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۹؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۷؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۰-۱۸۱.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۹؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۰-۱۸۱.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۳؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ المراسم العلویه، ص۱۱۷؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۵۳.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۱۸.
- ↑ اللمعة الدمشقیه، ص۷۱؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۷۰.
- ↑ المعتمد، ج۵، ص۴۲۷، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۸۴.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۵؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۵۵؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۱۴۷.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۱۸؛ غنیة النزوع، ص۱۹۵.
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۹۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۰۱.
- ↑ کشف اللثام، ج۶، ص۳۱۸.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۹۹.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۱-۳۷۵؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۱۰.
- ↑ صحیح البخاری، ج۳، ص۱۶۹؛ ج۵، ص۸۵.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۴؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۴.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۵.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۶؛ الدروس، ج۱، ص۴۸۲؛ موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۴۲۷-۴۲۸.
- ↑ مختصر مزنی، ص۷۲؛ المجموع، ج۸، ص۳۰۶؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۷.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۹؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۵.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۲.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۹؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۸؛ الدر المختار، ج۲، ص۶۵۲.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۲؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۷۹.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۵۳۳؛ الجامع للشرائع، ص۲۰۴؛ موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۴۴۶.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۷.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۳۱۰؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۴۶.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۸.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۴۳۱؛ اللمعة الدمشقیه، ص۷۰.
- ↑ الانتصار، ص۲۵۸؛ السرائر، ج۱، ص۶۴۱؛ الجامع للشرائع، ص۲۲۲.
- ↑ فتح العزیز، ج۸، ص۱۰-۱۱؛ المجموع، ج۸، ص۳۱۱؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۴.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۴۳، ۳۷۷.
- ↑ المختصر النافع، ص۱۰۰؛ اللمعة الدمشقیه، ص۷۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۶۳؛ ج۲، ص۱۱۳.
- ↑ نک: تهذیب، ج۵، ص۲۹۶؛ معتمد العروه، ج۲، ص۵۱۵-۵۱۶.
- ↑ نک: کشف اللثام، ج۵، ص۳۱۶؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۴۴۶؛ نک: جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۶۷-۲۶۸.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۵؛ النهایه، ص۲۸۲؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۵۶؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۲۲.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۹۷.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۱۰؛ المغنی، ج۳، ص۳۷۴؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۳-۲۹۴.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۱۰؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۷-۴۱۹؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۳.
منابع

- احکام القرآن: ابن ادریس الشافعی (درگذشت ۲۰۴ق)، به کوشش عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۰ق.
- اعیان الشیعه: سید محسن الامین (درگذشت ۱۳۷۱ق)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
- الام: الشافعی (درگذشت ۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
- الانتصار: السید المرتضی (درگذشت ۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
- البحر الرائق: ابونجیم المصری (درگذشت ۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاشانی (درگذشت ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (درگذشت ۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
- تاریخ حجگزاری ایرانیان: اسراء دوغان، مشعر، ۱۳۸۹ش.
- تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق: عثمان بن علی الزیلعی، بیروت، دار المعرفه.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
- تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (درگذشت ۹-۵۳۵ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق.
- تهذیب الاحکام: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- جامع البیان: الطبری (درگذشت ۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الجامع للشرایع: یحیی بن سعید الحلی (درگذشت ۶۹۰ق)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
- جامع المقاصد: الکرکی (درگذشت ۹۴۰ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۱ق.
- جواهر الکلام: النجفی (درگذشت ۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- حاشیة الدسوقی: الدسوقی (درگذشت ۱۲۳۰ق)، احیاء الکتب العربیه.
- حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (درگذشت ۱۲۵۲ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (درگذشت ۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
- الخلاف: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق.
- الدر المختار: الحصکفی (درگذشت ۱۰۸۸ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (درگذشت ۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
- الروضة البهیه: الشهید الثانی (درگذشت ۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.
- روضة الطالبین: النووی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (درگذشت ۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- السرائر: ابن ادریس (درگذشت ۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سنن ابیداود: السجستانی (درگذشت ۲۷۵ق)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
- شفاء الغرام: محمد الفأسی (درگذشت ۸۳۲ق)، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م.
- الصحاح: الجوهری (درگذشت ۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
- صحیح البخاری: البخاری (درگذشت ۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
- العین: خلیل (درگذشت ۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
- غنیة النزوع: الحلبی (درگذشت ۵۸۵ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۱۷ق.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت ۶۲۳ق)، دار الفکر.
- قواعد الاحکام: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
- الکافی: الکلینی (درگذشت ۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
- الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (درگذشت ۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین۷، ۱۴۰۳ق.
- الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (درگذشت ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- کتاب الحج: محاضرات الخوئی (درگذشت ۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
- کشاف القناع: منصور البهوتی (درگذشت ۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- کشف الغطاء: کاشف الغطاء (درگذشت ۱۲۲۷ق)، مهدوی، اصفهان.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (درگذشت ۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- اللباب فی شرح الکتاب: عبدالغنی الغنیمی، دار السلام، ۱۳۸۱ق.
- لسان العرب: ابن منظور (درگذشت ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- اللمعة الدمشقیه: الشهید الاول (درگذشت ۷۸۶ق)، به کوشش کورانی، قم، دار الفکر، ۱۴۱۱ق.
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
- المبسوط: السرخسی (درگذشت ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
- مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (درگذشت ۹۹۳ق)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (درگذشت ۶۷۶ق)، دار الفکر.
- مختصر المزنی: المزنی (درگذشت ۲۶۳ق)، بیروت، دار المعرفه.
- المختصر النافع: المحقق الحلی (درگذشت ۶۷۶ق)، تهران، البعثه، ۱۴۱۰ق.
- مختصر خلیل: محمد بن یوسف (درگذشت ۸۹۷ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۰ق.
- المدونة الکبری: مالک بن انس (درگذشت ۱۷۹ق)، مصر، مطبعة السعاده.
- المراسم العلویه: سلار حمزة بن عبدالعزیز (درگذشت ۴۴۸ق)، به کوشش حسینی، قم، المجمع العالمی لاهل البیت:، ۱۴۱۴ق.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (درگذشت ۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- مستند الشیعه: احمد النراقی (درگذشت ۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق.
- مطالب اولی النهی فی شرح غایة المنتهی: مصطفی السیوطی، دمشق، المکتب الاسلامی.
- معتمد العروة الوثقی: محاضرات الخوئی (درگذشت ۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۰۴ق.
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (درگذشت ۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (درگذشت ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
- المغنی: عبدالله بن قدامه (درگذشت ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- المقنع: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، قم، مؤسسة الامام الهادی(ع)، ۱۴۱۵ق.
- المقنعه: المفید (درگذشت ۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- مناسک حج: جواد تبریزی، قم، ۱۴۱۴ق.
- مناسک حج: سیستانی، ۱۴۱۳ش.
- مناسک حج: سید محمد روحانی، قم، موسسة المنار.
- مناسک حج: با حاشیه امام خمینی، مشعر، ۱۳۸۰ش.
- مناسک حج: محمد تقی بهجت، ۱۴۱۵ق.
- مناسک حج: وحید خراسانی.
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (درگذشت ۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- موسوعة الامام الخوئی (درگذشت ۱۴۱۳ق): احیاء آثار الخوئی، قم.
- الموطّأ: مالک بن انس (درگذشت ۱۷۹ق)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق.
- المهدی (عج) المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحه: عبدالعظیم البستوی، مکه، المکتبة المکیه.
- المهذب البارع: ابن فهد الحلّی (درگذشت ۸۴۱ق)، به کوشش العراقی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۰۷-۱۴۱۳ق.
- المهذب: القاضی ابن البراج (درگذشت ۴۸۱ق)، به کوشش مؤسسه سیدالشهداء۷، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
- النهایه: ابن اثیر مبارک بن محمد الجزری (درگذشت ۶۰۶ق)، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۱۲ق.
- الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (درگذشت ۵۶۰ق)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.