کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
* '''دانشنامه حج و حرمین شریفین'''، «خیبر، غزوه»، صادقی، محسن، تهران، مشعر، بی‌تا. | * '''دانشنامه حج و حرمین شریفین'''، «خیبر، غزوه»، صادقی، محسن، تهران، مشعر، بی‌تا. | ||
* '''السیرة النبویه'''، ابن هشام، عبدالملک بن هشام، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه، بی‌تا. | |||
* '''الطبقات الکبری'''، ابن سعد، محمد بن سعد، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. | * '''الطبقات الکبری'''، ابن سعد، محمد بن سعد، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. | ||
* '''المغازی'''، واقدی، محمد بن عمر، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق. | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
نسخهٔ ۱۶ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۲۷
خیبر نام منطقه ای در شمال مدینه است که در زمان پیامبر محل سکونت یهودیان بود.
معرفی
خيبر منطقه‌اي حاصل‌خيز در شمال مدينه است که در عصر رسول خدا از مراکز يهودي‌نشين حجاز بود.[۱] غزوه مهم خيبر و برخي سريه‌ها در آن اتفاق افتاد. درباره سابقه و علت حضور يهوديان در اين منطقه مطالب گوناگوني گفته شده است. برخي گزارش‌ها، کوچ آنان را به زمان حضرت موسي برگردانده‌اند [۲]اما اين مطلب درست نمي‌نمايد[۳].[2] برخي ورود يهوديان به اين منطقه را از زمان بخت‌نصر مي‌دانند[۴][3]، از اين رو گفته شده که ورود آنان به يثرب و خيبر جنبه افسانه‌اي يافته است.[۵].[4] لذا زمان تأسيس منطقه خيبر نيز روشن نيست.
خيبر امروزه نام يکي از استان‌هاي عربستان و همچنين نام شهري است که مرکزيت اين استان را دارد. اين شهر در ناحيه‌اي کوهستاني و در مسير تبوک و جاده اردن قرار دارد. فاصله آن تا مدينه حدود 165 كيلومتر است.[۶].[5]
خيبر را واژه‌اي عِبري، به معناي قلعه، يا منسوب به «خيبر بن قانية بن مَهلائيل»، از نوادگان حضرت نوح، دانسته‌اند.[۷][6] اين منطقه از سه بخش نَطات، شِقّ و كتيبه تشكيل شده بود كه با يكديگر فاصله اندكي داشتند. قلعه‌هاي صَعب بن معاذ، ناعم و زبير در بخش نَطات قرار داشتند. بخش شِقّ دو قلعه اُبي و نِزار را در بر مي‌گرفت و بخش كتيبه، شامل قلعه‌هاي قَمُوص، وَطيح و سُلالِم مي‌گرديد[۸].[7] ياقوت حموي خيبر را هفت قلعه[8] [۹]و يعقوبي شش قلعه دانسته و نام‌هاي غير مشهور قُصارَه و مربطه را براي آن افزوده[9] است.[۱۰]
از نظر اقتصادي، خيبر اهميت كشاورزي و بازرگاني داشت. خرماي خيبر زبانزد و مشهور بود و در ضرب المثلي آمده كه بردن خرما به خيبر بيهوده است.[10] [۱۱] خيبر به دليل قرار گرفتن در مسير تجاري، اهميت بازرگاني نيز داشت.
مناطق ديگري نيز در اطراف خيبر محل سکونت يهوديان بود که همراه با غزوه خيبر، با آنان صلح شد. از آن جمله فدک، روستايي در شمال شرق خيبر، بود که فاصله آن را تا مدينه شش شب گفته‌اند.[11][۱۲]
علاوه بر غزوه خيبر، سريه‌هايي نيز در اين منطقه انجام شده است.[۱۳] [۱۴]
بيشترين ارتباط خيبر و اهالي آن در عصر پيامبر9، با حوالي خود، مانند وادي القري و فدک بود؛ به خصوص که اين مناطق يهودي‌نشين و هم‌عقيده بودند. هم‌پيماني آن‌ها با قبيله غَطَفان نيز شهرت دارد.[1] [۱۵]گزارشي هم از تعامل آنان با مشرکان مکه وجود دارد که مربوط به جنگ احزاب است. در اين واقعه جمعي از بني‌نضير از خيبر به مکه رفتند تا قريش را به انتقام اخراجشان از مدينه، به جنگ با مسلمانان وادار کنند.[2][۱۶]
خيبر پس از صدر اسلام چندان شهرتي نداشت و در منابع مختلف از آن کمتر ياد شده است؛ به ويژه که رويداد مهمي در آن اتفاق نيفتاده است. اين منطقه در عصر حاضر، استاني کوهستاني با سنگ‌هاي سياه (حرّه) است که حدود 50 روستا با حدود 000/58 سکنه دارد و محصول اصلي آن خرماست.[3][۱۷]
آثاري از قلعه‌هاي قديم هنوز در منطقه باقي است که از آن جمله «مسجد علي7» است. اين مسجد کنار قلعه‌اي است که اميرمؤمنان7 آن را گشود. شيعيان به آن تبرک مي‌جويند و در بقاياي آن نماز مي‌گذارند.[4][۱۸]
پانویس
- ↑ «خیبر، غزوه»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۷، ص۶۷۴.
- ↑ الاغاني، ج22، ص111-114.
- ↑ الروض الانف، ج4، ص290.
- ↑ فتوح البلدان، ج1، ص16؛ تاريخ الطبري، ج1، ص383.
- ↑ محمد و اليهود، ص60.
- ↑ المعالم الاثيره، ص109.
- ↑ معجم البلدان، ج2، ص409 -410.
- ↑ الطبقات الکبري، ج2، ص81.
- ↑ معجم البلدان، ج2، ص409.
- ↑ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص56.
- ↑ معجم البلدان، ج2، ص195، 411.
- ↑ الطبقات الکبري، ج2، ص69.
- ↑ السيرة النبويه، ج2، ص618.
- ↑ المغازي، ج1، ص391-392؛ ج2، ص566.
- ↑ المغازي، ج2، ص639، 440، 642.
- ↑ السيرة النبويه، ج2، ص214.
- ↑ خيبر، ص31، 42-43.
- ↑ خيبر، ص37.
منابع
- تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن اسحاق، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
- دانشنامه حج و حرمین شریفین، «خیبر، غزوه»، صادقی، محسن، تهران، مشعر، بی‌تا.
- السیرة النبویه، ابن هشام، عبدالملک بن هشام، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه، بی‌تا.
- الطبقات الکبری، ابن سعد، محمد بن سعد، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- المغازی، واقدی، محمد بن عمر، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.