بنی هاشم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
بعد از عبدالمطلب‌ (پدربزرگ پیامبر)، فرزندان‌ او با عنوان‌ بنی‌هاشم‌ و بنی‌عبدالمطلب‌ شناخته‌ می‌شدند.به‌ نوشتة‌ مورّخان‌ و مفسّران‌، بعد از نزول‌ آیة‌ «وَاَنْذِر عَشیرَتَکَ الاقرَبینَ» (شعراء: 214) که‌ آغاز دعوت‌ آشکار پیامبر بود، حضرت‌ محمد ص، بنی‌عبدالمطلب‌ را گرد آورد و رسماً آنان‌ را به‌ پذیرش‌ دینش‌ فراخواند (طبری‌، ج‌ 1، ص‌ 542). اگرچه‌ همة‌ افراد بنی‌هاشم‌ و بنی‌عبدالمطلب‌ در قبول‌ دعوت‌ پیامبر یکسان‌ نبودند و حتی‌ بسیاری‌ از آنان‌ تا بعد از فتح‌ مکه‌ ایمان‌ نیاوردند، ولی‌ همه‌ (به‌ استثنای‌ ابولهب‌) در برابر واکنشهای‌ منفی‌ سران‌ قریش‌ و در مقابله‌ با آزارهای‌ مکیان‌ به‌ پیامبر و مسلمانان‌، به‌ حمایت‌ از رسول‌ اکرم‌ برخاستند.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>
بعد از عبدالمطلب‌ (پدربزرگ پیامبر)، فرزندان‌ او با عنوان‌ بنی‌هاشم‌ و بنی‌عبدالمطلب‌ شناخته‌ می‌شدند.به‌ نوشتة‌ مورّخان‌ و مفسّران‌، بعد از نزول‌ آیة‌ «وَاَنْذِر عَشیرَتَکَ الاقرَبینَ» (شعراء: 214) که‌ آغاز دعوت‌ آشکار پیامبر بود، حضرت‌ محمد ص، بنی‌عبدالمطلب‌ را گرد آورد و رسماً آنان‌ را به‌ پذیرش‌ دینش‌ فراخواند (طبری‌، ج‌ 1، ص‌ 542). اگرچه‌ همة‌ افراد بنی‌هاشم‌ و بنی‌عبدالمطلب‌ در قبول‌ دعوت‌ پیامبر یکسان‌ نبودند و حتی‌ بسیاری‌ از آنان‌ تا بعد از فتح‌ مکه‌ ایمان‌ نیاوردند، ولی‌ همه‌ (به‌ استثنای‌ ابولهب‌) در برابر واکنشهای‌ منفی‌ سران‌ قریش‌ و در مقابله‌ با آزارهای‌ مکیان‌ به‌ پیامبر و مسلمانان‌، به‌ حمایت‌ از رسول‌ اکرم‌ برخاستند.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>


در سال هفتم [[بعثت]]، تیره‌های گوناگون قریش عهدنامه‌ای درباره قطع کامل ارتباط با بنی‌هاشم منعقد کردند.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص498؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص253.</ref> قریش تعهد سپردند که هرگز با بنی‌هاشم و بنی‌مطلب<ref>سیره ابن‌اسحق، ص156.</ref> داد و ستد نکنند و به‌ تحریم‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ بنی‌هاشم‌ دست‌ زدند. <ref>سیره ابن‌اسحق، ص156.</ref><ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> بنی‌هاشم‌، جز ابولهب<ref>السیرة النبویه، ج2، ص196؛ تاریخ طبری، ج2، ص336.</ref>‌، در پاسخ‌ به‌ این‌ تحریم‌، راهیِ شعب‌ ابی‌طالب‌ شدند و سه‌ سال‌ در تنگنای‌ شدید مالی‌ و اجتماعی‌ زیستند<ref>سیره ابن‌اسحق، ص159.</ref>، تا آنکه‌ میان‌ بزرگان‌ قریش‌ در ادامة‌ تحریم‌ اختلاف‌ افتاد و تحریم‌ شکست‌<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص84-85.</ref> <ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref>(طبری‌، ج‌ 1، ص‌ 549 ـ553).بعد از هجرت‌، گذشته‌ از فداکاریهای‌ افراد بنی‌هاشم‌ برای‌ استقرار اسلام‌ و پیشتاز بودن‌ آنان‌ در دفاع‌ از اسلام‌ و شرکت‌ در غزوه‌ها، آن‌ تعداد از بنی‌هاشم‌ که‌ در مکه‌ بودند، نیز غالباً از همراهی‌ با نقشه‌های‌ مشرکان‌ مکه‌ برای‌ جنگ‌ با مسلمانان‌ امتناع‌ داشتند.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>
در سال هفتم [[بعثت]]، تیره‌های گوناگون قریش عهدنامه‌ای درباره قطع کامل ارتباط با بنی‌هاشم منعقد کردند.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص498؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص253.</ref> قریش تعهد سپردند که هرگز با بنی‌هاشم و بنی‌مطلب<ref>سیره ابن‌اسحق، ص156.</ref> داد و ستد نکنند و به‌ تحریم‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ بنی‌هاشم‌ دست‌ زدند. <ref>سیره ابن‌اسحق، ص156.</ref><ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> بنی‌هاشم‌، جز ابولهب<ref>السیرة النبویه، ج2، ص196؛ تاریخ طبری، ج2، ص336.</ref>‌، در پاسخ‌ به‌ این‌ تحریم‌، راهیِ شعب‌ ابی‌طالب‌ شدند و سه‌ سال‌ در تنگنای‌ شدید مالی‌ و اجتماعی‌ زیستند<ref>سیره ابن‌اسحق، ص159.</ref>، تا آنکه‌ میان‌ بزرگان‌ قریش‌ در ادامة‌ تحریم‌ اختلاف‌ افتاد و تحریم‌ شکست‌<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص84-85.</ref> <ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref>(طبری‌، ج‌ 1، ص‌ 549 ـ553).بعد از هجرت‌، گذشته‌ از فداکاریهای‌ افراد بنی‌هاشم‌ برای‌ استقرار اسلام‌ و پیشتاز بودن‌ آنان‌ در دفاع‌ از اسلام‌ و شرکت‌ در غزوه‌ها، آن‌ تعداد از بنی‌هاشم‌ که‌ در مکه‌ بودند، نیز غالباً از همراهی‌ با نقشه‌های‌ مشرکان‌ مکه‌ برای‌ جنگ‌ با مسلمانان‌ امتناع‌ داشتند.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>  
 
== پس از رحلت پیامبر(ص) ==
سید بنی‌هاشم در این دوره [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] بود.<ref>الریاض النضره، ج1، ص305؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص339.</ref> البته عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص) نیز در نظام قبیله‌ای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص288؛ اسد الغابه، ج3، ص60-61.</ref>
 
بنی‌هاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنی‌هاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنی‌هاشم با خلیفه شمردند.
 
تقسیم بنی‌هاشم به تیره‌های فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیره‌ها عبارتند از: [[آل ابی‌طالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابی‌لهب]].<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص94.</ref>


اندکی پیش از [[فتح مکه]]، عباس بن عبدالمطلب مسلمان شد. پس از فتح مکه، وی از رسول خدا خواست تا [[پرده‌داری کعبه]] و آب دادن به حاجیان را به او واگذار کند. پیامبر(ص) کنار کعبه ایستاد و فرمود: هر خون، مال و عملی که در [[روزگار جاهلیت]] بوده، زیر پای ما است، مگر آب‌رسانی به حاجیان و سدانت کعبه که این دو را به اهلش وامی‌گذارم. بدین‌ترتیب، عباس این منصب را بار دیگر به دست آورد و پس از او [[عبدالله بن عباس]] و فرزندانش عهده‌دار این منصب بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص113-114.</ref>
اندکی پیش از [[فتح مکه]]، عباس بن عبدالمطلب مسلمان شد. پس از فتح مکه، وی از رسول خدا خواست تا [[پرده‌داری کعبه]] و آب دادن به حاجیان را به او واگذار کند. پیامبر(ص) کنار کعبه ایستاد و فرمود: هر خون، مال و عملی که در [[روزگار جاهلیت]] بوده، زیر پای ما است، مگر آب‌رسانی به حاجیان و سدانت کعبه که این دو را به اهلش وامی‌گذارم. بدین‌ترتیب، عباس این منصب را بار دیگر به دست آورد و پس از او [[عبدالله بن عباس]] و فرزندانش عهده‌دار این منصب بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص113-114.</ref>


افزایش‌ نارضایتی‌ مسلمانان‌ از حکومت‌ امویان‌ * در پی‌ فاصله‌ گرفتن‌ آشکار آنها از اسلام‌، گسترش‌ ظلم‌ و تعدی‌ حاکمان‌ اموی‌، بروز کشمکشهای‌ داخلی‌ و ضعف‌ و از هم‌گسستگی‌ ارکان‌ حکومت‌، و بویژه‌ وقوع‌ حادثة‌ کربلا، به‌ پیدایی‌ جنبشها و حرکتهای‌ ضداموی‌ در نیمة‌ اول‌ قرن‌ دوم‌ انجامید. گرایش‌ روزافزون‌ مردم‌ به‌ اهل‌ بیت‌ پیامبر صلّی‌اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ و امتناع‌ اهل‌ بیت‌ علیهم‌السلام‌ از پذیرش‌ درخواست‌ آنان‌ برای‌ قیام‌، فرصتی‌ برای‌ افرادی‌ از فرزندان‌ عباس‌، عموی‌ پیامبر، که‌ داعیة‌ حکومت‌ داشتند، پدید آورد. عباسیان‌ با توجه‌ به‌حرمت‌ اجتماعی‌ «بنی‌هاشم‌» و با استناد به‌ برخی‌ احادیث‌ که‌ از پیامبر در تکریم‌ بنی‌هاشم‌ روایت‌ شده‌ بود (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج‌ 1، ص‌ 20؛ مجلسی‌، ج‌ 93، ص‌ 234)، از همان‌ آغاز در بزرگنمایی‌ انتسابشان‌ به‌ هاشم‌ کوشیدند و از 111 تحت‌ لوای‌ «دعوت‌ هاشمی‌» فعالیت‌ کردند (یعقوبی‌، ج‌ 2، ص‌ 319). زمینه‌های‌ اجتماعی‌ نزاع‌ بنی‌امیه‌ و بنی‌هاشم‌ نیز که‌ امویان‌ به‌ آن‌ دامن‌ زده‌ بودند، در مطرح‌ کردن‌ این‌ عنوان‌ مؤثر بود.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>
== پس از رحلت پیامبر(ص) ==
پس از رحلت پیامبر، [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] سید بنی هاشم تلقی می‌شد.<ref>الریاض النضره، ج1، ص305؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص339.</ref> البته عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص) نیز در نظام قبیله‌ای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص288؛ اسد الغابه، ج3، ص60-61.</ref> بنی‌هاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنی‌هاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنی‌هاشم با خلیفه شمردند. تقسیم بنی‌هاشم به تیره‌های فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیره‌ها عبارتند از: [[آل ابی‌طالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابی‌لهب]].<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص94.</ref>


به‌ نقل‌ منابع‌ تاریخی‌ بیعت‌ عباسیان‌، با تکیه‌ بر عنوان‌ «بیعت‌ هاشمی‌» صورت‌ گرفت‌، با این‌ توجیه‌ که‌ خلافت‌ حق‌ بنی‌هاشم‌ است‌ و عباسیان‌ نیز از این‌ خاندان‌اند (طبری‌، ج‌ 4، ص‌ 111، 382ـ383، 545، 575). رویهمرفته‌، تا پایان‌ دورة‌ عباسی‌، اصطلاح‌ بنی‌هاشم‌ بیشتر برای‌ افراد بنی‌عباس‌ به‌ کار می‌رفت‌، به‌طوری‌ که‌ مراد از بنی‌هاشم‌، افراد بنی‌عباس‌ در برابر آل‌ابی‌طالب‌ و آل‌علی‌ بود (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به طبری‌، ج‌ 4، ص‌ 385، 516، 620، 667)، اما پیش‌ از این‌ دوره‌، وقتی‌ کمیت‌ * بن‌ زید اسدی‌ (متوفی‌ 126) «هاشمیات‌» خود را سرود، مراد او ذکر مصائب‌ اولاد علی‌ بود (رجوع کنید به امینی‌، ج‌ 2، ص‌ 180ـ195). امروزه‌ نیز در ایران‌، اصطلاح‌ بنی‌هاشم‌ به‌ همین‌ معنی‌ به‌ کار می‌رود.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>
بزرگ‌ترین دشمنان بنی‌هاشم درون قبیله [[قریش]]، تیره دیگر بنی‌عبدمناف یعنی بنی‌امیة بودند که از نسل بن امیّة‌بن‌ عبدشمس‌، برادرزادة‌ هاشم‌ بن عبدمناف بودند. ریشه این دشمنی را در حسادت عبدشمس به‌ هاشم جسته‌اند؛ نخستین دشمنی آشکار بنی‌امیه و بنی‌هاشم هنگامی رخ داد امیّة‌بن‌ عبدشمس‌، مایل‌ بود به‌ همان‌ مکانت‌ اجتماعی‌ هاشم‌ نایل‌ شود ولی‌ تلاشهای‌ متکلّفانه‌اش‌ بی‌اثر ماند و سرانجام‌ درپی‌ یک‌ داوری‌، امیّه‌ ناگزیر از ترک‌ مکه‌ شد و ده‌ سال‌ در شام‌ زیست‌ و به‌ این‌ ترتیب‌ ریاست‌ قریش‌ برای‌ هاشم‌ تثبیت‌ شد. این‌ واقعه‌ در ایجاد نقار و جدایی‌ بین‌ بنی‌هاشم‌ و بنی‌امیّه‌ مؤثر بوده‌ است‌ (طبری‌، محمدبن‌ جریر طبری‌، تاریخ‌ الطبری‌: تاریخ‌ الامم‌ و الملوک‌ ، بیروت‌ 1408/1988ج‌ 1، ص‌ 504ـ505)..<ref>تاریخ طبری، ج1، ص505.</ref>  


با انتخاب‌ عثمان‌ برای‌ خلافت‌، افرادی‌ از بنی‌امیه‌ قدرت‌ یافتند و زمینه‌های‌ احیای‌ عصبیّت‌ قومی‌ و انتقامجویی‌ پدید آمد.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>
با انتخاب‌ عثمان‌ برای‌ خلافت‌، افرادی‌ از بنی‌امیه‌ قدرت‌ یافتند و زمینه‌های‌ احیای‌ عصبیّت‌ قومی‌ و انتقامجویی‌ پدید آمد.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>


==نزاع با بنی امیه==
افزایش‌ نارضایتی‌ مسلمانان‌ از حکومت‌ امویان‌ در پی‌ فاصله‌ گرفتن‌ آشکار آنها از اسلام‌، گسترش‌ ظلم‌ و تعدی‌ حاکمان‌ اموی‌، بروز کشمکشهای‌ داخلی‌ و ضعف‌ و از هم‌گسستگی‌ ارکان‌ حکومت‌، و بویژه‌ وقوع‌ حادثة‌ کربلا، به‌ پیدایی‌ جنبشها و حرکتهای‌ ضداموی‌ در نیمة‌ اول‌ قرن‌ دوم‌ انجامید. گرایش‌ روزافزون‌ مردم‌ به‌ اهل‌ بیت‌ پیامبر صلّی‌اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ و امتناع‌ اهل‌ بیت‌ علیهم‌السلام‌ از پذیرش‌ درخواست‌ آنان‌ برای‌ قیام‌، فرصتی‌ برای‌ افرادی‌ از فرزندان‌ عباس‌، عموی‌ پیامبر، که‌ داعیة‌ حکومت‌ داشتند، پدید آورد. عباسیان‌ با توجه‌ به‌حرمت‌ اجتماعی‌ «بنی‌هاشم‌» و با استناد به‌ برخی‌ احادیث‌ که‌ از پیامبر در تکریم‌ بنی‌هاشم‌ روایت‌ شده‌ بود (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج‌ 1، ص‌ 20؛ مجلسی‌، ج‌ 93، ص‌ 234)، از همان‌ آغاز در بزرگنمایی‌ انتسابشان‌ به‌ هاشم‌ کوشیدند و از 111 تحت‌ لوای‌ «دعوت‌ هاشمی‌» فعالیت‌ کردند (یعقوبی‌، ج‌ 2، ص‌ 319). زمینه‌های‌ اجتماعی‌ نزاع‌ بنی‌امیه‌ و بنی‌هاشم‌ نیز که‌ امویان‌ به‌ آن‌ دامن‌ زده‌ بودند، در مطرح‌ کردن‌ این‌ عنوان‌ مؤثر بود.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>
بزرگ‌ترین دشمنان بنی‌هاشم درون قبیله [[قریش]]، تیره دیگر بنی‌عبدمناف یعنی بنی‌امیة بن عبدشمس بودند. ریشه این دشمنی را در حسادت عبدشمس به‌ هاشم جسته‌اند؛ اما نخستین دشمنی آشکار بنی‌امیه و بنی‌هاشم هنگامی رخ داد که امیه به نشانه قهر مکه را رها کرد و ده سال در شام اقامت گزید. این تنافر میان عبدالمطلب و [[حرب بن امیه]] نیز وجود داشت؛ به گونه‌ای که حتی [[نجاشی]]، حاکم [[حبشه]]، میانجیگری میان آن دو را نپذیرفت.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص505.</ref>


برادرزادة‌ هاشم‌، امیّة‌بن‌ عبدشمس‌، مایل‌ بود به‌ همان‌ مکانت‌ اجتماعی‌ هاشم‌ نایل‌ شود ولی‌ تلاشهای‌ متکلّفانه‌اش‌ بی‌اثر ماند و سرانجام‌ درپی‌ یک‌ داوری‌، امیّه‌ ناگزیر از ترک‌ مکه‌ شد و ده‌ سال‌ در شام‌ زیست‌ و به‌ این‌ ترتیب‌ ریاست‌ قریش‌ برای‌ هاشم‌ تثبیت‌ شد. ظاهراً این‌ واقعه‌ در ایجاد نقار و جدایی‌ بین‌ بنی‌هاشم‌ و بنی‌امیّه‌ مؤثر بوده‌ است‌ (طبری‌، محمدبن‌ جریر طبری‌، تاریخ‌ الطبری‌: تاریخ‌ الامم‌ و الملوک‌ ، بیروت‌ 1408/1988ج‌ 1، ص‌ 504ـ505)
به‌ نقل‌ منابع‌ تاریخی‌ بیعت‌ عباسیان‌، با تکیه‌ بر عنوان‌ «بیعت‌ هاشمی‌» صورت‌ گرفت‌، با این‌ توجیه‌ که‌ خلافت‌ حق‌ بنی‌هاشم‌ است‌ و عباسیان‌ نیز از این‌ خاندان‌اند (طبری‌، ج‌ 4، ص‌ 111، 382ـ383، 545، 575). رویهمرفته‌، تا پایان‌ دورة‌ عباسی‌، اصطلاح‌ بنی‌هاشم‌ بیشتر برای‌ افراد بنی‌عباس‌ به‌ کار می‌رفت‌، به‌طوری‌ که‌ مراد از بنی‌هاشم‌، افراد بنی‌عباس‌ در برابر آل‌ابی‌طالب‌ و آل‌علی‌ بود (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به طبری‌، ج‌ 4، ص‌ 385، 516، 620، 667)، اما پیش‌ از این‌ دوره‌، وقتی‌ کمیت‌ * بن‌ زید اسدی‌ (متوفی‌ 126) «هاشمیات‌» خود را سرود، مراد او ذکر مصائب‌ اولاد علی‌ بود (رجوع کنید به امینی‌، ج‌ 2، ص‌ 180ـ195). امروزه‌ نیز در ایران‌، اصطلاح‌ بنی‌هاشم‌ به‌ همین‌ معنی‌ به‌ کار می‌رود.<ref>جمعی  از محققان، «بنی هاشم»،  دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref>


==فضایل بنی‌هاشم==
==فضایل بنی‌هاشم==