کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
[[مکه]] معروف‌ترین نام شهر مکه است که ذکر آن در قرآن کریم (سوره فتح، آیه ۲۴) هم آمده  است. برای این واژه، اشتقاق‌های متعددی ذکر شده که هر کدام بیانگر وصفی از اوصاف این شهر می‌باشد.<ref>یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۸۱.</ref> بعضی از وجوه ذکر شده عبارتند از:<ref>جعفری، یعقوب، «نام‌های شهر مکه»، میقات حج، شماره ۲، زمستان ۱۳۷۱ش، ص۲۰۵.</ref>
[[مکه]] معروف‌ترین نام شهر مکه است که ذکر آن در قرآن کریم (سوره فتح، آیه ۲۴) هم آمده  است. برای این واژه، اشتقاق‌های متعددی ذکر شده که هر کدام بیانگر وصفی از اوصاف این شهر می‌باشد.<ref>یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۸۱.</ref> بعضی از وجوه ذکر شده عبارتند از:<ref>جعفری، یعقوب، «نام‌های شهر مکه»، میقات حج، شماره ۲، زمستان ۱۳۷۱ش، ص۲۰۵.</ref>


* کلمه «مکه» از «مَکَّ، یمک، مکا» مشتق شده که به معنای هلاک‌شدن و کم شدن است و این بدان جهت است که هر ستمگری نظر سوئی به آن شهر داشته باشد سرنوشتی جز هلاک و نابودی نخواهد داشت.<ref>فاسی، محمد بن احمد، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۷۴ و ص۷۵.</ref> مناسبت دیگر اینکه: هر کس برای زیارت خانه خدا به آن شهر عزیمت کند، گناهان او کم می‌شود.<ref>نهروالی، محمد بن احمد، الإعلام بأعلام بيت الله الحرام، المکتبة التجارية، مکه مکرمه،‌ ۱۴۱۶ق، ص۴۷.</ref> راغب اصفهانی: المفردات، ص 491- <ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۵م، ج۵، ص۲۸۹.</ref> تاج‌العروس، ج 7، ص 179.ص: 182.
* کلمه «مکه» از «مَکَّ، یمک، مکا» مشتق شده که به معنای هلاک‌شدن و کم شدن است و این بدان جهت است که هر ستمگری نظر سوئی به آن شهر داشته باشد سرنوشتی جز هلاک و نابودی نخواهد داشت.<ref>فاسی، محمد بن احمد، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۷۴ و ص۷۵.</ref> مناسبت دیگر اینکه: هر کس برای زیارت خانه خدا به آن شهر عزیمت کند، گناهان او کم می‌شود.<ref>نهروالی، محمد بن احمد، الإعلام بأعلام بيت الله الحرام، المکتبة التجارية، مکه مکرمه،‌ ۱۴۱۶ق، ص۴۷.</ref> <ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۵م، ج۵، ص۲۸۹.</ref> تاج‌العروس، ج 7، ص 179.ص: 182.
* این کلمه از «مک، یمک، مکا، امتک و تمکک» گرفته شده که به معنای مکیدن کودک است پستان مادر را گفته‌اند که این یا به جهت علاقه مردم به این شهر است؛ مانند علاقه کودک به پستان مادر و یا به جهت کم آبی آنجاست که مردم آب را تا آخرین قطره آن می‌نوشند.<ref>نهروالی، محمد بن احمد، الإعلام بأعلام بيت الله الحرام، المکتبة التجارية، مکه مکرمه،‌ ۱۴۱۶ق، ص۴۷.</ref><ref>فاسی، محمد بن احمد، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۷۴ و ص۷۵.</ref> می‌توان گفت که این معنا اشاره به تغذیه روحی و معنوی مردم از این شهر است؛ زیرا که اینجا خاستگاه وحی و مهبط فرشتگان بوده و نیز حجاج در این شهر همواره به یاد خدا هستند و بر معنویت و تقوایشان افزوده می‌گردد.( ابن منظور: لسان العرب، ج 10، ص 491- تاج‌العروس، ج 7، ص 179.)<ref>یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۸۱.</ref>
* این کلمه از «مک، یمک، مکا، امتک و تمکک» گرفته شده که به معنای مکیدن کودک است پستان مادر را گفته‌اند که این یا به جهت علاقه مردم به این شهر است؛ مانند علاقه کودک به پستان مادر و یا به جهت کم آبی آنجاست که مردم آب را تا آخرین قطره آن می‌نوشند.<ref>نهروالی، محمد بن احمد، الإعلام بأعلام بيت الله الحرام، المکتبة التجارية، مکه مکرمه،‌ ۱۴۱۶ق، ص۴۷.</ref><ref>فاسی، محمد بن احمد، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۷۴ و ص۷۵.</ref> می‌توان گفت که این معنا اشاره به تغذیه روحی و معنوی مردم از این شهر است؛ زیرا که اینجا خاستگاه وحی و مهبط فرشتگان بوده و نیز حجاج در این شهر همواره به یاد خدا هستند و بر معنویت و تقوایشان افزوده می‌گردد.( ابن منظور: لسان العرب، ج 10، ص 491- تاج‌العروس، ج 7، ص 179.)<ref>یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۸۱.</ref>
* این کلمه از «مک» به معنای «بسط و گسترش» مشتق شده؛ زیرا که خداوند کره زمین را از این شهر گسترش داده است و شروع «دحوالأرض» از اینجا بوده است. این وجه در روایتی از امیرالمؤمنین علی- علیه‌السلام نقل شده است. بحارالانوار، ج 99، ص 85.<ref>جعفری، یعقوب، «نام های شهر مکه»، میقات حج زمستان 1371 - شماره 2، ص۲۰۵ تا ص۲۰۷.</ref>
* این کلمه از «مک» به معنای «بسط و گسترش» مشتق شده؛ زیرا که خداوند کره زمین را از این شهر گسترش داده است و شروع «دحوالأرض» از اینجا بوده است. این وجه در روایتی از امیرالمؤمنین علی- علیه‌السلام نقل شده است. بحارالانوار، ج 99، ص 85.<ref>جعفری، یعقوب، «نام های شهر مکه»، میقات حج زمستان 1371 - شماره 2، ص۲۰۵ تا ص۲۰۷.</ref>