حرام: تفاوت میان نسخهها
Mnourahmadi (بحث | مشارکتها) |
Mnourahmadi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== حرام های حج و عمره == | == حرام های حج و عمره == | ||
{{اصلی|محرمات احرام}} | {{اصلی|محرمات احرام}} | ||
علاوه بر کارهایی که در هر حال (چه در حال احرام حج و عمره و چه در حالت عادی) حرمت دارد، مثل غیبت و دروغ و ...،<ref>برای آشنایی با کارهای حرام در اسلام نک: حدود الشريعة، ج1.</ref> برخی از کارهای [[مباح]] مثل [[بوی خوش|استفاده از بوی خوش]] | علاوه بر کارهایی که در هر حال (چه در حال احرام حج و عمره و چه در حالت عادی) حرمت دارد، مثل غیبت و دروغ و ...،<ref>برای آشنایی با کارهای حرام در اسلام نک: حدود الشريعة، ج1.</ref> برخی از کارهای [[مباح]] مثل [[بوی خوش|استفاده از بوی خوش]] و [[شکار|صید]] ([[شکار]]) حیوانات خشکی، با [[احرام]] بستن در [[عمره مفرده]]، [[عمره تمتع]] و [[حج تمتع]] بر فرد عمره گزار یا حج گزار، حرام میشود که به آنها [[محرمات احرام|مُحَرَّمات إِحرام]] گفته میشود.<ref>رک: مصطلحات الفقه، صص40-43.</ref> | ||
افزون بر [[محرمات احرام]] برخی کارها مانند روزه [[عید قربان]] یا روزه [[ایام تشریق]] نیز برای کسانی که [[ایام الحج|ایام حج]] در سرزمین [[منا]] هستند حرام است.<ref>حدود الشريعة، ج1، ص421.</ref> | افزون بر [[محرمات احرام]] برخی کارها مانند روزه [[عید قربان]] یا روزه [[ایام تشریق]] نیز برای کسانی که [[ایام الحج|ایام حج]] در سرزمین [[منا]] هستند حرام است.<ref>حدود الشريعة، ج1، ص421.</ref> | ||
{{اصلی|اسرار حج}} | {{اصلی|اسرار حج}} | ||
بر پایه برخی آیات<ref>سوره حج(۲۲)، آیه ۳۴.</ref> و نیز روایاتی،<ref>مجمع الزوائد، ج3، ص233؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص166-171.</ref> مناسک و محرمات حج، آزمون بندگان است. همچنین خداوند حرمت صید بر [[احرام|مُحرِم]] را آزمایشی برای مشخص شدن فرمانبرداران از گردنکشان میشمارد.<ref>سوره مائده(۵)، آیه 94.</ref><ref>. جامع البیان، ج7، ص52-53؛ مجمع البیان، ج3، ص419.</ref> | بر پایه برخی آیات<ref>سوره حج(۲۲)، آیه ۳۴.</ref> و نیز روایاتی،<ref>مجمع الزوائد، ج3، ص233؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص166-171.</ref> مناسک و محرمات حج، آزمون بندگان است. همچنین خداوند حرمت [[شکار|صید]] بر [[احرام|مُحرِم]] را آزمایشی برای مشخص شدن فرمانبرداران از گردنکشان میشمارد.<ref>سوره مائده(۵)، آیه 94.</ref><ref>. جامع البیان، ج7، ص52-53؛ مجمع البیان، ج3، ص419.</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۴۷
حرام یکی از احکام پنجگانه تکلیفی و به معنای عملی است که انجامش گناه است و عذاب دارد و ترکش ثواب دارد؛ به نظر دانشمندان علم اصول فقه، خداوند برخی از کارها را به خاطر مفسدهای که برای مردم داشته حرام کرده است. حرام دارای اقسامی است. در حج و عمره، برخی از کارهایی که در حالت عادی مباح است، برای شخص در حال احرام، ممنوع است که به آنها محرمات احرام گفته میشود.
مفهوم شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حرام در لغت از ریشه «حرم» و به معنای ممنوع (بازداشته شده) است. [۱] در اصطلاح فقها حَرام یا مُحَرَّم یکی از احكام تكليفى است که خداوند افراد مکلَّف را وادار کرده که آن را ترک کنند.[۲] کار حرام مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است.[۳] انجامش مجازات دارد و گناه است، و ترکش ثواب و پاداش دارد.[۴] با اینکه شارع از انجام کار مکروه هم نهی کرده است؛ ولی در مکروه بر خلاف حرام فرد وادار به ترک عمل نیست.[۵]
کلمات مُحَرَّم، مَنهِی و مَحظور با حرام مترادفند.[۶] همچنین به حرام، ممنوع، مزجور، ذنب، معصية، قبيح، سيّئة، فاحشة، إثم، حرج، حراج، تحريج و عقوبت نیز گفته می شود.[۷] جمع حَرام، حُرُم" است.[۸]
حرام در حقیقت ضد حلال است.[۹] همانطور که در آیات قرآن[۱۰] در مقابل حلال قرار گرفته است.[۱۱] و تنها به هنگام برشمردن احکام پنجگانه تکلیفی، ضد واجب است.[۱۲]
بنابر نظر اندیشمندان علم اصول فقه، چیزهایی حرام شده است که برای مردم مفسده (ضرر و زیان) داشته و چیزهایی حلال شده که برای آنها مصلحت (فایده و سود) داشته است؛ و چون تنها خداوند متعال از مصالح و مفاسد واقعى هر چیزی آگاه است، تنها او شایستگی حرام و حلال کردن چیزها را دارد.[۱۳]
گاهی [۱۴] به شخص در حال احرام، حَرام و مُحرِم گويند كه از چيزهائى (محرّمات احرام) ممنوع است.[۱۵]
اقسام حرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کارهای حرام را از منظرهای گوناگون تقسیم کردهاند. از جمله حرامی را که مستقیما نهی شده (مانند قمار) «حرام نفسی» و حرامی که خودش حرام نیست اما مقدمه حرام دیگر است (مانند مقدمات عمل حرام) «حرام غیری» خواندهاند. یا کارهایی که در همه حال حرام است (مانند دروغ و غیبت) «حرام مطلق» و کارهایی که در شرایط خاصی حرام است (مانند برخی کارها در حال احرام) «حرام مشروط» نامگذاردهاند.[۱۶]
معناهای دیگر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واژه حرام در برخی از ترکیبهای واژگانی، صفت برخی از مکانها یا زمانها قرار گرفته است. برای این واژه در این کاربردها علاوه بر معنای اصطلاحی حرام، معنای دارای احترام،[۱۷] یا دارای حریم[۱۸] و حدود[۱۹] هم ذکر شده است. برخی از این ترکیبها که مرتبط به اماکن و زمانهای حج و حرمین است، عبارتند از:
- بيت الحرام: كعبة (خانه خدا)؛[۲۰]که طبق گفته طبرسی (م548ه.ق) ورود مشرکان به آن حرام است.[۲۱]
- مسجد الحرام: نام مسجدی که کعبه در آن قرار دارد؛ که طبق گفته ابن جوزی در اطرافش شکار کردن و قطع درختان حرام است. [۲۲]
- بَلَدُ الحرام: شهر مکه؛ که ورود بدون احرام به آن حرام است.[۲۳]
- مشعر الحرام: مشعر، مُزدَلفة.[۲۴]
- أشهُر الحُرُم (ماه های حرام): هر یک از چهار ماهی[۲۵] که عربها قبل از اسلام در آن جنگ کردن را حرام میدانستند و عبارتند از: ذو القعدة، ذو الحجة، محرم و رجب.[۲۶]
حرام های حج و عمره[ویرایش | ویرایش مبدأ]
علاوه بر کارهایی که در هر حال (چه در حال احرام حج و عمره و چه در حالت عادی) حرمت دارد، مثل غیبت و دروغ و ...،[۲۷] برخی از کارهای مباح مثل استفاده از بوی خوش و صید (شکار) حیوانات خشکی، با احرام بستن در عمره مفرده، عمره تمتع و حج تمتع بر فرد عمره گزار یا حج گزار، حرام میشود که به آنها مُحَرَّمات إِحرام گفته میشود.[۲۸]
افزون بر محرمات احرام برخی کارها مانند روزه عید قربان یا روزه ایام تشریق نیز برای کسانی که ایام حج در سرزمین منا هستند حرام است.[۲۹]
بر پایه برخی آیات[۳۰] و نیز روایاتی،[۳۱] مناسک و محرمات حج، آزمون بندگان است. همچنین خداوند حرمت صید بر مُحرِم را آزمایشی برای مشخص شدن فرمانبرداران از گردنکشان میشمارد.[۳۲][۳۳]
جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية؛ ج1، ص559.
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام؛ ج3، ص 290.
- ↑ رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ج1، ص430.
- ↑ رک: تیسیر علم اصول الفقه، ص35؛ معجم أصول الفقه، ص254؛معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560.
- ↑ الأصول من علم الأصول، صص11-12.
- ↑ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، صص559-560؛ رسائل الشريف المرتضى؛ ج2، ص: 282.
- ↑ معجم مصطلح الأصول، ص125؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560؛ معجم أصول الفقه، ص254.
- ↑ کتاب العین، ج3، ص223؛ المحيط في اللغة، ج3، ص94.
- ↑ کتاب العین، ج3، ص223؛ المحيط في اللغة، ج3، ص94؛ معجم مقائيس اللغة؛ ج2، ص 45.
- ↑ مانند آیه «وَ لٰا تَقُولُوا لِمٰا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هٰذٰا حَلٰالٌ وَ هٰذٰا حَرٰامٌ» (سوره نحل، آیه 116)
- ↑ الأصول من علم الأصول، صص11-12.
- ↑ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560.
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام؛ ج2، ص372.
- ↑ مثل آیه: «لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ:شكار را نكشيد آنگاه كه در حال احرام هستيد.» (سوره مائده، آیه 95)
- ↑ قاموس قرآن، ج2، ص124.
- ↑ رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص416-418.
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص 290.
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "حرام".
- ↑ قاموس قرآن، ج2، ص123.
- ↑ القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص86
- ↑ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج1، ص382.
- ↑ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية؛ ج3، ص279.
- ↑ في الحديث قال النبي عليه السلام يوم فتح مكة: «ألا إِن مكة حرام حَرَّمها اللّه تعالى، لم تحلّ لأحد قبلي، و لا تحلُّ لأحدٍ بعدي، و إِنما أُحِلَّتْ لي ساعةً من نهار»يعني دخوله إِياها بغير إِحرام. شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم؛ ج-3، ص1399.
- ↑ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية؛ ص203.
- ↑ در آیه 36 سوره توبه آمده است: «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ».
- ↑ القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص86.
- ↑ برای آشنایی با کارهای حرام در اسلام نک: حدود الشريعة، ج1.
- ↑ رک: مصطلحات الفقه، صص40-43.
- ↑ حدود الشريعة، ج1، ص421.
- ↑ سوره حج(۲۲)، آیه ۳۴.
- ↑ مجمع الزوائد، ج3، ص233؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص166-171.
- ↑ سوره مائده(۵)، آیه 94.
- ↑ . جامع البیان، ج7، ص52-53؛ مجمع البیان، ج3، ص419.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- قرآن کریم
- الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، عاملى، ياسين عيسى، بیروت، دار البلاغة للطباعة و النشر و التوزيع، 1413 ه.ق.
- الأصول من علم الأصول، العثيمين، محمد بن صالح، بی جا، دار ابن الجوزي، 1426ه.ق.
- تیسیر علم اصول الفقه، الجدیع، عبدالله بن یوسف، بیروت، مؤسسة الريان للطباعة والنشر والتوزيع، 1418ه.ق.
- حدود الشريعة، محسنى، محمد آصف، قم، بوستان كتاب قم(انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم)، 1429 ه. ق.
- دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی.
- دائرة المعارف فقه مقارن، شيرازى، ناصر مكارم، مصحح: جمعى از اساتيد و محققان حوزه، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب عليه السلام، 1427 ه.ق.
- رسائل الشریف المرتضی، شريف مرتضى، على بن حسين موسوى، قم، دار القرآن الكريم، 1405ه.ق
- شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم، حميرى، نشوان بن سعيد، بيروت - لبنان، دار الفكر المعاصر،1420ه.ق.
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، جمعى از پژوهشگران زير نظر شاهرودى، سيد محمود هاشمى، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426 ه.ق.
- فرهنگ نامه اصول فقه، مركز اطلاعات و مدارك اسلامى، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1389 ش.
- القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، سعدى ابو جيب، ، دمشق – سوريه، دار الفكر، ، 1408 ه.ق.
- قاموس قرآن، قرشى، سيد على اكبر، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1412ه.ق.
- مجمع البيان في تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، مصحح: فضلالله يزدى طباطبايى و هاشم رسولى، تهران، ناصر خسرو، بی تا. 1372ه.ش.
- المحيط في اللغة، صاحب بن عباد، كافى الكفاة، اسماعيل بن عباد، بيروت – لبنان، عالم الكتاب، 1414ه.ق.
- مصطلحات الفقه، مشكينى، ميرزا على، بی جا، بی نا، بی تا.
- معجم أصول الفقه، حسن، خالد رمضان، قاهره، مطبعه المدني، 1418 ق.
- معجم المصطلحات الأصولية، حسينى، محمد، بیروت، موسسه العارف للمطبوعات، 1415 ق.
- معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، محمود عبد الرحمان، بی جا، بی نا، بی تا.
- معجم مصطلح الأصول، هلال، هيثم، بيروت، دار الجليل، 1424 ق.
- معجم مقائيس اللغة، ابو الحسين، ابن فارس، احمد بن فارس بن زكريا، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1404 ه.ق.
- مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، لبنان-سوریه، دار العلم - الدار الشامية، 1412 ه.ق.