کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخهها
ابرابزار، اصلاح نویسههای عربی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شق الصدر''' اشاره به معجزه ای درباره پیامبر دارد که در آن … | '''شق الصدر''' اشاره به معجزه ای درباره پیامبر دارد که در آن … | ||
== معرفی == | |||
ماجرای شق صدر در اغلب کتب سیره، تاریخ، حدیث و تفسیر به صورتهای مختلف آمده است.<ref>سید علوی سید ابراهیم، «نقد آراء سیره نویسان در داستان شق صدر»، آیینه پژوهش، شماره ۱۰، ۱۳۷۰ش، ص۱۲.</ref><ref>کریمی قهی، منصوره کریمی قهی، «شقّ صدرالنبی صلی الله علیه وسلم به روایت مورّخان، محدّثان و مفسّران»، مشکوة، شماره ۹۲ و ۹۳، پاییز و زمستان ۱۳۸۸ش، ص۱۵۴ و ص۱۵۵.</ref> از مجموع این احادیث بر میآید که ماجرای شق الصدر پنج مرتبه در سنین مختلف برای پیامبر رخ داده است.<ref>سید علوی، «نقد آراء سیرهنویسان در داستان شق صدر»، ص۱۴.</ref>.<ref>کربلایی پازوکی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۴.</ref> هدف عمده این روایات، بیان پاکی، قداست و عصمت رسول اکرم میباشد.<ref>سید علوی، «نقد آراء سیره نویسان در داستان شق صدر»، ص۱۷.</ref> محققان گفته اند عالمان اهل سنت داستان شق الصدر را پذیرفته و آن را از کمالات پیامبر برشمرده اند. اکثریت عالمان شیعی این داستان را جعلی و از اسرائیلیات میدانند.<ref>کربلایی پازوکی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۵.</ref> عده ای نیز وقوع این حادثه را از قبیل تمثیل و تمثل دانسته ودر صدد توجیه عقلانی آن بودهاند؛ مانند علامه طباطبایی.<ref>کربلایی پازوکی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۶.</ref> بعضی از دانشمندان شیعی نیز این داستان را پذیرفتهاند. مانند علامه مجلسی.<ref>کربلایی پازوکی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۶.</ref> منشأ این حادثه را در کتابهای روایی و تاریخی غیر امامیه میتوان یافت و علمای اهل سنت را از نظریه پردازان این داستان میتوان ذکر کرد.<ref>کربلایی پازوکی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، ص۱۱۸.</ref> | |||
== شرح داستان == | == شرح داستان == | ||
جمعی از اهل حدیث از حلیمه سعدیه نقل کردهاند پس از آنکه محمد را برای شیر دادن به میان قبیله خود بردم هنوز چند ماهی از این ماجرا نگذشته بود که محمد با فرزندان دیگربرای بازی به پشت چادرها رفتند، ناگهان برادر رضاعی او سراسیمه و شتابان به نزد ما آمده گفت برادر قریشی ما را دریابید که دو مرد سفیدپوش او را گرفته خواباندند، سینه او را بیرون آوردند. حلیمه گوید: من و شوهرم به جانب او روان شدیم، بچه را با رنگی پریده، مضطرب و و حشت زده در نقطه ای از بیابان مشاهده کردیم، بیاختیار در آغوشش کشیده، بدو گفتیم: پسرجان چه اتفاقی برایت افتاده، او گفت: دو مرد سفید پوش پیش من آمدند و مرا خوابانده سینه ام را شکافتند، قلب مرا درآوردند و غده ای سیاه از آن بیرون کشیدند و آن را در طشت طلایی شستشو دادند و دوباره در جایش قرار دادند. (سیره ابن هشام، ۱، ص۱۷۴ و ص۱۷۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ۱۵۸ تا ص۱۶۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۰، | جمعی از اهل حدیث از حلیمه سعدیه نقل کردهاند پس از آنکه محمد را برای شیر دادن به میان قبیله خود بردم هنوز چند ماهی از این ماجرا نگذشته بود که محمد با فرزندان دیگربرای بازی به پشت چادرها رفتند، ناگهان برادر رضاعی او سراسیمه و شتابان به نزد ما آمده گفت برادر قریشی ما را دریابید که دو مرد سفیدپوش او را گرفته خواباندند، سینه او را بیرون آوردند. حلیمه گوید: من و شوهرم به جانب او روان شدیم، بچه را با رنگی پریده، مضطرب و و حشت زده در نقطه ای از بیابان مشاهده کردیم، بیاختیار در آغوشش کشیده، بدو گفتیم: پسرجان چه اتفاقی برایت افتاده، او گفت: دو مرد سفید پوش پیش من آمدند و مرا خوابانده سینه ام را شکافتند، قلب مرا درآوردند و غده ای سیاه از آن بیرون کشیدند و آن را در طشت طلایی شستشو دادند و دوباره در جایش قرار دادند. (سیره ابن هشام، ۱، ص۱۷۴ و ص۱۷۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ۱۵۸ تا ص۱۶۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۰،<ref>کربلایی پازوکی، علی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»، کلام اسلامی، شماره ۳۱، پاییز ۱۳۷۸ش، ص۱۱۳ تا ص۱۱۴.</ref><ref>ابو جعفر محمدبن جریر طبری. تاریخ الطبری. (1408 ق). ج۱، ص۴۵۵.</ref><ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. ج۱، ص۷۸؛ ج۲، ص۱۵۶؛ ج۴، ص۱۳۵؛ ج۵، ص۵۲.</ref><ref>ابنالحجاج، مسلم، صحیح مسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا. ج۱، ص۱۴۷.</ref> | ||
== نقد روایات == | |||
ضعف سند روایات. از راویان این حدیث کسانی هستند که ثقه نیستند. همچنین گفته شده متن این روایت نیز ضعیف است؛ و بین مفاد این روایات تعارض وجود دارد. ص۱۲۰.<ref>کربلایی پازوکی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»،</ref> سید جعفر مرتضی عاملی، مؤلف کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ماجرای شق الصدر را گزارشی اسطورهای و برگرفته از داستانهای جاهلیت دانسته است. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۱. عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۶ق. | ضعف سند روایات. از راویان این حدیث کسانی هستند که ثقه نیستند. همچنین گفته شده متن این روایت نیز ضعیف است؛ و بین مفاد این روایات تعارض وجود دارد. ص۱۲۰.<ref>کربلایی پازوکی، «سرگذشت «شق صدر النبی» از پندار تا حقیقت»،</ref> سید جعفر مرتضی عاملی، مؤلف کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ماجرای شق الصدر را گزارشی اسطورهای و برگرفته از داستانهای جاهلیت دانسته است. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۱. عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۶ق. | ||
خط ۳۰: | خط ۲۲: | ||
در بررسی احادیث شق صدر، قابل دقت میباشد، این است که آیا واقعه شکافته شدن سینه، چه یکی باشد یا متعدد، امری محسوس، مادی و بدنی بوده یا فقط روحی، مثالی، شهودی و تمثل برزخی بوده است. علامه طباطبایی به صراحت فرمودند که آن، از مقوله تمثل برزخی بوده است و جز آن را مردود دانستهاند.<ref>سید علوی، «نقد آراء سیره نویسان در داستان شق صدر»، ص۱۵.</ref> سید محمدحسین طباطبایی ـ قدس سره ـ در تفسیر سوره (الم نشرح لک صدرک), حدیث شق صدر را از ابی بن کعب و او از ابوهریره، به صورتی متفاوت با آنچه از دیگران نقل کردیم، به نقل از تفسیر درّالمنثور آورده است و سپس مینویسد: داستان با همه طول و تفصیلش اگر تمثل برزخی را مطرح کند، اشکال و ضرری ندارد. اما در این زمینه سخن را به درازا کشانده و حدیث را توجیه جسمانی و مادی کردهاند و وجوهی گفتهاند که ذکر آنها هیچ فایده ای را در برندارد، بعد از آنکه پوچی و بی پایگی همه آنها روشن میباشد.<ref>سید محمد حسین طباطبایی. المیزان. (تهران، آخوندی). ج 20, ص452; ج 13, ص 32.</ref> | در بررسی احادیث شق صدر، قابل دقت میباشد، این است که آیا واقعه شکافته شدن سینه، چه یکی باشد یا متعدد، امری محسوس، مادی و بدنی بوده یا فقط روحی، مثالی، شهودی و تمثل برزخی بوده است. علامه طباطبایی به صراحت فرمودند که آن، از مقوله تمثل برزخی بوده است و جز آن را مردود دانستهاند.<ref>سید علوی، «نقد آراء سیره نویسان در داستان شق صدر»، ص۱۵.</ref> سید محمدحسین طباطبایی ـ قدس سره ـ در تفسیر سوره (الم نشرح لک صدرک), حدیث شق صدر را از ابی بن کعب و او از ابوهریره، به صورتی متفاوت با آنچه از دیگران نقل کردیم، به نقل از تفسیر درّالمنثور آورده است و سپس مینویسد: داستان با همه طول و تفصیلش اگر تمثل برزخی را مطرح کند، اشکال و ضرری ندارد. اما در این زمینه سخن را به درازا کشانده و حدیث را توجیه جسمانی و مادی کردهاند و وجوهی گفتهاند که ذکر آنها هیچ فایده ای را در برندارد، بعد از آنکه پوچی و بی پایگی همه آنها روشن میباشد.<ref>سید محمد حسین طباطبایی. المیزان. (تهران، آخوندی). ج 20, ص452; ج 13, ص 32.</ref> | ||
المیزان این قصه را در آیه اول سوره اسرا میگوید. | المیزان این قصه را در آیه اول سوره اسرا میگوید. |