سفرنامه ناصرخسرو: تفاوت میان نسخه‌ها

Salar (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶۸: خط ۶۸:


== تاریخ سیاسی حجاز ==
== تاریخ سیاسی حجاز ==
از دیگر ارزش‌های سفرنامه ناصرخسرو، آگاهی‌هایی است که درباره تاریخ سیاسی حرمین شریفین در زمان خود داده است؛ از جمله آنکه او از امیر دو شهر جده و مدینه در زمان حج‌گزاری خود، به نام «تاج‌المعالی بن ابی‌الفتوح»، یاد کرده و وی را تابع و بنده امیر مکه دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۸.</ref> همچنین به گزارش ناصرخسرو، از سوی خلیفه فاطمی مصر «وظیفه‌ای» برای امرای مکه و مدینه و متولیان مسجدالحرام تعیین شده بود که همه‌ساله، در دو نوبت، به حجاز ارسال می‌شد. این وظیفه شامل جامه کعبه، جامه خُدّام و حاشیه و امرای مکه و مدینه و صِلَت امیر مکه و مشاهره او به مبلغ ماهانه سه هزار دینار و اسب و خلعت بود.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref>
از دیگر ارزش‌های سفرنامه ناصرخسرو، آگاهی‌هایی است که درباره تاریخ سیاسی [[جزیرةالعرب|شبه جزیره عربستان]] و حرمین شریفین در زمان خود داده است؛ از جمله آنکه او از امیر دو شهر جده و مدینه در زمان حج‌گزاری خود، به نام «تاج‌المعالی بن ابی‌الفتوح»، یاد کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۸.</ref> همچنین به گزارش ناصرخسرو، از سوی خلیفه فاطمی مصر هدایایی برای امرای مکه و مدینه و متولیان مسجدالحرام تعیین شده بود که همه‌ساله، در دو نوبت، به حجاز ارسال می‌شد.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref> او در توصیف شهر «یمامه» در وسط بادیه عربستان، امیران آن را علویانی دارای شوکت و زیدی‌مذهب معرفی کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۴۶ و ص۱۴۷.</ref> گفته شده این امیران علوی خاندان «بنی‌اُخَیضَر» هستند که برای مدت بیش از دو سده، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم سده پنجم، حاکمان سرزمین «نجد» در وسط شبه جزیره عربستان بودند.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>


ناصرخسرو آگاهی‌هایی نیز درباره تاریخ سیاسی سایر مناطق [[جزیرةالعرب|شبه جزیره عربستان]] ارائه کرده است. او در توصیف شهر «یمامه» در وسط بادیه عربستان، امیران آن را علویانی دارای شوکت و زیدی‌مذهب معرفی کرده که در اقامه نماز خود، دو عبارت «محمد و علی خیر البشر» و «حی علی خیر العمل» را می‌گفتند.<ref>سفرنامه، ص۱۴۶ و ص۱۴۷.</ref> گفته شده این امیران علوی خاندان «بنی‌اُخَیضَر» هستند که برای مدت بیش از دو سده، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم سده پنجم، حاکمان سرزمین «نجد» در وسط شبه جزیره عربستان بودند.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>
ناصرخسرو همچنین شرح نسبتاً مفصلی درباره [[ابوسعید جنابی]] حاکم شهر لَحسا (احسای امروزی در شرق عربستان) و لشکرکشی پسرش [[ابوطاهر قرمطی]] به مکه و ربودن [[حجرالاسود]] ارائه می‌دهد.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>
 
او همچنین شرح نسبتاً مفصلی درباره «ابوسعید» حاکم شهر لَحسا (احسای امروزی در شرق عربستان) کرده و گفته است که مردم این شهر، خود را در مذهب به ابوسعید منسوب کرده بودند و یکی از جانشینان وی، به مکه لشکرکشی کرده و حجرالاسود را با خود به لحسا برده بود.<ref>سفرنامه، ص۱۴۷ تا ص۱۵۱.</ref> این شخص  ابوسعید جنابی قرمطی (مقتول در ۳۰۱ یا ۳۰۲ق) و نیز فرزندش، [[ابوطاهر قرمطی]] بوده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>
 
سفرنامه ناصرخسرو اطلاعات ارزشمندی از تاریخ حرمین شریفین در عصر خود ارائه می‌دهد. او از امیر تاج‌المعالی بن ابی‌الفتوح در جده و مدینه و نیز «وظیفه»ای که خلیفه فاطمی مصر برای امرای مکه و مدینه می‌فرستاد، نام می‌برد.
 
همچنین، وی به وضعیت سیاسی دیگر نقاط عربستان مانند یمامه می‌پردازد و امیران علوی آنجا را معرفی می‌کند که به بنی‌اخیضر منتسب هستند. علاوه بر این، شرحی از [[ابوسعید جنابی]]، حاکم لحسا (احسا) و لشکرکشی پسرش [[ابوطاهر قرمطی]] به مکه و ربودن [[حجرالاسود]] ارائه می‌دهد.


== پانویس ==
== پانویس ==