الرحلة العراقیة (محمد هارون)
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲ مهر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
پدید آورندگان | |
---|---|
نویسنده | محمد هارون هندی |
تصحیح | احمد محمدرضا الحائری |
تاریخ نگارش | سده چهاردهم هجری |
محتوا | |
موضوع | سفرنامه، زیارت، سیر سیاحت، عراق، عتبات عالیات |
زبان | عربی |
نشر | |
تعداد جلد | ۱ |
تعداد صفحات | ۱۹۲ |
قطع | رقعی |
ناشر | مکتبة العلامة ابن فهد الحلی، مؤسسة الفکر الاسلامی |
محل نشر | بیروت |
تاریخ نشر | ۱۴۳۳ق. (۱۳۹۱ش) |
ردهبندی کنگره | ۳ ر ۲ ه / ،BP،۲۶۳ |
رحلة عراقیة، سفرنامهای به زبان عربی و نوشته سید محمد هارون، از عالمان شیعه هند است، که در سال ۱۳۲۹ق پس از بازگشت از عتبات عالیات نگاشته است.
نویسنده
سید محمد هارون حسینی زنگی پوری هندی (۱۲۹۲-۱۳۳۹ق)، فرزند عبدالحسین و متولد زنگیپور، در ايالت اوتارپرداش، در شمال هندوستان بود. او شاعر،[یادداشت ۱] تاریخدان و یکی از عالمان شیعه هند بود. وی در هند، از استادانی مانند حکیم مولوی محمد هاشم، مولانا سید علی حسین و مولانا علی جواد بهره برده و از دانشگاه پنجاب با مدرک ممتاز الافاضل فارغ التحصیل شد. برخی از فعالیتهای او تدریس در دانشگاه اوریانتال، دانشگاه دهلی، مدرسه امروهه و مدیریت روزنامه پیسه بود. محمد هارون، در ديره غازيخان با ميرزاييها، حنفىها و وهابيها مناظرههایی داشت. او سخنران نیز بود و بیش از ۴۰ اثر نگاشت؛ برخی از آنها به این شرحند: فلسلفة المذهب،[۱] اشاعة العلوم،[۲] ابطال التناسخ،[۳] امامة القرآن،[۴] خصوصیات مذهب شیعه[۵] الدرة الحائریة، السبحة الحسینیة و التحفة الحائریة.[۶]
ساختار
زمان سفر و نگارش
محمد هارون، در 9 جمادیالاولی 1328ق. (۲۸ اردیبهشت 1289ش) از هند، برای زیارت عتبات عالیات به عراق رفته[۷] و پس از بازگشت به زادگاهش، حسین آباد نگارش سفرنامه رحلة عراقیة را آغاز کرده است. او در روزهای پایانی شوال 1329ق. نگارش آن را آغاز و در 26 ذی القعده همان سال به پایان رسانده است.[۸]
محتوا
کتاب رحلة عراقیة، سفرنامهای به زبان عربی است، که در سال ۱۳۲۹ق. پس از بازگشت نویسنده از عتبات عالیات نگاشته شده است.[۹] این سفرنامه، با اهمیت سفر از دیدگاه اسلام، ارزش زیارت امام حسین(ع) و شرافت کربلا آغاز شده و به رؤیایی از نویسنده پرداخته که سبب سفر او به کربلا شده است.[یادداشت ۲] سفر از حسینآباد[یادداشت ۳] شروع شده، به بمبئی و از راه دریا به بوشهر رسیده است. پس از توقفی کوتاه در بوشهر، سفر از راه دریا به سوی بصره ادامه یافته و نویسنده در بصره برای ورود به خاک عراق قرنطینه شده است.[یادداشت ۴] پس از آن، از رود دجله به بغداد رفته و امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) را زیارت کرده و به سامرا رفته است. در این بخش، حرم امامان هادی(ع)، عسکری(ع) و وضعیت شیعیان سامرا کمرونقتر از دوره میرزای شیرازی دانسته شده است.[یادداشت ۵] نویسنده در این بخش، پاسخ شعر ابن حجر را که نقد باور شیعیان درباره سرداب سامرا است، با شعر داده است. در فصل پَسین، در راه سامرا به کربلا، از امنیتی که انگلستان در عراق ایجاد کرده و از آزادی مذهبی که به شیعیان داده تقدیر شده است.[یادداشت ۶] در حرم امام حسین(ع) (پایان جمادیالثانی ۱۳۲۸ق)، شلوغی پیرامون ضریح، حضور زائران از بیشتر کشورهای دنیا و زیارت شبهای جمعه توجه نویسنده را جلب کرده است. در فصلی جداگانه، چگونگی روشنایی حرم توضیح داده شده؛ از جمله شمعهای بزرگی که فتیله آن نزدیک به ۱ متر و درازای شمع به اندازه قد انسان بوده است.[یادداشت ۷] فصلی با عنوان «فی عجائب کربلاء»، به مواردی پرداخته که از دید نویسنده جزو شگفتیهای کربلا است. مانند اینکه قیمت کالاها هنگام بسیاری و کمیِ زائران، یکسان است. از دیگر شگفتیهای کربلا در باور نویسنده فراوانی کالاها در روزهای شلوغ، فراوانی آب آشامیدنی با وجود کمبود منابع آبی، جاداری حرم با وجود مساحت کم، و امنیت زائران و مجاوران است.[۱۶] فصلی از کتاب به معرفی عالمان آن روز کربلا پرداخته شده، که عبارتند از: سید باقر طباطبائی (1274 – 1331ق)، سید اسماعیل صدر (1258 – 1338ق)، شیخ محمدحسین مازندرانی (۱۲۵۵-۱۳۰۹ق)،[۱۷] سيد حسن كشميري حائري،[یادداشت ۸] محمدمهدی کشمیری حائری (۱۲۶۰-۱۳۳۹ق)،[۱۹]
- مقدمه: اهمیت سفر از دیدگاه اسلام.[۲۰]
- فصل اول: ثواب سفر برای زیارت حرم امام حسین(ع).
- در این فصل، ۱۰ روایت درباره ثواب و آثار زیارت امام حسین(ع) گردآوری شده و خواننده برای رفتن به زیارت وی، تشویق شده است.[یادداشت ۹][۲۲]
- فصل دوم: در شرافت سرزمین کربلا.
- این فصل، درباره شرافت سرزمین کربلا، برتری آن بر دیگر سرزمینها، برخی ویژگیهای تربت آن و محدوده حائر است.[۲۳]
- فصل سوم: علت زیارت.
- این فصل، به رؤیایی از نویسنده پرداخته، که سبب تصمیم وی برای زیارت امام حسین(ع) شده است.
- فصل : عجائب و خوارق کربلا.
- یکسان بودن قیمت کالاها،[یادداشت ۱۰]
فهرست
- المقدمة
- فی السفر الی المشهد الحسینی و ثوابه
- فی شرف ارض کربلاء
- سبب الزیارة
- الراحلة الدخانیة
- مدینة بومبای
- الطریق الی البصرة
- الی سامراء
- الطریق الی کربلاء
- وصف المناجاة و العبادة
- وصف اهالی کربلاء
- عمران کربلاء
- بناء الضریح المقدس
- انارة المرقد الطاهر
- ادارة الحرم المقدس
- الکیشوانیة
- اسواق کربلاء
- فی اللغات و اللهجة الدارجة
- فی عجائب کربلاء
- فی المرائی الحسینییة
- فی اصناف الوعاظ
- حوزة کربلاء
- فی الاجازات
- فی مشهد النجف
ویژگیها
نثر کتاب، دارای آرایههای ادبی بوده و بیشتر متن، مسجع نگاشته شده است. برای نمونه، حال نویسنده پیش از آغاز سفر، هنگام بیماری، اینگونه توصیف شده است:
...إذ كنتُ ممتلئ الصَّدر مِنَ الهَمِّ و شرقاً بالغُصص، متململاً على الفراش كالطائر المحبوس في القفص، مبتلعاً بالجريض، مكتحلاً بالمَضِيْض، مفؤداً مكروباً، وجِلاً مرعوباً، تعِباً مكدوداً، لهفاناً مجهوداً، أضِجُّ إلى اللّه و أبكي، و أبثّ إليه حزني و أشتكي، فإنّه ليس المشتكى إلاّ إليه، ولا المعوّل لدى المِحنَة إلاّ عليه.[۲۵]
یکی از بخشهای زیبای سفرنامه از نظر ادبی، فصل وصف المناجاة و العبادة است. در این فصل به توصیف شبهای جمعه حرم امام حسین(ع) پرداخته شده و از مناجاتخوان حرم یاد شده که پس از گذشتن یک سوم شب بالای مناره رفته و شعری را میخوانده است. بخشی از متن به این شرح است:
...فإنّه كلّما مضى ثلثا اللّيل ارتقى المحيعل على المنارة، ونزعَ عنه شعار (ثياب) اللّيل و دِثاره، أخذَ ينشِدُ أبياتاً تُحيي ميتَ القلوب، و تُشفي الفؤاد المكروب، تبعث النفس على خلع الدَّعة، و تحدوها إلى ذكر مَن بيده ناصِيةُ الضّيق والسَّعة، توقِظ الرّقودَ على مِهاد الغفلة، و تُذكِّرهم أيّام المُهلة، وربّما يصرف عنانه إلى المناجاة، و يَعطف لسانه إلى المناداة، و كثيراً ما ينشد هذه الأبيات، التي هي أرقّ من ماء الحياة، و ألطف من نسيم الغداة[یادداشت ۱۱]
نویسنده، در آغاز و بین سفر، به مناسبت برخی مکانها یا رویدادها، شعر سروده و در سفرنامه درج کرده است.[۲۷] چهار شعر او، به زبان فارسی سروده شده است؛ یکی مدح امام علی(ع)،[یادداشت ۱۲] دیگری در مدح امام کاظم(ع) و امام جواد(ع)[یادداشت ۱۳]و دو تای دیگر، آموزش اصول دین و نام امامان(ع) به کودکان است.[۳۰]
چاپ
تصویر نسخه خطی این کتاب، در مجله الموسم، شماره 14، در 156 صفحه، در سال 1413ق. (1993م) منتشر شد.[۳۱]
این کتاب، با عنوان «الرحلة العراقیة، وصف ادبی و تاریخی للعتبات المشرقة فی العراق قبل اکثر من مائة عام»، با تصحیح احمد محمدرضا الحائری الاسدی، توسط مکتبة العلامة ابن فهد الحلی، مؤسسة الفکر الاسلامی، در بیروت، در سال ۱۴۳۳ق. (۱۳۹۱ش/۲۰۱۲م) به چاپ رسیده است.[۳۲] در این چاپ، شعرهای فارسی نویسنده (نزدیک به ۱۲ صفحه از نسخه خطی)،[۳۳] بدون آگاهسازی خواننده، حذف شدهاند.[یادداشت ۱۴] برخی واژههای عربی نیز، در این نسخه جا افتادهاند؛ مانند عبارت «سلام الله الاکبر» که در نسخه خطی در فصل سبب الزیارة، پس از عبارت «مولای السبط الاصغر» و پیش از مصرع «اذا ما طلبت المستجار من البلی» قرار گرفته،[۳۵] ولی در این چاپ نیامده است.[۳۶]
پیوند به بیرون
پانوشت
- ↑ چاپ شده در لکهنو.
- ↑ پیس. اردو.
- ↑ به زبان اردو، چاپ شده در لکنهو، بی نا، 1338ق.=1920م.
- ↑ (چاپى)، لکنهو، بی نا، 1920. چاپ دیگر: لاهور، خواجه پریس، 40 صفحه. اردو؛
- ↑ لاهور، امامیه مشن، 1961م، 31 صفحه. اردو
- ↑ مطلع انوار: احوال دانشوارن شیعه پاکستان و هند، ج۱، ص 634 و 635؛ زندگینامه محمد هارون زنگی پوری، کتباشناسی عالم شیعه شبه قاره هند، الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۰.
- ↑ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۲ و 105.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.
- ↑ الرحلة العراقیة، ص۳۷ و ۳۸.
- ↑ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۲۲.
- ↑ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۶.
- ↑ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۷.
- ↑ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۹.
- ↑ الرحلة العراقیة، ص۱۱۶؛ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۰ و ۱۱۱.
- ↑ الرحلة العراقیة، ص۱۳۳-۱۳۸.
- ↑ الرحلة العراقیة، ص۱۴۹.
- ↑ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۵.
- ↑ الرحلة العراقیة، ص۱۵۲.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۶-۱۸.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۲۰.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۲۰-۲۵.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۲۶-۳۱.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ؛ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص112.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۳۲.
- ↑ الرحلة العراقیة، ص۱۰۲.
- ↑ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۳۹، ۴۱، ۷۳، ۸۷، ۱۰۳.
- ↑ تصویر نسخه خطی رحلة عراقیة، مجلة الموسم، شماره 14، ص۲۵۸.
- ↑ تصویر نسخه خطی رحلة عراقیة، مجلة الموسم، شماره 14، ص۲۶۳.
- ↑ نسخه خطی رحلة عراقیة، مجلة الموسم، شماره ۱۴، ص۳۸۲-۳۸۵.
- ↑ الموسم، شماره ۱۴، ص231–387.
- ↑ کتابشناسی الرحلة العراقیة، پایگاه اطلاعرسانی کتابخانههای ایران.
- ↑ تصویر نسخه خطی رحلة عراقیة، مجلة الموسم، شماره 14، ص۲۵۸-۲۶۴ و ۳۸۲-۳۸۵.
- ↑ تصویر نسخه خطی رحلة عراقیة، مجلة الموسم، شماره 14، ص۲۵۴.
- ↑ تصویر نسخه خطی رحلة عراقیة، مجلة الموسم، شماره 14، ص۲۵۴.
- ↑ الرحلة العراقیة، ص۳۹.
- ↑ او به دو زبان عربی و فارسی، شعر میسرود.
- ↑ او در این رؤیا امام جواد(ع) را دیده و از شوق دیدار و هیبت و بزرگی او، نتوانسته سخنی بگوید. نویسنده، سر دیدن این رؤیا را سفر به عتبات عالیات دانسته است.[۱۰]
- ↑ حسین آباد، یکی از روستاهای نزدیک شهرستان مونگیر از شهرستانهای استان بهار یا بیهار واقع در جنوب شرقی هند است. مردم این استان و به ویژه این شهرستان، از گذشته علاقه مند به اهل بیت(ع) بودند. این سامان، در برخی دورهها حاکمانی فارس یا وابسته به فارسها داشتهاند؛ از این روی، زبان فارسی نیز رایج بوده است. نویسنده این کتاب به فارسی مسلط بوده و با آن شعر میسروده است.[۱۱]
- ↑ در این بخش، بر پایه حدیثی از امام علی(ع)، به مذمت از بصره پرداخته است. به باور نویسنده، اکنون نیز تاجران یهودی در بصره فراوان و تاجران ایرانی اندکاند.[۱۲]
- ↑ اما الان وضعیت مانند دوره میرزای شیرازی بزرگ نیست؛ به جهت آنکه شماری از طلبهها و فاضلان پس از درگذشت وی، از سامراء کوچ کردهاند و نیز وضعیت نابسامان ایران باعث شده وجوهات و نذورات کمتر روانه سامراء شود. گرچه در این عصر میرزا محمدتقی شیرازی (1256 – 1338ق) جای استاد را گرفته، اما شماری از طلبهها با وجود علم و فضل وی، این شهر را ترک کردهاند.[۱۳]
- ↑ نویسنده بر این باور است که انگلیسیها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریصاند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای حکومت عثمانی بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانستهاند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که جنایتهای انگلستان آشکار شد.[۱۴]
- ↑ نویسنده بر این باور است که انگلیسیها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریصاند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای حکومت عثمانی بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانستهاند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که جنایتهای انگلستان آشکار شد.[۱۵]
- ↑ وی، پدربزرگ سید عبدالکریم کشمیری است. [۱۸]
- ↑ برای نمونه، در روایت اول، امام صادق(ع)، از ابان بن تغلب پرسیده است: «کی به زیارت قبر حسین(ع) رفتهای؟» وقتی ابان پاسخ داده که هنوز به زیارت او نرفتهام، امام(ع) گفته است: «سبحانالله...تو از بزرگان شیعه هستی و زیارت حسین(ع) را ترک کردهای؟! کسی که حسین(ع) را زیارت کند، خدا در برابر هر گام، یک حسنه برای او نوشته و در برابر هر گام، یک گناه محو کرده و همه گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد. ای ابان! وقتی حسین(ع) کشته شد، ۷۰ هزار فرشته، ژولیده و غبارآلود از آسمان بر قبر او هبوط کرده و تا ظهور قیامت بر او گریه و نوحه سرایی میکنند.»[۲۱]
- ↑ برای نویسنده عجیب است که بهای کالاها، هنگامی که جمعیت زائران به 400 هزار نفر میرسد و هنگامی که جمعیت کم است، یکسان است. وی، این را برخلاف دیگر شهرها دانسته است.[۲۴]
- ↑ مطلع شعر، «لَكَ الحَمْدُ يا ذا الجودِ والمَجد و العُلى/تباركتَ تُعطي مَن تشاء وتمنع» است. [۲۶]
- ↑ با این مطلع: شاهنشه و امام امم یا علی توئی/فخر مقام و بیت و حرم یا علی توئی[۲۸]
- ↑ با این مطلع: ولاى آل نبى فرضِ عين ميدانم/كه با عبادتِ حق تو امين ميدانم[۲۹]
- ↑ صفحه ۴۴ این چاپ، پس از مصرع «یفوح منه شذی الریحان و الأس»، شعرهای فارسی که در نسخه خطی موجودند،[۳۴] ذکر نشده و حذف شدهاند.
منابع
- مطلع انوار: احوال دانشوران شیعه پاکستان و هند
- زندگینامه محمد هارون زنگی پوری، مرتضی صدرالافاضل حسینی، ترجمه محمد هاشم، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، ١٣٧۴ش.
- کتابشناسی عالم شیعه شبه قاره هند،