حیره

از ویکی حج

موقعیت

شهر حيره، واقع در جنوب شرقى نجف كنونى و كنار درياچه‌اى به نام نجف[یادداشت ۱] بوده و مرکز سرزمین حیره که دره پايين‌دست فرات و قسمت بالاى خليج فارس را دربر مى‌گرفته بوده است.[۱]

پیشینه

شکل‌گیری

در بين‌النهرين سفلى قبايل مختلفى مى‌زيستند كه چادرهاى خود را در مكان جغرافيايى ثابتى كه بدان خو گرفته بودند، بر پا مى‌كردند. در دوران كوچ‌نشينى در اطراف اين خيمه‌گاه‌ها محيطى اقتصادى پديد آمد كه از خصال يكجانشينى برخوردار بود. به تدريج خيمه‌هاى كوچندگان ثبات پيدا كرد و شكل يكجانشينى به خود گرفت. از استقرار همين چادرنشينان پديد آمد.[۱]

اوائل قرن سوم

در اوايل قرن سوم ميلادى عده‌اى از طوايف عرب در پايان روزگار اشكانيان، رو به كرانه فرات آوردند و بر بخش‌هايى از بين‌النهرين دست يافتند. [یادداشت ۲][۲] اين مهاجرين رفته رفته روستاها و قلعه‌هايى بنا كردند كه از پيوستن آنها به يك‌ديگر، شهرهايى پديد آمد كه حيره از جمله آنها بود و در جايى نزديك محل كنونى كوفه در كنار بيابان قرار داشت. آب و هواى قابل تحمل، فراوانى جويبارهاى فرات، مساعد بودن شرايط طبيعى و هموار بودن زمين موجب آبادانى و توسعه اين سرزمين گرديد و توانست صحراگردان و چادرنشينان را به سوى تمدن پيش بَرد.[۳]


حيره در واقع حلقه وصل بين صحرا و ثغور عراق به شمار مى‌رفت و گويى محل تلاقى زندگى بدوى و شهرنشينى بود. اعرابى كه در بحرين اجتماع كرده و به آنان «تنوخى» مى‌گفتند، به قبايل لَخمى و اَزْدْ پيوسته و در غرب فرات، حيره كنونى و توابع آن ساكن شدند. صحرانوردانى كه از زندگى كوچ‌نشينى خسته مى‌شدند و نيز افرادى كه از ميان قوم خود طرد مى‌گرديدند، به اين ناحيه آمده و در آن‌جا اقامت گزيدند.[۴]


از قرن سوم تا سال ۶٠٢ ميلادى

«حيره» واقع در جنوب شرقى نجف كنونى، از قرن سوم تا سال ۶٠٢ ميلادى مركز سرزمينى به نام حيره بوده كه دره پايين‌دست فرات و قسمت بالاى خليج فارس را دربر مى‌گرفت.[۱]

حيره و توابعش كشورى وسيع را تشكيل مى‌داده كه سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت.[۵]

در اين منطقۀ باستانى عراق، قصرها، بناها، معبدها، ديرها و كنيسه‌هاى متعددى وجود داشته است. امروزه آن منطقه در حواشى نجف و كوفه قرار دارد.[۶]

علت نامگذاری

لفظ «حيره» در زبان مردم عربستان جنوبى به معناى اردوگاه است. در برخى منابع آمده كه حيره لفظى آرامى بوده و به معناى مجموعه‌اى از خيمه‌هاست كه به اردوگاه ثابت اميران لَخمى تبديل شده و به مرور زمان، شكل شهر يافت.[۱]

در گذشته، حيره و نجف، اغلب با هم به كار ميرفته است. حيره زمانى شهرى بزرگ و مشهور در سرزمين عراق و در منطقۀ نجف بوده و به آن «حيرة النجف» هم ميگفتند كه در سه ميلى كوفه قرار داشته است.[۶]

دین و فرهنگ

غالب سكنه حيره مسيحيان نسطورى بودند و زبان دينى و فرهنگى آنان «سُريانى» بود. خواندن و نوشتن مى‌دانستند و برخى افراد كه با حيره در ارتباط بودند، الفباى زبان عربى را كه به تازگى مراحل تكامل خود را طى مى‌كرد، به حجاز بردند.[۴]


در حيره گرايش‌هاى گوناگون فرقه‌اى وجود داشت؛ چنان‌كه عمرو بن عُدى، پادشاه عرب حيره از فرقه مانويان حمايت مى‌كرد


از آن‌جا كه حيره و توابعش كشورى وسيع را تشكيل مى‌داده كه سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت و اين قلمرو از تنوع قومى و قبيله‌اى برخوردار بود، بر شبكه روابط اجتماعى و فرهنگ اين سرزمين اثر گذاشت. موقعيت حيره به عنوان مركز سياسى قبايل عرب، اعتبار فرمانروايان آن، شهرت لَخميان، نظام دولتى و روابط گسترده با ديگر سرزمين‌ها و قبايل كه در اسناد سريانى آمده، نقش سياسى اجتماعى حيره را به اثبات مى‌رساند.[۵]

حکومت حیره یا پادشاهان حیره

پادشاهان حيره در تاريخ مشهورند. ماجراى يكى از آنان به نام «منذر» و دو نديمى كه داشت و كشته شدن آن دو نديم به فرمان پادشاه در حال مستى و بناى دو قبۀ يادبود براى آن دو به نام «غريّين» در كتب تاريخ آمده است.[۷] (ر. ك: واژۀ «غرى») .

نظام سیاسی

اميران حيره از اعراب بنى‌لَخم بودند كه از سوى فرمانروايان ساسانى حمايت مى‌شدند؛ زيرا لَخميان سدّى استوار ميان ايران و اعراب پديد آوردند و از تجاوز و تعدى قبايل بدوى به مرزهاى ايران جلوگيرى مى‌كردند. حكمران اين خاندان در واقع بزرگ‌ترين دولت عربى نيمه متمدن را در منطقه حيره به وجود آورد.[۸]مدت امارت آنان را منابع تاريخى حدود ٣٠٠ سال ذكر كرده‌اند. مسعودى مى‌گويد:

حاكمان حيره اعم از بنى نصر، لخميان، غسّانيان، تميم، كِنده و ايرانى كه بيست و چند نفر بوده‌اند، در مجموع ۵٢٢ سال و چند ماه حكومت كرده‌اند.[۹]

از معروف‌ترين امراى لَخمى، نُعمان اول معروف به «اعور» را بايد نام برد كه با يزدگرد اول، حاكم ساسانى معاصر بود و گويند قصر خورنق را او ساخت كه پرورشگاه بهرام گور گرديد؛ ولى در اواخر عمر از فرمانروايى كناره‌گيرى كرد و جامهْ زهد پوشيد و به سير و سياحت پرداخت. پس از او پسرش زمام امور حيره را به دست گرفت. او را اميرى با همت، سخت‌كوش و مقتدر معرفى كرده‌اند و در جنگ بين ايران و روم فداكارى فوق‌العاده‌اى از خود بروز داد. بعد از او چند تن ديگر از بنى‌لَخم در حيره امارت كردند تا اين‌كه نوبت به منذر سوم رسيد كه از شكوه و جلال او ماجراهايى نقل كرده‌اند.[۱۰]

واپسين فرد از دودمان لَخميان، نُعمان سوم است كه از ۵٩٢ م تا ۶١۴ م حكومت كرد. وى در برابر شاهان ايران روش مستقلى در پيش گرفت و در برابر خواسته‌هاى آنان سر تسليم فرود نمى‌آورد. ۵[۱۱]

در روایات

در روايات است كه حضرت على (عليه السلام) منطقۀ ميان نجف تا حيره را به چهل‌هزار درهم از دهقانان خريد و بر اين معامله، شاهدانى گرفت؛ چون ميدانست مدفن او در اين منطقه خواهد بود.[۱۲] امام صادق (عليه السلام) نيز قبر حضرت على (عليه السلام) را در منطقۀ بين حيره و نجف معرفى ميكرد و به زيارت ميرفت.[۱۳] عبدالله بن سنان ميگويد: وقتى امام صادق (عليه السلام) در حيره بود، بارها به زيارت آن‌جا رفت و فرمود كه اين قبر على بن ابيطالب است.[۱۴]

پانوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ دائرة المعارف فارسى، ج اول، ص ٨٧٣.
  2. تاريخ نوين عراق، ص ٢١؛ تاريخ سياسى اقتصادى عراق، ص ٢٢؛ عراق ساختارها و فرايند گرايش سياسى، ص ٢٨.
  3. كوفه پيدايش شهر اسلامى، ص ١۶و ١٧.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ الاعلاق النفسيه، ص ٢٢۶.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ١٨۶- ١٨۵.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ حیره، فرهنگنامه زیارت، فصلنامه زیارت،‌ شماره ۵، ص۱۰.
  7. موسوعه العتبات المقدسه، ج۶ ص٢٨.
  8. حمزه بن حسن اصفهانى سنى مسلوك الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دينورى، ص ١٠٩.
  9. مسعودى، التنبيه والاشراف، ص ١۶٧.
  10. عبدالحسين زرين‌كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.
  11. اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.
  12. بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.
  13. كامل الزيارات، ص ٣۴.
  14. كافى، ج ١ ص ۴۵۶.
  1. این دریاچه، اكنون به طور كلّى خشك شده است. برخی بحر نجفِ کنونی را که باتلاقی است نزدیک نجف بخش‌ باقی مانده از همان دریاچه دانسته‌اند.
  2. آن بخش از كشور عراق كه به صورت جلگه‌اى بين دو رودخانه دجله و فرات قرار گرفته، بين‌النهرين نام دارد كه در قرون گذشته بسيار حاصلخيز و بابركت بوده است. در اين منطقه، تمدنى با سابقه چهارهزار ساله وجود داشته است و نخستين ساكنان جلگه مزبور، شيوهْ زندگى روستايى و صحرانشينى را رها كردند و به زندگى شهرى روى آوردند.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله حیره گذرگاه حیرت و عبرت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار 1390، ص 74 است.
  • الاعلاق النفسيه، ابن رسته،
  • دائرة المعارف فارسى، غلامحسين مصاحب
  • تاريخ نوين عراق، قب مار، ترجمه محمد عباس‌پور،
  • تاريخ سياسى اقتصادى عراق، على بيگدلى،
  • عراق ساختارها و فرايند گرايش سياسى، سيد حسين سيف زاده،.
  • بحار الأنوار،
  • كامل الزيارات،
  • كافى،
  • كوفه پيدايش شهر اسلامى، هشام جعيط، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم،
  • موسوعه العتبات المقدسه، جعفر خليلى،
  • اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، نينا پيگولوسكايا، ترجمه عنايت‌الله رضا،