استمناء
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
خود ارضايي: ارضاي جنسي بدون انجام آميزش از محرمات احرام
خود ارضايي بدين معناست که مرد يا زن به تنهايي و بدون داشتن شريک جنسي خود را به اوج شهوت جنسي ـ که معمولاً همراه با خارج شدن مني است ـ برساند.
در منابع فقهي از خود ارضايي مرد به «استمناء»[۱] و «خَضخَضه»[۲] و «جَلد عُمَيره»[۳] تعبير شده است. در منابع فقهي عربي معاصر از خود ارضايي مرد يا زن به «العاده السرّيه» (عادت پنهاني) تعبير شده است.[۴]
هر چند بيشتر فقهاي امامي[۵] و اهل سنت[۶] گفتهاند: استمناء هرگونه التذاذ جنسي با انجام عملي غير از آميزش جنسي، از جمله دست کشيدن بر آلت يا بازي با آن، بوسيدن و لمس بدن همسر يا غير او است که به قصد خروج مني انجام مي شود؛ اما برخي فقهاي امامي استمناء را به معناي خارج کردن مني از خود تنها به وسيله دست (کشيدن بر آلت) دانستهاند.[۷]
فقهاي امامي و اهل سنت علاوه بر بازي با آلت، هر آنچه به قصد بيرون آمدن مني انجام شده و موجب آن شود را از مصاديق خود ارضايي براي زن يا مرد دانستهاند. از جمله: صرف تفکّر و خيال پردازي جنسي،[۸] ديدن زنان يا مردان، ديدن عکس يا فيلم، خواندن مطالب و داستانهاي جنسي و استفاده از هر نوع وسيله يا دستگاه ويژه براي خود ارضايي.[۹]
بنا بر تعريف مشهور فقها، استمناء اعم از خود ارضايي در اصطلاح عرف (يعني خود ارضايي بدون دخالت عملي ديگر در آن) خواهد بود. اين مقاله عهده دار بحث پيرامون خود ارضايي يا استمناء به معناي مورد نظر مشهور فقهاست، که شامل هر گونه التذاذ جنسي همراه با خروج مني غير از آميزش است.
«التذاذ جنسي» (لذت بردن جنسي بدون قصد بيرون آوردن مني همراه با بيرون آمدن مني يا بدون آن)[۱۰] از اصطلاحات مرتبط با خود ارضايي است.
برخي متون حديثي از رواج عمل خود ارضايي در بين اعراب جاهلي يا باديه نشينان صدر اسلام حکايت دارد.[۱۱]
در منابع حديثي اماميه و اهل سنت خود ارضايي ـ بدون مشارکت همسر ـ از گناهان بزرگ به شمار آمده و به شدت از آن نهي شده است،[۱۲] بطوريکه در برخي احاديث از آن به منزله زنا ياد شده است.[۱۳] امام صادق ۷ مي فرمايند: «اگر بدانم کسي خود ارضايي مي کند همراه با او غذا نخواهم خورد».[۱۴]
در جوامع فقهي از خود ارضايي در ابوابي مانند صوم،[۱۵] اعتکاف،[۱۶] حج[۱۷] و حدود و تعزيرات[۱۸] بحث شده است. فقيهان امامي[۱۹] و اهل سنت[۲۰] خود ارضايي در روزه و اعتکاف را موجب بطلان آنها مي دانند.
عموم فقهاي امامي،[۲۱] شافعي[۲۲] و مالکي[۲۳] معتقدند خود ارضايي ـ بدون همراهي شريک جنسي حلال ـ مطلقاً حرام است. دلائل آنان عبارت است از:
۱) آيات شریفه سوره مومنون؛ ۷ـ۵؛ و سوره معارج؛ ۲۳ و ۳۱ ـ۲۹. (وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العَادُونَ ) که هر نوع التذاذ جنسي غير از همسر و کنيز را ممنوع فرموده است.
۲) احاديث حاکي از نهي و مذمت عمل خود ارضايي بدون همراهي شريک جنسي حلال.[۲۴]
حنفيان[۲۵] و حنبليان[۲۶] هرچند قائل به حرمت آن بوده، ولي در مواردي مانند ترس از ارتکاب زنا يا تسکين شدّت شهوت جنسي آن را جائز مي دانند. عموم فقهاي امامي[۲۷] و اهل سنت[۲۸] تفاوتي در حرمت خود ارضايي براي مرد و زن قائل نبوده و خود ارضايي زن را نيز حرام دانستهاند. احمد بن حنبل امام حنبليها و ابن حزماندلسي و برخي ديگر از اهل سنت استمناء را مطلقاً جائز دانستهاند.[۲۹] معدودي از اماميان معاصر خود ارضايي زن را ـ به دليل انکار خروج مني از وي در اوج لذت جنسي- بطور مطلق و خود ارضايي مرد را در صورت ترس از ايجاد مريضي يا درد جائز دانستهاند، که فتواي آنان مورد نقد و مناقشه ديگر فقهاي امامي واقع شده است.[۳۰]
اماميان[۳۱] و اهل سنت[۳۲] به استناد ادله اي از جمله احاديث[۳۳] معتقدند در صورت ثبوت استمناء (با شهادت دو عادل يا اقرار فرد استمناء کننده)[۳۴] امام يا حاکم شرع مي تواند انجام دهنده آن را تعزير کند؛ يعني بر اساس صلاح ديد خود، او را ادب و تنبيه کند.
به نظر فقيهان امامي[۳۵] و اهل سنت[۳۶] به استناد احاديث[۳۷] اثر وضعي خود ارضايي و انزال مني، جنابت است که باعث وجوب غسل جنابت بر فرد مي شود.
خود ارضايي در حال احرام
الف) حکم خود ارضايي در حال احرام و کفاره آن
به اجماع فقيهان امامي[۳۸] و اهل سنت[۳۹] با توجه به روایات،[۴۰] خود ارضايي از محرّمات احرام است؛ ولی در مورد مقدار کفاره آن در صور گوناگون اختلاف وجود دارد:
۱. خودارضایی با دست و امثال آن: اماميان،[۴۱] مالکيان[۴۲] و حنبليان[۴۳] به استناد احاديث[۴۴] و ادله ديگر[۴۵] کفّاره خود ارضائي براي احرامگزار را قرباني کردن شتر، ولي شافعيان[۴۶] و حنفيان.المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۱؛ البحر الرائق، ج۳، ص۲۶</ref> آن را ذبح گوسفند دانستهاند.
۲. خود ارضايي به وسيله نگاه شهوت آلود مداوم (بدون تماس چيزي يا جايي از بدن با آلت): اماميان،[۴۷] مالکيان[۴۸] و حنبليان[۴۹] بر آناند که کفاره این مورد نيز، شتر است. اماميان به استناد احاديث، اين کفاره را در مورد نگاه به غير همسر به گونه ترتيبي دانستهاند: شخص توانگر، شتر، شخص معمولي، گاو و شخص فقير، گوسفند بايد قرباني کند. [۵۰] حنبليان نگاه اولي که باعث نزول مني شود را مستلزم کفاره ذبح گوسفند دانستهاند؛.کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰</ref> ولي شافعيان[۵۱] و حنفيان[۵۲] خودارضايي بوسيله نگاه مداوم را موجب کفاره نمي دانند. برخي فقهاي امامي تحقق انزال در اثر نگاه به مرد يا مردان آميزش کننده با يکديگر يا مرد آميزش کننده با حيوان را موجب کفاره ندانستهاند. برخي نگاه به هر دو و برخي نگاه به کسي که عمل آميزش را انجام مي دهد را جائز ندانستهاند.[۵۳]
۳. خود ارضايي به وسيله فکر و خيال پردازي (بدون تماس چيزي يا جايي از بدن با آلت): مالکيان[۵۴] و مشهور اماميان[۵۵] این مورد را نیز موجب کفاره دانستهاند، البته اینان فکر و خيالي که بي اختيار بر انسان چيره شود و موجب خروج مني شود را مستلزم کفاره نمي دانند.[۵۶] بنا بر فقه شافعي،[۵۷] حنفي،[۵۸] حنبلي[۵۹] و به نظر برخي اماميان[۶۰] خود ارضايي بوسيله فکر و خيال پردازي کفاره اي در پي نخواهد داشت. طبق نظر شماري از فقهاي امامي شنيدن صداي آميزش کننده، شنيدن صداي زن يا شنيدن وصف زن اگر– بدون قصد خود ارضايي- موجب بيرون آمدن مني شود، کفاره اي نخواهد داشت.[۶۱] ولي برخي از آنان در اين صورت ذبح گوسفند را لازم مي دانند.[۶۲] البته قائلان به عدم وجوب کفاره بر آناند کسي که در چنين شرائطي عادت به امناء و خارج شدن مني از خود دارد، در صورت انزال مني، بايد کفاره بپردازد.[۶۳]
۴. خود ارضايي ناشي از بوسيدن شهوت آميز همسر يا غير او: به نظر فقيهان امامي کفاره آن- به استناد برخي احاديث- نحر شتر[۶۴] و به نظر بيشتر فقهاي اهلسنت ذبح گوسفند است.[۶۵]
۵. خود ارضايي در اثر لمس شهوت آلود ديگري: به نظر فقهاي امامي[۶۶] ـ به استناد احاديث ـ و به نظر مشهور فقهاي اهلسنت[۶۷] کفاره آن گوسفند است، ولي برخي از اهل سنت کفاره آن را کفاره جماع يعني شتر دانستهاند.[۶۸]
ب) فساد حج يا عمره
فقيهان مالکي[۶۹] خود ارضايي قبل از تحلّل اول و شماري از فقيهان امامي[۷۰] خود ارضايي قبل از وقوف در مشعر را به استناد احاديث[۷۱] موجب فساد حج و قبل از پايان سعي در عمره موجب فساد عمره دانستهاند. در مقابل فقهاي شافعي،[۷۲] حنفي،[۷۳] حنبلي[۷۴] و گروهي از فقهاي امامي[۷۵] به دلائلی، از جمله اختصاص فساد حج يا عمره به آميزش جنسي، ضعف سندي احاديث دال بر فساد حج با خود ارضايي و يا حمل آنها بر استحباب، خود ارضايي احرامگزار را موجب فساد حج يا عمره وي نمي دانند. شماري ديگر از فقيهان امامي با تفصيل بين مفاد احاديث[۷۶] بر آناند که اگر استمناء احرامگزار بوسيله مالش دست يا چيز ديگر بر آلت و يا ملاعبه با ديگري انجام شود، موجب فساد حج يا عمره است و اگر به وسيله بوسيدن، لمس يا فکر و خيال پردازي انجام شود، موجب فساد نيست.[۷۷] برخي ديگر از فقيهان امامي تنها خود ارضايي ناشي از مالش دست بر آلت را موجب فساد حج يا عمره مي دانند و ديگر انواع استمناء را موجب فساد حج يا عمره ندانستهاند.[۷۸] به نظر فقهاي امامي[۷۹] و مالکي[۸۰] خود ارضايي که به وسيله نگاه ابتدايي انجام شود، موجب فساد حج يا عمره نخواهد بود. شماري از فقهاي اهلسنت[۸۱] (از جمله برخي مالکيان و حنبليان) بر آناند که خود ارضايي در اثر بوسيدن ديگري موجب فساد حج يا عمره است. برخي فقهاي اهل سنت، خود ارضايي ناشي از لمس شهوتآميز را موجب بطلان حج دانستهاند. [۸۲] برخي فقهاي امامي بر اين نکته تصريح دارند که اگر احرامگزار هنگام احرام قصد انجام خود ارضايي در طول مدت احرام را داشته باشد، احرام وي باطل است.[۸۳]
پانویس
- ↑ المقنعه، ص۷۹۱؛ الاستبصار، ج۴، ص۲۲۶؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷- ۳۰۸.
- ↑ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۳، ص۴۴۲؛ الکافی، ج۵، ص۵۴۰، ۵۴۱؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۷- ۶۴۸.
- ↑ فقه الحدود و التعزیزات، ج۲، ص۲۳۹؛ الفقه و مسائل الطیبه، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ فتاوی اللجنه الدائمه، ج۱۰، ص۲۵۷، ۲۵۸؛ الف مسأله فی بلاد الغرب، ص۲۵۹؛ الفقه و مسائل طبیه، ج۱، ص۴۵۹.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۷۷؛ مدارک الاحکام، ج۶، ص۶۱؛ ریاض المسائل، ج۵، ص۳۱۲.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۳۰؛ حاشیه رد المحتار، ج۲،ص۴۳۹
- ↑ المختصر النافع، ص۱۰۷؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۸؛ نک: جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۶۷.
- ↑ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸؛ صراط النجاه، تبریزی، ج۷، ص۱۰۵؛ الف مسأله فی بلاد الغرب، ص۲۶۰
- ↑ صراط النجاه، تبریزی، ج۶، ص۴۹- ۵۰؛ فقه للمغتربین، ص۲۸۲
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۷۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۶۷.
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۴۶
- ↑ الخصال، ص۱۰۶؛ شعب الایمان، ج۴، ص۳۷۸
- ↑ الکافی، ج۵، ص۵۴۱
- ↑ وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۳۶۴
- ↑ المجموع، ج۶، ص۳۲۱، ۳۴۲؛ ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۹۶
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۶، ص۲۵۷؛ حواشی الشروانی، ج۳، ص۴۶۸
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۰۳؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۱
- ↑ المهذب، ج۲، ص۵۳۴؛ الدر المختار، ج۴، ص۱۹۲
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۲۳۸؛ ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۹۶
- ↑ المجموع، ج۶، ص۳۲۱، ۳۴۲، ۵۲۶؛ المغنی، ج۳، ص۴۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ المبسوط، الطوسی، ج۸، ص۲۳۸؛ تحریر الاحکام، ج۳، ص۵۲۹؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۷، ۶۴۸
- ↑ الام، ج۵، ص۱۰۱- ۱۰۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۹۲ و ج۱۶، ص۴۲۱
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ شرح مختصر خلیل، ج۲، ص۳۵۸
- ↑ الخصال، ص۱۰۶؛ شعب الایمان، ج۴، ص۳۷۸؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۴۶
- ↑ البحر الرائق، ج۲، ص۴۷۵، الدر المختار، ج۲، ص۴۳۸؛ حاشیه رد المحتار، ج۴، ص۱۹۲
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۱۰، ص۳۶۳؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۵۹
- ↑ صراط النجاه، تبریزی، ج۶، ص۴۹ و ج۷، ص۱۰۰- ۱۰۴؛ الفتاوی المیسره، ص۴۳۱.
- ↑ المجموع، ج۲۰، ص۳۳؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۵۹
- ↑ المحلی، ج۱۱، ص۳۹۲، ۳۹۳؛ البحرالمحیط، ج۶، ص۳۶۷؛ روح المعانی، ج۱۸، ص۱۰.
- ↑ نک: مأساه الزهراء علیها السلام، ج۵، ص۱۱۲-۱۲۶؛ نک: لهذا کانت المواجهه، ص۱۲۱، ۱۲۲
- ↑ المهذب، ج۲، ص۵۳۴؛ مجمع الفائده، ج۱۳، ص۳۶۰؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۸، ۶۴۹
- ↑ الدر المختار، ج۴، ص۱۹۲؛ مواهب الجلیل، ج۸، ص۴۳۶
- ↑ الکافی، ج۷، ص۲۶۵؛ الاستبصار، ج۴، ص۲۲۶
- ↑ تحریر الاحکام، ج۵، ص۳۴۰؛ اللمعه الدمشقیه، ص۲۴۶؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۹
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۲۷؛ مستند الشیعه، ج۲، ص۲۵۱؛ منهاج الصالحین، خویی، ج۱،ص۴۵- ۴۶
- ↑ مختصر المزنی، ص۴، ۵؛ تحفه الفقهاء، ج۱، ص۲۷، ۲۸؛ المغنی، ج۱، ص۱۹۷، ۱۹۸.
- ↑ سنن ابی داود، ج۱، ص۸۸؛ الکافی، ج۳،ص۴۰
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۵؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۱۷۸؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۱۴
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۹۲؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ الدر المختار، ج۲، ص۶۱۰
- ↑ المصنّف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۲۰۰؛ الکافي، ج۴، ص۳۷۵، ۳۷۷؛ الاستبصار، ج۲، ص۱۹۲-۱۹۳.
- ↑ الکافي في الفقه، ص۲۰۳؛ السرائر، ج۱، ص۵۵۲؛ مناسک حج، تبريزي، ص۱۰۲.
- ↑ مختصر خليل، ص۷۳؛ شرح مختصر خليل، خرشي، ج۲، ص۳۵۸، ۳۶۰؛ حاشيه الدسوقي، ج۲، ص۶۸.
- ↑ الشرح الکبير، ابن قدامه، ج۳، ص۳۴۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰.
- ↑ المصنّف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۲۰۰؛ الکافي، ج۴، ص۳۷۵، ۳۷۷؛ الاستبصار، ج۲، ص۱۹۲،۱۹۳.
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۳۴۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰؛ شرح مختصر خليل، ج۲، ص۳۵۸،۳۵۹.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۱؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹، ۲۴۰؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۲
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۵۱
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۳؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۲۹، ۳۳۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰
- ↑ شرايع الاسلام، ج۱، ص۲۲۶؛ تحرير الاحکام، ج۲، ص۶۱؛ المعتمد، ج۴، ص۱۰۴.
- ↑ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۷۴؛ اعانه الطالبین، ج۲، ص۳۶۰
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۰-۱۲۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۵
- ↑ المهذب، ج۱، ص۲۲۹؛ کشف اللثام، ج۶، ص۴۵۶؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۹۳
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۲؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷؛ مناسک حج، محشی، ص۲۰۵
- ↑ منتهی المطلب، ج۱۲، ص۴۳۶؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۳؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ اعانه الطالبین، ج۲، ص۳۶۰
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۰
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۳۴۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۰
- ↑ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۵
- ↑ کشف اللثام، ج۶، ص۴۵۶؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۶۴ و ج۱۳، ص۲۶۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۸
- ↑ الکافی فی الفقه، ص۲۰۳
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۵۱؛ کشف اللثام، ج۶، ص۴۵۶
- ↑ المبسوط، طوسي، ج۱، ص۳۳۷، ۳۳۸؛ رسائل المرتضي، ج۳، ص۷۰.
- ↑ المغني، ج۳، ص۳۲۴، ۳۲۸؛ البحر الرائق، ج۳، ص۲۵.
- ↑ تحرير الاحکام، ج۲، ص۶۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۳، ۳۸۹؛ المعتمد، ج۴، ص۱۰۱.
- ↑ المجموع، ج۲، ص۱۹۴؛ المغني، ج۳، ص۳۲۸.
- ↑ ر.ک: المغني، ج۳، ص۳۲۲؛ الموسوعه الفقهيه، ج۳، ص۹۵.
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۳؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۱، ۲۴۲؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۴؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۷۶؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۲۴
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۹۲؛ الاقناع، ج۱، ص۲۴۰
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۵؛ الدر المختار، ج۲، ص۶۱۰
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۲۲- ۳۲۳؛ الشرح البیر، ابن قدامه، ج۳، ص۳۱۵، ۳۱۷
- ↑ مجمع الفائده، ج۶، ص۲۷۹ و ج۷، ص۱۲، ۱۳؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۱۴ و ج۸، ص۴۱۷، ۴۱۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۲۸، ۳۲۹
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۷۶؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۲۴
- ↑ المعتمد، ج۴، ص۱۱۰- ۱۱۱؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۵؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۱۴، ۱۱۵
- ↑ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۳۹۵؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۵
- ↑ منتهی المطلب، ج۱۲، ص۴۳۶؛ المعتمد، ج۴، ص۱۱۰- ۱۱۱؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۱۴- ۱۱۵
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۳؛ الشرح الکبیر، ابو البرکات، ج۲، ص۶۸
- ↑ المغني، ج۳، ص۳۲۴- ۳۲۵؛ حاشيه الدسوقي، ج۲، ص۶۸؛ بدايه المجتهد، ج۱، ص۲۹۷.
- ↑ ر.ک: الموسوعه الفقهيه، ج۳، ص۷۹.
- ↑ مناسک الحج، سیستانی، ص۹۳
منابع
- ارشاد الاذهان: العلامة الحلی (م ۷۲۶ق.)، تحقیق فارس الحسون، قم، النشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- الاستبصار: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- اعانة الطالبین: السید البکری الدمیاطی (م.۱۳۱۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
- الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع: محمد بن احمد الشربینی (م.۹۷۷ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- الفتاوی المیسَّرة: سید علی حسینی سیستانی، دفتر حضرت آیة الله سیستانی، محقق،سید عبد الهادی حکیم، قم، ۱۴۱۷ق.
- الام: الشافعی (م ۲۰۴ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
- ألف مسألة فی بلاد الغرب: سید صادق حسینی شیرازی، محقق/ مصحح جلال عبد الرزاق معاش، بیروت، دار العلوم، ۱۴۲۸ق.
- البحر الرائق: زین الدین ابن نجیم المصری (م.۹۷۰ق.)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- البحر المحیط: ابن حیان الاندلسی (م.۷۵۴ق.)، تحقیق عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
- بدایة المجتهد: محمد بن احمد ابن رشد القرطبی (م.۵۹۵ق.)، تحقیق خالد عطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
- تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (م.۹-۵۳۵ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- تذکرة الفقهاء: حسن بن یوسف بن مطهر الحلی (م.۷۲۶ق.)، تحقیق موسسه آل البیت، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق.
- تهذیب الاحکام: محمد بن حسن الطوسی (م.۴۶۰ق.)، تحقیق موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- جامع المقاصد فی شرح القواعد: علی بن الحسین عاملی الکرکی (م.۹۴۰ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
- جامع المقاصد: الکرکی (م.۹۴۰ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ق.
- الجامع للشرائع: یحیی بن سعید الحلی (م.۶۹۰ق.)، تحقیق تحت اشراف جعفر سبحانی، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
- جواهر الکلام: النجفی (م.۱۲۶۶ق.)، تحقیق عباس قوچانی؛ تهران؛ دارالکتب الاسلامیه؛ ۱۳۶۵ش.
- حاشیة الدسوقی: الدسوقی (م.۱۲۳۰ق.)، بیروت، احیاء الکتب العربیه.
- حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م.۱۲۵۲ق.)، تحقیق مکتب بحوث والدراسات، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق.)، تحقیق آخوندی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
- حواشی الشروانی والعبادی: الشروانی (م.۱۳۰۱ق.) و العبادی (م.۹۹۴ق.)، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
- الخرائج والجرائح: قطب الدین الراوندی (م.۵۷۳ق.)، تحقیق سید محمد باقر الموحد الابطحی، قم، مؤسسة الامام المهدی، ۱۴۰۹ق.
- الخصال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، النشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- الخلاف: محمد بن حسن الطوسی (م.۴۶۰ق.)، تحقیق خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
- خلفیات کتاب مأساة الزهراء (ع): السید جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیرة، ۱۴۱۸.
- الدر المختار: الحصکفی (م.۱۰۸۸ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه: الشهید الاول (م.۷۸۶ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- رسائل المرتضی: السید المرتضی (م.۴۳۶ق.)، تحقیق سید احمد حسینی و سید مهدی رجائی، قم، دار القرآن، ۱۴۰۵ق.
- روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (م.۱۲۳۱ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
- السرائر: ابن ادریس الحلی (م.۵۹۸ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سنن ابی داود: السجستانی (م.۲۷۵ق.)، تحقیق سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، تحقیق سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۸ق.
- الشرح الکبیر: ابولبرکات (م.۱۲۰۱ق.)، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه.
- الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م.۶۸۲ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- شرح مختصر خلیل : محمد بن عبدالله الخرشی(م. ق۱۱۰۱ق؛ بیروت، دار الفکر.
- شعب الایمان: احمد بن الحسن البیهقی (م.۴۵۸ق.)، تحقیق محمد سعیدبن بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر.
- صراط النجاة: جواد بن علی تبریزی (م. ۱۴۲۷ ق)، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۲۷ ق.
- صراط النجاة: سید ابو القاسم موسوی الخویی، ، (م. ۱۴۱۳ ه ق)، قم، مکتب نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق.
- فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء: أحمد بن عبد الرزاق الدویش، الریاض، دارالعاصمه.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق.)، بیروت، دار الفکر.
- فقه الحدود و التعزیرات: اردبیلی، سید عبد الکریم موسوی اردبیلی، قم، مؤسسة النشر لجامعة المفید، ۱۴۲۷ق.
- فقه للمغتربین: سید علی سیستانی ، جمع آوری سید محمد تقی الحکیم.
- الفقه و مسائل طبیة: محمد آصف محسنی قندهاری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،۱۴۲۴ق.
- الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م.۴۴۷ق.)، تحقیق رضا استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین علیه السلام، ۱۴۰۳ق.
- الکافی: محمد بن یعقوب الکلینی (م.۳۲۹ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- کشاف القناع: منصور بن یونس البهوتی (م.۱۰۵۱ق.)، تحقیق محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (م.۱۱۳۷ق.)، قم، النشر الاسلامی،۱۴۱۷ق.
- اللمعة الدمشقیه: الشهید الاول (م.۷۸۶ق.)، تحقیق کورانی، قم، دار الفکر، ۱۴۱۱ق.
- لهذا کانت المواجهة: جلال الصغیر، بیروت، بینات الهدی، ۱۴۲۱ق.
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، تحقیق محمد باقر البهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه، ۱۳۸۸ق.
- المبسوط: احمد بن طیب السرخسی (م.۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
- مجمع الفائدة والبرهان: المحقق الاردبیلی (م.۹۹۳ق.)، تحقیق عراقی و دیگران، قم، النشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- مجمع الفائدة والبرهان: المحقق الاردبیلی (م.۹۹۳ق.)، تحقیق عراقی و دیگران، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۰۳ق.
- المجموع شرح المهذب: محی الدین النووی (م.۶۷۶ق.)، بیروت، دار الفکر.
- المحلی: ابن حزم الاندلسی (م.۴۵۶ق.)، مصحح احمد شاکر، بیروت، دار الفکر.
- مختصر المزنی: المزنی (م.۲۶۳ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- المختصر النافع: المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، تهران، البعثه، ۱۴۰۲ق.
- مختصر خلیل: خلیل بن اسحاق الجندی(م. ۷۶۷ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.۱۰۰۹ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام: الشهید الثانی (م.۹۶۵ق.)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- مستند الشیعه: احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق.
- المصنّف: ابن ابی شیبه الکوفی (م.۲۳۵ق.)، تحقیق سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات سید ابوالقاسم الخوئی (م.۱۴۱۳ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
- مغنی المحتاج: محمد بن احمد الشربینی (م.۹۷۷ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
- المقنعه: المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- مناسک الحج: سید علی السیستانی، قم، چاپخانه شهید ، ۱۴۱۳ق.
- مناسک حج : المیرزا جواد التبریزی، قم، دارالصدیقه الشهیده، ۱۴۱۵ق.
- مناسک حج( محشّٰی) : محمد رضا محمودی، تهران ، نشر مشعر،۱۴۲۹ق.
- منتهی المطلب: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
- منهاج الصالحین: موسوی الخوئی (م.۱۴۱۳ق.)، قم، مدینة العلم، ۱۴۱۰ق.
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق.)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- الموسوعة الفقهیة المسیرة: محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
- المهذب: القاضی ابن البراج (م.۴۸۱ق.)، قم، النشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.