فرات

از ویکی حج

واژه‌شناسی

در قرآن

واژه فرات، به صورت وصفى، سه بار در قرآن، به معنای شیرین و خوش‌گوار به کار رفته است؛ در سوره‌هاى فرقان، آیه ۵٣ و فاطر، آیه ١٢، صفتِ «دریا» و در سوره مرسلات، آیه ۲۷، صفتِ «آب» قرار گرفته است. در دو مورد نخست، واژه فرات در كنار واژه «عذب»[یادداشت ۱] به کار رفته است؛ در يك مورد، از آميختن دو درياى شور و شيرين سخن رفته و در مورد ديگر به قابل مقايسه نبودن اين دو گونه دريا اشاره شده است.

در آيه ٢٧ سوره مرسلات، از لطف الهى در آفرینش زمين كه محل زندگى و مرگ انسان و جايگاه تأمين نيازهاى اوست ياد کرده و از آب فرات و گوارایی سخن گفته که خداوند انسان را از آن نوشانده است.[یادداشت ۲][۱]

موقعیت

فرات شطى است در غرب عراق و از دو شاخه «قره سو» و «مرادچاى» تشكيل شده است. سرچشمه اين رودخانه نزديك رود ارس، در ارمنستان تركيه است. در آن‌جايى كه اين دو شعبه به هم مى‌پيوندند، فرات به رودخانه بزرگ ديگر عراق يعنى «دجله» نزديك مى‌شود؛ ولى دوباره دجله به سمت جنوب شرقى تغيير مسير مى‌دهد و فرات به سوى غرب مايل مى‌شود. اين دو رود كه سرچشمه حيات منطقه بين‌النهرين است، در نزديك خليج فارس به هم مى‌پيوندند و از آن پس شط‌العرب يا اروندرود نام مى‌گيرد و به خليج فارس مى‌ريزد. سرزمينى را كه بين اين دو رودخانه واقع شده، «الجزيره» و «جزائر» مى‌گويند. طول رودخانه فرات تقريباً ٢٩٠٠ كيلومتر است.

جريان فرات در جلگه بين‌النهرين بسيار ملايم و داراى بسترى عريض است. مهم‌ترين عامل حاصلخيزى خاك عراق و جمعيت يافتن سرزمين بين‌النهرين، همين دو رودخانه مى‌باشد. شهر معروف بابِل، پايتخت كشورى به همين نام حدود دوهزار سال پيش از ميلاد، در ساحل فرات بنا شده بود و امروزه ويرانه‌هاو بقاياى آن در ٨٠ كيلومترى جنوب بغداد، نزديك شهر حلّه به چشم مى‌خورد.[۲]

در کربلا

«باب الفرات» نام درب شرقى حرم حضرت ابوالفضل (عليه السلام) است كه روبه‌روى خيابان علقمى باز مى‌شود و يكى از درب‌هاى نه‌گانه آستان قدس حضرت عباس (عليه السلام) است. عقلمى نام نهرى انشعاب يافته از فرات است كه در كربلا و از آن‌جا به سوى كوفه جريان يافته و همين امر سبب آبادى كوفه شده است.[۳] علقمى، جدّ ابن‌عقلمى معروف، اين انشعاب از فرات را به وجود آورده است.

امروزه اثرى از نهر علقمى كه سابقاً در شرق حرم حضرت ابوالفضل (عليه السلام) جارى بوده، وجود ندارد و تنها خيابانى كه گويا قبلاً جاى نهر بوده، به همين نام شناخته مى‌شود.

نهرى كه اكنون از كنار مقام صاحب‌الزمان (عليه السلام) در شمال كربلا روان است و به نام «نهر الحسينيه» نام‌گذارى شده، شعبه‌اى از رود فرات است، اما ارتباطى با نهر علقمى ندارد.[۴]

در احادیث

مکان تولد عیسی(ع)

بر پایه روایتی از امام باقر(ع) به نقل از ابوسعيد اسكافى، حضرت عیسی(ع) در کوفه، در مسجد کوفه و نزدیک آب فرات به دنیا آمده است. این روایت در تفسیر آیه «وآويناهما الى ربوة ذات قرار و معين»، مراد از «ربوة» را كوفه و منظور از «ذات قرارٍ» را مسجد كوفه و مراد از «معين» را آب فرات دانسته است. محمدباقر مجلسى، در تفسیر این آیه، پس از بیان نظرهای گوناگون درباره مکان تولد حضرت عیسی(ع)، تفسیر گفته شده را مورد اعتماد دانسته است.[۵]

غسل در فرات

در برخی از روایات به غسل در فرات سفارش شده است. بر پایه روایتی که حنان بن سدید نقل کرده، امام باقر(ع) کسی از اهل کوفه را که نه هر روز، نه هر هفته، نه هر ماه و نه حتی هر سال در فرات غسل نمی کند، از خیر محروم دانسته است.[یادداشت ۳][۶]

یکی از ۴ رود بهشت

بر پایه روایتی،امام على(ع) فرات را یکی از رودهای بهشت معرفی کرده است. او درآغاز، آب را سالار نوشیدنی‌های دنیا و آخرت دانسته و فرات، نیل، سیحان و جیحان را رودهایی از بهشت خوانده است. وی فرات را در بهشت دارای آب، نیل را دارای عسل، سَیحان را دارای خمر و جَیحان را دارای شیر دانسته است.[یادداشت ۴][۷] محمدباقر مجلسى، برای نام‌گذارى این چهار رود به نام چهار نهر بهشتى، دو احتمال داده است؛ یکی از باب الهام و وحى الهى و دیگری، همان‌گونه كه درباره آب فرات آمده، قطره‌هایی از آب بهشتى در آن ريخته مى‌شود؛ درباره دیگر نهرها نیز همینگونه است.[۷] بر پایه روایتی دیگر از امام علی(ع)، در رود فرات، دو ناودان از آب‌های بهشتی، آب می‌ریزد.[۸]

نوشيدن و كام برداشتن با آب فرات

به نقل از سليمان بن هارون، از امام صادق(ع) کسی که از آب فرات بنوشد و با آن کام بردارد دوستدار اهل بیت(ع) است.[یادداشت ۵][۷] بر پایه روایتی دیگر هر کسی از فرات کام بردارد، دوستی اهل بیت(ع) در دل او قرار می‌گیرد.[یادداشت ۶][۹]

نهرى بابركت

به نقل از حکیم بن جبیر و به گفته امام سجاد(ع)، هر شب فرشته‌ای از آسمان فرود آمده و سه مثقال مشک بهشتی در رود فرات می‌ریزد. وی، فرات را بابرکت‌ترین رود شرق و غرب عالم دانسته است.[یادداشت ۷][۹] بر پایه نقلی از عبدالله بن سليمان، در زمان ابوالعباس سفاح، نخستین خليفه عباسى، امام صادق(ع) با جامه سفر و سوار بر مرکب وارد كوفه شده، وقتى به پل كوفه رسيد، توقف كرده، به غلام خود دستور داد آبى به او دهد. غلام، كوزه‌اى را پر از آب كرده و به وی داد. امام(ع) از آن آب نوشيد؛ به طورى كه آب از لبان، محاسن و لباس او مى‌ريخت. بار ديگر از وى آب خواست و او به امام(ع) داد. وی خدا را سپاس گفته و فرات را نهری پربرکت دانست. به گفته امام(ع)، اگر مردم میزان برکت این آب را می‌دانستند، در دو سوی آن خیمه می‌زدند. به باور او اگر آنچه به دست خطاكاران در فرات ريخته مى‌شود نبود، هر بيمارى در آن فرو مى‌رفت، شفا مى‌يافت.[یادداشت ۸][۹]

شاطی الوادی الایمن

بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، مراد خدا در قرآن، از «شاطى الوادى الايمن» فرات است. به گفته قرآن، از «شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ»، در «الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ»، از درختی، ندایی حضرت موسی(ع) را مخاطب قرار داده و گفته است: «ای موسی! منم من، خداوند پروردگار جهانیان.»[۱۰] بر پایه روایتی، امام صادق(ع)، شاطی الوادی الایمن را فرات دانسته و بقعه مبارکه را کربلا دانسته و درخت را حضرت محمد(ص) می‌داند.[۹]

پانوشت

  1. دانستنی‌هایی درباره فرات، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۷، ص۵۲.
  2. دانستنی‌هایی درباره فرات، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۷، ص۵۵ و ۵۶.
  3. فرهنگ فارسی معین.
  4. سيد احمد علوى، العراق، ج ٢٢، ص ٣٠٣.
  5. بحارالانوار، ج ۹۷، ص ٢٢٧ و ٢٢٨.
  6. بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۷.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۸.
  8. محاسن برقى، ج٢، ص ۵۷۵.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۲۹.
  10. سوره قصص، آیه۳۰.
  1. به معنای شيرين.
  2. وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسِى شَامِخَاتٍ وَأَسْقَينَاكُمْ مَاءً فُرَاتًا؛ و در آن كوه‌هاى استوار و بلند قرار داديم و به شما آبى فرات و گوارا بخشيديم.
  3. دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ عَلَى أَبِى جَعْفَرٍ(ع) فَقَالَ(ع) لَهُ: أَتَغْتَسِلُ مِنْ فُرَاتِكُمْ فِى كُلِّ يوْمٍ مَرَّةً؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَفِى كُلِّ جُمْعَةٍ؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَفِى كُلِّ شَهْرٍ قَالَ: لَا، قَالَ: فَفِى كُلِّ سَنَةٍ؟ قَالَ: لَا قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُوجَعْفَرٍ(ع) إِنَّكَ لَمَحْرُومٌ مِنَ الْخَيرِ؛ مردى از اهل كوفه بر امام باقر(ع) وارد شد؛ امام(ع) پرسید: آيا هر روز در آب فرات غسل مى‌كنى و خويش را شست‌شو مى‌دهى؟ پاسخ داد: نه. امام پرسید: هر جمعه اين كار را مى‌كنى؟ گفت: نه. امام پرسید: هر ماه يك بار چطور؟ گفت: نه. امام پرسید: سالى يك بار در آن غسل مى‌كنى؟ گفت: خير. امام(ع) گفت: به درستى از خير محروم هستى!
  4. الْمَاءُ سَيدُ شَرَابِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ، وَ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ فِى الدُّنْيا مِنَ الْجَنَّةِ: الْفُرَاتُ وَ النِّيلُ وَ سَيحَانُ وَ جَيحَانُ، الْفُرَاتُ الْمَاءُ وَ النِّيلُ الْعَسَلُ وَ سَيحَانُ الْخَمْرُ وَ جَيحَانُ اللَّبَنُ؛ آب، سالار نوشيدنى‌هاى دنيا و آخرت است و چهار نهر در دنيا از بهشت است: فرات و نيل و سيحون و جيحون. فرات، آب بهشتى است؛ نيل، عسل بهشتى و سيحان شراب بهشتى و جيحون، نهر شير بهشتى است.
  5. من شرب من ماء الفرات و حنك به فهو محبّنا اهل البيت.
  6. سليمان بن هارون عجلى گفته است از امام صادق(ع) شنيدم كه مى‌فرمود: «مَا أَظُنُّ أَحَداً يحَنَّكُ بِمَاءِ الْفُرَاتِ إِلَّا أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيتِ؛ وَ سَأَلَنِى كَمْ بَينَكَ وَ بَينَ الْفُرَاتِ فَأَخْبَرْتُهُ، فَقَالَ: لَوْ كُنْتُ عِنْدَهُ لَأَحْبَبْتُ أَنْ آتِيهُ طَرَفَى النَّهَار»؛ گمان نمى‌كنم كسى كامش با آب فرات برداشته شود، مگر اين‌كه محبت ما اهل‌بيت در دل او قرار مى‌گيرد. سپس فرمود: بين تو و فرات چقدر راه است؟ مسافت را عرض كردم؛ امام فرمودند: اگر آن‌جا بودم، صبح و شام به سوى فرات مى‌رفتم.
  7. حكيم بن جبير: سمعت على بن الحسين(ع) يقول: إِنَّ مَلَكاً يهْبِطُ كُلَّ لَيلَةٍ مَعَهُ ثَلَاثُ مَثَاقِيلَ مِسْكٍ مِنْ مِسْكِ الْجَنَّةِ فَيطْرَحُهَا فِى الْفُرَاتِ وَ مَا مِنْ نَهَرٍ فِى شَرْقٍ وَ لَا غَرْبٍ أَعْظَمَ بَرَكَةً مِنْهُ» ؛ از امام سجاد(ع) شنيدم كه مى‌فرمود: هر شب فرشته‌اى از آسمان فرود مى‌آيد و سه مثقال مشك بهشتى مى‌آورد و در رودخانه فرات مى‌ريزد و هيچ رودخانه‌اى در شرق و غرب عالم، با بركت‌تر از نهر فرات نيست.
  8. «نَهَرُ مَاءٍ مَا أَعْظَمَ بَرَكَتَهُ، أَمَا إِنَّهُ يسْقُطُ فِيهِ كُلَ يوْمٍ سَبْعُ قَطَرَاتٍ مِنَ الْجَنَّةِ، أَمَا لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِيهِ مِنَ الْبَرَكَةِ لَضَرَبُوا الْأَخْبِيةَ عَلَى حَافَتَيهِ، أَمَا لَوْ لَا مَا يدْخُلُهُ مِنَ الْخَاطِئِينَ مَا اغْتَمَسَ فِيهِ ذُو عَاهَةٍ إِلَّا أُبْرِئَ».

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله دانستنی‌هایی درباره فرات، محمود مهدی‌پور، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هفدهم، زمستان 1392، ص۵۱ است.

بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقى‏ مجلسى، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403ق.

المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقى، تحقیق و تصحیح جلال الدين محدث، دار الكتب الإسلامية، قم‏، 1371ق‏.