چاه بصه
چاه بصه پیش از ویرانی کامل. | |
اطلاعات اوليه | |
---|---|
نامهای دیگر | بصّه، بوصه. |
اطلاعات جغرافیایی | |
مکان | در جنوب شرقی مدینه قدیم و نزدیک بقیع. امروزه میان حد فاصل دو جاده اصلی عوالی و نخاوله، در امتداد جنوبی خیابان ابوذر و باب جنائز قرار دارد. |
قدمت | صدر اسلام. |
باورها و آیینها | |
بزرگداشته شده نزد | مسلمانان |
ویژگی یاد شده در متون مذهبی | حضرت محمد(ص) با آب آن سر خود را شسته و با آن وضو گرفته است. |
احکام | به باور برخی عالمان اهل سنت نوشیدن از آن و وضو گرفتن با آب آن مستحب است. |
|
چاه بُصَه یا بُصَّه یا بوصه، در جنوب شرقی مدینه و نزدیک بقیع قرار داشته و تبرک یافته به دست حضرت محمد(ص) است. این چاه امروزه، میان حد فاصل دو جاده اصلی عوالی و نخاوله، در امتداد جنوبی خیابان ابوذر و باب جنائز قرار دارد.
چاه بصه، در سده هفتم قمری به همراه باغی که در آن قرار دارد، وقف نیازمندان شد و امروزه از سوی اوقاف حرم مدینه، اجاره داده شده و بنای آن رو به ویرانی است.
مکان
چاه بصه، در باغی بزرگ به همین نام[۱] در جنوب شرق مدینه و در سمت چپ مسیر مدینه به قبا[۲] با فاصله نزدیک به ۲۲۰ متر از بقیع قرار دارد.[۳]
نام
واژه بُصَه، از ریشه «و، ب، ص»[۴] به معنای درخشندگی است.[۵] این تلفظ، در میان مردم مدینه مشهور و رایج بوده است.[۶] برخی نیز، آن را با تشدید، از ریشه «ب، ص، ص»، به معنای تراوش[۷] و درخشندگی[۸] دانستهاند. همچنین گاه آن را «بوصه» خواندهاند.[۹] برخی به اشتباه، از این چاه با نام «بضاعه» که نام یکی دیگر از چاههای مشهور و منسوب به حضرت محمد(ص) است، یاد کردهاند.[۱۰]
مالک
چاه بصه، متعلق به مالک بن سنان خزرجی، پدر ابوسعید خُدری از صحابی حضرت محمد(ص) بود، که در کنار قلعه مالک قرار داشت.[۱۱] برخی گزارشها، از تعلق این قلعه و چاه بصه به بنی خُدره حکایت دارند.[۱۲]
به گفته سمهودی (م.۹۱۱ق)، خانهای بر روی قلعه مالک نزدیک چاه، توسط زکی الدین قاضی مدینه ساخته شد[۱۳] و این سبب شد تا پس از او چاه بصه، در اختیار بازماندگان وی قرار گیرد و به ملکیت آنان درآید.[۱۴]
استفاده پیامبر(ص) از چاه
بر پایه روایتی از ابوسعید خُدری، در یک روز جمعه حضرت محمد(ص) نزد او رفت و از وی مقداری سِدر درخواست کرد تا سر خود را با آن بشوید. پس از آن، پیامبر(ص) به همراه ابوسعید کنار چاه بصه رفت و سر خود را با آب این چاه شست.[۱۵] از این رو، نوشیدن از آب این چاه و وضوی با آن را مستحب دانستهاند.[۱۶]
وقف
عزیز الدوله ریحان بدری شهابی (م۶۹۹ق) رئیس خادمان حرم نبوی(ص)، در سال۶۹۷ق. چاه بصه و باغی را که این چاه درون آن قرار داشت، را وقف نیازمندان کرد.[۱۷]
اختلاف در تعیین چاه
به گزارش مطری (م۷۴۱ق)، در این باغ، چاه دیگری وجود دارد که با پهنای ۶ ذرع، در شرق کوشک مالک قرار دارد. بر پایه این گزارش، مردم در زمان حضور در باغ، در اینکه کدام یک از آن دو چاه، بصه است اختلاف دارند. وی بدون بیان نظر خود، تنها به ارائه گزارشهایی که از توجه برخی بزرگان به چاه بزرگ حکایت دارند، اکتفا کرده است. وی همچنین با توجه به توصیفات ابن نجار از چاه بصه، تأکید دارد که از نظر ابن نجار، همین چاه بزرگ، چاه بصه است.[۱۸]
پس از مطری، سمهودی (م.۹۱۱ق) تلاش کرد تا با شواهدی اثبات کند که چاه کوچک، چاه بصه است. وی ساخت منزل بر روی قلعه مالک نزدیک چاه کوچک توسط زکی الدین قاضی مدینه و ساخت پله برای آن چاه را بر این اساس میداند. سمهودی، به اشتباه از گفتار مطری چنین برداشت کرده که وی چاه کوچک را بصه دانسته است، از این رو از اختلاف ابن نجار و مطری سخن رانده است.[۱۳]
پس از وی، برخی از تاریخنگاران و مدینهشناسان متاخر نیز، نظر سمهودی را در تعیین چاه کوچک درست دانسته و دوری چاه بزرگ از قلعه مالک،[۱۹] و نزدیکی چاه کوچک به قلعه، همراه با دلایلی که سمهودی اقامه کرده را از دلایل درستی این ادعا دانستهاند.[۲۰]
ویژگیها
ابن نجار (م۶۴۳ق)، خود پهنا و ژرفای چاه بصه را اندازهگیری کرده و ژرفای آن را ۱۱ ذرع[یادداشت ۲] و پهنای آن را ۹ ذرع[یادداشت ۳] و ژرفای آب موجود در آن را ۲ ذرع[یادداشت ۴] دانسته است. وی، آب نیمهشیرین این چاه را سبز رنگ خوانده، که زمانی که از چاه خارج میشود رنگ آن سفید به نظر میرسد. بر پایه این گزارش، چاه بصه که از سنگ ساخته شده بود، در اثر سیل ویران شد و درونش با گل و لای ناشی از سیل تخریب شد. ابن نجار به استناد سخنان مردم مدینه، آب این چاه را تا پیش از سیل قابل شرب دانسته است.[۲۱]
خیاری (م.۱۳۸۰ق) مدینهشناس، از گنجایش چاه بصه برای آبیاری باغی که در آن قرار دارد، در دوره خود گزارش داده است.[۲۲]
امروزه
بر پایه گزارش در حدود سال ۱۳۶۴ش، چاه و باغ بصه، میان حد فاصل دو جاده اصلی عوالی و نخاوله در امتداد جنوبی خیابان ابوذر و باب جنائز قرار داشت و از سوی اوقاف حرم مدینه اجاره داده شده و بنای آن رو به ویرانی بود.[۲۳] بر پایه گزارشی در سال ۱۳۹۲ش. در مجل چاه بصهَ
پانویس
- ↑ مدینهشناسی، ج1، ص311.
- ↑ التعریف، ص153؛ اثارة الترغیب، ج2، ص366.
- ↑ المعالم الاثیره، ص49.
- ↑ الجواهر الثمینه، ص93؛ وفاء الوفا، ج3، ص127.
- ↑ العین، ج7، ص91، «بص»؛ الصحاح، ج3، ص1030، «بصص»؛ غریب الحدیث، ج4، ص333.
- ↑ وفاء الوفا، ج3، ص127؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص37-38؛ تاریخ معالم المدینه، ص263.
- ↑ الجواهر الثمینه، ص93-94؛ وفاء الوفا، ج3، ص127.
- ↑ الصحاح، ج3، ص1030، «بصص»؛ القاموس المحیط، ج2، ص295، «بص».
- ↑ تاریخ معالم المدینه، ص263-264.
- ↑ تاریخ المدینه، ص64.
- ↑ التعریف، ص154؛ تاریخ معالم المدینه، ص36.
- ↑ وفاء الوفا، ج1، ص158.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ وفاء الوفا، ج3، ص128.
- ↑ التحفة اللطیفه، ج1، ص37-38.
- ↑ الدرة الثمینه، ص62؛ بهجة النفوس، ج1، ص313؛ تاریخ مکه المشرفه، ج1، ص246.
- ↑ مغنی المحتاج، ج1، ص513؛ حواشی الشروانی، ج4، ص145.
- ↑ التعریف، ص154؛ بهجة النفوس، ج1، ص314؛ وفاء الوفا، ج3، ص128.
- ↑ التعریف، ص153.
- ↑ الرحلة الورثیلانیه، ج2، ص572.
- ↑ موسوعه مرآه الحرمین، ج4، ص777.
- ↑ الدرة الثمینه، ص62.
- ↑ تاریخ معالم المدینه، ص264.
- ↑ مدینهشناسی، ج1، ص311-312.
منابع
- بهجة النفوس و الاسرار، عبدالله المرجانی (۶۹۹ق)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م.
- تاریخ معالم المدینه المنوره قدیما و حدیثا، احمد یاسین الخیاری(۱۳۸۰ق)، ریاض، مکتبه الملک فهد، ۱۴۱۹ق.
- تاریخ المدینة، محمد بن احمد النهروانی ( ۹۹۰ق)، به کوشش محمد زینهم و محمد عزب، مکتبة الثقافه.
- تاریخ مکه المشرفة، محمد ابن الضیاء (۸۵۴ق)، به کوشش العدوی، مکه، مکتبه التجاریه مصطفی احمد الباز، ۱۴۱۶ق.
- التحفة اللطیفه، شمسالدین محمد بن عبدالرحمن السخاوی (۹۰۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- التعریف بما آنست الهجرة، محمد بن احمد المطری (۷۴۱ق)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دارالملک عبدالعزیز، ۱۴۲۶ق.
- الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، محمد کبریت الحسینی (م ۱۰۷۰ق)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
- حواشی العلامتین عبدالحمید الشروانی و احمد بن قاسم العبادی علی تحفه المنهاج بشرح المنهاج ابن حجر الهیثمی، الشروانی (۱۳۰۱ق) و العبادی (۹۹۴ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- الدرة الثمینة، محمد بن محمود ابن النجار، ( ۶۴۳ ق)، به کوشش حسین شکری، بیروت، دارالارقم.
- الرحلة الورثیلانیة، حسین بن محمد الورثیلانی ( ۱۷۷۹ق)، قاهرة، مکتبة الثقافة، ۱۴۲۹ق.
- الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه)، اسماعیل بن حماد الجوهری (۳۹۳ق)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
- العین، خلیل (۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
- غریب الحدیث، القاسم بن سلام الهروی (۲۲۴ق)، به کوشش محمد عبدالمعیدخان، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۹۶ق.
- القاموس المحیط، محمد بن یعقوب فیروزآبادی (۸۱۷ق)، بیروت، دارالعلم، بیتا.
- مدینه شناسی، سید محمد باقر نجفی، تهران، شرکت قلم، ۱۳۶۴ش.
- المعالم الاثیرة، محمد محمد حسن شراب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۱ق.
- مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، محمد بن احمد الشربینی (۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
- وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، علی بن عبدالله السمهودی (۹۱۱ق)، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.