زیارت اربعین
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Ahmad در تاریخ ۲۷ تیر ۱۴۰۰ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
بر اساس روایتی از حضرت امام حسن عسکری(ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز یکی از پنج علامت مومن به شمار آمده است.[۱] ارادتمندان حضرت امام حسین(ع)، بر همین اساس و بنا به دستورالعملی که امام صادق(ع) به صفوان جمال تعلیم داد،[۲] همواره به زیارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. در طول یک قرن گذشته بویژه در سالهای اخیر، زیارت اربعین امام حسین(ع)، به صورت برپایی راهپیمایی بزرگ با حضور مسلمانان و آزادیخواهان کشورهای مختلف، با هدف دفاع از اهداف والای حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، برگزار می شود و به پدیده شگفتانگیز و بیسابقهای در دوران معاصر تبدیل شده است.
فضیلت زیارت اربعین
اربعین حسینی به معنای چهلمین روز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) (بیستم صفر) است. در روایتی از امام صادق(ع)، به زیارت امام حسین در این روز، سفارش شده و زیارتنامهای بیان شده است.[۳]
امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین را از نشانههای مؤمن دانسته است.[۴] شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد، با استناد به این روایت، نوشته است: «زیارت امام حسین(ع) در این روز مستحب است و آن، همان زیارت اربعین است.»[۵]
پس از شیخ طوسی، بسیاری از علما نیز به استناد دو روایت صفوان و روایت امام حسن عسکری(ع) قائل به استحباب و فضیلت زیارت اربعین شدهاند.[۶] همچنین سید بن طاووس به سخن شیخ طوسی استناد کرده و زیارت اربعین را دارای فضیلت دانسته است.[۷]
جابر بن عبدالله انصاری، نخستین زائر اربعین
بر اساس برخی منابع، نخستین زائران اربعین امام حسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر(ص) و عطیه عوفی بودهاند. عطیه کوفی ماجرای این زیارت را چنین بیان کرده است: «به همراه جابر بن عبدالله انصاری، به منظور زیارت قبر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدیم. جابر نزدیک شریعه فرات رفت. غسل کرد و لباسهای نیکو پوشید... . سپس [با پای پیاده] به طرف قبر مطهر، حرکت کردیم. جابر هیچ قدمی را برنمیداشت، مگر اینکه ذکر خدا میگفت تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. من مقداری آب به صورتش پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: «یا حسین». سپس گفت: «حَبِیبٌ لَا یُجِیبُ حَبِیبَه»؛ «ای دوست، چرا جواب دوستت را نمیدهی؟» بعد به خودش گفت: «چگونه میتوانی جواب دهی، درحالیکه رگهای گلوی تو را بریدهاند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت میدهم که تو فرزند خاتم النبیین و سیدالمؤمنین... و پنجمین فرد از اصحاب کساء هستی... درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد....»[۸]
فضیلت پیادهروی در زیارت امام حسین(ع)
در منابع روایی شیعه، بابی مخصوص استحباب پیادهروی برای زیارت امام حسین ع وجود دارد؛ از جمله حُرِ عامِلی در وسایلالشیعة شش روایت را در یک باب گرد آورده است.[۹] محدث نوری نیز در کتاب مستدرک الوسایل، بخشی را به این موضوع اختصاص داده و دو روایت نقل کرده است.[۱۰] بر پایه روایتی از کاملالزیارات، کسی که پیاده به زیارت امام حسین میرود، بهازای هر گام، ثوابی برای او نوشته میشود و گناهی از او بخشوده میشود و درجهای بر درجات او افزوده میشود.[۱۱]
تاریخچه پیاده روی در اربعین حسینی
ورود جابر به کربلا در بسیاری از کتب تاریخی و منابع روایی، که بحث زیارت امام حسین(ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سید بن طاووس (علی بن موسی بن جعفر، ۶۶۸ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بیت: به کربلا و همچنین دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است.[۱۲]
زیارت امام حسین(ع) (که در برخی موارد به صورت پیادهروی بود) از قرون و اعصار گذشته توسط مردم، به ویژه علمای بزرگ دین، تا زمان کنونی ادامه داشته است. حسین، نوه دختری ابوحمزه ثمالی، در آخرین روزهای دولت بنیامیه، به منظور زیارت امام حسین(ع)، با پای پیاده از کوفه به غاضریه آمد.[۱۳] پس از زیارت امام حسین(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت، به سوی کوفه بازگشت.[۱۴]
همچنین پس از آنکه قبر امام حسین(ع) با امر متوکل خراب شد[۱۵] و این خبر به گوش زید مجنون[۱۶] رسید، وی که عالمی بزرگوار و ساکن مصر بود، هنگامی که
شنید ساختمان قبر امام حسین(ع) تخریب، و محل آن را کشت و زرع کردهاند، بسیار غمگین شد و مصیبت امام حسین(ع) برایش تجدید گردید. آنگاه درحالیکه پیاده و حیران بود، از مصر خارج شد[۱۷] و با طی مسافت طولانی وارد کوفه گردید و با بهلول، که آن وقت در کوفه بود، ملاقات نمود و به وی سلام کرد. پس از آنکه همدیگر را شناختند، بهلول علت بیرون آمدن زید را از مصر پرسید. وی علتش را جنایت متوکل اعلام کرد. آنگاه وی، همراه بهلول، به کربلا آمدند و قبر شریف حضرت امام حسین(ع) را زیارت کردند.[۱۸]
سیره علما و بزرگان
زیارت کربلا با پای پیاده، کم و بیش تا زمان مرحوم شیخ انصاری (۱۲۱۴- ۱۲۹۸ق). مرسوم بود.[۱۹] ولی پس از درگذشت مرحوم شیخ مرتضی انصاری، زمانی فرارسید که پیادهروی نشانهای از فقر بود و هر که پیاده میرفت، شخصی دنی و فقیر به چشم میآمد. اما با وجود چنین تفکری، مرحوم محدث نوری، مؤلف کتاب مستدرک الوسایل (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق). ، به آن اهتمام ورزید. به ویژه عید قربان به همراه اصحابش پیاده به طرف کربلا حرکت میکرد. در دومین سال، رغبت مردم و صالحان نسبت به زیارت پیاده حرم امام حسین(ع)بیشتر شد؛ به گونهای که در بعضی از سالها تا سی خیمه در راه برپا میشد. شیخ آقابزرگ تهرانی نقل میکند: من در آخرین سال عمر با برکت آن جناب، در خدمت وی، پیاده به کربلا مشرّف شدم و در بازگشت، مرحوم نوری= بر خلاف طبیعت همیشگی که پیاده مشرف میشد و سواره باز میگشت، پیاده به نجف بازگشت و این بدان دلیل بود که مرحوم میرزا محمدمهدی بن مولی محمد صالح مازندرانی که نذر کرده بود، پیاده به نجف مشرّف شود، از شیخ خواهش نمود که در خدمت آن مرحوم باشد.[۲۰]
همچنین عالمان بزرگی همچون مرحوم آخوند خراسانی، که به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند، و مرحوم آقانجفی قوچانی که بارها پیاده به زیارت حضرت اباعبدالله(ع) مشرف شدند، رسمشان بر این منوال بود که با پای برهنه این راه پرمشقت را طی کنند. در یکی از این سفرها، که در ایام نیمه شعبان بوده، تشنگی در میان راه مشکلاتی برای آقا نجفی قوچانی به وجود میآورد و کرامتی برای ایشات رخ میدهد که بسیار شنیدنی است.[۲۱] همچنین از مرحوم سیدمحسن امین عاملی، (م.۱۳۳۱ق). مؤلف کتاب اعیان الشیعة، و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (م.۱۳۲۱ق). و میرزای نائینی (م. ۱۳۱۵ق). نیز نام برده شده که در این مراسم شرکت کردند.[۲۲]
با وارد شدن اتومبیل به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل، و زیارت با پای پیاده نیز به فراموشی سپرده شد. اما پس از مدتی، با اصرار آیتاللهالعظمی سیدمحمود شاهرودی۱ در خصوص پیاده رفتن به کربلا، دوباره مسئله پیاده رفتن به کربلا، به عنوان یک سفر مقدس، رایج شد.[۲۳] معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین۷ تشرف یافت.[۲۴]
علامه امینی= نیز فراوان به قصد زیارت سالار جوانان بهشت، برای کسب پاداش بیشتر، پیاده راه را طی میکرد. وی به همراه جمعی از مؤمنان و دوستان ویژه و خالص خود، مسیر ۷۸ کیلومتر راهِ کربلا را در طول سه روز یا بیشتر، پیاده طی میکرد و پس از رسیدن به کربلا، در حالی وارد حرم امام شهید میشد که اشک چشمانش بر گونههایش جاری بود و در زیارتها، حالات مخصوصی داشت که در غیر او، نظیرش کمتر مشاهده میشد... .[۲۵]
آیةالله شهید مدنی با توجه به روحیات عارفانه و خصوصیات اخلاقی، قافله مخصوص داشت و بسیاری از طلاب، از جمله مرحوم شیخعلی حجتی کرمانی و مرحوم شیخاحمد کافی نیز وی را همراهی میکردند. مرحوم آقای شیخمحمدعلی حلیمی کاشانی از مدرسه مرحوم آیةالله بروجردی۱ حرکت میکرد و آیةالله شهید حاج آقا مصطفی خمینی، همراه با آقای اشکوری و آقای سیدمحمد بجنوردی و برخی از افراد مسن معمولاً با این قافله به کربلا مشرف میشدند.[۲۶]
امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، که در شهریور ۱۳۵۷ ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیادهروی از نجف به کربلا بود. آیةالله سیدمحمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان، که در نجف با امام موسی صدر همبحث بود، غالباً با وی همراه بود.[۲۷]
با توجه به اهتمام علما در خصوص پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع)، سفر پیاده تا کربلا به مرور در عراق گسترش پیدا کرد. زائران امام حسین(ع)، از کشورهای مختلف، در مناسبتهای دینی، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان را تا کربلای معلی میپیمودند و در بین آن مناسبتها، پیادهروی اربعین از جایگاه ویژهای برخوردار بود.
نویسنده کتاب ادب الطف، در گزارشی از مراسم اربعین در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبیه، و به حضور هیئتهای عزاداری در آن اشاره کرده که برخی به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه میخواندهاند. وی جمعیت راهپیمایان در مراسم اربعین را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده است.[۲۸]
ممانعت از زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی برای آن
شیعیان و دوستداران حسین بن علی(ع)، با هدف پیروی از فرامین اهل بیت عصمت و طهارت و الگوگیری از حرکت جابر بن عبدالله انصاری، در بسیاری از مناسبتهای سال، خصوصاً اربعین، به صورت متناوب با پای پیاده عازم زیارت امام حسین(ع) میشدند. این، سیره مستمره شیعه از زمان ائمه اطهار: بوده است که در عراق از هر طرف رو به کربلا آورده و به زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) اهمیت زیادی میدادند؛ به ویژه شیعیان عراق، از زمان بنیامیه و بنیعباس، در این باره شهامت به خرج میدادند و در زنده نگاه داشتن این موضوع اهتمام زیادی داشتند.[۲۹] علت این همه تأکید بر انجام زیارت، آن هم به صورت پیادهروی، این بود که حاکمان سفاک و خونریز اموی و عباسی، شدیداً از زیارت حضرت امام حسین(ع) جلوگیری میکردند. بنا بر گزارشهای تاریخی،[۳۰] در دوران بنیامیه، راههای کربلا از همه طرف در محاصره محافظان و نگهبانان مسلح قرار داشت که مانع رسیدن زائران به آنجا میشدند. اما با این وجود، شیعیان تشرف به بارگاه امام حسین(ع) را، ولو با پای پیاده، وظیفه خود میدانستند؛[۳۱] برای نمونه، حسین، نوه دختری ابوحمزه ثمالی، در آخرین روزهای دولت بنیامیه، به منظور زیارت امام حسین(ع)، با پای پیاده از کوفه به غاضریه آمد، در شب جمعهای غسل زیارت نمود،[۳۲] در نیمههای شب سه بار به سوی قبر مطهر حرکت کرد. اما از ترس مأموران، موفق به زیارت نشد. ناچار به ساحل فرات بازگشت و صبر کرد تا صبح طلوع کرد. آنگاه غسل نمود و روانه حائر حسینی شد و پس از زیارت امام حسین(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت به سوی کوفه بازگشت.[۳۳]
علت جلوگیری از زیارت امام حسین(ع) توسط بنیامیه این بود که زیارت امام با سیاست دولت بنیامیه مغایرت داشت و حتی موجودیت آن دولت را، که با امام جنگیده و آن حضرت را کشته بود، تهدید میکرد.[۳۴]
جلوگیری از زیارت، در اوایل دوران امام صادق(ع) و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، سختتر شد. این سختگیری، به واسطه قیام زید بن علی بن الحسین: و کشته شدن او، در سال ۱۲۱ قمری صورت گرفت.[۳۵] پس از آن - چنانکه از روایت مسمع بن عبدالملک بصری[۳۶] فهمیده میشود- عمال بنیامیه، علاوه بر جلوگیری از زیارت، به مثله کردن و کشتن زائرانی که به چنگ مزدوران میافتادند نیز مبادرت میکردند.[۳۷]
اگر چه فشار بنیامیّه، در پیشگیری از زیارت حائر مقدس،[۳۸] هفتاد سال به طول انجامید، با این حال آنها نتوانستند کاری از پیش ببرند. دوستان اهل بیت: هرگز این مزاحمتها را وقعی ننهادند و همواره زیارت امام حسین(ع) را به عنوان یک وظیفه انجام میدادند.
جلوگیری از زیارت امام حسین(ع) در دوران هارون الرشید (۱۷۰-۱۹۲) شدت گرفت. وی در اواخر عمر خود دستور داد کربلا را ویران سازند. اما مردم دست از زیارت نکشیدند؛ چنان از سوی شیعه و سنی، استقبال زیادی به زیارت حسین(ع) صورت میگرفت که باعثِ ترس هارون الرشید شد. بر پایه روایتی، به والی کوفه- موسی بن عیسی- فرمانی مبنی بر خراب کردن قبر امام حسین(ع) فرستاد. وی نیز قبر را خراب کرد و در اطراف آن عمارتها ساخت و زمینهایش را به زیر کشت و زراعت برد ...[۳۹]
اوج سختگیریها نسبت به زائران و اهانت به قبر امام حسین(ع)، در زمان متوکل عباسی بود. وی در مرزها کسانی را گماشت که در کمین زائران امام حسین(ع) و راهنمایان زوار به محل قبرش مینشستند ... [۴۰]در طول سالهای ۲۳۶ـ ۲۴۷ هجری، قبر شریف آن حضرت را مورد تعرض قرار داد. گروهی از لشکریانش قبر را احاطه کردند تا زائران به آن دسترسی نداشته باشند. او به افراد خود فرمان أکید داده بود: «هرکس را یافتید که قصد زیارت حسین(ع) داشت، او را بُکشید».[۴۱] طبق روایتی، با امر متوکل، هفده مرتبه قبر امام حسین(ع) را خراب کردند.[۴۲] منظور متوکل این بود که نور خدا را خاموش، و آثار ذریه پیغمبر خدا(ص) را مخفی کند.
با روی کار آمدن دولت بعث عراق، به ویژه در سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۵۸ تا ۱۳۸۲ شمسی) که رئیس جمهور کشور عراق صدام بود، حکومت با این مسئله به شدت برخورد میکرد؛ به طوریکه بسیاری از زائران پیاده را اسیر و اعدام کردند و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانیدند. هر چند برخی اخبار از پیادهروی مخفی مردم در زمان صدام حکایت دارد که گاهی به شهادت این افراد منجر شده است. این پیادهرویهای پرشکوه، آن هم از طریق جاده غیر رسمی کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژیم عراق هم به خود میگرفت؛ چنانکه یک بار هم در ایام اربعین حسینی، در سال ۱۳۹۷ق، به درگیریهای سخت میان نیروهای بعثی با انقلابیون شیعه و کاروانهای زیارتی در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسین۷ انجامید و کشتهها و مجروحان بسیاری داد و به «اربعین خونین» معروف شد.[۴۳] نجف در آن سال (۱۳۹۷ق). بسیجکننده نیروی عظیم مردمی بود که از کنار مرقد امیرمؤمنان۷، به راه افتاد و پس از چهار روز پیادهروی به کربلا رسیدند. نیروهای رژیم بعثی عراق، چون به عجز و ناتوانی خویش در مقابل اراده آهنین مردم پی بردند، بیدرنگ به توپ، تانک، هلیکوپتر و کماندو متوسل شدند و از زمین و هوا، زائران حسینی را به گلوله و توپ بستند. در این سال، حدود ۲۵۰ هزار نفر در مراسم پیادهروی حاضر شده بودند که شمار زیادی از آنها به شهادت رسیدند و تعدادی دستگیر و زندانی شدند؛ نه نفر را هم، به جرم اخلال در نظم و امنیت کشور، در ملأ عام اعدام کردند.[۴۴] البته از تعداد شهدای حادثه سال ۱۳۹۷ق. (۱۳۵۶ش). اطلاع دقیقی در دست نیست، اما میتوان گفت در این اربعین خونین، هزاران مسلمان شیعه بیگناه به خاک و خون کشیده شدند...[۴۵]
در سالهای بعد، اگرچه فضای اختناق همچنان ادامه داشت، مراسم پیادهروی کمرنگ و پراکنده انجام میگرفت. در شعبان سال ۱۴۱۱ق.، که مردم نجف تصمیم گرفتند مراسم نیمه شعبان آن سال را در حرم حسینی برگزار کنند، به صورت فردی و جمعی، با پای پیاده به سوی کربلا به راه افتادند. این در حالی بود که مأموران اطلاعات و امنیت عراق، تمام درهای حرم را به روی زائران بستند؛ این برخورد نادرست، اعتراض و خشم مردم را برانگیخت و موجی از جمعیت، که در پیشاپیش آنان جوانان مسلمان و خشمگین در حرکت بودند، دست به تظاهرات خیابانی زدند و علیه رژیم بعثی، شعارهای تندی سر دادند. این حرکت، آغاز انتفاضه معروف ماه شعبان سال (۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۱م). در کربلا و نجف و بعضی شهرهای دیگر عراق، مثل بصره و ناصریه شد. قیام مردم و زائران حسینی، کنترل را از دست بعثیها گرفت و چند روز، شهرهای نجف و کربلا در تصرف مردم بود. سپس رژیم بعثی عراق، با تمام قوا به دو شهر نجف و کربلا حمله کرد و با توپ و تانک، وارد صحن حرم حسینی شد و هزاران نفر را به خاک و خون کشید.[۴۶]
پانویس
- ↑ مفید، المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضی طباطبائی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا7، ص390 به بعد.
- ↑ مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسی، بحار الانوار، ص331 ـ 332.
- ↑ مصباح المتهجد، ص788؛ تهذیب الاحکام، ج6، ص113.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج6، ص52
- ↑ مصباح المتهجد، ج2، ص788. این روایت در تهذیب الأحکام، ج6، ص52 نیز آمده است.
- ↑ مناقب آل أبی طالب، ج4، ص77؛ اقبال الاعمال، ج2، ص589. ردهها
- ↑ اقبال الاعمال، ج2، ص589.
- ↑ مصباح المتهجد، ج2، ص787، بشارة المصطفی، ص74؛ بحار الانوار، ج65، ص130.
- ↑ وسائل الشیعة، ج14، ص439.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج10، ص262.
- ↑ کامل الزیارات، ص134.
- ↑ اللهوف، ترجمه فهری، ص195 و 196.
- ↑ وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِی مِنَ الْکُوفَةِ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْجُمُعَة.
- ↑ اقبال الاعمال، ج2، ص568؛ کامل الزیارات، ص111 و 112؛ بحار الانوار، ج98، ص57؛ امین، اعیان الشیعة، ج4، ص303.
- ↑ بحار الانوار، ج45، ص401. تتمة المنتهی، ص241؛
- ↑ وی را زید مجنون میگفتند. ولی او صاحب عقلی کامل و نظریهای عالی بود. وی بدین لحاظ به مجنون لقب یافت که هر شخص عاقلی را مجاب مینمود و حجت هر شخص ادیب را در هم میشکست و هیچ وقت از جواب خسته، و از خطابه ملول نمیشد ( بحار الانوار، ج45، ص404).
- ↑ خَرَجَ مِنْ مِصْرَ مَاشِیا.
- ↑ بحار الانوار، ج45، ص404.
- ↑ نجم الثاقب، ج1، ص25.
- ↑ نجم الثاقب، ج1، ص25 و 26.
- ↑ «بیست سال در نجف، برشهایی از خاطرات آقانجفی قوچانی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره5، ص152.
- ↑ «نگاهی به پیادهروی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص77.
- ↑ زندگی و مبارزات آیتاللهالعظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد، ص41.
- ↑ «نگاهی به پیادهروی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص77.
- ↑ فرهنگ زیارت، ص67.
- ↑ «نگاهی به پیادهروی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص78 و 80.
- ↑ «نگاهی به پیادهروی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص78 و 80.
- ↑ ادب الطف، ج1، ص41 و 42.
- ↑ قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا7، ص1 و 2.
- ↑ کامل الزیارات، ص111 و 112؛ تاریخ کربلا و حائر الحسین، ص73 ـ 76.
- ↑ تاریخ کربلا و حائر الحسین، ص73 ـ 76.
- ↑ وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِی مِنَ الْکُوفَةِ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْجُمُعَة.
- ↑ اقبال الاعمال، ج2، ص568؛ کامل الزیارات، ص111 و 112؛ بحار الانوار، ج98، ص57؛ امین، اعیان الشیعة، ج4، ص303.
- ↑ تاریخ کربلا و حائر الحسین7، ص88.
- ↑ تاریخ النیاحة علی الإمام الحسین بن علی، ج1، ص131
- ↑ کامل الزیارات، ص101 و 102.
- ↑ کامل الزیارات، ص101 و 102.
- ↑ مراد از حائر، قبر حسین شهید7 است. علت اینکه آن را حائر نامیدهاند این است که وقتی متوکل قبر را ویران ساخت و شخم زد و آب به آنجا بست، آب به قبر نفوذ نکرد و در گرداگرد قبر حلقه زد. از آن زمان به بعد آنجا را حائر گفتند (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج2، ص208).
- ↑ بحار الانوار، ج45، ص390؛ قمی، تتمة المنتهی، ص240.
- ↑ تراث کربلا، ص34.
- ↑ کلّ مَنْ وَجَدتموه یُریدُ زیارة الحسین فاقتلوه. بحار الانوار، ج45، ص404
- ↑ تتمة المنتهی، ص241؛ بحار الانوار، ج45، ص401.
- ↑ فرهنگ عاشورا، ص206.
- ↑ اباذری، «نگاهی به پیادهروی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتی، سیمای کربلا، ص123.
- ↑ مجموعه مقالات اربعین، ص275، مقاله «نگاهی به برخی از حملات خونین به مراسم اربعین در دوره معاصر» محمدرضا زارع خورمیزی. همچنین در این زمینه ر.ک: مقاله آقای عبدالرحیم اباذری در فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره1، ص86 ـ 88 و کتاب سیمای کربلا حریم حریت، ص101.
- ↑ اباذری، «نگاهی به پیادهروی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتی، سیمای کربلا، ص123. لازم به یادآوری است که عامل مستقیم کشتار مردم در انتفاضه شعبانیه سال 1411قمری. (1991م) حسن المجید التکریتی معروف به «علی شیمیایی» بود که در طول جنگ تحمیلی هشت ساله بارها مرتکب جنایت بر ضد ملتهای عراق و ایران شده بود. وی پسرعموی صدام و از شخصیتهای مهم حزب بعث عراق بود که مدتی وزارت دفاع عراق را بر عهده داشت و به عنوان عضو شورای فرماندهی انقلابی، در تصمیمگیریهای مهم در زمان ریاست جمهوری صدام شرکت داشت و مأمور سرکوب شورشهای منطقهای بود. (فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 3، ص102)
منابع
{{برگرفتگی | پیش از لینک = کتاب | منبع = پیاده روی اربعین، فرصت ها، آسیب ها و توصیه ها. | پس از لینک = حافظ نجفی، مشعر ، قم ۱۳۹۸ ش