کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱
عمر بن عبدالعزیز (۶۳-۱۰۱ق) هشتمین خلیفه اموی است که از سال ۹۹ تا ۱۰۱ هجری خلافت کرد.
زندگینامه
خلافت:۹۹ تا ۱۰۱ق.[۱]
از او به نیکی یاد میشود. ج۱، ص۴۰۳ یا ۲۰۳).ص۶۵۳.
امام باقر او را نجیب بنی امیه توصیف کرده است.(الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۶۲)ص۶۵۳.
او را حاکمی عادل دانسته اند که سعی میکرد به ارزش های جامعه اسلامی توجه کند و از ظلم و استبداد پرهیز کند.ص۶۵۴. ص۶۵۸.
از جمله اقدامات عمر دوم این بود که سنت دشنام دادن به حضرت علی در خطبه ها که از معاویه آن را ترویج کرده بود حذف کرد.)مروج الذهب،ج۳، ص۱۸۴)یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.) ص۶۵۴.
مورد دیگر بازگرداندن فدک به فاطمیان بود.ص۶۵۵.(بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۲۶۴؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.)
توجه و محبت او به فرزندان حضرت زهرا و اهل بیت.(مروج الذهب،ج۳، ص۱۸۴)ص۶۵۶.
تیتر
سلیمان پیش از مرگ بجای آنکه یکی از فرزندان خود را ولی عهد سازد، عمربن عبدالعزیز را به جانشینی خود منصوب کرد.ص۲۳۰.
وی در مدت کوتاه خلافت خود کوشید تا بدعت هایی را که پیشینیان او نهاده بودند منسوخ کند. به امر او زشتگویی به علی بر سر منبرها موقوف شد. در صرف بیت المال طریق عدالت پیش گرفت.ص۲۳۰.
عمر همچنان مزرعه فدک را که از آن فاطمیان بود به آنان بازگرداند.ص۲۳۳.
وی پس از دو سال و پنج ماه خلافت دز رجب ۱۰۱ق درگذشت.ص۲۳۳.[۲]
تیتر
وی در مدینه به دنیا آمد و جوانی را در بین تابعین صحابه گذرانیده بود. چندی نیز والی مدینه بود و در این مدت کسانی را که از دست حجاج به حجاز پناه می آورد حمایت میکرد.ص۱۴۹.
مردی دین دار و پرهیزگار بود و دلش میخواست در خلافت شیوه خلفای راشدین را احیا کند.ص۱۴۹.
عدالت ورزی. محبت به آل علی. ص۱۴۹.
منع از سب علی.ص۱۵۰.
برگرداندن فدک.ص۱۵۰.[۳]
سیره عمر بن عبدالعزیز: عبدالله بن عبدالحکم. ص۵ تا ۱۲۴.
تیتر
هنگامی که ولید بن عبدالملک به خلافت رسید عمر را در سن ۲۵ سالگی در سال ۸۷ به ولایت مدینه منصوب کرد. (الطبقات الکبری، ج۵، ص۳۳۱) وی در سال ۹۳ از این سمت عزل شد و به شام بازگشت.(تاریخ الخلفا، ص۲۷۴).[۴]
تیتر
ولید بن عبدالملک، در سال ۸۷ قمری حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد.(بن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.) ولی در سال ۹۳ قمری بنا به درخواست حجاج بن یوسف از حکومت مدینه برکنار شد(طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱.)
او در دوره حکمرانی بر مدینه، مسجد النبی را بازسازی کرد و توسعه داد. (یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴.)در سال ۸۸ قمری ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجرههای همسران پیامبر(ص) در مسجد قرار گیرند.(یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۳۶.)
بازسازی مسجدالنبی (ولیدبن عبدالملک)
در زمان خلافت وليد بن عبد الملك و آنگاه كه عمر بن عبد العزيز از طرف وى حكومت مدينه را داشت، توسعه نسبتاً زيادی در مساحت مسجد و بنای آن داده شد.[۵] توسعه جديد در سمت شرق، غرب و شمال صورت گرفت. در سمت شمال 100 متر، در قسمت شمال غرب به سمت شرق 67/5 متر و در ناحيه جنوب غرب به شرق 83/75 متر افزوده شد و بدين ترتيب، مساحت مسجد به بيش از 6400 متر مربع رسيد. برخى مساحت مسجد را پس از افزايش اين دوره، تا 7500 متر مربع نوشتهاند. مسجد داراى يك صحن ميانى در وسط و رواقهايى در اطراف بود كه با ستونهاى زيادى سرِ پا نگاه داشته مىشد.[۶]
در بناى جديد، افزون بر مستحكم ساختن ديوارها، سقف را نيز تا 12 متر بالا بردند و دو سقف با فاصله بنا كردند تا در صورت آمدن باران و نفوذ آن از سقف اول، سقف دوم مانع از رسيدن آب به مسجد باشد.[۷]
عمر بن عبدالعزيز، تعميرات و توسعههاى عمدهاى در مسجدالنبى صلى الله عليه و آله انجام داد. وىبقاياى خانههاى همسران پيامبر صلى الله عليه و آله وخانۀ فاطمه عليها السلام وساير خانههاى چسبيدهبه مسجد را خريد وبر مسجد افزود. آنگاه حجرهومقبرۀ آن حضرت را محصور ساخت و ديوارى مُخَمَّسْ (پنج ضلعى) گرد آن كشيد. بيشتر افزودههاى او در غرب بود ولى در شرق نيز شش ستون و درشمال چهارده ستون افزود وديوارهاى مسجد را نيز كاشىكارى كرد. مجموع افزودههاى او 2370 متر مربع بود كه مساحت مسجد را به 6950 مترمربع رسانید.[۸]
پانویس
- ↑ تاریخ خلفا از رحلت پیامبر تا زوال امویان، جعفریان، رسول، قم، دلیل ما، ۱۳۹۴ش، ص۶۵۳.
- ↑ تاریخ تحلیلی اسلام، شهیدی، سیدجعفر، تهران، علمی و فرهنگی و مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۲ش،
- ↑ بامداد اسلام، زرینکوب، عبدالحسین، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۲ش،
- ↑ «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر علیه السلام درباره او»، دیلمی، احمد، تاریخ اسلام، شماره ۳، ۱۳۸۶ش، ص۴۷.
- ↑ ص۲۴۴ و ص۲۴۵.
- ↑ ص۲۴۵.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، جعفریان، رسول، مشعر - تهران، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۶.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، قائدان، اصغر، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۱.