مزار یوشع پیامبر(ع)

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۸ توسط Masoud67 (بحث | مشارکت‌ها)


مزار يوشع پيامبر(ع)این مزار در شهر بغداد واقع است و در مورد اینکه آنجا چه کسی دفن شده است نظرات مختلفی وجود دارد.

مزار یوشع پیامبر(ع)
اطلاعات
مکان بغداد
پایه‌گذاری در (379 ه.ق)
پایه‌گذار ابو احمد موسی
معماری
گنبد(ها) 1
مصالح سنگ و گچ


معرفی مزار

در قبرستان «شونيزيه»، زيارتگاهى وجود دارد كه امروزه به حضرت يوشع پيامبر(ع) منسوب است و بر فراز آن، گنبد كوچكى از سنگ و گچ، وجود دارد. اين زيارتگاه، در گذشته، مورد توجه يهوديان عراق بوده است و آنها در اعياد و مناسبات خود، آنجا را زيارت مى‌كردند و حتى برخى از مردگان خود را در آن، دفن نمودند. اما پس از اينكه در سال (١٣٠٧ه .ق)، يكى از احبار خود را در آنجا دفن كردند، مسلمانان عليه آنان شوريدند. ازاين‌رو به دستور سلطان عبدالحميد، يهوديان او را نبش قبر كردند و جنازه‌اش را كه پوسيده شده و بو گرفته بود، به قبرستان مخصوص خود منتقل كردند و از آن پس، از آمدن آنها به اين زيارتگاه جلوگيرى شد.[۱]

اقوال مختلف در مورد این مزار

محمد صالح سهروردى، صاحب اين قبر را شخصى، به نام تاج‌الدين بن بهاءالدين بن برآن يوشع (متوفاى ٧٨۶ه .ق) دانسته است. [۲] اما به عقيده محمد سعيد راوى، اين مسجد در اصل، مسجدى قديمى است كه آن را ابواحمد موسوى، پدر سيد رضى و سید مرتضى، در سال (٣٧٩ه .ق)، توسعه بنا كرد

... ... براساس خبرى كه خطيب بغدادى نقل كرده است، در اين سال، زنى در خواب، پيامبر(ص) را ديد و آن حضرت به او خبر داد كه تو به زودى خواهى مرد و من، در مسجدى در منطقه «قطيعة ام‌جعفر» نماز خواندم و سپس پيامبر(ص)، كف دستش را بر ديوار قبله مسجد نهاد. روز بعد آن زن، خوابش را براى مردم تعريف كرد و آنها به آنجا آمدند و اثر پنجه دست پيامبر(ص) را ديدند. آن زن نيز در همان روز، درگذشت. پس از اين حادثه، سيد ابواحمد موسوى، اين مسجد را بازسازى كرد و آن را توسعه داد و از خليفه، الطائع بالله عباسى، اجازه گرفت تا در روزهاى جمعه در آن مسجد، نماز جمعه برپا گردد. [۳]

پانویس

  1. تاريخ مساجد بغداد وآثارها، ص١٣٢؛ العقد اللامع بآثار بغداد والمساجد والجوامع، ص۴۶٨. آلوسى تاريخ حادثه را سال ١٣٠۵ ه .ق ذ.كر كرده است.
  2. خير الزاد، ص۴٧٣.
  3. تاريخ بغداد، ج١، ص۴٣٠؛ مناقب بغداد، ص٢١.

منابع

الگو:کتابخانه تخصص حج


* زیارتگاه‌های عراق، فقیه بحرالعلوم محمدمهدی، ج1 ، ص348