مرقد کمیل بن زیاد نخعی، در مسیر نجف به کوفه در منطقه ثَویّه نزدیک مسجد حنّانه قرار دارد.

کُمیل بن زیاد نَخَعی یمانی از بزرگان تابعین و از یاران شجاع و با وفای امیرالمؤمنین(ع) و از اصحاب سرّ آن حضرت و از زهاد ثمانیه بوده است. [۱]

پس از شهادت امام علی(ع)، کمیل در زمره یاران امام حسن مجتبی(ع) بود ولی در زمان شهادت امام حسن(ع)، در مدینه نبود. او در زمان امام حسین(ع) نیز دستگیر شد، و تا یک روز بعد از واقعه عاشورا در زندان عبیدالله بن زیاد بود.

سرانجام کمیل در سال ٨٢ ه.ق، (در هفتاد یا نود سالگی)، به دست حجاج بن یوسف که به دشمنی با اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) شهرت داشت، به شهادت رسید.

پس از شهات کمیل، او را در سرزمین ثویّه دفن کردند و بعدها بر روی مقبره او آرامگاه باشکوهی را بنا کردند.

موقعیت جغرافیایی

مرقد مطهر کمیل، در مسیر نجف به کوفه در منطقه ثَویّه نزدیک مسجد حنّانه قرار دارد. این بنا در شرق شهر نجف، میان میدانی وسیع در شمال بلوار کوفه قرار دارد که به تازگی ساختمان آن، بازسازی شده و توسعه یافته است.

شخصیت کمیل

کُمیل بن زیاد نَخَعی یمانی از بزرگان تابعین و از یاران شجاع و با وفای امیرالمؤمنین(ع) و از اصحاب سرّ آن حضرت بود. [۲]

ابن سعد»، وی را از طبقه اول تابعان ساکن کوفه، به شمار آورده و گفته است: «او با امام علی(ع) در جنگ صفین شرکت کرد و میان قوم خود احترام داشت و از وی، فرمان می‌بردند». [۳]

همچنین کمیل را از رؤسای شیعه[۴][۵] و یکی از هشت عابد و زاهد معروف کوفه بر شمرده‌اند. [۶][۷] هفت تن دیگر عبارت‌اند از: اویس قرنی، همّام بن حارث، جندب بن عبدالله، ربیع بن خثیم، معضد شیبانی و یزید ابن معاویة نخعی و عمرو بن عتبة بن فرقد.

او در زمان ملازمت خود با امیرمؤمنان(ع)، احادیثی از ایشان و نیز برخی از احوال آن حضرت(ع) را نقل کرده است. [۸]

پس از شهادت امام علی(ع)، کمیل در زمره یاران امام حسن مجتبی(ع) محسوب می‌‌‌‌شد و همچنان در کنار آن حضرت بود و در واقعه صلح، کاملاً مطیع امام حسن مجتبی(ع) بود. کمیل در زمان شهادت امام حسن(ع)، در مدینه نبود و در زمان امام حسین(ع) نیز دستگیر شد، و تا یک روز بعد از واقعه عاشورا در زندان عبیدالله بن زیاد بود.

وی پس از آزادی در قیام‌های کوفه به افشاگری پرداخت، و در کنار مختار ثقفی جنگید و بعد از آن در تاریخ خبری از او نیست و جز امام سجاد(ع)، کسی از وی خبر نداشت.

(تصویر شماره 5٧)

دعای کمیل

دعای معروف کمیل که به دعای خضر نیز شناخته می‌شود، از ادعیه بسیار زیبا و پرفضیلت، با مضامین بالای عرفانی است که خواندن آن در شب‌های نیمه شعبان هر سال و نیز شب‌های جمعه سفارش شده است.[۹]

به روایت شیخ طوسی، کمیل این دعا را از امیرمؤمنان(ع) در حال سجده، در شب نیمه شعبان، شنیده است. [۱۰] اما به روایت سید بن طاووس، امام(ع) این دعا را به کمیل آموخته است و کمیل، خود در این‌باره می‌گوید:

همراه با گروهی از اصحاب امیرمؤمنان(ع) در مسجد بصره، کنار آن حضرت نشسته بودیم که بعضی از اصحاب گفتند: «معنای این سخن خداوند عزوجل که می‌فرماید: (فِیهٰا یُفْرَقُ کُلُّ اَمْرٍ حَکِیمٍ)[۱۱] چیست؟» حضرت فرمود: «این مسئله، در شب نیمه شعبان رخ می‌دهد. سوگند به خدایی که جانم به دست اوست! هیچ بنده‌ای نیست؛ مگر آنکه همه امور او، اعم از خیر و شر، که از شب نیمه شعبان تا مثل آن، از سال آینده رخ می‌دهد، در شب نیمه شعبان قسمت و مقدر می‌گردد و هیچ بنده‌ای، آن را احیا نمی‌کند و دعای «خضر» را نمی‌خواند؛ مگر آنکه خداوند، دعای او را اجابت می‌کند. زمانی که امیرمؤمنان(ع) به خانه رهسپار شد، شبانه به خدمت آن حضرت رسیدم. فرمود: «ای کمیل! چه چیز باعث شد که در این زمان، نزد من بیایی؟» عرض کردم: «ای امیرمؤمنان! دعای خضر»! فرمود: «ای کمیل! بنشین. هرگاه این دعا را حفظ کردی، در هر شب جمعه یا در هر ماه، یک بار یا در هر سال، یک بار یا در طول عمرت، یک بار آن را بخوان که خدا تو را کفایت و یاری می‌نماید و به تو روزی عطا می‌کند و هرگز آمرزش را از دست نمی‌دهی. ‌ای کمیل! مصاحبت طولانی تو با ما موجب گردید تا آنچه را از ما درخواست نمودی، به تو عطا کنیم». سپس فرمود: بنویس:

«اللهم انّی اسالک برحمتک التی وسعت کلّ شیء...»[۱۲]

شهادت کمیل

کمیل در سال ٨٢ ه.ق، (در هفتاد یا نود سالگی)، به دست حجاج بن یوسف که به دشمنی با اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) شهرت داشت، به شهادت رسید. [۱۳][۱۴]

ابن عساکر (مورخ بزرگ)، کیفیت شهادت وی را چنین نقل کرده است که روزی حجاج از «هیثم اسود»، سراغ کمیل را گرفت تا او را به قتل برساند. اسود جواب داد: «او پیرمرد سالخورده‌ای است». حجاج گفت: «شنیده‌ام که تفرقه می‌اندازد». سپس دستور داد که کمیل را دستگیر کنند.


هنگامی که کمیل از قصد حجاج آگاه شد، از کوفه گریخت. چون حجاج به او دست نیافت، برای اینکه او را به زور تسلیم کند، حقوق قبیله‌اش را که از بیت‌المال تامین می‌شد، قطع کرد. هنگامی که کمیل از این جریان آگاه شد، گفت: «از عمرم چند سالی باقی نمانده است. چرا باعث قطع روزی جماعتی شوم؟» ازاین‌رو وارد کوفه شد و به دارالاماره رفت و خود را تسلیم کرد. حجاج مقابل او، نام علی(ع) را برد و کمیل بر ایشان صلوات فرستاد. حجاج گفت: «به خدا قسم! فردی را بر تو می‌گمارم که کینه‌اش به علی، از محبت تو به او بیشتر باشد».


سپس ادهم قیسی از اهل حمص را موظف به قتل کمیل کرد و او نیز سر کمیل را از بدن، جدا کرد. اما به قول دیگری، «ابوالجهم بن کنانه»، به دستور حجاج، کمیل را گردن زد. [۱۵]

پس از شهات کمیل، او را در سرزمین ثویّه دفن کردند و بر روی مقبره او آرامگاه باشکوهی را بنا کردند. (تصویر شماره 5٨)

مدفونان در ثویه

در این منطقه، بسیاری از صحابه و بزرگان مدفونند که در حال حاضر اثری از قبور آنها نمانده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌گردد.


1 . خبّاب بن اَرَت، از اصحاب بزرگ صدر اسلام است که جنگ بدر را درک کرده بود . همچنين وی در جنگ صفین و نهروان نيز شرکت داشت . او در سال 39ه.ق. وفات نمود و امام علی(ع) بر جنازه او نماز خواندند.

2 . جویریة بن مُسْهِر عبدی، به دستور ابن زیاد، دست و پایش را قطع كرده و در کوفه به صلیب کشیده شد.

3 . احنف بن قیس تمیمی، وی از یاران امام علی(ع) در جنگ صفین بود و در سال 67 هـ .ق. در کوفه وفات نمود.

4 . سهل بن حنیف انصاری، والی امام علی (ع) در مدینه بودند، در سال 38ه.ق. در کوفه جان سپرد و امام علی(ع) بر جنازه وی نماز خواندند .

5 . عبدالله بن ابی‌اوفی، از شاهدان بیعت رضوان و آخرین صحابی پیامبر بودند که در کوفه به سال 86ه.ق. از دنيا رفتند.

6 . عبدالله بن یقطر، برادر رضاعی امام حسین(ع) كه سفیر اعزامی امام به کوفه بودند . وی توسط ابن زیاد همچون قیس بن مسهّر صیداوی، از بالای قصر به زمین پرتاب و به شهادت رسیدند.

7 . عبیدالله بن ابی‌رافع، کاتب مخصوص امام علی(ع) .

در حال حاضر قبر هیچ یک از این بزرگان معلوم و مشخص نیست فقط مقبره کمیل بن زیاد، معروف و مشهور است .

مدفونان در کنار کمیل

تعدادی از علما و بزرگان دین، باتوجه به حدیثی که از حضرت علی(ع) درباره وادی السلام سؤال شد و ایشان گفتند «پشت کوفه را شامل می‌‌‌‌شود»؛ در کنار مزار کمیل بن زیاد دفن شده‌اند که از این میان می‌‌‌‌توان به شیخ احمد وائلی خطیب معروف، شهید شیخ مهدی عطار از مجاهدان عراقی، آیت‌الله مامقانی از علمای قم، آیت‌الله سیدمحمدتقی اردبیلی داماد آیت‌الله شاهرودی و آیت‌الله سعیدی قوچانی از اساتید حوزه علمیه قم اشاره کرد.

پانویس

  1. منتهی الآمال، شیخ عباس القمی، ج١، ص٣٩٣.
  2. منتهی الآمال، شیخ عباس القمی، ج١، ص٣٩٣.
  3. الطبقات الکبری، ج4، ص4٠٧.
  4. تاریخ مدینة دمشق، ج5٠، ص٢5١.
  5. تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، جمال‌الدین المزی، ج١5، ص4١6.
  6. تاریخ مدینة دمشق، ج5٠، ص٢5٠.
  7. تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج١5، ص4١6-4١٧.
  8. تاریخ مدینة دمشق، ج5٠، ص٢5١-٢55.
  9. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی.
  10. مصباح المتهجد، الطوسی، ج٢، ص٨44.
  11. دخان/سوره44، آیه4.
  12. اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج٢، ص٩٠٨-٩٠٩.
  13. تاریخ مدینة دمشق، ج5٠، ص٢5٧.
  14. تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج١5، ص4١٨.
  15. تاریخ مدینة دمشق، ج5٠، ص٢56-٢5٧.

منابع

  • قرآن کریم.
  • مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی.
  • منتهی الآمال، شیخ عباس قمی.
  • الطبقات الكبری، محمد بن سعد بن منيع الهاشمي البصري (م ٢٣٠)، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، ط الاولي، بيروت، دار الكتب العلمية، ١۴١٠ه. ق -١٩٩٠م.
  • مصباح المتهجّد، محمد بن حسن (الشيخ الطوسي)، تهران، المكتبة الاسلامية.
  • تهذيب الكمال في اسماء الرجال، يوسف المزي، تحقيق: احمد علي عبيد و حسن احمد آغا، بيروت، دار الفكر، ١۴١۴ه. ق - ١٩٩۴م.
  • تاریخ مدینة دمشق، علی بن الحسن الشافعی الدمشقی (ابن عساکر)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، ١4١5ه. ق - ١٩٩5م.
  • اقبال الاعمال (ترجمه فارسى)، رضى‌الدين على بن موسى (سيد بن طاووس)، ترجمه: محمد روحى، چاپ ٨، قم، سماء قلم، ١٣٨٨ه. ش.