کتیبه،

کتیبه دور حرم امام رضا(ع).

واژه‌شناسی

كتيبه يعنى نوشته شده؛ مكتوب.

کتیبه، واژه‌ای عربی بوده و در برخی از واژه‌نامه‌های عربی به ارتش[۱] و گروهی از ارتش که گردآمده باشند (گردان)[۲] معنا شده است. اصل این واژه، «ک، ت، ب» به معنای گردآمدن چیزی با چیزی بوده و «کتاب» و «کتابت» نیز از همین اصل گرفته شده است.[۳]

الكاف و التاء و الباء أصلٌ صحيح واحد يدلُّ على جمع شي‏ء إلى شي‏ءٍ. من ذلك‏ الكِتابُ‏ و الكتابة. يقال: كتبت‏ الكتابَ‏ أكتُبه‏ كَتْبًا.

ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، 6جلد، مكتب الاعلام الاسلامي - قم، چاپ: اول، 1404 ه.ق.


تهذيب اللغة ؛ ج‏10 ؛ ص88

الكتِيبَةُ: جماعةٌ مُستحِيزةٌ في حيِّزٍ على حدةٍ.

ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة، 15جلد، دار احياء التراث العربي - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق.


كتاب العين ؛ ج‏5 ؛ ص342

الكَتِيبَةُ من الخيل: جماعة مستحيزة

فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، 9جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق.


الْكَتِيبَةُ) الطَّائِفَةُ مِنَ الْجَيْشِ مُجْتَمِعَةً و الْجَمْعُ (كَتَائِبُ‏).

فيومى، احمد بن محمد، المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، 2جلد، موسسه دار الهجرة - قم، چاپ: دوم، 1414 ه.ق.


الكتيبة: الجيش‏

جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق.


در عربی معاصر

کتیبه در برخی از واژه‌نامه‌های فارسی به آنچه با خط نسخ، نستعلیق، طغرا یا کوفی بر دوره دیوار مسجد، مقبره و مکان‌های مقدس، یا سردر دروازه امیران و بزرگان نوشته یا نقش شده باشد، معنا شده است.[۴] برخی آنچه روی تخت، کرسی، در، حاشیه سفره، بیرق، جامه و زین‌پوش نوشته می‌شود را به معانی آن افزوده‌اند.[۵] برخی نیز آن را سنگ‌نبشته[یادداشت ۱][۷] دانسته‌اند.

در مکان‌های مقدس

کتیبه، در مکان‌های مقدس، به نوشته‌هايى گفته مى‌شود كه با خط زيبا، شامل آيات، احاديث و اشعار، در صحن‌ها، رواق‌ها، دور گنبد و گلدسته‌ها، بر سر در و روى ديوارها نقش می‌شود. همچنين تابلوهاى نفيس خطّى در ابعاد مختلف، كتيبه نام دارد. كتيبه‌هاى خطّى «عليرضا عباسى» مشهور است.

برخی احاطه شدن ورودى‌ها و طاق‌های مکان‌های مقدس با كتيبه‌ را، نشانه‌ای از آميختگى زندگى مسلمين با قرآن، لزوم تمسّك به قرآن در هر حركت و تذكّر به مسلمانان دانسته‌اند.[۸]

پانوشت

  1. الصحاح، ج‏1، ص209.
  2. المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج‏2، ص525.
  3. معجم مقاييس اللغه، ج‏5، ص158.
  4. لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه کتیبه، به نقل از ناظم الاطباء.
  5. لغت نامه هخدا، ذیل واژه کتیبه.
  6. لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه کتیبه.
  7. فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه کتیبه.
  8. حرم در واژه‌ها، ص۳۹.
  1. وشته ای که بر سنگ بدنه ٔ کوه یا تخته سنگ نویسند.[۶]

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگنامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هفدهم، زمستان 1392، ص۷۰ است.

الصحاح، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احد بعد الغفور، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق. حرم در واژه‌ها، از مجموعه «رهنما»، سید ابراهیم موسوی‌پناه، آستان قدس رضوى، ۱۳۹۱ش.

  • معجم مقاییس اللغة، احمد بن فارس، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ق.