مرقد

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۷ توسط Abbasahmadi1363 (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)


واژه‌شناسی

مرقد، واژه‌ای عربی، جمع آن مراقد[۱] و ریشه آن «ر،ق،د» بوده که به معنای محل خواب،[۲]

کتاب العین، ج‏۵، ص۱۱۵

رقد

الرُّقَادُ و الرُّقُودُ: النوم باللیل، و الرَّقْدَةُ أیضا: همدة ما بین الدنیا و الآخرة و یقول المشرکون: مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا «۲». إذا بعثوا، فردت الملائکة: هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ‏ «۳». و الرَّاقُودُ: حب کهیئة الأردبة یسیع داخله بالقار، و یجمع رَوَاقِید.

فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ۹جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۹ ه.ق.


جمهرة اللغة، ج‏۲، ص۶۳۵

الرُّقاد و الرَّقْد: النوم.

و المَرْقَد: المَضْجَع، و الجمع مراقِد.

و رَقَدَ الإنسانُ رَقْدَةً، إذا نام نومة.

فأما الإناء الذی یسمَّی الراقود فلیس بعربیّ صحیح‏ «۷».

ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ۳جلد، دار العلم للملایین - بیروت، چاپ: اول، ۱۹۸۸ م.


تهذیب اللغة، ج‏۹، ص۴۴

قال اللیث: الرُّقود: النوم باللیل، و الرُّقاد: النوم.

قلت: الرُّقاد و الرُّقود یکونان باللیل و النهار عند العرب.

و الرقْدة: هَمْدةُ ما بین الدُّنیا و الآخرة.

و یحتمل أن یکون المرقد مصدراً، و یحتمل أن یکون موضعاً و هو القبر. و النوم أخو الموت.

ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ۱۵جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۲۱ ه.ق.


المحیط فی اللغة، ج‏۵، ص۳۴۵

الرُّقُوْدُ: النَّوْمُ باللَّیْل، و کذلک الرُّقَاد.

صاحب، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۱جلد، عالم الکتب - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ه.ق.


الصحاح، ج‏۲، ص۴۷۶

المَرْقَدُ، بالفتح: المَضْجَعُ.

و أَرْقَدَهُ‏: أنامه. و أَرْقَد بالمکان: أقام به.

جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ۶جلد، دار العلم للملایین - بیروت، چاپ: اول، ۱۳۷۶ ه.ق.


مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۶۲

رقد

الرُّقَادُ: المستطاب من النّوم القلیل. یقال: رَقَدَ رُقُوداً، فهو رَاقِدٌ، و الجمع الرُّقُودُ، قال تعالی:

وَ هُمْ رُقُودٌ [الکهف/ ۱۸]، و إنما وصفهم بالرّقود- مع کثرة منامهم- اعتبارا بحال الموت، و ذاک أنه اعتقد فیهم أنهم أموات، فکان ذلک النوم قلیلا فی جنب الموت. و قال تعالی: یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا [یس/ ۵۲]، و أَرْقَدَ الظّلیم: أسرع، کأنّه رفض رُقَاده.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ۱جلد، دار القلم - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۱۲ ه.ق.


مفردات الفاظ قرآن، ج‏۲، ص۱۰۰

رقد

: الرُّقَاد: خواب اندک و خوش، می‌گویند: رَقَدَ رُقُوداً- که اسم فاعلش- رَاقِد- و جمعش- رُقُود است.

خدای تعالی گوید: (وَ هُمْ رُقُودٌ- ۱۸/ کهف) (مربوط به خواب اصحاب کهف است که می‌گوید: تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ.

یعنی آنچنان بودند که بیدارشان می‌پنداشتی و حال آنکه خفتگان بودند.

و به این خاطر با واژه- رقود- توصیفشان کرده است که از زیادی و طول خوابشان به حالت مرگ به نظر می‌آمدند زیرا در باره آنها اعتقاد داشتند که مرده‌اند و این چنین خوابی، با مرگ کمی فاصله دارد.

و آیه: (یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا- ۵۲/ یس) (ای وای چه کسانی از خوابگاهمان ما را برانگیخت).

أَرْقَدَ الظَّلِیمُ: شتر مرغ به سرعت برخاست گویی که خواب را از خودش رانده است.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی)، ۴جلد، مرتضوی - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۷۴ ه.ش.


لسان العرب، ج‏۳، ص۱۸۳

أَرْقَد بالمکان: أَقام به.

ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ۱۵جلد، دار صادر - بیروت، چاپ: سوم، ۱۴۱۴ ه.ق.





مرقد به معنای آرامگاه و مدفن است و ریشهٔ «رقود» ، به معنای خوابیدن است و از آن جا که قبر هر کس، محل خواب ابدی او تا بر پایی قیامت است، به مدفن امامان و عالمان و شهیدان، مرقد گفته می‌شود؛ همچنان که به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت هم می‌گویند.[۳] در قرآن کریم هم از زبان کسانی که در رستاخیز از گورهای خویش برمی‌خیزند، چنین نقل شده است: وای بر ما! چه کسی ما را از مرقدهایمان برانگیخت. این همان چیزی است که خدا وعده داده بود و رسولان راست می‌گفتند؛ «من بعثنا من مرقدنا».[۴]


بر سر در حرم‌های امامزادگان یا بزرگان دین یا روی ضریح آنان، بیشتر از کلمه مدفن یا مرقد استفاده شده است؛ همچون «مرقد هود و صالح» در وادی السلام و مرقد کمیل بن زیاد و میثم تمار.[۳]

پانوشت

  1. جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.
  2. جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج‏2، ص476
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص42.
  4. سوره یس، آیه ۵٢.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ نامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۴۲ است.