مقتل، به معنای جای کشته شدن، برای اشاره به قتلگاه محل منسوب به شهادت امام حسین(ع)، مقاتل الشهدا، مقتل‌نگاری و مقتل‌خوانی استفاده می‌شود. مقتل، در روایات نیز به کار رفته و گاه معنای مصدری آن اراده شده است.

واژه‌شناسی

مقتل، واژه‌ای عربی و اسم مکان از «قتل»،[۱] به معنای جای کشتن[۲] و جای کشته شدن بوده،[۳] گاهی به معنای اسم زمان[۴] و گاهی به معنای مصدری به کار رفته است.[۵] یکی دیگر از معانی این واژه، بخشی از بدن است که اگر صدمه‌ای به آن برسد، باعث کشته شدن انسان می‌شود؛[۶] مانند گیجگاه.[۲] این واژه، در واژه‌نامه‌های فارسی، به معنای جایی که کسی در آن کشته شده، جای کشتن،[۷] کشتن‌گاه و قتلگاه آمده است.[۸]

قتلگاه

قتلگاه یا گودال قتلگاه و به عربی المذبح یا المنحر، مکانی زیارتی است، در کربلا، در حرم امام حسین(ع)، در جنوب غربی رواق حبیب بن مظاهر، که گفته شده محل به شهادت رسیدن امام حسین(ع)‌ است.[۹] این مکان، از راه دو پنجره، که بر دیوار آن نصب شده، زیارت می‌شود.[۱۰]

مقاتل الشهدا

مقاتل الشهدا، به مزارهایی كه محل شهادت اولياى الهى است، گفته شده است. بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، خدا از همه زمين‌ها شش مكان را برگزيده است كه يكى از آنها «مقاتل الشهداء» است.[۱۱]

مقتل‌نگاری

به كتاب‌هايى كه رویدادهای عاشورا و كيفيت شهادت امام حسين(ع) را بیان کرده‌اند، مقتل و به نگاشتن آن‌ها مقتل‌نگاری گفته شده است. مقتل خوارزمى، مقتل ابی‌مخنف و مقتل مقرّم برخی از کتاب‌های مقتل‌اند.

مقتل‌خوانی

مقتل‌خوانى، مرثيه‌خوانى از روى كتاب‌هاى مقتل است. بر پایه روایتی، امام علی(ع)، ماجراى شهادت اهل‌بيت(ع) را از روى صحيفه‌اى كه به املاى حضرت محمد(ص) نگاشته بود، براى ابن عباس مى‌خواند و هنگامی که به رویداد شهادت امام حسین(ع) و نام قاتلش رسید، بسيار گريست.[یادداشت ۱][۱۲]

در روایات

مقتل به معنای جای کشته شدن، در برخی از روایات مانند سخن امام حسین(ع)، هنگام ورود به کربلا آمده است. وی در این روایت، سرزمین کربلا را، «مقتل مردانش» شمرده است.[یادداشت ۲][۱۳]مقتل به معناى قتل نیز در برخی از روایات آمده است؛ مانند روایتی از حضرت محمد(ص)، که از شهادت امام حسین(ع) در آینده خبر داده و از کشته شدن او با واژه مقتل تعبیر کرده است.[یادداشت ۳][۱۴] رسيدن خبر کشته شدن امام حسين(ع) به مدينه نيز با واژه مقتل در منابع آمده است.[۱۵] امام حسين(ع) در كربلا به كسى از سپاه دشمن كه سابقه خوبى داشته و دوست نداشت در کشتن او شريك باشد، سفارش کرد از آن مكان دور شده و شاهد مقتل (کشته شدن) او و اصحابش نباشد.[یادداشت ۴][۱۶]

پانوشت

  1. المخصص، ج‏14، ص193.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ فرهنگ ابجدي، ص849.
  3. فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص93.
  4. النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏4، ص15.
  5. أساس البلاغة، ص492.
  6. المحكم و المحيط الأعظم، ج‏6، ص334.
  7. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مقتل.
  8. لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه مقتل.
  9. زیارتگاه‌های عراق، ص۱۸۶ و ۱۸۷؛ مدينة الحسين(ع)،ج 1 ،ص 54؛ تاریخ جغرافیایی کربلا، ص ۱۱۰.
  10. نصب شباکین جدیدین من الذهب و الفضة الخالصة فی موقع مذبح، وکالة نون الخبریة؛ قتلگاه حسین بن علی(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۱۲۵.
  11. ج٩٨، ص ۶۶۶.
  12. بحار الأنوار، ج٢٨، ص٧٣.
  13. بحار الأنوار، ج۴۴، ص٣٨٣.
  14. بحارالأنوار، ج٢٨، ص٣٩.
  15. بحار الأنوار، ج۴۵، ص١٩٢.
  16. وقعة صفين، ص141؛ بحارالأنوار، ج۴١ ص٣٣٨ و ج٣٢، ص۴١٩.
  1. فلمّا قرء مقتل الحسين() وَ مَن يقتُله اكثر البكاء.
  2. هيهنا مناخ ركابنا و محطّ رحالِنا و مقتل رجالِنا و مَسفك دمائنا.
  3. فيرتحل عنها إلى ارض مقتله.
  4. فَقَالَ الْحُسَيْنُ: فَوَلِّ هَرَباً حَتَّى لَا تَرَى لَنَا مَقْتَلًا فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَرَى مَقْتَلَنَا الْيَوْمَ رَجُلٌ وَ لَا يُغِيثُنَا إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ النَّارَ قَالَ فَأَقْبَلْتُ فِي الْأَرْضِ هَارِباً حَتَّى خَفِيَ عَلَيَّ مَقْتَلُهُ‏.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ نامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره بیست و یکم، زمستان ۱۳۹۳، ص۹۳ است.
  • أساس البلاغة، محمود بن عمر زمخشرى، دار صادر، بيروت، 1979م.
  • بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقى‏ مجلسى، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403ق‏.
  • تاریخ جغرافیایی کربلای معلی، حسین عمادزاده، بی‌نا، تهران، ۱۳۲۶ش.
  • زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، احمد خامه‌یار، مشعر، تهران، ۱۳۹۵ش.
  • فرهنگ ابجدى، فواد افرام بستانى، اسلامي، تهران، 1375ش.
  • فرهنگ فارسی، حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش فرهاد قربان‌زاده، اَشجَع، ۱۳۸۹ش.
  • قتلگاه حسین بن علی(ع)، احمد نبوی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، ص119.
  • لغت نامه، علی‌اکبر دهخدا، نظارت جعفر شهیدی، محمد معین، انتشارات دانشگاه تهران، روزنه، تهران، ۱۳۷۳ش.
  • المحكم و المحيط الأعظم، على بن اسماعيل بن سيده، دار الكتب العلمية، بيروت، 1421ق.
  • المخصص، على بن اسماعيل بن سيده، دار الكتب العلمية، بيروت، بی‌تا.
  • النهاية في غريب الحديث و الأثر، مبارك بن محمد بن اثير، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، قم، 1367ش.
  • وکالة نون الخبریة.
  • وقعة صفين، نصر بن مزاحم، قم، 1404ق.