عتبه‌بوسی، بوسیدن در و درگاه حرم‌ها هنگام ورود است. برخی از عالمان شیعه آن را یکی از آداب زیارت شمرده و برخی برای استحباب آن دلیلی نیافته‌اند. با این همه، سجده بر درگاه را، اگر به عنوان شکر الهی باشد جایز دانسته‌اند.

عتبه بوسی محمدتقی بهجت، عارف و مرجع تقلید شیعه، در آستان مقدس امام رضا(ع).

واژه‌شناسی

«عتبه»، واژه‌ای عربی و به معنای آستان زیرین در است.[۱]

كتاب العين، ج‏2، ص75.

العَتَبَة: أسكفة الباب. و جعلها إبراهيم ع كناية عن امرأة إسماعيل إذ أمره بإبدال‏ عَتَبَتِهِ‏.  و عَتَبَاتُ‏ الدرجة و ما يشبهها من‏ عَتَبَات‏ الجبال و أشراف الأرض و كل مرقاة من الدرج‏ عَتَبَة، و الجميع‏ العَتَب‏. و تقول: عَتِّبْ‏ لنا عَتَبَةً، أي: اتخذ عَتَبَاتٍ‏: أي: مرقيات‏

فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، 9جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق.

جمهرة اللغة ؛ ج‏1 ؛ ص255

عَتَبَة الباب: أُسْكُفَّته. و قال قوم: بل‏ العَتَبَة العليا و الأُسْكُفَّة السُّفلى.

ابن دريد، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، 3جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1988 م.

تهذيب اللغة ؛ ج‏2 ؛ ص166

العَتَبة أُسْكُفّة الباب التي توطأ.

و قال الليث: كل مَرْقاة من الدَرَج‏ عَتَبة.

و كذلك‏ العَتَب‏ في الثنايا الشاقَّة، واحدتها عَتَبة.

و قال ابن شُمَيل: العَتَبة في الباب هي الأعلى. قال: و الخشبة التي فوق الأعلى:

الحاجب قال: و الأُسْكُفّة هي السفلى.

ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة، 15جلد، دار احياء التراث العربي - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق.

الصحاح ؛ ج‏1 ؛ ص177

العَتَبُ‏: الدَرَجُ؛ و كلُّ مِرْقَاةٍ منها عَتَبَةٌ؛ و الجمع‏ عَتَبٌ‏ و عَتَبَاتٌ‏. و العتَبة: أُسْكُفَّةُ الباب‏

جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق.

معجم مقاييس اللغه ؛ ج‏4 ؛ ص225

العين و التاء و الباء أصلٌ صحيح، يرجع كله إلى الأمر فيه بعضُ الصُّعوبة من كلامٍ أو غيره. من ذلك‏ العَتَبة، و هى أسكُفَّة الباب، و إنَّما سمِّيت بذلك لارتفاعها عن المكان المطمئنّ السَّهل‏

ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، 6جلد، مكتب الاعلام الاسلامي - قم، چاپ: اول، 1404 ه.ق.

مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص544

الْعَتَبُ‏: كلّ مكان نابٍ بنازله، و منه قيل للمرقاة و لأُسْكُفَّةِ البابِ: عَتَبَةٌ، و كنّي بها عن المرأة

راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، 1جلد، دار القلم - بيروت، چاپ: اول، 1412 ه.ق.

مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص546

العَتَبُ‏ هر مكانى كه براى ساكنش و نازلش سخت و مصيبت زا آستانه درب. و همچنين بطور كنايه به زن- عَتَبَة- گفته شده، از حضرت ابراهيم (ع) روايت شده است كه به زن اسماعيل گفت: به همسرت بگو- غَيِّرْ عَتَبَةَ بَابِكَ: آستانه در خانه‏ات را عوض كن (كنايه از همسر است‏

راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانى)، 4جلد، مرتضوي - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش.

مقدمة الأدب ؛ متن ؛ ص25

أُسْكُفَّةٌ آستانه زيرين‏ عَتَبَةٌ آستانه زبرين 3 آستانه از برين‏

زمخشرى، محمود بن عمر، مقدمة الأدب، 1جلد، موسسه مطالعات اسلامي دانشگاه تهران - تهران، چاپ: اول، 1386 ه.ش.

شمس العلوم ؛ ج‏7 ؛ ص4352

و قد يكنى عن المرأة بعتبة الباب، لأنها موطوءة

حميرى، نشوان بن سعيد، شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم، 12جلد، دار الفكر - دمشق، چاپ: اول، 1420 ه.ق.

لسان العرب ؛ ج‏1 ؛ ص576

العَتَبَةُ: أُسْكُفَّةُ البابِ التي تُوطأُ؛ و قيل: العَتَبَةُ العُلْيا

ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، 15جلد، دار صادر - بيروت، چاپ: سوم، 1414 ه.ق.

المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى ؛ ج‏2 ؛ ص391

(الْعَتَبَةُ) الدَّرَجَةُ و الْجَمْعُ (الْعَتَبُ‏) و تُطْلَقُ (الْعَتَبَةُ) عَلَى أَسْكُفَّةِ الْبَابِ.

فيومى، احمد بن محمد، المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، 2جلد، موسسه دار الهجرة - قم، چاپ: دوم، 1414 ه.ق.


«عتبه»، واژه‌ای عربی و به معنای

در واژه‌نامه‌های فارسی عتبه را آستانه در، آستانه،‌ درگاه و مقبره هر یک از امامان(ع) دانسته‌اند

معرفی

عتبه‌بوسی، بوسیدن در و درگاه حرم‌ها هنگام ورود است.[۲] محمدباقر مجلسی، سخن شهید اول را در این مورد، به عنوان یکی از آداب زیارت آورده، ولی مجلسی، دلیل مستندی برای استحباب عتبه‌بوسی نیافته است. با این همه، وی سجده برای خدا را به عنوان شکر الهی بر این توفیق، جایز دانسته است.[۳] برخی یادآوری کرده‌اند، بوسیدن زمین و درگاه در حرم، نباید به عنوان سجده برای امام(ع) انگاشته شود.[۲]

در برخی سروده‌های عالمانِ عارف، به عتبه‌بوسی اشاره شده است.[۲]

پانوشت

  1. کتاب العین، ج۲، ص
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ فرهنگ زیارت، ص۳۴۶.
  3. بحارالأنوار، ج٩٧، ص١٣۴ و ١٣۶.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب فرهنگ زیارت، جواد محدثی، مشعر، تهران، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۴۶. است.
  • بحار الأنوار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، ۱۴۰۳ق‏.