وادی بَطحان یا وادی ابوجَیده،

نام

محدثان، ضبط «وادی بطحان» را بُطحان و واژه‌شناسان بَطحان دانسته‌اند.[۱] این وادی، به «وادی ابوجَیده»[۲] و «سیل ابوجیده» نیز مشهور است.[۳]

واژه بطحان، به معنای زمین فراخ و سیلگیر است.[۴] به گفته برخی، درباره نامگذاری این وادی به بطحان، جز معنای واژگانی آن، علت دیگری یافت نشده است.[۵]

مکان

وادی بطحان، از نزدیکی الماجشونیه[یادداشت ۱][۶] آغاز شده و پایان آن نزدیک مسجد فتح یا مساجد سبعه بوده که وادی رانوناء به آن می‌پیوسته است.[۷] به گفته برخی، این وادی از «ذی‌جدر» آغاز شده، از «قربان» گذر کرده و به درون مدینه و غرب مسجد فتح می‌رود؛ تا این که به «غابه» جایی که آب سیل‌ها و وادی‌ها در آنجا جمع می‌شود، می‌رسد.[۳]

‌ویژگی

به گفته برخی، وادی بطحان، از دو وادی مَهْزور و مذینیب تشکیل می‌شود[۸] و به باور برخی، وادی‌های الرانوناء، مهزور و مذینب در وادی بطحان می‌ریزند.[۹] طول این وادی، نزدیک به ۴ کیلومتر و ۲۵۰ متر بوده و بیشترین عرض آن در مسیر، ۴۰ متر و کمترین عرض آن نزدیک به ۱۰ متر است.[۱۰]

در حدیث

بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) وادی بطحان را برکه‌ای از برکه‌های بهشت دانسته است.[۷]

در تاریخ

وقتی یهودیان برای نخستین بار به مدینه آمدند، قبیله بنی‌نضیر در بطحان، که از آن آب شیرین جاری بود ساکن شدند. این قبیله، باغ‌ها و قلعه‌هایی ساختند و تا زمانی که میان آنها و حضرت محمد(ص) جنگ درگرفته و از مدینه اخراج شدند، در آن منطقه زندگی می‌کردند.[۱] در گذشته، وادی بطحان تنها وادی بود که از میان خانه‌های مردم مدینه می‌گذشت.[۳]

به گفته برخی، خندقی که در جریان جنگ احزاب کنده شد، از بالای وادی بطحان آغاز می‌شد.[۱۱]

تربت صعیب

صُعَیب یا صُعَین، جایی در بطن وادی بطحان است، که در آن حفره‌ای است و مردم از خاک آن برای شفا یافتن از بیماری‌ها برمی‌دارند.[۱۲] بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) سفارش کرده از این تربت برای شفا یافتن از تب، استفاده شود.[یادداشت ۲][۱۳]

برخی از عالمان اهل سنت، آداب ویژه‌ای برای شفا گرفتن با این خاک بیان کرده‌اند. برخی، سفارش کرده‌اند از این خاک در آب ریخته و با آن بدن شسته شود. برخی دیگر، «انداختن آب دهان در آن آب» و «نوشیدن از آن» را نیز به این آداب افزوده‌اند.[۱۳]



قال ابن النجار عقبه: قال أبو القاسم طاهر بن يحيى العلوي: صعيب:

وادي بطحان‏ دون الماجشونية، و فيه حفرة مما يأخذ الناس منه، و هو اليوم إذا وبأ إنسان أخذ منه. قلت: قد رأيت ذلك في نسخة كتاب يحيى التي رواها ابنه طاهر بن يحيى عنه، و الماجشونية هي الحديقة المعروفة اليوم بالمدشونية، و قال ابن النجار عقبه: و قد رأيت أنا هذه الحفرة اليوم، و الناس يأخذون منها، و ذكروا أنهم قد جربوه فوجدوه صحيحا، قال:

و أخذت أنا منه أيضا. قلت: و هذه الحفرة موجودة اليوم، مشهورة سلفا عن خلف، يأخذ الناس منها و ينقلونه للتداوي، و قد بعثت منها لبعض الأصحاب أخذا مما ذكروه في أخذ نبات الحرم للتداوي، ثم رأيت الزركشي قد قال: ينبغي أن يستثنى من منع نقل تراب الحرم تربة حمزة رضي الله عنه؛ لإطباق السلف و الخلف على نقلها للتداوي من الصداع، فقلت عند الوقوف عليه: أين هو من تراب صعيب لما قدمناه فيه؟ بخلاف ما ذكره إذ لا أصل له، و ذكر المجد أن جماعة من العلماء ذكروا أنهم جربوا تراب صعيب للحمى فوجدوه صحيحا، قال: و أنا بنفسي سقيته غلاما لي مريضا من نحو سنة تواظبه الحمى، فانقطعت عنه من يومه، و ذكر المجد أيضا في موضع آخر كيفية الاستشفاء به أنه يجعل في الماء و يغتسل به، و كذا ذكره الجمال المطري عند ذكر صعيب فقال: و فيه حفرة يؤخذ من ترابها و يجعل في الماء و يغتسل به من الحمى. قلت: فينبغي أن يجعل في الماء ثم يتفل عليه، و تقال الرقية الواردة، ثم يجمع بين الشرب و الغسل منه، و يستأنس للغسل بما رويناه عن جزء و أبي مسعود بن‏

______________________________

(1) روبى: (ج) روبان: من فترت نفسه من نعاس و مرض، فاختلط عقله و رأيه من شدة الإعياء.

پانوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۶.
  2. المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۵۴؛ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۶.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج۱، ص۳۲۳.
  4. کتاب العین، ج۳، ص۱۷۴.
  5. معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۸.
  6. حجاز در صدر اسلام، ص386.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ‌ص۱۶۸.
  8. المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص283.
  9. معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص323.
  10. المدینة المنورة الاقتصادیات المکان، ص۶۰.
  11. مدينه شناسى، ج‏2، ص351.
  12. المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص159.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفي، ج‏1، ص60.
  1. ماجشونيه، جایی منسوب به ماجشون بوده و در وادى‏ بطحان‏، نزديك تربت صُعَيب، در كنار صدقه ابان بن ابى حدير قرار دارد.
  2. و روى ابن زبالة و يحيى بن الحسن بن جعفر العلوي و ابن النجار كلاهما من طريقه «أن النبي صلّى اللّه عليه و سلّم أتى بلحارث، فإذا هم روبى، فقال: ما لكم يا بني الحارث روبى؟ قالوا: أصابتنا يا رسول الله هذه الحمى، قال: فأين أنتم عن صعيب؟ قالوا: يا رسول الله ما نصنع به؟ قال: تأخذون من ترابه فتجعلونه في ماء، ثم يتفل عليه أحدكم و يقول: بسم الله، تراب أرضنا، بريق بعضنا، شفاء لمريضنا، بإذن ربنا، ففعلوا، فتركتهم الحمى.»

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • تاریخ المدینة المنوره، عمر بن شبه، دار الفکر، قم، ۱۴۱۰ق.
  • حجاز در صدر اسلام، صالح احمد على، ترجمه عبدالمحمد آيتى، نشر مشعر، تهران، 1375ش.
  • مدينه شناسى، محمدباقر نجفى، شركت قلم، تهران، 1364ش.
  • المدینة المنورة الاقتصادیات المکان، رجب فاروق، نشر دار الشروق، جده، 1979م.
  • المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، محمد محمد حسن شراب، دار الشاميه-دار القلم، بيروت-دمشق، 1411ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
  • المغانم المطابه فی معالم طابه، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
  • معجم البلدان، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
  • وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفي، على بن احمد سمهودى، دار الكتب العلمية، بيروت، 2006م.