وضعيت سلامت حاجيان در سفر حج

واژه بهداشت معادل ترکيب عربي حفظ الصحه به معناي نگه داشتن تندرستي و سلامت است. اين واژه بر مجموعه علم و تدابير و اعمالي دلالت دارد که به منظور جلوگيري از ايجاد و شيوع بيماري به کار گرفته مي‌شود.[۱] در طول تاريخ به دليل شرايط دشوار سفر حج، بهداشت و سلامت حاجيان از جمله مسائل مهم‌ و مورد توجه بوده است. راه طولاني و خطرناک، گرماي هوا در حجاز و تجمع تعداد زيادي از مردم در يک‌ مکان، سفر حج را از نظر بهداشتي، بخصوص در گذشته‌ها که علم پزشکي و خدمات بهداشتي پيشرفت امروزين خود را نداشت، سفر را نا ‌ايمن مي‌ساخت. همين دشواري سفر حج خود از عوامل ارزش بالاي معنوي اين سفر دانسته شده و تن دادن به خطرات آن از نشانه‌هاي ايمان مسلمانان شناخته شده است. در حديثي از امام صادق(ع) حج به واسطه دشواري‌اش همتراز جهاد دانسته شده است.[۲]

توجه خاص به مسئله بهداشت حج در سده نوزدهم ميلادي و در پي شيوع بيماري وبا در جهان شدت بيشتري يافت. با اين حال در گذشته نيز توجه به مسائل بهداشتي حج نزد مسلمانان مغفول نبود است. توصيه‌هاي اسلامي درباره بهداشت حج زيرمجموعه‌ توصيه‌‌هايي قرار مي‌گيرند که در متون اسلامي درباره بهداشت فردي و محيطي و نيز بهداشت سفر مانند تطهير بدن و لباس از آلودگي، مستحب بودن شست و شوي بدن قبل از سفر، و تاکيد بر بهداشت فردي، همراه داشتن دارو و غذاي پاکيزه وجود دارد.[۳] برخي از پژوهشگران بر اهداف بهداشتي برخي از مناسک حج مانند غسل مستحب در هنگام احرام يا حلق و تقصير در کنار ديگر معاني رمزآميز آن تصريح کرده‌اند.[۴] آنچه بخصوص در ميان نويسندگان معاصر مورد تاکيد است، کارکرد مثبت زيارت خانه خدا و مراسم حج بر حفظ بهداشت رواني افراد است. اين نويسندگان با تاکيد بر نقش عبادت و راز و نياز با خداوند در آرامش رواني، کارکرد حج و زيارت را که يکي از برنامه‌هاي اصلي عبادي در ميان مسلمانان است، از اين منظر مورد مطالعه قرار داده‌اند.[۵]

تاريخچه شرايط بهداشتي حج

پيش از رواج وسايل جديد حمل و نقل، نخستين چالش بزرگ براي سلامتي زائران خانه خدا، بخصوص آنان که از راه‌هاي دور به مکه سفر مي‌کردند، خطرات ناشي از راه بود. راه حج که بخش عمده‌اي از آن در بيابان‌هاي خشک جزيره العرب مي‌گذشت خطر راه را دو چندان مي‌کرد. آب مورد نياز مسافران در بيابان‌هاي جزيره العرب از منازل و چاه‌هاي ميان راه فراهم مي‌آمد و معمولا در فاصله ميان دو منزل يا چاه، يافتن آب ناممکن بود و در زمان خشکسالي با خشک شدن چاه ها خطر مرگ و مير بر اثر تشنگي شدت مي‌يافت. گرفتار شدن زائران خانه خدا در بي‌آبي راه‌هاي جزيره العرب اتفاقي است که در منابع تاريخي بارها به وقوع آن اشاره شده است. براي نمونه در سال‌هاي 264 ، 232 ، 259 و 295 گروهي از حاجيان به دليل گرفتاري در بي‌آبي، در راه حج جان باختند.[۶]

عامل عمده ديگري که سلامتي حاجيان را در سفر حج به خطر مي انداخت، حمله راهزنان به کاروان حاجيان بود. خطري که هر چند در دوره‌هايي از تاريخ به دليل بهبود شرايط امنيت در راه‌ها شدت کمتري مي‌يافت، از خطرات هميشگي راه حج بخصوص در محدوده جزيره العرب به شمار مي‌آمد. بيابان‌هاي جزيره العرب مکان مناسبي براي پراکنده شدن قبايل بيابان نشين بود که معمولا به راهزني از کاروان‌هاي تجاري و کاروان حاجيان مي‌پرداختند. بيشتر مواقع حمله راهزنان به کاروان افزون بر غارت اموال يا اخذ باج، به کشته شدن افراد نيز منجر مي‌شد و در دوره‌هايي که ناامني فراگير بود، سفر حج از برخي مسيرها را به تعطيلي مي‌کشاند.[۷]

شرايط نامناسب سفر تا پيش از رواج وسايل جديد حمل و نقل و به‌ويژه تا پيش از رواج سفرهاي هوايي همچنان ادامه داشت. در سده نوزدهم با رواج کشتيراني در آب‌هاي منتهي به درياي سرخ، مسافرت دريايي به مکه رواج بيشتري يافت. سفر با کشتي در مجموع بسيار مناسب‌تر از راه‌هاي ديگر بود و مدت زمان سفر را بسيار کاهش مي‌داد، اما شرايط بهداشتي در برخي کشتي¬ها بسيار نامطلوب بود. ازدحام جمعيت حاجيان در کشتي‌ها که گاهي کشتي‌هاي مسافربري نبودند، خطر شيوع بيماري‌هاي واگير از يک سو و خطراتي چون پايان منابع آب آشاميدني کشتي را زياد مي‌کرد. به دليل ازحام زياد حاجيان امکان نظافت کشتي‌ها وجود نداشت و تغذيه حاجياني که تمکن مالي نداشتند نامناسب و ناچيز بود. [۸]

با رسيدن به حجاز، حاجياني که از راه‌هاي طولاني به شهرهاي مکه و مدينه سفر کرده بودند و متحمل سختي و خستگي راه بودند مستعد بيماري‌هاي گوناگون مي‌شدند. تغيير آب و هوا بخصوص براي اقوامي که در سرزمين‌هاي سردسير زندگي مي‌کردند و تحمل گرماي شديد جزيره العرب را نداشتند و با روش زندگي در اين منطقه نا‌آشنا بودند، خطر آفرين بود. خوردن غذاهاي متفاوت که بدن حاجيان بدان عادت نداشت نيز چالشي پيش روي حاجيان به شمار مي‌رفت.[۹]

اما مهم‌ترين عامل چالش‌ برانگيز بهداشتي براي حاجيان در گذشته و امروز، تجمع تعداد زياد حاجيان در يک مکان بود که احتمال شيوع بيماري‌هاي واگيردار را بالا مي‌برد. نبود شرايط مناسب براي اسکان حاجيان از جمله عوامل اصلي مشکلات بهداشتي حاجيان در مکه و مدينه در گذشته بود. بسياري از حاجيان امکان مالي مناسب براي سکونت در خانه‌هاي اجاره‌اي مکه يا مدينه را نداشتند و در فضاي باز سکونت مي‌کردند و يا در برخي مکان‌هاي عمومي مانند کاروان‌سراها (رباطها) و يا مکان‌هايي که فضايي سقف دار بود و با شرايط نامناسب براي حاجيان فقير اختصاص داده مي‌شد، سکونت مي‌کردند.[۱۰] حتي تا دهه‌هاي اخير نيز بسياري از حاجيان مدتي از سفر را در فضاي باز مي‌گذراندند و يا در باغ‌ها ساکن مي‌شدند که فاقد حمام و مستراح بهداشتي بود.[۱۱] بخشي از افرادي که جايي را اجاره مي‌‌کردند معمولا همراه تعداد زيادي از حاجيان در اتاقي کوچک زندگي مي‌کردند که گاهي فاقد تهويه هواي مناسب بود.[۱۲]

در گذشته امکانات بهداشتي مکه و مدينه با توجه به افزايش جمعيت اين شهرها در موسم حج چندان مطلوب نبود. ورود کاروان‌ها و چهارپايان آنان به شهر باعث تجميع فضولات حيوانات مي‌شد که گاهي حتي تا داخل حرم را آلوده مي‌کرد.[۱۳] اين شهرها از حمام کافي برخوردار نبود.[۱۴] شهرها فاقد سيستم بهداشتي براي دفع زباله‌ها و فاضلاب بودند و فاضلاب منازل به چاه‌هايي در کوچه‌ها مي‌ريختند که در طول سال چند بار تخليه مي‌شدند.[۱۵] يکي از مهم‌ترين مشکلات بهداشتي شهر مکه منبع اصلي آب اين شهر بود که از چشمه زبيده تامين مي‌شد و به وسيله کانالي به سوي مکه هدايت مي‌شد اين آب در مسير مکه از عرفات و منا مي‌گذشته و بخشي از آبي که مورد استفاده حاجيان براي شستشو و غسل قرار مي‌گرفت به مسير آب ورودي به شهر باز مي‌گشت و اين باعث انتقال سريع بيماري‌ها بود.[۱۶]

نبود سازو کاري مشخص براي دفن لاشه قرباني‌ها از ديگر عوامل شيوع بيماري در مکه و از عوامل خطر ساز براي بهداشت اين شهر بود. در بسياري از مواقع لاشه‌ها بعد از قرباني شدن در مقابل چادر محل اقامت حاجيان رها مي‌شد و با توجه به گرماي هواي حجاز، صحراي منا به سرعت از بوي تعفن لاشه‌ها پر مي‌شد. رسم بر اين بود که لاشه حيوانات در زير خاک دفن شود اما بسياري از حاجيان چنين کاري نمي‌کردند در برخي دوران‌ها نيز گودال‌هاي بزرگي براي دفن لاشه‌ها تعبيه مي‌شد.[۱۷]

از جمله مسائلي که خطر زيادي براي حاجيان داشته و در طول تاريخ نيز منجر به مرگ و مير بسياري از حاجيان شده است،‌ ازدحام حاجيان بخصوص در مکه و بويژه در هنگام برخي از مناسک خاص حج مانند طواف * و رمي * جمرات بود. که بارها به کشته شدن تعداد زيادي از حاجيان انجاميد.[۱۸]

بلاياي طبيعي مانند سيل[۱۹] و برخي وقايع سياسي از جمله جنگ‌ها و درگيري‌هايي که در حرمين روي مي‌داد از ديگر دلائل مرگ و مير حاجيان در ايام حج بوده است.[۲۰] در سال‌هاي قدرت‌يابي سعوديان در دوره‌هاي مختلف حکومت خود نيز اوضاع امنيتي حجاز به شدت بد بود.[۲۱]

بيماري‌هاي فراگير در حرمين

مجموع شرايط بهداشتي که اشاره شد و بويژه تجمع افراد زياد در يک مکان بخصوص در زمان وقوف در عرفات و منا، نبود شرايط بهداشتي مناسب در مکه و بخصوص کمبود آب و هواي گرم حجاز، در دوره‌هايي از تاريخ حرمين به شيوع بيماري‌هاي فراگيرکمک کرده است. بيماري‌هايي که با عنوان وبا و طاعون شناخته مي‌شدند. وبا در عربي نامي براي بيماري‌هاي عام‌ و فراگير در عربي بوده است.[۲۲] طاعون نيز در فرهنگ‌هاي عربي گاه هم‌معنا با وبا آمده است و گاه به عنوان نوعي بيماري عام و به تعبيري ديگر نوعي وبا شناخته شده است.[۲۳]آنچه در دوران جديد بخصوص در زبان فارسي با عنوان وبا شناخته مي‌شود، نوعي بيماري عام و فراگير بوده که از ويروس ويبريو کوليرا Vibrio cholerae ناشي مي‌شده و به اسهال شديد و کاهش سريع آب بدن مي‌انجامد. در زبان عربي اين بيماري را به نام کوليرا نيز مي‌ناميده‌اند.

تاريخ شيوع بيماري‌هاي فراگير در مکه و مدينه به گذشته‌هاي دور باز مي‌گردد. چنان‌ که اشاراتي به وقوع اين بيماري در زمان پيامبر در مدينه و دعاي پيامبر در دوري اين بيماري از اين شهرها نقل شده است.[۲۴] در قرون بعد نيز گزارش‌هايي در منابع درباره شيوع وبا در مکه يا مدينه ثبت شده است.[۲۵] در سال 174 ق. وبايي در مکه شايع شده بود که باعث شد هارون الرشيد بعد از انجام حج به سرعت مکه را ترک کند.[۲۶] به گزارش منابع تاريخي در سال‌هاي 212، 433 600، 649، 671، 749، 793 و 819 قمري وبا در مکه شيوع يافت.[۲۷]

در سده نوزدهم دور تازه‌اي از شيوع بيماري‌هاي فراگير (به شکل وباي کوليرا) در جهان و از جمله در مکه و مدينه آغاز شد. در اين دوران به دليل بهبود وسايل حمل و نقل و بخصوص رواج مسافرت دريايي، تعداد حاجيان بسيار زياد شده بود و وبا در مکه به سرعت منتشر مي‌شد و به شدت قرباني مي‌گرفت. يکي از راه‌هاي مهم انتشار سريع آن در جهان، گرد‌هم آيي حاجيان از کشورهاي مختلف جهان در حج بود. در سال 1831 ميلادي نخستين مورد وبا در حجاز اتفاق افتاد که به سرعت به اروپا نيز وارد شد و بعد از آن در سراسر سده نوزدهم بارها تکرار شد که در برخي سال‌ها شدت کمتري داشت.[۲۸] در سال 1846 وبا تا حدود پانزده هزار نفر را در حجاز به کام مرگ کشاند و به کشورهاي ديگر از جمله تا ايران و آناتولي گسترش يافت. در سال 1865 ميلادي وباي شديدي در حجاز شيوع يافت که به کشته شدن 25 تا 30 هزار نفر انجاميد و از آنجا به کشورهاي مصر و سپس به اروپا و آمريکا منتقل شد.[۲۹] وباهاي متعدد در دهه‌هاي هفتاد و هشتاد و نود سده نوزدهم ميلادي در حجاز به وقوع پيوست که به کشته شدن صدها و گاه هزاران نفر انجاميد. در سال 1893 ميلادي يکي از شديدترين وباهاي تاريخ حجاز شيوع يافت. اولين نشانه‌هاي وبا در بين حاجيان هندي در قرنطينه قمران گزارش شد و بعد کشته‌هايي در حاجيان آمده از يمن بروز کرد. دولت عثماني تدابيري جهت منع انتشار وبا انديشيد و گروهي از پزشکان را به حجاز اعزام کرد. با اين حال وبا در موسم حج شيوع يافت و حدود سي هزار کشته بر جاي گذاشت.[۳۰] شيوع وبا تا سال 1912 م. ادامه داشت.[۳۱]

وقوع وبا در سراسر جهان دولت‌ها را به فکر اقداماتي براي مقابله با آن انداخت. در سال 1839 سلطان محمد دوم سلطان عثماني هيئت بهداشتي را راه‌اندازي کرد تا با خطر وبا مقابله کند.[۳۲] نخستين اجلاس جهاني بهداشت در سال 1853 در پاريس و به کوشش دولت فرانسه تشکيل شد که بر استفاده از قرنطينه* براي کنترل بيماري وبا تاکيد مي‌کرد. در اين اجلاس شيوع بيماري در مکه و حضور حاجيان از عوامل مهم فراگيري بيماري دانسته شد.[۳۳] هيئت‌هاي بهداشت دولتي در استانبول و اسکندريه تشکيل شد که وظيفه اعلام عمومي وبا و انجام اقدامات پيشگيرانه را بر عهده داشت.[۳۴] دولت عثماني از دهه پنجاه سده نوزدهم ميلادي گروه‌هاي پزشکي را به حجاز ارسال مي‌کرد و اين گروه‌ها با استفاده از منابع مالي به برخي از اقدامات از جمله تجهيز بيمارستان‌ها و يا پاکسازي شهر و منابع آب مکه مي‌پرداختند و محل خاصي را براي ذبح قرباني در منا تخصيص مي‌دادند.[۳۵] قرنطينه‌ها که پيشتر در برخي از نقاط مرزي عثماني و مصر تاسيس شده بودند، افزايش يافتند. نگراني عمده درباره حاجياني بود که از طريق دريا به کشورهاي ديگر سفر مي‌کردند. براي جلوگيري از ورود بيماري توسط حاجيان بازگشته از سفر حج قرنطينه‌هايي در بنادر ايجاد شد که از جمله مشهورترين آن‌ها قرنطينه طور و قرنطينه بيروت بود.[۳۶] قرنطينه‌هاي ديگر نيز در بنادر ورودي شهرهاي عثماني و نيز در ورودي هاي حجاز مانند قمران و جده و ينبع تشکيل شد.[۳۷] در اين قرنطينه‌ها حاجيان مورد معاينه قرار مي‌گرفتند و در صورت وجود مورد مشکوک تا چند هفته در اين قرنطينه‌ها مي‌ماندند. درباره شرايط دشوار بيشتر قرنطيه‌ها اطلاعات زيادي در سفرنامه‌هاي قرن نوزده ميلادي وجود دارد.[۳۸] ماندن در قرنطينه‌ها از جمله نگراني‌هاي مهم حاجيان بود، اقامت طولاني در اين قرنطينه‌ها افزون بر اينکه زمان سفر را بسيار افزايش مي‌داد به دليل گراني مواد غذايي در اين قرنطينه‌ها معمولا موجب بي پول شدن حاجيان مي‌شد. برخي از قرنطينه‌ها شرايط بهداشتي خوبي نداشتند و نبود آب و غذاي کافي براي حاجيان گرفتاري زيادي ايجاد مي‌کرد. (  قرنطينه)

بيماري وبا يا طاعون تنها بيماري فراگير در حجاز نبوده است؛ از جمله مي‌توان به بيماري تب دنگي (Dengue fever) اشاره کرد که در سده سيزدهم قمري در ايام حج شايع بوده و عرب‌ها بدان «ابو الرُکَب» مي‌‌گفته‌اند. بر اساس توصيف نويسنده تحصيل المرام که از شيوع اين بيماري در سال 1282قمري خبر داده، اين بيماري با درد زانو و عضلات پا آغاز مي‌شد، سپس فرد را دچار تب شديد و درد در همه مفاصل بدن مي‌کرد و بعد از سه روز که تب فروکش مي‌کرد ضعف شديد بدني براي مدتي باقي مي‌ماند.[۳۹]

بهداشت حج در دوره معاصر

با پيشرفت دانش پزشکي در سده نوزدهم و بيستم ميلادي و ايجاد سازمان‌هايي در کشورهاي مختلف که وظيفه حفظ بهداشت عمومي را برعهده داشتند، شرايط بهداشتي حج و حاجيان نيز تغييرات اساسي به خود ديد. در کشور عربستان سعودي در سال 1926م./ 1344ق. مديرية الصحة العامة و الاسعاف ( مديريت بهداشت عمومي و فوريت‌هاي پزشکي) به فرمان ملک عبدالعزيز سعودي شروع به کار کرد که افزون بر مسائل بهداشتي کشور عربستان سعودي وظيفه نظارت بر امور مربوط به سلامتي حاجيان را بر عهده داشت.[۴۰] در سال 1370ق. اين سازمان به وزارت بهداشت تبديل شد.[۴۱]

در بسياري از کشورهاي اسلامي نيز توجه به امور بهداشت حاجيان مورد توجه دولت‌ها قرار گرفت و تشکيلات مشخصي براي رسيدگي به امور بهداشت حاجيان ايجاد شد. با نظارت بيشتر دولت‌ها بر سفرهاي خارجي اتباع خود از جمله سفر حج، بررسي مسائل بهداشتي نيز از جمله موارد بررسي دولت‌ها براي اجازه سفر حاجيان قرار گرفت. در ايران نيز از 1333 صدور رواديد حج منوط به کسب مجوز رسمي از پزشکان و نيز دريافت واکسن بوده است.[۴۲]

امروزه در کشور ايران، معاونت پزشکي حج در سازمان هلال احمر جمهوري اسلامي ايران متولي امور بهداشتي حاجيان است. همه ساله تعداد زيادي از پزشکان به عنوان پزشک کاروان‌ها به حج اعزام مي شوند و معمولا هر کارواني پزشک مخصوص خود را دارد. افزون بر آن مراکز پزشکي مجهزي در شهرهاي مکه و مدينه براي رسيدگي به زائران ايراني تاسيس شده است که در سفرهاي حج و عمره به حاجيان ايراني خدمت رساني مي‌کنند. اين معاونت علاوه بر جذب و سازمان‌دهي پزشکان و اجراي خدمات بهداشتي و پزشکي در طول سفر براي حاجيان، به پژوهش در امور پزشکي حج پرداخته و با استفاده از نتايج اين پژوهش‌ها به اصلاح وضعيت بهداشتي زائران ياري مي‌رساند.

در ايران معاينات اوليه، تلقين واکسن و آموزش‌هاي بهداشتي به زائران از جمله اقداماتي است که پيش از سفر صورت مي‌گيرد. در حال حاضر تزريق‌ واکسن مننژيت براي کليه زائران اجباري است و تزريق واکسن‌هاي ديگر مانند آنفلوانزا، باتوجه به شرايط زائران و با نظر پزشک کاروان صورت مي‌گيرد.[۴۳] تجهيز هتل‌ها و رسيدگي به وضعيت بهداشتي آن‌ها،[۴۴] تامين محل اسکان مناسب از اقداماتي سازمان حج جمهوري اسلامي ايران در جهت رفاه حاجيان و حفظ بهداشت و سلامت آنان است. از سال 1381ش. غذاي حاجيان ايراني به صورت متمرکز تهيه مي‌شود که تاثير عمده اي در بهداشت حاجيان ايراني دارد. در اين روش غذا در آشپزخانه‌هاي بزرگ مرکزي به شکل بهداشتي تهيه شده و بين زائران ايراني در اقامت گاه‌هاي مختلف شهرهاي مکه و مدينه توزيع مي‌شود. [۴۵]

تغيير شکل سنتي انجام مناسک قرباني از عوامل مهم در کاهش مشکلات بهداشتي در موسم حج است. تاسيس کشتارگاه‌هاي صنعتي و مکانيزه از سال 1372ش. از سوي بانک توسعه اسلامي کمک قابل توجهي به بهبود شرايط بهداشتي حج کرده است.[۴۶] قرباني در اين کشتارگاه‌هاي سرپوشيده به صورت بهداشتي انجام مي‌شود و از هدر رفت گوشت قرباني‌ها نيز جلوگيري مي‌شود.

مشکلات بهداشتي حاجيان در روزگار معاصر

با وجود اقدامات گسترده‌اي که کشورهاي اسلامي براي حفظ بهداشت حاجيان انجام داد‌ه‌اند، سفر حج همچنان با خطراتي براي حاجيان همراه است و همه ساله افزون بر بيماري‌هايي که حاجيان در ايام حج بدان دچار مي‌شوند، تعدادي از آنان در موسم حج به دلايل مختلف جان خود را از دست مي دهند. در سال‌هاي اخير آمار وفات حاجيان در 15 روز موسم حج (از يکم تا 15 ذي حجه) در مجموع شهرهاي مکه و مدينه بر اساس آمار منتشره از سوي وزارت بهداشت عربستان سعودي به حدود 1000 نفر مي‌رسد که از اين ميان متوفيان در مکه نسبت بسيار بيشتري دارند. در سال 1430ق./2009م. در مکه 646 و در مدينه 273 تن، در سال 1431ق./2010م. به ترتيب در مکه و مدينه 717 و 327 تن، در سال 1432ق./2011م. در مکه 872 تن و در مدينه 271 تن و در سال 1433ق./ 2012م. در مکه 541 و در مدينه 44 تن[۴۷] از حاجيان جان خود را از دست داده‌اند.[۴۸]

خستگي، تغيير آب و هوا، گرماي زياد هوا در حجاز، سن بالاي بسياري از حاجيان و تراکم جمعيت زياد در يک مکان از جمله عواملي است که خطرات بهداشتي زيادي براي حاجيان ايجاد مي‌کند. امکان شيوع بيماري‌هاي ويروسي و واگيردار در موسم حج در مکه و مدينه بسيار بيشتر از شرايط معمولي است. اين در حالي است که آب و هواي گرم حجاز به شيوع اين گونه بيماري‌ها دامن مي‌زند. امروزه نيز موسم حج از نظر شيوع بيماري‌هاي فراگير مورد توجه کارشناسان بهداشتي است. شيوع بيماري‌هايي مانند تب دنگي که در کشورهاي جنوب شرق آسيا رواج دارد، فلج اطفال، آنفولانزاي خوکي، سارس، مننژيت، کرونا و وبا در سطح جهاني يا در برخي از کشورهاي اسلامي، از جمله نگراني هاي مسئولان برگزاري حج بوده است که براي جلوگيري از رواج آن در ميان حاجيان معمولا تدابيري مانند معاينه و واکسيناسيون حاجيان در مبادي ورودي به مکه و مدينه و يا ايجاد محدوديت در تعداد حاجيان و يا سن حاجيان و انديشيده مي‌شود. [۴۹]

افزون بر بيماري‌هاي فراگير، برخي از بيماري‌هاي رايج در سفرهاي حج و عمره بين حاجيان شيوع بيشتري دارد. مشکلات دستگاه تنفسي از جمله شايع‌ترين مشکلات حاجيان در موسم حج است. شايع‌ترين موارد مشکلات تنفسي به شکل سرماخوردگي بروز مي‌کند که از رايج‌ترين علل مراجعه حاجيان به پزشکان در ايام حج است[۵۰] و علائمي مانند گلودرد، سرفه و آبريزش بيني دارد. مهم‌ترين راه درمان اين بيماري استراحت و نوشيدن مايعات گرم است.[۵۱] انواع ديگر بيماري‌هاي دستگاه تنفسي مانند انواع آنفولانزا، آسم، سل و التهاب ريوي (سينه پهلو) نيز از جمله بيماري‌هاي حاجيان است که تعدادي از عوامل مرگ و مير را به خود اختصاص داده اند.[۵۲]

بخش ديگري از بيماري‌ها که شيوع زيادي دارد بيماري‌هاي مزمن‌اند که پيش از سفر حج در حاجيان زمينه دارند و به دليل خستگي سفر يا شرايط خاص محيطي و گاه به دليل عدم مصرف به موقع و کافي داروها در طول سفر حج علائم خود را نشان داده و يا شدت مي‌يابند. در ميان اين دسته از بيماري‌ها، بيماري‌هاي قلب و عروق از موارد شايع در دوران حج و از عوامل اصلي مرگ و مير در ميان حاجيان است.[۵۳] مشکلات ناشي از بيماري‌هاي ديگر مانند قند خون بالا، بيماري‌هاي ريوي و کليوي از جمله ديگر عوامل مرگ و مير در دوران حج هستند. [۵۴]

پيري جمعيت حاجيان از عوامل موثر در افزايش شدت بيماري‌هاي مزمن در حج است. اکثر جمعيت حاجيان را سالمندان تشکيل مي دهند و بخشي از اين موضوع به دليل شرايط خاص اعزام حاجيان است که ناشي از محدوديت سفر حج است و به انتظار در سال‌هاي طولاني منجر مي‌شود. سالمندان افزون بر اينکه در مقابل بيماري‌هاي مختلف آسيب پذير هستند و در شرايط ازدحام توانايي کمتري دارند، بيماري‌هاي زمينه اي بيشتري نيز دارند که در ايام حج ممکن است آنان را به خطر بياندازد.

بيماري‌هاي دستگاه هاضمه نيز از جمله ديگر بيماري‌هاي شايع در دوران حج است.[۵۵] دردهاي شکمي و اسهال از جمله عوامل شايع مراجعه حاجيان به پزشکان مستقر در مکه و مدينه هستند. اسهال مسافرتي که حاصل از تغيير مکان زندگي و نا آشنايي با عوامل بيماري‌زا در مکان جديد است از بيماري‌هاي شايع است که ممکن است 5 يا 7 روز طول بکشد.[۵۶]

گرمازدگي که ناشي از اقامت طولاني مدت در زير تابش مستقيم خورشيد و کم شدن آب بدن و بالا رفتن دماي بدن مي‌شود، از بيماري‌هاي شايع در دوران حج است.[۵۷] گرمازدگي ممکن است با علائم خفيف يا شديد همراه باشد از جمله گرفتگي عضلات، خستگي شديد و ضعف بدن و در نهايت شوک که حاصل از گرمازدگي شديد است. [۵۸]گرمازدگي ممکن است بسيار خطرناک باشد و بايد به سرعت مورد توجه و اقدام قرار گيرد و گرنه ممکن است به از دست رفتن جان بيمار منجر شود. براي پيش گيري از اين مشکل، آشاميدن مکرر آب و آب‌زدن به‌سر و صورت، باد زدن، خودداري از رفت و آمد بي‌مورد در آفتاب و در ساعات گرم روز، اجتناب از حضور در ازدحام جمعيت، خودداري از رفت و آمد انفرادي به خصوص هنگامي که احتمال گم‌شدن وجود داشته باشد به حاجيان توصيه مي‌شود.[۵۹]

از ديگر مشکلات شايع جسمي حاجيان در دوره حج، گرفتاري هاي عضلاني و مشکلات استخواني مانند ضرب ديدگي، پيچ خوردگي و شکستگي استخوان‌ها است که افزون بر فشار جمعيت در زمان ازدحام، از عوارض راه رفتن به مدت طولاني است. [۶۰] اختلالات رواني که ممکن است به دليل قطع بي موقع داروها، تغيير در موقعيت جغرافيايي و دوري از خانواده و بستگان، تغيير در رژيم غذايي و استرس اتفاق افتد[۶۱] و نيز اختلالات شناختي و عدم شناخت زمان و مکان که در برخي از بيماران مسن ديده مي‌شود از ديگر مشکلات شايع حاجيان است.[۶۲] فشارهاي ناشي از قطع مواد مخدر براي افراد معتاد، بيماري هاي چشمي، عرق سوز شدن، مشکلات قاعدگي زنان، بيماري‌هاي پوستي و به خصوص آفتاب سوختگي از جمله ديگر بيماري‌هاي رايج نزد حاجيان است.[۶۳]

بروز حوادث، علت ديگر مرگ و مير در ايام حج است. ازدحام جمعيت از عوامل اصلي حوادث منجر به مرگ و زخمي شدن حاجيان به شمار مي رود. ازدحام بخصوص در مراسم رمي جمرات از مشکلات رايجي بوده است که بخصوص در سال‌هاي گذشته جان بسياري را گرفته است. در سال 1415ق./1994م. بر اثر ازدحام موجود در رمي جمرات 270 تن کشته و 400 تن زخمي شدند.[۶۴] حوادث مشابهي در سال‌هاي 1417 /1997م.؛ 1418/1998م.؛ 1421ق./ 2001 و 1424ق./ 2004 نيز تکرار شد.[۶۵] در صبح روز عيد قربان سال 1426ق./ 1382 ش. تراکم جمعيت باعث زير دست و پا افتادن تعداد زيادي از حجاج در اطراف حوض جمره عقبه شد و 251 نفر کشته و بيش از240 نفر زخمي شدند[۶۶] از آن زمان تغييرات زيادي در ساختمان جمرات صورت گرفته است تا بتواند بار زياد حاجيان را تحمل کند.( جمرات)

حوادث غير مترقبه مانند آتش سوزي و تصادف نيز از عوامل اصلي مرگ و مير حاجيان در حج است که به رغم پيشرفت‌هاي فناوري همچنان وقوع مي‌يابد. از نمونه‌هاي آتش سوزي مربوط به آتش سوزي در منا در سال1975 ميلادي است که به کشته شدن 200 نفر انجاميد.[۶۷] در سال 1997 ميلادي نيز در منا آتش سوزي بزرگي به وقوع پيوست که 343 نفر را به کام مرگ کشاند و 1500 نفر مجروح بر جاي گذارد.[۶۸] تصادف وسايل نقليه از جمله اتوبوس‌هاي مسافربري نيز از ديگر عوامل مرگ و مير حاجيان است. در سال1431ق. 43 نفر[۶۹] و 1432ق. 42 نفر[۷۰] و در سال 1433ق. 27 نفر[۷۱] به دليل حوادث ناشي از تصادفات اتومبيل تنها در فاصله يکم تا پانزدهم ذي الحجه کشته شده اند.

پانویس

  1. . لغتنامه دهخدا، ج3، مدخل بهداشت
  2. . الکافي، ج4، ص253
  3. . من لايحضره الفقيه، ‌ج2، ص 185؛ ندوه الحج الکبري، سلامه الحج، ص 347، 196، 209
  4. . حج برنامه تکامل، ص 201
  5. . مطالعات اسلام و روانشناسي، شماره 3، ص 47، « اثر بخشي مناسک حج بر سلامت رواني حجاج»؛ کتاب خلاصه مقالات همايش بين المللي پزشکي حج، ص32
  6. . تاريخ الطبري، ‌ج8، ص 150؛ ج9، ص 150، 501، ج10، ص 139
  7. . الکامل في التاريخ، ج8، ص 574؛ ج9، ص205؛ ج11، ص 148؛ پنجاه سفرنامه حج قاجاري، ج7، ص 704- 711؛ ج8، ص 444؛ درب زبيده، ص 62-68
  8. . پنجاه سفرنامه قاجاري، ج1، ص 596؛ الحجر الصحي في الحجاز، ص106، 109
  9. . موسوعه مراه الحرمين، ج1، ص 118؛ الحج قبل مئه سنه، ص 245-246
  10. . الحج قبل مئه سنه، ص 144؛ الحجر الصحي، ص 158
  11. . با من به خانه خدا بياييد، ص 313-314
  12. . موسوعه مراه الحرمين، ج1، ص 115-116
  13. . مجموعه رسائل خطي فارسي، دفتر اول، ص 36-37
  14. . پنجاه سفرنامه حج قاجاري، ج4، ص 569
  15. . حج قبل مئه سنه، ص214-215، 155-156
  16. . الحج قبل مئه السنه، ص 207-209
  17. . موسوعه مراه الحرمين، ج1، ص 114؛ الحج قبل مئه سنه، ص 210-211، التاريخ القويم، ج3، ص289
  18. . اتحاف الوري، ج2، ص 505، 554، ج3، ص33، 37، 109؛ تحصيل المرام، ج2، ص 834
  19. . نک: تحصيل المرام، ج2، ص 882؛ افاده الانام، ج2، ص 404-429
  20. . کامل في التاريخ، ج8، ص 207 ، ج10، ص225؛ ج11، ص 106،
  21. . تاريخ مکه سباعي، ج2، ص 502
  22. . افاده الانام، ج2، ص 459-460
  23. . تحصيل المرام، ج2، ص 886- 887
  24. . اخبار مکه، ج2، ص 154؛ وفاء الوفاء، ج1، ص 51
  25. . نک: الارج المسکي، ص 106؛ تحصيل المرام، ج2، ص 889
  26. . اتحاف الوري، ج2، ص 226
  27. . اتحاف الوري، ج2، ص 226، 279، 260، 238؛ زهور المقتطفه من تاريخ مکه المشرفه، ص223، تحصيل المرام، ج2، ص761
  28. . تحصيل المرام، ج2، ص 891؛ الحج قبل مئه سنه، ص142
  29. . الحج قبل مئه سنه، ص142
  30. . الحجر الصحي في الحجاز، ص139-164، ص 149-153؛ الحج قبل مئه سنه، ص244
  31. . the Hajj Today,p81
  32. . the Hajj Today, p70
  33. . the Hajj Today,p 71
  34. . التاريخ القويم، ج1، ص 292-293
  35. . تحصيل المرام، ج2، ص 887؛ حج قبل مئه سنه، ص 246
  36. . الحج قبله مئه سنه، ص 215
  37. . تحصيل المرام، ج2، ص 888؛ حجر الصحي، ص 70-73
  38. . نک :‌پنجاه سفرنامه قاجاري، ج6، ص 121-122, 124-127
  39. . تحصيل المرام، ج2، ص 896؛ نيز نک: الحج قبل مئه سنه، ص158
  40. . المملکه السعوديه في مائه عام، ج10، ص 644 « تطور الخدمات الصحيه في المملکه العربيه السعوديه خلال مائه عام»
  41. . المملکه السعوديه في مائه عام، ج10، ص 646 «‌تطور الخدمات الصحيه في المملکه العربيه السعوديه خلال مائه عام»
  42. . روزنامه رسمي کشور، مصوبه هيئت وزيران مورخه 28/1/1333
  43. . راهنماي سلامت زائران, ص 7-8
  44. . کتاب خلاصه مقالات نخستين همايش بين المللي پزشکي حج و زيارت، ص 95
  45. .با کاروان صفا در سال 82، ص 242-243؛ حج 29، ص370؛ کتاب خلاصه مقالات نخستين همايش بين المللي پزشکي حج و زيارت، ص 68
  46. . با کاروان صفا در سال 82، ص 409، ‌ج26، ص 272
  47. . الکتاب الاحصائي السنوي، 1433، ص 236
  48. . الکتاب الاحصائي السنوي 1432، ص 558
  49. . کتاب الاحصائي السنوي 1432، ص 330؛ دليل الحاج الصحي، ص 17-19؛ صحتک في الحج و العمره، ص 21-22
  50. . کتاب خلاصه مقالات نخستين همايش بين اللمللي ÷زشکي حج و زيارت، ص 17، 34
  51. . راهنماي پزشکي حج، ص 17؛ راهنماي سلامت زائران حج تمتّع، ص 26
  52. . کتاب الاحصائي السنوي، ص341
  53. . کتاب الاحصائي السنوي1432، ص 341؛ بهداشت و ايمني در حج، ص 3
  54. . الکتاب الاحصائي السنوي 1432، ص341
  55. . کتاب خلاصه مقالات نخستين همايش بين المللي پزشکي حج، ص26
  56. . تغذيه و بهداشت زائران در حج و عمره، ص 61، راهنماي پزشکي حج، ص 24
  57. . تغذيه و بهداشت زائران در حج و عمره، ص 45، راهنماي بهداشت حج، ص 19، 26
  58. . ميقات حج، شماره 6، ص 193-195
  59. . راهنماي سلامت زائران حج تمتّع، ص23-24
  60. کتاب خلاصه مقالات نخستين همايش بين المللي پزشکي حج و زيارت، ص 19، 16، 34
  61. . بهداشت و ايمني در حج، ص 6, راهنماي پزشکي حج، ص 42-43
  62. . راهنماي سلامت زائران حج تمتّع، ص 29
  63. . کتاب خلاصه مقالات نخستين همايش بين المللي پزشکي حج و زيارت، ص 34؛ راهنماي پزشکي حج، ص22؛ راهنماي سرامت زائران حج تمتّع، ص 30
  64. . Guests Of GOD, P. 11
  65. . با کاروان صفا در سال 82، ص453؛ اعمال ندوه، ج2، ص201-202 . Guests Of GOD, p 11
  66. . با کاروان صفا در سال 82، ص453.
  67. . Hajj journey to the heart of Islam, p. 239
  68. . Guests Of GOD, P. 11
  69. . کتاب الاحصائي السنوي 1431، ص 345؛
  70. . کتاب الاحصائي السنوي، 1432، ص 341
  71. . کتاب الاحصائي السنوي، 1433، ص 237

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حج/ بهداشت.