حجرالاسود، سنگی بهشتی نصب شده در رکن شرقی کعبه است.

حجرالاسود سنگی است که در رکن شرقی کعبه قرار دارد و نقطه شروع و پایان طواف به شمار می‌رود،[۱] از این رو این رکن به رکن اسود نیز مشهور است. اهمیت وجود حجرالاسود در کعبه تا بدانجاست که از این سنگ با عنوان رکن در منابع یاد می‌شود[۲] و در سخن از ارکان کعبه در صورت اطلاقِ کاربرد واژه «الرکن» رکن حجرالاسود اراده می‌شود.[۳]

حجرالاسود که در فاصله یک و نیم متری از سطح مسجدالحرام قرار دارد،[۴] صیقلی، به رنگ سیاه متمایل به قرمز و به شکل بیضی نامنظم است[۵] و قطر آن حدود۳۰سانتی‌متر و عرض آن حدود ۵/۱۳سانتی‌متر است.[۶] این سنگ در حدود۹۸ سانتی‌متر یعنی دو ذراع در دیوار فرورفته است[۷] و نواری به عرض ۱۰سانتی‌متر به دور آن پیچیده است.[۸]

فضایل

روایات متعددی در فضیلت حجرالاسود نقل گردیده است بر اساس این روایات حجرالاسود از سنگ‌های بهشتی است[۹] که خداوند آن را به هنگام هبوط حضرت آدم با او فرستاد که با آن انس گیرد.[۱۰] به نقل ابوسعید خُدری روزی که عمربن خطاب به هنگام بوسیدن حجرالاسود آن را سنگی خواند که هیچ نفع و ضرری به انسان نمی‌رساند و احترام و بوسیدن آن را تنها به سبب تأسی به رفتار پیامبر دانست، علی(ع) با اعتراض به سخنان وی فرمود: هنگامی که آدم هبوط کرد این سنگ با او بود وآدم بود که آن را در رکن جای داد و سپس حج گزارد… این سنگ از سنگ‌های بهشتی است و هنگامی که از بهشت فرود آمد همانند دُر درخشان بود و زلالی و نور یاقوت را داشت اما دستان کفار و مشرکان در اثر استلام آن را سیاه کرد.[۱۱]

روایات فراوانی از استلام، بوسیدن و مالیدن پیشانی بر سنگ توسط پیامبر(ص) و فضیلت این عمل حکایت دارد.[۱۲] ابن عباس نیز به تأسی از آن حضرت بر این سنگ بوسه می‌زد و بر آن سجده می‌کرد.[۱۳] امام صادق(ع) به نقل از پیامبر(ص) با توصیه مردم به استلام حجرالاسود، آن را دست راست خدا در زمین دانسته که خداوند به وسیله آن با بندگانش مصافحه می‌کند.[۱۴] امام سجاد(ع) نیز این سنگ را دست خدا معرفی کرده و حج کسی که آن را لمس نکند را صحیح نمی‌داند.[۱۵] به روایتی از پیامبر(ص) استلام حجر سبب پاک شدن گناهان می‌شود.[۱۶] هم چنین آمده است که حجرالاسود در روز قیامت برای افرادی که او را استلام کردند، شهادت می‌دهد.[۱۷]

در روایتی از پیامبر(ع) دعا در کنار این سنگ مستحب و مورد اجابت است.[۱۸] همچنین آمده است که در کنار حجرالاسود فرشتگان بی‌شماری حضور دارند، دو فرشته نیز در کنار این سنگ به دعای کسانی که از حجرالاسود می‌گذرند، آمین می‌گویند.[۱۹]

خواندن دعاهایی به‌هنگام استلام این سنگ توصیه شده است، در روایتی از آن آمده: باسم الله و الله اکبر ایمانا بالله و تصدیقا لاجابة محمد صلی‌الله علیه و اله.[۲۰] امام علی(ع) در زمان استلام حجر می‌فرمود: اللهم تصدیقا بکتابک و سنة نبیک صلی الله علیه و سلم[۲۱] و در نقلی دیگر از آن حضرت آمده: الله اکبر اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک و اتباعا لسنتک و سنة نبیک.[۲۲]

این سنگ تا طوفان نوح برجای خود قرار داشت اما با آغاز طوفان، خداوند آن را نزد کوه ابوقبیس به امانت گذارد تا آنگاه که ابراهیم خواست کعبه را بنا نهد و سنگی را به عنوان نشانِ آغاز طواف برگزیند، جبرییل این سنگ را از کوه ابوقبیس نزد ابراهیم آورد و آن حضرت در جایش نصب کرد.[۲۳]

گزارش مشهور تجدید بنای کعبه به دست قریش در سال ۳۵ عام‌الفیل و اختلاف آنان در نصب حجرالاسود و سپس داوری پیامبر(ص)[۲۴] در این نزاع حاکی از اهمیت جایگاه حجرالاسود نزد قریش است. تنها به دلیل همین اهمیت است که در طول تاریخ این سنگ بارها مورد تعرض قرار گرفته است، گزارش‌ها از ربایش سنگ و اختفای آن به دست عمروبن حارث‌بن مضاض جُرهمی از سران قبیله جرهم،[۲۵] و نیز به دست سران قبیله ایاد در نزاع با مضریان[۲۶] در دوره پیش از اسلام حکایت دارد. ربایش حجرالاسود به دست قرامطه بحرین در سال۳۱۷ق را باید از تلخ‌ترین حوادث مربوط به این سنگ دانست. در این سال مقارن و با حکومت المقتدر عباسی (حک:۲۹۵–۳۲۰) قرامطه بحرین به رهبری ابوطاهر قرمطی در روز ترویه به مکه یورش بردند و ضمن کشتار حجاج، حجرالاسود را در ۱۴ذی‌حجه ربودند. ابوطاهر ابتدا حجرالاسود را به کوفه برد و بر یکی از ستون‌های مسجد کوفه آویزان کرد و سپس آن را به هجر در بحرین بردند.[۲۷] سرانجام این سنگ در روز عید قربان سال ۳۳۹ق پس از ۲۲سال به دست سنبر بن حسن قرمطی به مکه بازگردانده شد و به دست وی در جایش قرار داده شد در حالی که سنگ بر اثر ضرباتی که بر آن وارد شده بود، آسیب دیده و برای حفظ آن نواری از نقره به دور آن قرار داده بودند.[۲۸]

آسیب دیدن و شکستن حجرالاسود در حوادث متعدد سبب گردید تا برای حفظ قطعات آن، پس از نصب سنگ حلقه-ای به دور قطر بیرونی آن کشیده شود این حلقه که بدفعات تعویض گردیده غالباً از جنس نقره و گاه نیز از طلا[۲۹] تهیه می‌شد.[۳۰]در سال۱۲۹۰ق پوشش دیگری از نقره به وزن دو کیلو به دور حجرالاسود افزوده شد و سنگ را که در آن هنگام ۱۷قطعه شده بود به هم پیوند دادند و قسمت بیرونی آن را با پوششی از نقره خالص پوشانیدند و از آن صفحه دایره‌ای به قطر 27[۳۱] و به نقلی ۳۷سانتی‌متر[۳۲] که بتوان با سر و صورت آن را لمس کرد و بوسید آماده ساخته، کار گذاشتند.[۳۳]

پانویس

  1. التاریخ القویم، ج3، ص236؛ المعالم الاثیره، ص129.
  2. تحصیل المرام، ج1، ص186- 187؛ التاریخ القویم، ج3، ص236.
  3. المعالم الاثیره، ص129.
  4. التاریخ القویم، ج3، ص236؛ رک: مرآة الحرمین، ج1، ص264.
  5. الرحلة الحجازیه، ص230.
  6. راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.
  7. رحله ابن ¬جبیر، ص59.
  8. التاریخ القویم، ج2، ص442.
  9. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص81- 82؛ الکافی، ج4، ص184؛ بحار الانوار، ج96، ص216- 217.
  10. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص328؛ اثاره الترغیب، ج1، ص84.
  11. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص324؛ شرح الاخبار، ج2، ص317؛ الکافی، ج4، ص190.
  12. اخبار مکه، الازرقی، ج1، 330؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص121؛ اثاره الترغیب، ج1، ص172، 174.
  13. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص329.
  14. بحار الانوار، ج96، ص220؛ الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص102- 103.
  15. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص97.
  16. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص127؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص331؛ اثاره الترغیب ج1، ص174.
  17. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص82 و 93؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص323، 326.
  18. اثاره الترغیب، ج1، ص171- 235.
  19. اثاره الترغیب، ج1، ص175- 176.
  20. التاریخ القویم، ج3، ص257.
  21. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص100.
  22. التاریخ القویم، ج3، ص257.
  23. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص62؛ اثاره الترغیب، ج1، ص99.
  24. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص158؛ اثاره الترغیب، ج1، ص99؛ الانس الجلیل، ج1، ص289.
  25. مرآه الحرمین، ج1، ص302.
  26. الرحله الحجازیه، ص153.
  27. اثاره الترغیب، ج1، ص122-123؛ الانس الجلیل، ج1، ص409.
  28. التاریخ القویم، ج3، ص285.
  29. تحصیل المرام، ج1، ص191؛ التاریخ القویم، ج3، ص285-286.
  30. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص135؛ مراه الحرمین، ج1، ص 264، 304.
  31. مرآه الحرمین، ج1، ص264.
  32. موسوعه العتبات المقدسه، ج1، ص59..
  33. راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حجر الاسود.
  • التاريخ القويم لمکة و بيت الله الکريم: محمد طاهر کردي( -1400ق) بيروت،دار خضر، 1420 ق.
  • تحصيل المرام ف‍ي‌ اخ‍ب‍ار ال‍ب‍ي‍ت‌ ال‍ح‍رام‌ و ال‍م‍ش‍اع‍ر ال‍ع‍ظام‌ و م‍ک‍ه‌ و ال‍ح‍رم‌ و ولات‍ه‍ا ال‍ف‍خ‍ام‌: محمد بن احمد الصباغ ( -1321ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن ‌دهيش، مکه، مکتبه الاسدي، 1424ق.
  • المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، بيروت، دارالشاميه، 1411ق.
  • مراه الحرمين (ال‍رح‍لات‌ ال‍ح‍ج‍ازي‍ه‌ و ال‍ح‍ج‌ و م‍ش‍اع‍ره‌ ال‍دي‍ن‍ي‍ه‌ م‍ح‍لاه‌ ب‍م‍ئ‍ات‌ ال‍ص‍ور ال‍ش‍م‍س‍ي‍ه)‌: ابراهيم رفعت پاشا، قاهره، مکتبه الدينيه، بي تا.
  • الرحلة الحجازيه: اوليا چلبي، قاهره، دارالافاق العربيه، 1999م.
  • رحلة ابن جبير: محمد بن احمد ابن جبير ( -614.ق)، بيروت، دارالهلال.
  • الجامع اللطيف: محمد بن محمد ابن ظهيره، تحقيق علي عمر، قاهره، الثقافة الدينيه، 1423ق.
  • الکافي، محمد بن يعقوب کليني ( -329ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1375ش.
  • بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، محمد باقر المجلسي (1037-1110ق.)، تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمد مهدي موسوي خرسان، بيروت، داراحياء التراث العربي و موسسه الوفاء، 1403ق.
  • اخبار مکه في قديم الدهر و حديثه، محمد بن اسحق الفاکهي ( -275ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن ‌دهيش، مکه، مکتبه الاسدي، 1424ق.
  • اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقي( -248ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، بيروت، دارالاندلس، 1416ق.
  • اثارة الترغيب و التشويق الي المساجد الثلاثه و البيت العتيق، محمد بن اسحاق الخوارزمي ( -827ق.)، به کوشش محمد حسين الذهبي، مکه، مکتبه نزار مصطفي الباز، 1418ق.
  • شرح الاخبار: نعمان بن محمد المغربي ( -363.ق)، تحقيق سيد محمد الحسيني الجلالي، قم، نشر الاسلامي.
  • الحج و العمره في الکتاب و السنه: محمد محمدي ري شهري، قم، دارالحديث، 1376ش.
  • الانس الجليل بتاريخ القدس و الخليل: عبدالرحمن بن محمد حنبلي ( -928.ق)، تحقيق ابو تبانه و ديگران، عمان، مکتبة دنيس، 1420ق.