مدفن سر حضرت یحیی



حضرت يحيى عليه السلام،به قدرت الهى،از پدر و مادر پيرى متولد شد كه اميد به فرزند نداشتند.خداوند يحيى را در كودكى علم و حكمت عنايت كردو از پیامبران الهی قرار داد. او در دوران پادشاهی یکی از بنی اسرائیلیان به شهادت رسیده و سر او جدا شد. سر يحيى عليه السلام در ابتدا از دمشق به«بعلبك»منتقل شد و پس از آن به حمص و آنگاه در قلعۀ حلب قرار داده شد.هنگام تسلّط مغول بر حلب و قلعۀ آن،اين سر به مكان جامع‌دمشق منتقل گرديد. سر این پیامبر بزرگ در مسجد جامع اموی مدفون شده و دارای حرم می باشد.

مقام و محل دفن سر يحيى عليه السلام
اطلاعات اوليه
کاربری مسجد
مکان سوریه، دمشق، در داخل شبستانِ جامع اموى
مشخصات
وضعیت فعال
معماری
سبک اسلامی
بازسازی وليد بن عبدالملك

معرفی حضرت یحیی علیه السلام

حضرت يحيى عليه السلام،به قدرت الهى،از پدر و مادر پيرى است كه اميد به فرزند نداشتند.خداوند يحيى را در كودكى علم و حكمت عنايت كرد؛ وَ آتَيْنٰاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا... .وى از دوران جوانى با عفت و با تقوى بود.همواره در«مسجد الاقصى»به عبادت و رياضت مشغول بود و از اختلاط با اهل دنيا پرهيز مى‌كرد.او به هنگام بعثت عيسى عليه السلام نبوت ايشان را شهادت داد و در همين دوران بود كه به دستور پادشاه بنى‌اسرائيل به قتل رسيد.

قتل وى بدين سبب بود كه در ميان قوم بنى اسرائيل پادشاهى به نام«سردوس»از همسرش،دخترى به غايت زيبا داشت.اين زن كه بسيار مفسد و پليد بود،همواره مى‌كوشيد تا مانع ازدواج شوهرش با زنى ديگر شود،لذا از او مى‌خواست كه دختر خود را به نكاح خويش درآورد! پادشاه خدمت حضرت يحيى عليه السلام رفت تا نظر شرع را در مورد ازدواج با دختر خود سؤال كند.يحيى عليه السلام آن را جايز ندانست،همسر پادشاه كه بدين علت كينۀ يحيى عليه السلام را به دل گرفته بود،شوهرش را به قتل حضرت يحيى عليه السلام تحريك كرد.پادشاه نيز دستور داد تا سر يحيى را از بدن جدا سازند.

بر اساس روايتى،پس از شهادت او،خداوند فردى بى‌رحم را بر بنى‌اسرائيل مسلط ساخت و او در بيت المقدس هفتاد هزار نفر از بنى اسرائيل را كشت.[۱]

تاریخچه سر حضرت یحیی علیه السلام

از «زيد بن واقد» كه سرپرست ساختمان و بناى جامع اموى در دورۀ وليد بود، نقل شده است كه:من به هنگام كار در جامع اموى شكافى در ديوار يافتم و به وليد بن عبدالملك گزارش دادم.وى آمد و آن را بررسى كرد.در داخل آن شكاف،صندوقى بود،وقتى آن را گشوديم،در داخل سبدى سرى بريده يافتيم.بر روى آن سبد نوشته شده بود:«هٰذٰا رَأٰسُ يَحْيىَ بْنِ زَكَريٰا».وليد فرمان داد آن را بر جاى خود گذاشته، ستون‌هايى بر آن قرار داديم.[۲]از«وليد بن مسلم»نقل شده كه آن سر را از زير گوشه‌اى از زواياى ديوار قبله به دست آورديم كه پوست و مو داشت و هنوز تغيير نيافته بود.

گويند سر يحيى عليه السلام در ابتدا از دمشق به«بعلبك»منتقل شد و پس از آن به حمص و آنگاه در قلعۀ حلب قرار داده شد.هنگام تسلّط مغول بر حلب و قلعۀ آن،اين سر به مكان جامع‌دمشق منتقل گرديد.[۳]

محل دفن سر یحیی علیه السلام

اكنون مدفن رأس يحيى عليه السلام در داخل شبستانِ جامع اموى و نيمۀ شرقى آن-كه پيش‌تر كليسا بوده و بعد به مسجد اضافه شده-قرار گرفته است.مقام به صورت مربع با ٢٢ ستون سنگى سفيد ساخته شده كه حدّ فاصل ميان آن‌ها پنجره‌هايى ضريح مانند قرار گرفته است.بر بالاى اين مقام،گنبدى كوچك ميان دو ستون،كه با رنگ سبز تزيين شده، استقرار يافته است.داخل مقام،سنگ قبر بزرگى است كه با پارچه‌اى سبز رنگ پوشانيده شده و فاصلۀ مقام تا ديوار قبله،حدود ده متر است.

پانویس

  1. زين العابدين شيروانى،رياض السياحه،ج٢،صص۴٧٨ و ۴٧٩ .
  2. ابن حورانى،زيارات الشام،صص١۶ و ١٧؛نعيمى،الدارس فى تاريخ المدارس،ج٢،ص٢٨۶؛ابن‌عساكر،تاريخ مدينة دمشق،ج٢،ص١٠؛ابن عمرى،همان كتاب،صص۵٨ و ٩٧ .
  3. نعيمى،الجامع الأموى،صص٩٧ و ٩٨ .

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب اماکن زیارتی سیاحتی سوریه. بخش «مقام و محل دفن سر يحيى عليه السلام »، ص69، است.
  • رياض السياحه، شيروانى،زين العابدين.به اهتمام آقاسى اوغلى،مسكو،ادبيات خاور ١٩٧۴ م.
  • زيارات الشام،ابن حورانى،عثمان بن احمد السويدى الدمشقى..دمشق،مكتبة الغزالى ١٩٨١ م.
  • الجامع الاموى، بدمشق نعيمى دمشق،حققها و قدم لها مطيع الحافظ،بيروت،دارابن كثير ١۴٠۵ ق.