متن و ترجمه

شرح واژگان

واژه بلد به بخش محدودى از زمين گفته مى‌شود، خواه آباد باشد يا نباشد.[۱] این واژه در دیگر آیات قرآن نیز به همين معنا به كار رفته است، گاه به معنای زمین میت و غیر آباد[۲] و گاه به معنای زمین آباد.[۳]

کلمه رزق يعنى انعام مخصوص و مستمرى كه به مقتضاى حال و مطابق نياز انجام مى‌شود، تا به وسيله آن زندگی تداوم يابد؛[۴] كه هم در ماديات كاربرد دارد[یادداشت ۱] و هم در معنويات.[یادداشت ۲]

ثمرات جمع ثَمَره، و به معناى بَرْ و بارى است كه از درخت به دست مى‌آيد، خواه خوراكى باشد يا نباشد.[۵]

متاع يعنى هر آن چيزى كه انسان به وسيله آن منتفع می‌گردد، مثل طعام، پارچه و لوازم منزل.[۶] به گفته برخی از لغت‌شناسان، متاع چيز منفعت‌دارى است كه موجب لذت بردن باشد.[۷]

چشم‌انداز

محتوا

پانویس

  1. المصباح المنير، ذیل واژه بلد؛ التحقيق فى كلمات القرآن، ذیل واژه بلد.
  2. سوره فاطر، آیه ۱۰.
  3. سوره اعراف، آیه ۵٨.
  4. التحقيق فى كلمات القرآن، ذیل واژه رزق.
  5. المصباح المنير ذیل واژه ثمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ثمر.
  6. صحاح‌اللغه، ذیل واژه متع؛ المصباح المنير ذیل واژه متع؛ لسان العرب، ذیل واژه متع.
  7. التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه متع.
  1. مانند ﴿كُلُوا مِنْ طَيِّبٰاتِ مٰا رَزَقْنٰاكُمْ ﴾(سوره بقره، آیه ۵٧)
  2. مانند ﴿وَ الَّذِينَ هٰاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللّٰهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مٰاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللّٰهُ رِزْقاً حَسَناً ﴾(حج: 59)

منابع

التحقيق فى كلمات القرآن، حسن مصطفوى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ١٣۶٠ش.

الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، تحقيق احمد عبدالغفور عطار، بيروت، دارالعلم للملايين، چهارم، ١۴٠٧ق.

المصباح المنير، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.