متن و ترجمه

شرح واژگان

اسلام در اصل لغت به معناى وارد شدن به وادى سِلْم و آشتى است. و انقياد و صلح و صفا از لوازم آن است، البته أسْلَم و سلّم به معناى تسليم امر خدا شدن نيز به كار رفته است. ١ و در اصطلاح قرآنى به معناى اولين مرتبه عبوديت است، چنانكه مى‌فرمايد: «وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنٰا وَ لَمّٰا يَدْخُلِ الْإِيمٰانُ فِي قُلُوبِكُمْ (حجرات: ١۴)». بديهى است كه آنان كه در آغاز راه ورود به دين اسلام هستند، ابتدا اسلام مى‌آورند و پس از آن به مرحله بعدى مى‌رسند.

ب. ذريه: ذرّ به معناى اشياء ريزى است كه منتشر مى‌شود. و ذريه به معناى نسلى است كه از يك انسان به وجود مى‌آيد. ٢ البته برخى، اصل اين واژه را از كلمه « ذرو »، و به معناى صغار اولاد دانسته‌اند. ٣ هر چند در عرف به فرزندان با واسطه و بى واسطه نيز ذريه گفته مى‌شود، آن‌گونه كه قرآن مى‌فرمايد: «ذُرِّيَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ (آل‌عمران: ٣۴)».

ج. رؤيت: رؤيت در اصل به معناى مطلق نظر است. ۴ برخى نيز مى‌گويند: رؤيت به معناى درك شىء مريى است. ۵ ليكن اين نظر و درك ممكن است به

چشم‌انداز

محتوا

پانویس

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.