متن و ترجمه

شرح واژگان

«بُدْن» جمع بَدَنَه، برگرفته از بدن و جسيم بودن است، و نامى است كه بر شتر و نيز گاو اطلاق مى‌شود، چون نسبت به ديگر حيوانات جسيم‌ترند.[۱]

«معترّ» فقيرى است كه درخواست كمك مى‌كند.[۲] در روايات نيز به همين معنا اشارت شده است.[۳]

چشم‌انداز

محتوا

پانویس

  1. لسان العرب، ذیل واژه بدن؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بدن.
  2. مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه عرّ؛ لسان العرب، ذیل واژه عرّ.
  3. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۴۲، باب ۴۰، از ابواب ذبح، ح۱.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.

المصباح المنير، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.

مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.

وسائل الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعة، محمد بن حسن حرّ عاملى، تحقيق محمد رازى، دار احياء التراث العربى.