سرمه کشیدن

نسخهٔ تاریخ ‏۶ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۶ توسط Abbasahmadi1363 (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)

سرمه کشیدن: کشیدن ماده‌ای خاص بر چشم برای زینت و درمان و از محرمات احرام

مفهوم‌شناسی و جایگاه

سرمه به سنگی خاص و براق که ساییده شده و به چشم کشیده می‌شود گفته می‌شود.[۱] همچنین سرمه به هر ماده‌ای که برای درمان بر چشم کشیده می‌شود نیز اطلاق شده است.[۲] در عربی به سرمه «کُحل»[۳] و به سنگ سرمه «اِثمد»[۴] می‌گویند. برخی سرمه را به دو نوع تقسیم کرده‌اند: «اثمد» یعنی سرمه سیاه و «توتیا»، سرمه سفید.[۵]

در روایات اسلامی به سرمه کشیدن توصیه شده و برای آن فواید مادی و معنوی ذکر شده است. بنابر روایات، پیامبر(ص) سرمه را برای درمان آب آوردن چشم، نورانی شدن چشم[۶] و از میان رفتن آلودگی‌های آن[۷] مؤثر دانسته است.

از امامان(ع) نیز روایاتی در سفارش به سرمه کشیدن در دست است. در این، روایات برای سرمه کشیدن فوایدی مانند جلوگیری از آبریزش چشم، رویش مو[۸] و قوت گرفتن انسان برای سجده‌های طولانی[۹] ذکر شده است. بر اساس روایتی از امام باقر(ع)، سرمه کشیدن با سنگ سرمه «اِثمد» باعث خوشبویی بوی دهان و محکم شدن کناره‌های چشم می‌شود.[۱۰]

آداب

بنابر روایات، کشیدن سرمه بر چشم آداب خاصی دارد. یکی از آنها آغاز کردن کشیدن سرمه با نام خدا و خواندن دعایی خاص است.[۱۱] همچنین سفارش شده سرمه در شب و هنگام خواب استفاده شود که دارای فوایدی مانند تقویت بینایی[۱۲] و جلوگیری از مبتلا شدن به بیماری آب سیاه در چشمان[۱۳] است.

از دیگر آداب این عمل فرد بودن دفعات سرمه کشیدن به چشمان است. در روایتی آمده است که پیامبر(ص) به صورت فرد بر چشمان سرمه می‌کشید؛[۱۴] به این صورت که چهار بار بر چشم راست و سه بار بر چشم چپ (هفت بار) از سرمه استفاده می‌کرد.[۱۵] در حدیثی دیگر از سه بار سرمه کشیدن بر هر چشم از سوی پیامبر(ص) یاد شده است.[۱۶] از دیگر مستحبات این عمل آن است که میِل سرمه از آهن، و سرمه‌دان از استخوان باشد.[۱۷]

در حال احرام

حکم سرمه کشیدن در حال احرام با توجه به معطر بودن یا نبودن آن متفاوت است:

سرمه معطر

به نظر بیشتر فقیهان شیعه استفاده از سرمه معطر در حال احرام بر مرد و زن حرام است.[۱۸] دلیل حرمت، روایاتی از پیامبر(ص) است که در آن استعمال بوی خوش در حال احرام حرام شمرده شده و نیز روایتی از امام صادق(ع) که در آن از استعمال سرمه مخلوط با زعفران نهی شده است.[۱۹] فقیهان مذاهب اهل سنت نیز استفاده از سرمه معطر را بر مُحرم حرام شمرده‌اند.[۲۰] در مقابل برخی از فقیهان شیعه این عمل را در حال احرام مکروه دانسته‌اند.[۲۱]

سرمه غیر معطر

استفاده از سرمه غیر معطر در حال احرام، اگر به قصد زینت باشد، به نظر همه فقیهان شیعه به استناد روایات[۲۲] حرام است.[۲۳] بسیاری از فقیهان اهل سنت نیز سرمه کشیدن به قصد زینت را حرام دانسته‌اند[۲۴] جز فقیهان شافعیه که آن را مکروه می‌دانند.[۲۵]

بیشتر فقیهان شیعه به استناد روایات، استفاده از سرمه سیاه را هر چند معطر نباشد بر مُحرم حرام شمرده‌اند. از جمله روایتی از امام صادق(ع) که سرمه سیاه را زینت شمرده است.[۲۶] شافعیه[۲۷] و مالکیه[۲۸] نیز استفاده از «اثمد» و سرمه سیاه را بر محرم بدان جهت که زینت به شمار می‌رود حرام شمرده‌اند. در مقابل برخی فقیهان شیعه[۲۹] و برخی از فقیهان حنبلیه[۳۰] این عمل را بر محرم مکروه دانسته‌اند.

کفاره

به فتوای فقیهان شیعه احرام‌گزار در صورت استفاده از سرمه سیاه و زینتی مرتکب حرام شده، ولی کفاره بر او واجب نیست.[۳۱] برخی از فقیهان شیعه مانند امام خمینی برآنند که در صورت استفاده مُحرم از سرمه معطر، احتیاط در آن است که کفاره استعمال بوی خوش را پرداخت کند.[۳۲] بسیاری نیز پرداخت کفاره را مستحب شمرده‌اند.[۳۳]

نظر فقیهان اهل سنت در این باره مختلف است. حنبلیه کفاره را برای سرمه کشیدن واجب نمی‌دانند.[۳۴] شافعیه برآنند که سرمه سیاه کفاره ندارد، ولی بر محرم در صورت استفاده از سرمه معطر فدیه واجب است.[۳۵] حنفیه کفاره را در استفاده از سرمه معطر واجب دانسته‌اند. به اعتقاد آنها اگر بوی خوشِ سرمه اندک باشد دادن صدقه‌ای کافی است، ولی اگر بوی خوش آن زیاد باشد محرم باید حیوانی را قربانی کند.[۳۶] در میان فقهای مالکیه در این باره سه دیدگاه وجود دارد. بر پایه دیدگاه مشهور، کفاره واجب است. برخی از آنان کفاره را واجب ندانسته و برخی کفاره را فقط بر زنان واجب دانسته‌اند.[۳۷]

پانویس

  1. لغت نامه، ج۸، ص۱۲۰۱۰؛ تاج العروس، ج۱۵، ص۶۴۹ «کحل».
  2. لغت نامه، ج۱۱، ص۱۶۰۴۷؛ فرهنگ معین، ص۵۵۴ «سرمه».
  3. العین، ج۳، ص۶۲؛ النهایه فی غریب الحدیث، ج۴، ص۱۵۴؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۵۸۴ «کحل».
  4. العین، ج۸، ص۲۰؛ معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۲۸ «اثمد».
  5. المبسوط، طوسی، ج۵، ص۲۶۳؛ المهذب، ج۲، ص۳۳۰.
  6. طب الائمه، ص۸۳؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۹۵ و ۹۷؛
  7. مجمع الزوائد، ج۵، ص۹۶؛ بحار الانوار، ج۹۵، ص۱۵۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱، ص۳۹۷.
  8. الکافی، ج۶، ص۴۹۴.
  9. الکافی، ج۶، ص۴۹۴؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۹۸؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۹۶.
  10. الکافی، ج۶، ص۴۹۴؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۰۰.
  11. مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۴۱؛ بحار الانوار، ج۷۳ف ص۹۵–۹۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۶ف ص۵۹۷.
  12. وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۰۱؛ مکارم الاخلاق، ص۴۶؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۹۵.
  13. الکافی، ج۶، ص۴۹۴؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۰۰؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۶، ص۵۹۷.
  14. الکافی، ج۶، ص۴۹۳؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۹۹.
  15. الکافی، ج۶، ص۴۹۵؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۰۱.
  16. وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۰۲؛ طب الائمه، ص۸۳؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۹۵.
  17. وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۰۳.
  18. مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۰.
  19. تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۵؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۰.
  20. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۴؛ المغنی، ج۳، ص۳۰۶؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۵.
  21. مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۵.
  22. تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۸.
  23. تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۶؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۲۱.
  24. مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۲۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۰۶.
  25. المجموع، ج۷، ص۳۵۳ و ۳۵۴.
  26. تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۵؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۲–۴۵۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵.
  27. کتاب الام، ج۲، ص۱۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۳.
  28. المدونه الکبری، ج۱، ص۴۵۸؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۲۹.
  29. مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۴.
  30. المغنی، ج۳، ص۳۰۶.
  31. تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۶؛ مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۲۱؛ کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۸.
  32. تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۲.
  33. کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۸؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۲۱؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۲۰.
  34. المغنی، ج۳، ص۳۰۷ و ۳۱۰.
  35. المجموع، ج۷، ص۳۵۳ و ۳۵۴.
  36. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۴؛ بدائع الصنایع، ج۲، ص۱۹۱.
  37. مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۲۹.

منابع

  • بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار: محمد باقر المجلسی (م. ۱۱۱۱ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
  • براهین الحج للفقهاء و الحجج: ‏رضا مدنی کاشانی (م. ۱۴۱۳ق)، ‏ کاشان، مدرسه علمیه آیه الله مدنی کاشانی‏، ۱۴۱۱ق.
  • تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضی الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق)، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • تحریر الوسیله: سید روح الله موسوی الخمینی (م. ۱۳۶۸ش)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
  • تذکره الفقهاء:: حسن بن یوسف الحلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
  • ثواب الاعمال و عقاب الاعمال: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (م. ۳۸۱ق)، قم، شریف الرضی، ۱۳۶۸ش.
  • جامع احادیث الشیعه: سید حسین البروجردی، تحقیق اسماعیل معزی بروجردی، قم، منشورات مدیمه العلم، ۱۴۱۰ق.
  • الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره: یوسف بن احمد البحرانی (م. ۱۱۸۶ق)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
  • طب الائمه: عبدالله و حسین بن سابور الزیات (ابنی بسطام النیسابوری) (م. ۴۰۱ق)، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۱ق.
  • العین (ترتیب العین): الخلیل بن احمد الفراهیدی (م. ۱۷۰ق)، تحقیق مهدی المخزومی و ابراهیم السامرائی، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
  • فرهنگ معین: محمد معین، اهتمام عزیزالله علیزاده، تهران، فردوس، ۱۳۸۶ش.
  • فقه الحج بحوث استدلالیه فی الحج: لطف الله صافی گلپایگانی، قم، مؤسسه سیده المعصومه، ۱۴۲۳ق.
  • قرب الاسناد: عبدالله بن جعفر حمیری (م. ۳۰۰ق) قم، آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۳ق.
  • الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • کتاب الحج: سید ابوالقاسم الموسوی الخویی (م. ۱۴۱۳. ق)، قم، لطفی، ۱۴۰۹ق.
  • کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام: محمد بن الحسن الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • کلمه التقوی (فتاوی): محمد امین زین الدین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۳ق.
  • لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (م. ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
  • لغت نامه: دهخدا (م. ۱۳۳۴ش) زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
  • المبسوط فی فقه الامامیه: محمد بن حسن الطوسی (شیخ طوسی) (م. ۴۶۰ق)، تحقیق محمد باقر البهبودی، تهران، المکتبه المرتضویه، ۱۳۸۷ق.
  • المبسوط: محمد بن احمد بن سهل السرخسی (م. ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • مجمع البحرین: فخرالدین بن محمد الطریحی (م. ۱۰۸۵ق)، تحقیق الحسینی، تهران، المرتضویه، ۱۳۶۲ش.
  • مجمع الزوائد و منبع الفوائد: علی بن ابی‌بکر الهیثمی (م. ۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
  • المجموع شرح المهذب: محیی بن شرف النووی (م. ۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۳۲ق.
  • مختلف الشیعه فی احکام الشریعه: حسن بن یوسف حلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • المدونه الکبری: مالک بن انس (م. ۱۷۹ق)، بیروت، دار الآحیاءالتراث العربی، ۱۳۲۳ق.
  • مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل: حسین نوری الطبرسی (م. ۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق.
  • مستند الشیعه فی احکام الشریعه: احمد بن محمد مهدی النراقی (م. ۱۲۴۵ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
  • معجم الفاظ الفقه الجعفری: احمد فتح الله، الدمام، مطابع المدخول، ۱۴۱۵ق.
  • المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
  • مکارم الاخلاق: الفضل بن الحسن الطبرسی (م. قرن۶ق)، قم، شریف الرضی، ۱۳۹۲ق.
  • مناسک الحج: المیرزا جواد التبریزی، قم، مهر، ۱۴۱۴ق.
  • مناسک الحج: سید علی سیستانی، قم، شهید، ۱۴۱۳ق.
  • مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام: ‏ سید عبدالأعلی‌سبزواری (م. ۱۴۱۴ق)، مکتبه آیه الله سبزواری، ‏۱۴۱۶ق.
  • المهذب: القاضی ابن البراج (م. ۴۸۱ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • مواهب الجلیل: محمد بن محمد الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
  • النهایه فی غریب الحدیث و الاثر: ابن اثیر (م. ۶۰۶ق)، تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۴ش.
  • وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه): محمد بن الحسن الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.