احراز المعلی و الرقیب
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Ahmad در تاریخ ۵ آذر ۱۳۹۶ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
اِحرازُ المُعَلّیٰ و الرَّقیب، سفرنامه حج، نوشته ابن عثمان مِکْناسی (م.۱۲۱۳ق./۱۷۹۹م.)
نویسنده
«احراز المعلی و الرقیب فی حج بیت الله الحرام و زیارة القدس الشریف و الخلیل و التبرک بقبر الحبیب»، گزارش سفر ابوعبدالله محمد بن عبدالوهاب بن عثمان مکناسی (ابن عثمان) از محرم ۱۲۰۰ق، تا شوال ۱۲۰۲ق، به پایتخت عثمانی، حجاز، شام و قدس است. وی فقیه، ادیب، نویسنده و دولتمرد در روزگار سه تن از پادشاهان علوی مغرب بوده است. او در اواسط سده ۱۲ق/۱۸م در مِکناس مراکش زاده شد. پدرش پیشه صحافی داشت و در یکی از مساجد مکناس وعظ میکرد.[۱] او نیز در روزگار جوانی، همچون پدر صحافی میکرد. سپس وظیفه کتابداری و پس از آن منصب کتابت را در دستگاه سلطان محمد بن عبدالله (محمد اول) (حکومت ۱۷۵۷-۱۷۹۰م)[۲] را بر عهده گرفت.
او مدتی نیز حکمران تطوان بود. در سال ۱۱۹۳ق برای عقد قرارداد صلح میان مغرب و اسپانیا به آن کشور رفت و توانست روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور را اصلاح کند. موفقیتهای وی در این مأموریت سبب شد که پس از بازگشت، به وزارت برگزیده شود. سه سال بعد برای پیگیری مأموریت صلح و تفاهم و نیز آزادسازی اسیران الجزایری به مالت و ناپل فرستاده شد. او دو سفرنامه الاکسیر فی فکاک الاسیر و نیز البدر السافر فی افتکاک الاساری من ید العدو الکافر را در گزارش این مأموریتها نگاشته است.[۳]
ابن عثمان پس از درگذشت سلطان محمد و در زمان حکومت فرزندان وی یزید (حکومت ۱۷۹۰-۱۷۹۲م)[۴] و سلیمان (حکومت ۱۷۹۲-۱۸۲۲م)[۵] نیز در سیاست داخلی و خارجی مغرب مؤثر بود؛ اما بیشترین نقش را در زمان سلطان محمد ایفا نمود که به دانش و دادگری شهرت داشت و دوران حکومت او را بهترین دوره در تاریخ معاصر مغرب میدانند.[۶] این پادشاه میان مردم خویش تبعیض روا نمیداشت و با پیروان ادیان گوناگون به تساوی رفتار میکرد؛ اما به مسلمانان عنایت ویژه داشت و برای آزادسازی اسیران الجزایری که آن زمان در سلطه عثمانیها به سر میبردند و چند بار با اسپانیاییها جنگیده بودند، بسیار تلاش کرد. (ص۳۳۳-۳۳۸) سلطان محمد رابطهای نیکو با شُرَفای حجاز داشت و دختر خود را به عقد «سرور»، شریف مکه (۱۱۸۶-۱۲۰۲ق.[۷])، درآورد.[۸] ابن عثمان در این سفرنامه، خود را پیرو مذهب مالکی و طریقت قادریه و خلوتیه خوانده است. (ص۲۶۷، ۳۱۴) وی بر اثر بیماری وبا که در مغرب شیوع یافته بود، درگذشت.[۹]
اهمیت کتاب
احراز المُعَلّیٰ به لحاظ جایگاه سیاسی نویسنده، ارزش ادبی، آگاهیهای تاریخی و سیاسی موجود در آن، و نیز از آن رو که وی نه از راه مغرب، بلکه از مسیر عثمانی به حج رفته و دیدههای خود را نگاشته است، از سفرنامههای مهم مغرب به شمار میرود. بسیاری از معاصران او همچون محمد بن اسماعیل ناصری و موسی بن محمد مکی با این اثر وی از سالهای نخست نگارش آشنا بوده و تقریظهایی نیز بر آن نگاشتهاند. (ص۳۵۳-۳۵۴)
به باور محمد بوکبوط، مصحح کتاب، گویا انتقادهای نویسنده از برخی شخصیتهای سیاسی در این اثر باعث شده تا پس از مرگ وی به آن التفات نشود و چنانکه باید، رونق نیابد. حتی مورخ و دولتمرد نامدار، ابوالقاسم زیانی (۱۱۴۷-۱۲۴۹ق)[۱۰]، مؤلف الترجمانة الکبری کهاندکی پس از ابن عثمان برای مأموریتی دیگر وارد استانبول شد،[۱۱] با وجود اقتباس از این اثر، دستکم در بخش مربوط به استانبول و با آنکه در پایان کتابش اسامی سفرنامههای مورد استناد خویش را آورده، هیچ اشارهای به این اثر نکرده است.[۱۲] در حقیقت، آگاهی امروزین ما از احراز المعلی بیش از هر چیز مرهون پژوهش[۱۳] استاد محمد فاسی درباره ابن عثمان و اهتمام او به تصحیح و انتشار الاکسیر فی فکاک الاسیر است.
ساختار
این سفرنامه همچون بیشتر سفرنامههای آن روزگار فصلبندی نشده و مطالب آن به ترتیب رخدادها و گذار از منزلها تدوین شده است. عنوانهای نسخه چاپی، فراهمآمده مصحح است و تنها در چند مورد، مؤلف برای مطالب خود عناوینی برگزیده است. (ص۱۳۱) محتوای کتاب را به پنج بخش «مغرب تا عثمانی»، «حضور در پایتخت عثمانی»، «سفر حج»، «بازگشت از حجاز و سفر به فلسطین»، و «بازگشت به مغرب» میتوان قسمت کرد.
محتوا
نویسنده کتاب در محرم ۱۲۰۰ق به ریاست هیئتی از دولتیان مغرب،[۱۴] به پایتخت عثمانی و سپس حجاز سفر کرد و به خواست سلطان محمد بن عبدالله، دیدههای خود در این سفر را برای آگاهی وی نگاشت. او از چند و چون مأموریت خویش در استانبول سخن نگفته؛ ولی تصریح کرده که وی و همراهانش مأموریت داشتهاند تا پس از رسیدن به مقصود در استانبول، برای ادای حج و رساندن هدایای پادشاه مغرب به شرفای حجاز و برخی مقاصد دیگر، به آن دیار سفر کنند. (ص۴۹-۵۱)
صفحات بسیاری از کتاب به موضوعاتی جز شرح سفر اختصاص یافته است؛ از مله به مناسبت پیدایش شخصی به نام «منصور اوشیرما» که جنبشی ضدروسی را در جاجان (چچن) رهبری میکرد و خود را طلیعهدار ظهور مهدی موعود میخواند، به گفتار دراز تاریخی، کلامی و عرفانی در زمینه مهدویت در مذاهب و کشورهای اسلامی پرداخته و دیدگاه شیعه درباره مهدی منتظَر را نقد کرده است. (ص۱۰۵-۱۳۳) نیز پس از زیارت آرامگاه ابن عربی، صفحاتی بسیار را به دفاع از او و اندیشههایش ویژه ساخته است. (ص۱۸۱-۲۱۹) به اینها باید اشعاری فراوان را افزود که در سراسر سفرنامه پراکنده شدهاند. (ص۶۰، ۱۸۵)
ویژگیهای ادبی
نثر ابن عثمان در این اثر، ساده و روان است که گاه به اقتضای مقام، مسجّع و موزون (ص۵۷، ۲۷۹، ۳۴۰ و...) میشود. وی در سراسر کتاب، آیات و روایات (ص۸۷، ۱۱۱، ۱۷۹ و...) و اشعار فراوان (ص۶۰، ۱۸۵، و...) از خود یا دیگران به مناسبتهای گوناگون آورده و سفرنامه را به جُنگی با مطالب متنوع بدل کرده است. او از کلمات مهجور پرهیز کرده و هر جا واژهای غیر عربی به کار برده، بیدرنگ آن را به دقت معنا کرده و گاه به نکات دقیق دستور زبان ترکی پرداخته است.(ص۵۸، ۹۳، ۱۰۴ و...) مؤلف به دیدهها و شنیدههای خود بسنده نکرده و به بیش از ۵۰ کتاب تاریخی، جغرافیایی، ادبی، کلامی، عرفانی و... با یادکرد مأخذ، استناد نموده است. (ص۴۰۷-۴۱۰)
احترام نویسنده به اهل بیت(ع)
نگارنده در جاهای گوناگون اثر خویش، از خاندان پیامبر(ص) و امامان شیعه با احترام یاد کرده و تعابیری چون «سیدنا» برای امام حسن(ع)، «سیّده» برای حضرت زهرا(س) و «الامام» برای ائمه بقیع به کار برده است. (ص۲۵۹-۲۶۰) همچنین برای امام علی(ع) به نقل از الحقیقة و المجاز، از عنوان «امیرالمؤمنین اللیث الغالب الامام» (ص۳۱۷) استفاده کرده است. او هنگام گزارش زیارت آرامگاههای حضرت زینب(س) و حضرت سکینه(س) نیز از آنها با عنوان «سیده» یاد کرده است. از گزارش وی برمیآید که در آن دوره آرامگاهی به نام سکینه در دمشق بوده است. (ص۲۲۸)
نسخهشناسی
از این سفرنامه دو نسخه در الخزانة الحسنیه در رباط یافت میشود. محمد بوکبوط نسخه کامل را به شماره ۱۲۳۰۷ مبنای تصحیح خود قرار داده (ص۲۱) و مقدمهای عالمانه در ۲۹ صفحه (ص۱۱-۳۹) و نیز فهرستها و نمایههای گوناگون به آن افزوده است. از آنجا که این کتاب جایزه ابن بطوطه را دریافت نموده، بخشی در معرفی این جایزه و برندگان آن به کتاب ملحق شده است.(ص۳۶۱-۳۶۲) این کتاب را نخستین بار انتشارات دارالسویدی للنشر و التوزیع در ابوظبی و نیز المؤسسة العربیة للدراسات و النشر المرکز الرئیسی در بیروت به سال ۲۰۰۳م در ۴۲۱ صفحه، در قطع وزیری و در مجموعه «موسوعة رحلات الحج» به چاپ رساندهاند.
پانویس
- ↑ اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳؛ مجلة معهد المخطوطات، مج۷، ج۲، ص۴۴، «کاتب الوزیر محمد بن عثمان المکناسی».
- ↑ المغارب، ص۳۹.
- ↑ اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳.
- ↑ المغارب، ص۳۹.
- ↑ المغارب، ص۳۹.
- ↑ الترجمانة الکبری، ص۱۱، «مقدمه».
- ↑ تاریخ مکه، ص۴۴۰، ۴۴۸.
- ↑ اتحاف اعلام الناس، ج۳، ص۱۶۷؛ مجلة معهد المخطوطات، مج۷، ج۲، ص۶۵، «پاورقی».
- ↑ اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۶۸.
- ↑ الترجمانة الکبری، ص۱۲.
- ↑ الترجمانة الکبری، ص۸۶، ۹۶-۹۷.
- ↑ الترجمانة الکبری، ص۶۳۱-۶۳۳.
- ↑ مجلة معهد المخطوطات، مج۷، ج۲، ص۴۳-۷۴، «الکاتب الوزیر محمد بن عثمان المکناسی».
- ↑ الترجمانة الکبری، ص۸۶؛ اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۶۰.
منابع
- اتحاف اعلام الناس: عبدالرحمن بن زیدان (م.۱۳۶۵ق.)، به کوشش التازی، مطابع ادیال دارالبیضاء، ۱۴۱۰ق.
- الاستقصاء لاخبار دول المغرب الاقصی: احمد بن خالد الناصری (م.۱۳۱۵ق.)، به کوشش الناصری، وزارة الثقافة و الاتصال، ۲۰۰۱م.
- تاریخ مکه: احمد السباعی (م.۱۴۰۴ق.)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق.
- الترجمانة الکبری فی اخبار المعمور براً و بحراً: ابوالقاسم الزیانی، به کوشش الفیلالی، رباط، دار النشر للمعرفه، ۱۸۳۳م.
- مجلة معهد المخطوطات العربیه: قاهره، معهد المخطوطات بجامعة الدول العربیه، ۱۳۸۱ق.
- المغارب فی العهد العثمانی: به کوشش عبدالرحمن، رباط، کلیة الآداب، ۱۹۹۵م.