ابن جبیر

نسخهٔ تاریخ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۵ توسط عاطفه فتاحی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «ابوالحسين محمد بن احمد مشهور به ابن جبير، اديب، از رجال دانش آموخته ديوان عص...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ابوالحسين محمد بن احمد مشهور به ابن جبير، اديب، از رجال دانش آموخته ديوان عصر خويش، شاعر و جهانگر مالکي اندلسي دهم ربيع الاول سال 540 قمري، در شهر بلنسيه اندلس (مرکز بخش خودمختار Valencia در اسپانياي فعلي) به دنيا آمد. لقب «کِناني» ابن جبير به خاندان او از کِنانَه،[۱] يک قبيلة کهن عرب، اشاره دارد.[۲] عبدالسلام بن جبير کناني، نياي ابن جبير، در محرّم سال 120 قمري در رکاب بلج بن بشر بن عياض قشيري، از سرداران شامي و فاتحان آفريقا به اندلس آمد و در بلنسيه ساکن شد.[۳] در سلسله نسب ابن جبير چند تن «ابن جبير» نام داشته¬اند و عبدالسلام کناني نخستين عضو اين خاندان بوده که بدين نام خوانده شده است.[۴] محمد بن جبير مدتي در شاطِبَه (اسپانيايي: Jativa؛ در والنسياي اسپانيا) سکونت داشت و بدين رو او را «شاطبي» نيز خوانده¬اند.[۵] سپس همراه خانواده به غرناطه (Garnata گرانادا) رفت؛ شهري در جنوب اسپانياي کنوني که تا سال 898 قمري در دست مسلمانان بود. پدر و پسر، هر دو مدتي بسيار در حکومت موحدون (515-668ق.) غرناطه به کار ديواني پرداختند. ابن جبير و پدرش را که اديب و نويسنده زبردستي بوده از کساني دانسته¬اند که در تکامل ادب عربي نقش داشته¬اند.[۶] او نثري استوار و قريحه¬اي توانا در شعر داشت و جز سفرنامه، آثاري در شعر از او برجاي مانده است.[۷] ابن جبير نزد پدر تحصيل آغاز کرد و از او، عبدالله اصيلي و برخي ديگر حديث شنيد، نزد علي بن ابوالعيش مقريء قرائت آموخت، از کساني همچون ابوالوليد ابن دباغ و محمد بن عبدالله تميمي اجازه نقل حديث گرفت و کساني مانند کي منذري و کمال ضرير و أبو طاهر إسماعيل ملنجي و عبدالعزيز خليلي و أبو الحسن دمياطي و أبو المکارم بن جباب سعدي مصري نيز از او روايت کرده¬اند. به سال 578 قمري، پس از آنکه مدتي بلند به تحصيل و فراگيري حديث و پرورش ذوق شاعري سپري کرد، از غرناطه راهي سفر حج شد.[۸] برخي انگيزه حج ابن جبير را اداي کفاره گناه شرابخواري نوشته¬اند پس از آن که حاکم غرناطه، در مجلسي او را وادار به نوشيدن جامي شراب کرد.[۹] ابن جبير در سفر دو سال و سه ماهه¬اش (8 شوال 578-22 محرم 580 ق.) از غرناطه به حجاز، از شهرها و مناطق بسياري گذشت؛ از جمله: سَبَته (واقع در جنوب تنگه جبل طارق و متعلق به اسپانياي فعلي)، اسکندريه، عيذاب، جده، مکه، مدينه، نجف، کوفه، مداين (تيسفون)، بغداد، موصل، نصيبين، حران، دمشق، حماۀ، حمص، عکا، صور، سيسيل، قرطاجنه (يا کارتاژ، شهري باستاني در شمال آفريقا و تونس فعلي). سفرنامه ابن جبير حاصل همين سفر است. او دو بار ديگر به حج رفت که اثر مکتوبي از آنها بر جاي نمانده و اطلاعي از جزئيات اين سفرها در دست نيست. سه سال پس از بازگشت از سفر اول، دومين سفر خود را به حجاز آغاز کرد؛ زماني که بيت المقدس برخلاف سفر پيشين، ديگر در تصرف صليبيان نبود و چند سالي از آزادي‌اش به دست صلاح الدين ايوبي در 583 قمري/1187م. مي‌گذشت. اين سفر از ربيع الاول 585 تا 13 شعبان 587 قمري طول کشيد.[۱۰] پس از بازگشت سالها در وطن ماند و وقتي همسرش عاتکۀ دختر ابوجعفر ورقشي وزير درگذشت، تصميم به سفر بعدي گرفت[۱۱] که از تاريخ دقيق آن اطلاعي در دست نيست. ابن جبير ديرزماني در مکه و بيت المقدس ماند[۱۲] و سپس به اسکندريه و مصر رفت و در آنجا به شعر و ادب و روايت حديث مشغول شد و سال 614 ق.1217م. همانجا درگذشت[۱۳] و او را در کوم عمرو بن العاص به خاک سپردند.[۱۴]

  1. . الکامل، ج5، ص192؛ الحلة السيراء، ج2، ص341؛ الاحاطه، ج2، ص146.
  2. . تاريخ نوشته¬های جغرافيايی، ص241-242.
  3. . سير أعلام النبلاء، ج22، ص45-46.
  4. . الاعلام، ج5، ص319؛ معجم المؤلقين، ج8، ص245.
  5. . الانساب، ج5، ص97.
  6. . تاريخ نوشته¬های جغرافيايی، ص242.
  7. . نک: هدية العارفين، ج2، ص109؛ الأعلام، ج5، ص319-320.
  8. . سير اعلام النبلاء، ج22، ص45-46؛ الاحاطه، ج2، ص148؛ نک: تاريخ الإسلام، ج39، ص252؛ ج47، ص365-366؛ ج49، ص288.
  9. . الرحلات المغربيه، ص100.
  10. . تاريخ نوشته¬های جغرافيايی، ص242.
  11. . التاريخ القويم، ج6، ص298.
  12. . الاحاطه، ج2، ص147؛ التاريخ القويم، ج6، ص298؛ الرحلات المغربيه، ص102.
  13. . سير اعلام النبلاء، ج22، ص46، 83؛ الاحاطه، ج2، ص152.
  14. . التاريخ القويم، ج6، ص298؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص205.